دکتر معتمدی: اگر کسی را به رسمیت نشناسیم، گفت‌وگویی صورت نمی‌گیرد

۲۹ بهمن ۱۳۹۸ | ۱۵:۱۸ کد : ۱۹۲۲۹ خبر و اطلاعیه گزارش نشست‌ها
تعداد بازدید:۲۶۴۹
نگرش اشتباه در سازمان صدا و سیما این است که تصور می‌کنند چنانچه مطالبی را نگذارند مطرح شود، در عصر انفجار اطلاعات جلوی انتشار آن گرفته می‌شود. انگار مردم تنها به تلویزیون توجه دارند و گویی گستره وسیع شبکه‌های اجتماعی، شبکه‌های ماهواره‌ای بین‌المللی و ... وجود ندارد!


گزارش نشست ارزیابی گفت‌وگوهای دینی در تلویزیون ایران
نشست «ارزیابی برنامه‌های گفت‌وگوی دینی در تلویزیون ایران» روز شنبه 26 بهمن‌ماه 1398، به همت پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطات برگزار شد. در این نشست دکتر بشیر معتمدی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ضمن اشاره به تعاریفی که از گفت‌وگو توسط اندیشمندان مطرح می‌شود، گفت: در گفت‌وگو همانطور که یک طرف نظرات خود را ابراز می‌کند، باید تحمّل سخن طرف مقابل یا به تعبیری قدرت لازم را برای «شنیدن» داشته باشد. از این منظر، گفت‌وگو، دو جانبه بودن و نقش روابط دوطرفه را به خوبی نشان می‌دهد.
وی تأکید کرد: افرادی هم می‌توانند گفت‌وگو را به رسمیت بشناسند که دیگری را به رسمیت شناخته باشند، زیرا اگر کسی را به رسمیت نشناسیم، گفت‌وگویی صورت نمی‌گیرد. بنابراین اصلی‌ترین نکته در گفت‌وگو، نقش و اهمیت وجود «دیگری» در تحقق گفت‌وگو است، چراکه گفت‌وگو در مقابل تک‌گویی قرار دارد. به بیان دیگرگفت‌وگو نوعی مشارکت است که بدون توانایی شنیدن، ممکن نیست و این به معنای پذیرش تکثر آراء در جامعه است.
معتمدی در ادامه افزود: اسلام به عنوان یک دین نیز بر اهمیت «گفت‌وگوهای دینی» تأکید فراوان دارد. در دیدگاه اسلامی اعتقاد به آزادی بیان و انتخاب بهترین سخن در میان سخنان مختلف، در «قرآن» به عنوان کتاب آسمانی این دین مورد تأکید قرار گرفته است. در تعابیر استاد مطهری به عنوان یک اسلام‌شناس هم تصریح شده است که هر مکتبی که به ایدئولوژی خود ایمان، اعتقاد و اعتماد داشته باشد، به ناچار باید طرفدار آزادی اندیشه و آزادی تفکر باشد و اسلام به منطق خودش اعتماد دارد.
وی با نقل جمله‌ای‌ از استاد مطهری گفت: آقای مطهری در یکی از سخنرانی‌هایی که ابتدای انقلاب داشت، به صراحت گفت، «در رژیم جمهوری اسلامی هیچ محدودیتی برای افکار وجود ندارد و از کانالیزه‌کردن اندیشه‌ها، خبر و اثر نخواهد بود. همه باید آزاد باشند که حاصل اندیشه‌ها و تفکرات اصلی‌شان را عرضه کنند». ایشان حتی هشدار داد که جوانان و طرفداران اسلام خیال نکنند راه حفظ معتقدات اسلامی، جلوگیری از ابراز عقیده دیگران است، بلکه از اسلام فقط با یک نیرو می‌شود پاسداری کرد و آن علم است و آزادی دادن به افکار مخالف و مواجهه صریح و روشن با آنها.
