گزارش «نقش ایرانیتباران در احیای سنت تذکرهنویسی ادبی فارسی ماوراءالنهر»
به همت مرکز اسناد فرهنگی آسیا، نشست علمی «نقش ایرانیتباران در احیای سنت تذکرهنویسی ادبی فارسی ماوراءاالنهر (سده نوزدهم و بیستم)» نوزدهم آبانماه 1398 در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با سخنرانی دکتر ابراهیم خدایار برگزار شد.
دکتر خدایار در ابتدای سخنان خود از نوع دادوستد فرهنگی ایران و ماورالنهر سخن گفت و افزود: «بخشی از دادوستدهای فرهنگی مردم ماوراءالنهر با ایرانیان، رابطه دو همسایه نیست که از روزگار هم بیخبر باشند، بلکه داستان دو برادر است که یکی خانه پدری را برای دیگری به میراث گذاشته است. به همین دلیل در این سخنرانی، از نقش «ایرانیتباران» در احیای سنت تذکرهنویسی ادبی در ماوراءالنهر یاد کردهام. گسست سیاسی و اجتماعی ما ایرانیان از برادران آن سوی جیحون از سده دهم آغاز شد که زبانها و هویتهای قومی جداگانهای از زبان فارسی و قوم ایرانی شکل گرفت و به ویژه از سده چهاردهم که اقوام ترکمنی، قزاقی، قرقیزی، تاجیکی و... شکل یافتند، این گسست بیشتر شد.»
وی تأکید کرد: «در زمینه تذکرهنویسی نام افرادی چون نظامی عروضی، عوفی بخارایی و دولتشاه سمرقندی آشناست. نظامی عروضی یکی از دورههای پیشاتذکرهنویسی را بنا نهاد؛ عوفی بخارایی توانست داراییهای زبان فارسی را در سده هفتم و در اقلیم جغرافیایی فارسیزبانان نشان دهد و دولتشاه سمرقندی در قرن نهم، تذکرهنویسیِ رسمی را درپیش گرفت. اما با اینکه ساختار منسجم حکومت صفوی روزگار خوشیُمنی را در ایران رقم زد، پانصد سال جدایی ما را از ایران بزرگ فرهنگیمان نیز در پی داشت؛ در همین دوره فترت هم کسانی بودند که به سمت ایجاد یگانگیها حرکت کردند. در این دوره، چند تذکره در آسیای مرکزی تألیف شد که همه مُهر منطقه را بر پیشانی داشتند و این آغاز بیگانگی و زوال کانون ادبی آن منطقه بود. پس از آن، به مدت 179 سال تذکرهای نوشته نشد و در سده هجدهم میلادی تذکرهنویسی کاملاً متوقف شد.»
خدایار تصریح کرد: تاری رحمت اله واضح بخارایی، ایرانیتباری است که توانست پس از حدود دویست سال سنت تذکرهنویسی را احیاء کند و هر تذکرهای که بعد از او در ماوراءالنهر نوشته شده از او متأثر است. کار بزرگ او این بود که شاعران اقلیم جغرافیایی زبان فارسی را به تذکره خود اضافه کرد. تا 1913 میلادی شش تذکره دیگر تألیف شد که از میان آنها تذکره صدرالدین عینی، شروع دوران جدید ادبیات ماوراءالنهر است؛ و جالب اینکه 67 بار به این تذکره به تذکره تاری رحمت اله بخارایی ارجاع و آن را اساس کار قرار داده است. اما تذکره احمد دانش، اثر قابل تأمل دیگری است که جریان سادهنویسی را در کار زبان پیچیده تعارفپروری آورد و باعث شد سادهنویسی در نسل دوم تذکرهنویسان به اوج خود برسد. این کتاب سند روشنگری تذکرهنویسان آسیای مرکزی است. نکته جالب این است که این دوره، یعنی دوره کلاسیک ماوراالنهر که در 1924 میلادی به پایان میرسد، با نام ایرانیتباران گره خورده است.
وی در ادامه سخنان خود افزود: «از افراد دیگری که در سنت تذکرهنویسی ادبی فارسی ماوراءالنهر تأثیرگذار بودند، میتوان به احمد طبیبی و اصغر جان فدا اشاره کرد. احمد طبیبی، طبیب دربار خوارزم بود و به دلیل قدرت و توان شاعری ملکالشعرای دربار هم شد. او اولین کسی است که تذکره شاعران خوارزم را به نظم نگاشت و شاعران را در مثنویهای کوتاهِ هفت – هشت بیتی معرفی کرد. احمد طبیبی بیش از 3900 غزل را معرفی میکند که در گسترش زبان فارسی تاثیرگذار بودهاند. اصغرجان فدا، آخرین ایرانی است که در دوره نوجوانی به تاجیکستان میرود و در سمت کارمند ارشد پژوهشگاه خاورشناسی تاجیکستان مشغول فعالیت میشود. او همه تذکرههای پیش از خود را تصحیح انتقادی کرد.»
دکتر خدایار در خاتمه سخنان خود گفت: «در مجموع، نگاه اجمالی به پرونده تذکرهنویسی آسیای مرکزی در 700 سال نشان میدهد تذکرهنویسیها با سمرقندیها و بخاراییها شروع میشود و تذکرههای بعد در سدههای دهم و یازدهم به دنیای ماوراءالنهر اختصاص دارد. با از بین رفتن محیط ادبی، تذکرهنویسی به مدت 184 سال متوقف میشود و با تلاش تاری رحمتاله بخارایی برای معرفی دوباره جهان فارسی، احیا میشود. احمد دانش نیز جریان سادهنویسی را رواج میدهد و نسل دوم روشنفکران، تحت تاثیر همین جریان، زبان فارسی آن منطقه را نوسازی میکنند.»
نظر شما :