گزارش «منورالفکران ایرانی و جهان مدرن»
دوم بهمنماه 1398، نشست «منورالفکران ایرانی و جهان مدرن» با طراحی و دبیری علمی دکتر مزدک رجبی برگزارشد. در سخنرانی نخست دکتر حسین مصباحیان به دسته بندی جریانهای روشنفکری ایران در دو سده گذشته پرداخت و در ادامه تفاوت میان مدرنیزاسیون و مدرنیته را بیان کرد. از دید وی مدرنیته فرآورده و مدرنیزاسیون فرآیند است پس ایران از سویی با مدرنیته به مثابه فرآورده مواجه است و از وجهی دیگر میتواند طی فرآیند مدرنیزاسیون همواره به نوسازی سنت بپردازد از همینرو چیزی با نام مدرنیزاسیون سنت مد نظر وی است که همان نوسازی مداوم فرهنگی و معرفتی است.
در سخنرانی دوم، دکتر احسان شریعتی با مرکزیت گفتمان غربزدگی به جریانهای روشنفکری ایران معاصر پرداخت و خلاصهای از جریان تکوین غربزدگی به مثابه یک گفتمان نزد سیداحمد فردید و اثرپذیری این گفتمان از خوانش ویژهای از متون مارتین هایدگر را بیان کرد.
در سخنرانی سوم، دکتر محمدتقی طباطبایی به مفهوم روش نزد میرزاملکمخان پرداخت. از نظر وی ذهنیت میرزاملکمخان به درستی تفاوت عقل عرفی و عقل علمی و نیز اقتضای عقل علمی را در ساخته شدن تمدن جدید اروپایی دریافته بود. از دید وی عقلانیت علمی را در گونهای روش درک کرده بود که جهانشمول است و ایرانیان هم میتوانند آن را به کار گیرند تا به قافله تمدن جدید بپیوندند.
در سخنرانی چهارم و آخر، دکتر مزدک رجبی به مفهوم کلیت در آگاهی نسل نخست منورالفکران پرداخت. از نظر وی این آگاهی را با گفتمان نمیتوان توضیح داد زیرا مبتنی بر گسست از ادوار پیشین آگاهی ایران نیست و بر تاریخ پیوسته آگاهی استوار است. به خلاف همه تلقیهای رایج منورالفکری یک رخداد گسسته در تاریخ آگاهی ایران نیست.
یک نمونه از نخستین بارقههای آگاهی منورالفکری در متون میرزاملکمخان پدیدار شده است. چگونگی کلیت جهان ایرانی و جهان نو در زبان وی اینگونه است که کلیت جهان ایرانی اسلام است. در متن دیگری از وی کلیت جهان نو بیان شده است. جهان نو بر بنیاد عقلی است که ورای عقل طبیعی است و این عقل در علم نو متجلی است. در منظر متن موردنظر وجه تکنیکی علم نو در مرتبه پایینتری از وجه آگاهی آن جای میگیرد. مراد از وجه آگاهی «کارخانجات آدم سازی» است. متن وی چنین عقلی را نزد ایرانی نمیبیند ولی به گسست جهان خویش از آن عقل قائل نیست. پس چگونه حرکت به سوی آن عقل را برای ما ممکن میبیند؟ پاسخ چنین است که خود اسلام منافی پذیرش چنین عقلی نیست. این سخن در ظاهر از ضرورتی عملی حکایت میکند یعنی اگر ترقی را میخواهیم باید اصول نظم را مانند تکنیک اخذ کنیم.
دکتر رجبی در پایان تأکید کرد: پیوستگی میان دو جهان در متون وی حاکی از پیوستگی دو آگاهی است که برخلاف اختلافات، اشتراکاتی بنیادین آنها را به هم میپیوندد تا جاییکه علم جدید نه تنها پذیرفته که در آگاهی ایرانی محل و موقعیتی ممتاز مییابد. گشودگی آگاهی ایرانی به جذب و اخذ تجلیات تازهای از آگاهی و مدنیت به مثابه یک ویژگی دیرپا در سراسر تاریخ ایران زمین قابل ردیابی است. حصول موفقیت و شکست توأمان در تحقق خواسته زیستن به نحو معاصر در جهان نو تاریخ آگاهی معاصر ایران را رقم زده است.
نظر شما :