دکتر معتمدی در ادامه با اشاره به تحقیقی که به صورت کیفی و با مصاحبه عمقی با تعدادی از تهیه‌کنند¬گان و مدیران گروه‌های معارف سیما انجام داده، خاطر نشان کرد: سؤال اصلی تحقیق این بود که تلویزیون به عنوان رسانه ملی در ایران و در ساختار حکومت دینی (که دین عامل مشروعیت حکومت به حساب می‌آید)، چه جایگاه، سیاست و راهبردی را در زمینه تولید «برنامه‌های گفت‌وگو محور دینی» در پیش گرفته است؟ آیا این روش‌ها با روشی که در دیدگاه اسلامی بدان تصریح شده است، مطابقت دارد؟
وی در جواب این پرسش به ذکر برخی از پاسخ‌های مصاحبه‌شوندگان پرداخت و گفت: یکی از تهیه‌کنندگان برنامه‌های معارف شبکه 4 که شبکه نخبگانی و خاص گفت‌وگوهای علمی است، در همان ابتدای برنامه اوّلین لازمه یک میزگرد را رد می‌کند و آن پذیرش دیگری به عنوان صاحب حقّ است. از دید این فرد، میز‌گرد دینی وجود ندارد و اگر هم ما شاهد میز‌گرد‌هایی در حوزه دین هستیم، در باب نسبت دین و حوزه‌های دیگر است. در همین محور نیز قرار نیست که بحث‌ها، سمت و سوی دیگری غیر از آنچه مدنظر و مورد قبول سازمان است به اثبات برسد. لذا باید حتماً میز‌گرد‌ها- حتی درشبکه 4- طوری طراحی و اجرا شود که دیدگاه مورد قبول سازمان به اثبات برسد.
این عضو هیأت علمی با اشاره به تئوری هژمونی که در پی تبیین سلطه فرهنگی در جوامع است، توضیح داد: در میان سخنان یکی از تهیه‌کنندگان گروه معارف شبکه ۱ نگرانی و تشویشی به چشم می‌خورد که شاید بتوان ماهیت این نگرانی را آشکار ساخت. از گفته¬های وی اینطور به نظر می‌ رسد که مدیران تلویزیون به علّت اینکه در پی تثبیت هژمونی هستند، معتقدند نمی‌توان مخاطب را در مباحث دینی رها کرد و باید حتماً آن را به نتیجه رساند درغیراین‌صورت آن را اساساً نباید مطرح کرد. گویی مردمان عادی نمی‌توانند و نباید از طریق مباحث فکری، دین را پذیرا باشند. آنها باید فقط ایمان بیاورند و در جریانی یک طرفه دین را بپذیرند. چنین امری ماهیت برنامه‌های گفت‌وگو را بیش از پیش آشکار می‌سازد.
وی در بخش دیگری از سخنانش به ضوابط برنامه‌های گفت‌وگو محور دینی اشاره کرد و افزود: طبق سخنان دست‌اندرکاران تولید برنامه‌های گفت‌وگو محور، ضوابط مکتوبی در این زمینه وجود ندارد، اما چارچوبی وجود دارد که هم سازمان و هم تهیه¬کننده و هم کارشناس آن را می¬دانند. معیار کلی هم آن است که جو جامعه نباید بهم بریزد و جامعه را دچار نگرانی و تنش کند. اما اینکه حد و مرز ایجاد نگرانی و تنش چیست، مشخص نشده است. همین امر سبب می‌شود برنامه‌های گفت‌وگوی دینی تا جایی که ممکن است محافظه‌کارانه ساخته شود. در واقع روند حاکم بر این نوع برنامه‌‌ها، مجری بی‌خاصیت و یا حداکثر سؤال‌کننده مؤدب و در مقابل کارشناس تک‌گو است که با اظهارات یکسویه فکر می‌کند همه ابهامات را برطرف کرده است.
دکتر معتمدی در مورد حضور کارشناسانی با دیدگاه‌های متفاوت در برنامه‌های گفت‌وگوی دینی اظهار داشت: طبق نظر مصاحبه‌شوندگان این مسأله نسبی است که باید ظرفیت آن در سازمان ایجاد شود. امّا اینکه جنگ مغلوبه نشود، برای تلویزیون مهم است تا جایی‌که مدیر سابق گروه معارف شبکه 4 به عنوان یکی از مصاحبه‌شوندگان معتقد بود بعضی وقت‌ها سازمان می‌بیند اصلاً این کار را نمی‌تواند انجام دهد، یعنی یک آدمی که با این توان جلوی او بنشیند و حتّی در سطح او بحث بکند، نیست لذا اساساً ممکن است از خیرش بگذرد.
