گزارش نشست «مساله تحریف عهدین در جهان اسلام»
به همت پژوهشکده مطالعات قرآنی و با همکاری انجمن ایرانی مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی، نشستی با عنوان: «مساله تحریف عهدین در جهان اسلام» روز 23 دی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
در این نشست دکتر سیدمحمدعلی طباطبایی ( عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات قرآنی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی) سخنان خود را اینگونه آغاز کرد: میتوان تاریخ انگاره تحریف عهدین (یا اصطلاحا بایبل) در پنج قرن نخست هجری را در سه بخش دسته بندی کرد؛ در بخش اول، تاریخ این انگاره تا پیش از اسلام و امکان تأثیرپذیری قرآن از تحریفباوران پیشااسلامی بود؛ چراکه برخی پژوهشگران مدعی شدهاند قرآن در این زمینه متأثر از فیلسوفان ملحدی چون کلسوس یا پرفریوس، یا گنوسیها، یا منداییها، یا بنیانگذاران برخی فرقههای گنوسی- مسیحی مثل والنتینوس، یا برخی فرقههای یهودی مثل سامریان، یا برخی فرقههای مسیهودی، مثل ابیونیان بودهاند. این ادعا بدان دلیل مورد خدشه قرار گرفت که اول، نوع تحریفِ مورد ادعا توسط هر یک از اشخاص یا گروههای بالا متفاوت از آن چیزی است که در قرآن آمده. دوم، دلایلی که هر کدام از آنها معتقد به تحریف بودهاند، به هیچ عنوان در دستگاه فکری قرآن قابل پذیرش نیست. بنابراین، این ادعا که قرآن در این موضوع متأثر از هر کدام از اشخاص یا گروههای بالا بوده باشد، مردود است.
طباطبایی در بخش دوم سخنان خود به دیدگاه قرآن درباره تورات و انجیل پرداخت و سه موضوع را به بحث گذاشت: اول، ماهیت تورات و انجیل از نگاه قرآن، که بر اساس یک پژوهش معناشناختی درباره معنای «کتاب» در قرآن و ارتباط آن با تورات و انجیل، مشخص میشود که ماهیت این کتابها، فقط اطلاعات شفاهی نبوده؛ بلکه واقعا به متونی مکتوب و عینی در صدر اسلام اشاره دارد. دوم، بررسی آیات تصدیق در قرآن با استفاده از تکنیکهای کاربردشناسی نشان میدهد که آنچه قرآن تصدیق میکند، همان کتابهای موجود در صدر اسلام است، نه کتابهایی گمشده یا از میان رفته قرنها پیش از اسلام. سوم، بررسی مجموعه آیات مرتبط با بحث تحریف در قرآن نشان میدهد که قرآن تنها از بدرفتاریهایی مثل «کتمان»، «بدخوانی» و «تحریف معنوی» درباره تورات و انجیل سخن میگوید و هیچ گاه سخنی درباره نفی یا اثبات درباره وقوع تحریف متنی در این کتابها نگفته است.
دکتر طباطبایی در بخش سوم سخنانش، به چگونگی پدید آمدن انگاره «تحریف» در جهان اسلام پس از قرآن پرداخت و نشان داد که با بررسی مجموعه اسناد مسیحی- اسلامی سه قرن نخست، در سراسر قرن اول هجری هیچ سندی دال بر اعتقاد مسلمانان به تحریف تورات و انجیل یافت نمیشود. وی گفت: در قرن دوم، معدودی اسناد پراکنده و مشکوک در این زمینه وجود دارد اما در آغاز قرن سوم هجری، نخستین مدارک صریح دال بر بیان این موضوع توسط برخی عالمان مسلمان دیده میشود. با این حال، همچنان معتقدان به تحریف تورات و انجیل در قرون سوم و چهارم هجری در اقلیت هستند؛ تا اینکه در قرن پنجم هجری، با ظهور ابن حزم اندلسی و انتشار کتاب مهم او، الفصل، انگاره تحریف بایبل تبدیل به دیدگاه رایج و غالب در سراسر جهان اسلام شد.
در پایان جلسه پرسش و پاسخی برگزار شد و به پرسشهای حضار پاسخ داده شد.
نظر شما :