گزارش پنل «ظرفیتها و موانع سیاسی، اقتصادی پژوهش و افقهای پیشرفت»
برنامههای هفته پژوهشِ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در آذرماه 1398 با عنوان «پژوهش و افق های پیشرفت» در ذیل چند نشست تخصصی برگزار شد. در این راستا پژوهشکده اقتصاد و مدیریت پنل «ظرفیتها و موانع سیاسی، اقتصادی پژوهش و افقهای پیشرفت» را در تاریخ 24 آذرماه 1398 برگزار کرد. مباحث طرح شده از سوی اعضای هیأت علمی بهصورت زنجیروار و با نگاهی کلان به امر تحقیق و توسعه، در فضای اقتصاد آغاز و سپس با رویکردی مدیریتی در زمینه شبکهسازی، نوآوری و در نهایت مناسبات کار- زندگی پژوهشگران در سطحی عملیاتی ادامه یافت. در ادامه به گزارشی از سخنرانیهای انجام شده در پنل و برخی محورهای طرح شده اشاره میشود:
در ابتدای پنل دکتر جلال منتظری سخنرانی خود را با عنوان «جایگاه و هزینه تحقیق و توسعه در ایران و جهان ارائه کرد. وی بحث خود را با تعریف مبنایی واژه تحقیق و توسعه آغاز کرد و با این سؤال که چرا چرخههای تحقیق و توسعه در کشور ایران به نتایج قابل ملاحظه منتج نمیشود، ادامه داد و به معرفی این چرخه از منظر علمی پرداخت. منتظری با بیان اینکه کاربرد اصلی تحقیق و توسعه در زمینه رقابتپذیری کشورهاست، بیان کرد که مقایسه هزینههای تحقیق و توسعه بین ایران و سایر کشورهای جهان و منطقه نشان میدهد، هزینههای تحقیق و توسعه در کشور ایران با سایر کشورها فاصله معنادار دارد. براساس آمار و اطلاعات مستند، این فاصله در حالی است که کشور ایران جهت جهش و کمتر کردن فاصله رشد اقتصادی با جهان نیازمند توجه ضروری به امرِ هزینهکرد بر تحقیق و توسعه جهت قدرت رقابتپذیری اقتصادی است. عدم توجه به امر تحقیق و توسعه در ایران به افت رتبهبندی ایران در زمینه رقابتپذیری در سال 2018 منجر شده است و این در حالیاست که تحقیق و توسعه وجه مهمی در زمینه رقابتپذیری و نوآوری به شمار میرود.
دکتر منتظری با اشاره به آمار و ارقام هزینههای چندبرابری تحقیق و توسعه در جهان نسبت به ایران و رتبه کشور ایران در زمینه رقابتپذیری، به لزوم اهتمام سیاستگذاران در رسیدگی به امر ضرورت تخصیص بودجه پژوهش و تحقیقات و شتاب این امر با هدف جهش در رشد اقتصادی اشاره کرد.
در ادامه دکتر لیلاسادات زعفرانچی سخنان خود را با موضوع «معرفی شاخصها و روشهای تحلیل و ارزیابی اقتصادی تحقیق و توسعه» ارائه کرد وضمن اشاره به سه تحول همزمان در تاریخ، از جمله توجه به علمسنجی، تغییرات مبنایی در بازنگری ادبیات رشد اقتصادی کشورها با در نظرگرفتن امر دانش به عنوان عامل اصلی رشد اقتصادی و گره خوردن دانش و حاکمیت سیاسی بهخصوص پس از جنگ جهانی دوم به تبیین این سه تحول تاریخی پرداخت. وی با بیان این سه رویداد زمینهساز، به طرح ابتدایی روشهای ارزیابی فعالیتهای تحقیق و توسعه در سال 1963 توسط کشورهای OECD تحت عنوان دستورالعمل فراسکاتی اشاره کرد. هدف اصلی این دستورالعمل که تا به حال هفتبار ویرایش و ویرایش نهایی آن در سال 2015 توسط مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور ترجمه شده است، ارزیابی تحقیق و توسعه در کشورها و مهمتر از آن مقایسه کشورها در این زمینه است.
در ادامه دکتر زعفرانچی با مقایسه هزینههای تحقیق و توسعه بین دو کشور ژاپن و اتحاد جماهیر شوروی در سال 1995، نتیجه گرفت که پیش و بیش از دغدغه در مورد تفاوت نسبت هزینههای تحقیق و توسعه به تولید ناخالص ملی میان کشورها، باید به امر نسبت اثرگذاری هزینههای تحقیق و توسعه بر رشد اقتصادی کشورها توجه کرد که این امرنیازمند ارائه آمار و اطلاعات متمرکز و هدفمند است.
سومین سخنران این پنل دکتر فرزانه میرشاهولایتی بود که با موضوع «همافزایی فعالیتهای نوآورانه و شبکه سازی» سخنرانی کرد و با اشاره به اهمیت نوآوری جهت ایجاد رقابت و متمایز بودن، به نقش تحقیق و توسعه در ایجاد نوآوریِ مباحث تحقیقاتی اشاره داشت. اواذعان داشت که دو عامل دولتی بودن پژوهشگاه و انجام تحقیقات بنیادین نباید به عواملی جهت عدم فرآیند تولید محصول و عرضه دانش در پژوهشگاه منجر شود. در این راستا دکتر میرشاهولایتی شبکهسازی را یکی از اصلیترین عوامل درایجاد نوآوری و خلق دانش عنوان کرد و گفت: شبکهسازی زمینه مناسبی را برای پژوهشگران جهت ایجاد و تبادل اطلاعات، تسهیم تجربیات و تقسیم دانش به ارمغان میآورد.