وی افزود: علاوه‌بر‌این، حضور فردی با نظرات مخالف مدیریت کلان تلویزیون در گفت‌وگوهای دینی به طوری است که در ترکیب مجموعه افرادی که هستند در اقلیت قرار می‌گیرد. در نهایت کارشناسان با تفکر متفاوت یا بطورکلی امکان حضور در برنامه‌های گفت‌وگوی دینی پیدا نمی‌کنند یا افراد متوسّط و ضعیف این حوزه، آن هم در ترکیبی نامتعادل حضور می‌یابند. در نتیجه صدا و سیما نیز به عنوان ابزار فرهنگی نظام در به وجود آوردن فضای بسته‌ای که امکان طرح دیدگاه‌های متفاوت دینی وجود ندارد، سهیم است و در همین مسیر حرکت می‌کند.
وی ادامه داد: در مجموع به نظر می‌رسد که «گفت‌وگو‌های دینی» در تلویزیون، بیمعنی است و اگر گفت‌وگویی صورت می‌گیرد، نه برای کشف حقیقت، بلکه برای به نتیجه رسیدن هدفهای از پیش تعیین شده است. نوع طراحی، ضوابط این برنامه‌ها و معیارهای حضور کارشناسان همگی تصدیق کننده چنین روندی است. علت این رویکرد نیز «تثبیت هژمونی» یا سلطه فرهنگی است که نمی‌خواهد اجازه دهد خدشه‌ای بر آن وارد شود.
این عضو هیأت علمی تأکید کرد: تحقیق حاضرنشان می‌دهد که آنچه در برنامه‌های گفت‌وگومحور دینی تلویزیون رخ می‌دهد، با دیدگاه اسلام منافات دارد و خلاف آن چیزی است که قرار بود در جمهوری اسلامی عمل شود. لازم است تلویزیون به مسیر اصلی اسلام که در آن گفت‌وگوهای واقعی دینی توصیه شده است، بازگردد و اجازه دهد دیدگاه‌های مختلف دینی طرح شود. اگر بناست گام دوم انقلاب و شرایط تمدن‌سازی مهیا شود، تنها یک راه دارد و آن هم ایجاد بستر آزاد برای همه نوع گفت‌وگو از جمله گفت‌وگوهای دینی است.
دکتر کعتمدی در پایان یادآور شد: همچنین لازم است بعضی از انگاره‌ها یا تصورات هم در سطح مدیران و سیاستگذاران رسانه ملی و هم در سطح تهیه‌ کنندگان و دست‌اندرکاران برنامه‌های معارف اصلاح شود. از جمله اینکه مردم دین‌شان را از تلویزیون نمی‌گیرند و تلویزیون تنها می‌تواند دیدگاه‌های دینی را تقویت یا نقد کند. در آن صورت مخاطب هم به صورت فعال با آن برخورد می‌کند. یعنی مخاطب منفعل نیست و هر چه در تلویزیون گفته شود، عیناً از سوی مخاطب دریافت نمی‌شود. نگرش اشتباه دیگر در سازمان صدا و سیما این است که تصور می‌کنند چنانچه مطالبی را نگذارند مطرح شود، در عصر انفجار اطلاعات جلوی انتشار آن گرفته می‌شود! انگار مردم تنها به تلویزیون توجه دارند و گویی گستره وسیع شبکه‌های اجتماعی، شبکه‌های ماهواره‌ای بین‌المللی و ... وجود ندارد. بنابراین سیاست منع، جلوگیری و سانسور دیگر پاسخگو نیست. مشکل انتهایی برنامه‌های دینی تلویزیون هم این است که فقط برای جامعه دیندار و مؤمن طراحی و اجرا می‌شود و سطوح مختلف دینداری در آن لحاظ نمی‌شود.

 

کلیدواژه‌ها: بشیر معتمدی تلویزیون صدا و سیما ارزیابی برنامه‌های گفت‌وگوی دینی پژوهشگاه ihcs research center پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی


نظر شما :