دکتر میرشاهولایتی ضمن اشاره به ضعف روابط بین فردی و موانع ساختاری و فقدان حقوق مالکیت فکری بهعنوان موانع شبکهسازی، متذکر شد که جهت دسترسی به فرصتهای نوآورانه و خلق دانش نوین در پژوهشگاه علوم انسانی، ارتباط پژوهشگران، سوار شدن بر فضای ICT و استفاده از ظرفیت مطالعات بینرشتهای، میان رشتهای و فرارشتهای مؤثر خواهد بود.
دکتر نادر سیدکلالی سخنران بعدی نشست بود. او با عنوان «دوسوتوانی نوآوری در شرکتها»سخنان خود را آغاز کرد و با طرح این سؤال جدّی که چه چیزی باعث عملکرد مطلوب شرکتها شده و ایجاد عامل مزیت رقابتی در سازمانها محسوب میشود، بیان کرد که در ابتدا مباحث علمی ریشه عملکرد شرکتها در ساختار صنعتی آن را جستجو میکردند، سپس با گسترش تحقیقات، نظریه مبتنی بر منابع ارائه شد و عنوان شد که منشأ اصلی عملکرد در درون شرکتها و نه در بیرون آنهاست. وی اشاره کرد که از اوایل قرن 21 به بعد و بهخصوص در 20 سال اخیر دیدگاه قابلیتهای پویا در زمینه ارزیابی عملکرد شرکتها دارای جایگاه قابل تأملی است. در این دیدگاه منشأ عملکرد شرکتها نه فقط در فضای صنعتی و منابع سازمانی جستجو شده، بلکه به امر قابلیتهای پویای سازمانی در بلندمدت باز میگردد. این قابلیتها میتوانند منابع جدید خلق کرده یا با ترکیب منابع موجود، منابع فعلی را بازسازی کنند. یکی از مهمترین قابلیتهای پویا، امر تحقیق و توسعه است. دکتر سیدکلالی در خاتمه دلیل عدم نوآوری در سازمانهای ایرانی را تمرکز این سازمانها بر قابلیتهای عملیاتی، همچون پرداخت دستمزد کارکنان، شرایط معطوف به حیات و ممات سازمان و بیتوجهی به پیگیری قابلیتهای پویا عنوان کرد.
دکتر الهام ابراهیمی آخرین سخنران پنل با موضوع «مناسبات کار-زندگی پژوهشگران در ایران و جهان» سخنرانی کرد. او با بیان مفهوم مناسبت کار- زندگی و سیر تحول علمی در این رویکرد، اشاره کرد که در ابتدا فقط بر بعد منفی این مناسبات تکیه میشد و سویه تاریک این تناسبات تحت عنوان تضاد یا تعارض مورد بحث قرار میگرفت و کمتر به سرریز تجربیات این دو حوزه توجه میشد. در رویکرد نوین علاوه بر ابعاد منفی، به یکپارچگی و تعادل این دو حوزه و توجه به سرریز شدن مثبت تجربیات حوزه کار – زندگی نیز پرداخته میشود. ابراهیمی با بیان این موضوع که محققان و پژوهشگران معمولاً از توجه به جامعه آماری تحقیقات در حوزه مناسبات کار- زندگی غافل ماندهاند، به تعدد مطالعات جهانی و محدودیت پژوهشهای انجام شده در ایران اشاره کرد. مروری بر مطالعه نگرشسنجی 12 نگرش شغلی انجام شده با تمرکز بر 20 هزار نفر از کارکنان سازمانهای ایرانی در سال 96-97 نشان میدهد که نگرش تعادل کار-زندگی دارای رتبه و جایگاه نازلی بوده است.
دکتر ابراهیمی با استناد به یکی از ابتداییترین تحقیقات انجام شده (1982) برگروهی از زنان عضو هیأت علمی در آمریکا بیان کرد: نتایج این پژوهش نشان میدهد بین ادراک افراد از اضافه بار کاری به لحاظ ذهنی و عینی تفاوت معناداری وجود دارد. اعضای هیأت علمی مطابق با تحقیقات انجام شده نسبت به سایر کارکنان سرریز کار- زندگی را بیشتر تجربه میکنند و ذهن عضو هیأت علمی فقط در زمان حضور در محل کار دغدغهمند نیست و حذف مرز بین کار- زندگی در این قشر مشکلتر است. وی در ادامه با طرح کلیدواژه «روزنههای امید و ابرهای سیاه» در زمینه مشاغل علمی بیان داشت: باید توجه کرد که اگرچه اعضای هیأت علمی از ساعات کار منعطفتری برخوردارند، اما امکان درگیری ذهنی بیشتر برای آنها، از جمله سویههای تاریک این موضوع است.
نظر شما :