گزارش نشست «پیامدهای فرهنگی و اجتماعی راهپیمایی اربعین»
به همت معاونت کاربردی سازی علوم انسانی و فرهنگی پژوهشگاه نشست «پیامدهای فرهنگی و اجتماعی راهپیمایی اربعین» در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در روز سه شنبه، 30 مهرماه با حضور استادان، دانشجویان و علاقمندان و با سخنرانی دکتر جبار رحمانی در سالن اندیشه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
در ابتدای جلسه، دکتر زهرا پارساپور، سرپرست معاونت کاربردی سازی علوم انسانی و فرهنگی پژوهشگاه با یادآوری واقعه کربلا و گرامیداشت ایام اربعین حسینی در مورد رسالت دانشگاهها و مراکز پژوهشی را بررسی تأثیرات و پیامدهای حرکت اربعین به نکاتی اشاره کرد و برگزاری این جلسه را بررسی اثرات حرکت پیادهروی اربعین و شناسایی ظرفیت های آن برای ایجاد جریان های فکری، فرهنگی و اجتماعی قلمداد کرد.
در ادامه دکتر رحمانی، عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، موضوع سخنرانیشان را زمینه های تاریخی اجتماعی پیادهروی اربعین بیان کرد. پدیدهای که چند سالیست در ایران و سایرکشورها به آن پرداخته می شود. مقولهای که از باب آیین های جدید، سنت های جدید و شعائر جدید قابلیت طرح و بررسی را دارد.
دکتر رحمانی در این نشست اظهار داشت: پیش از ورود به بحث، یک موضوع را در پرانتز بگویم و آن هم اینکه «عمده آئینهای جدید ما حول کربلا و زنانه است مثل دهه فاطمیه، زینبیه، اُمالبنین و ... به بیان دیگر، درباره شخصیتهای زنان این واقعه، آئینهای بیشتر و جدیدتری باب شده است». سوال اینجا این است که چه اتفاقی در حال افتادن ست و این حرکت در حال گسترش و فراگیرشدن است. برای ما مهم ست که بدانیم یک آیین در چه شرایطی متولد می شود، در چه شرایط توسعه می یابد و در چه شرایطی ممکن است افول پیدا کند. در خصوص آئین پیادهروی زیارت اربعین، نقدهای مختلفی وجود دارد؛ یک نقد، نقد حکومت است به این معنا که منتقدان اعتقاد دارند حکومت این آئین را دستکاری میکند و مردم در این آئین زیادی منفعل هستند که البته به نظر من نقد درستی نیست چون سوابق نشان داده که مردم هر چیزی را به راحتی نمیپذیرند. نقد دیگر، نقد طیف نخبهگرا و روشنفکر است که از اصطلاح «کارناوالیزه» شدن و عوامانه بودن استفاده میکند که به این نقد هم میتوان پاسخهایی داد.
وی ادامه داد: جمهوری اسلامی ایران با انقلاب دینی سرکار آمد و ایدهاش هم گسترش آئین و شعائر دینی بود. در سالهای اول انقلاب گفتمانی شکل گرفت که بر پایه دوگانههایی مثل انقلابی و غیرانقلابی، مؤمن و کافر، حزبالله و حزب شیطان و ... بود. در چنین فضایی، سیاستهایی مثل برگزاری نماز در ادارات و حضور روحانی و ... شکل گرفت اما از دهه ۷۰ به بعد، دولت به این نتیجه رسید که آئینهای دینی، دیگر جواب نمیدهند و گفتمان مذهبی حاکم در ایران، به نوعی ناکامی دست یافت. در همین دوره مداحان ظاهر شدند و خیلی هم قدرت پیدا کردند. ناکارآمدی و تغییرات در این دوره تناقضهایی را شکل داد که این احساس نیاز به وجود آمد که به یک گفتمان دینی جدید نیاز داریم؛ گفتمان دینی که سهلالوصول باشد و به ما حس رستگاری بدهد چون گفتمانهای دینی تا پیش از این سخت بودند و همواره به ما احساس گناه میدادند. در چنین شرایطی، آئینهای عزاداری جدید خودشان را نشان دادند که پیادهروی زیارت اربعین، یکی از آنها بود. در نظر داشته باشید که زیارت و عزاداری، دو مکانیزم اصلی شیعه هستند و هویت تشیع با این دو عنصر گِره خورده است.
عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم ادامه داد: مورد دیگر اینکه در تشیع، پتانسیل تاریخی عظیمی درباره ارض مقدس داشتیم به این معنا که در دورههای زمانی قبلتر، کربلا برای ما سرزمین غیرقابل دسترس بود که داشتن تربت از این منطقه برای ما تبرک به حساب میآمد ولی به مرور زمان این مسئله تغییر کرد و دسترسی ما به این سرزمین از طریق پیادهروی اربعین راحتتر شد. یکی از نکاتی که باعث ظهور و استقبال از پیادهروی زیارت اربعین شد، این بود که تا پیش از این اثرگذاری و اغناء مناسکی مثل حج، زیارت مشهد و رفتن به زیارتگاهها و مرقدها خیلی کم شده بود بنابراین در چنین شرایطی، پیادهروی زیارت اربعین به عنوان یک شکل تازه زیارت، توانست موفق باشد. این را در نظر داشته باشید که در متون اصلی اسلامی، زیارت کار بسیار سختی است و هدف از زیارت، تغییر است یعنی ما به زیارت میرویم که تغییر کنیم و در فرهنگ سنتی هم آداب و شرایط خاصی داشت ولی در زیارت پیادهروی اربعین، این عناصر خیلی دیده نمیشود و در شرایطی که اغلب آئینهای دینی، کارکرد خود را از دست داده بودند، زیارت پیادهروی اربعین به عنوان یک منبع شارژ حیاتبخش پدید آمد. در این پیادهروی، انسانها در سطح بنیادین خودشان ظاهر میشوند و زندگی روزمرهشان به نوعی تعلیق میشود. علاوه بر آنکه در این مسیر یک فضای انسانی به معنای بنیادین هم میبینیم.
رحمانی بیان کرد: برای رستگاری سهلالوصول، پیادهروی اربعین کارآمد است. این رستگاری به همراه ایده ارض مقدس و عوامل دیگر، باعث شد که پیادهروی اربعین به سرعت و به شدت در جامعه ایران پذیرفته شود؛ حرکتی که هم عاملیت دولت را دارد و هم عاملیت مردم ولی چون به شکل بیپروا در حال گسترش است، زیرساختهای درستی ندارد البته مزایا و فرصتهایی هم برای ما ایجاد کرده است. به طور مثال، نوعی توافق همهجانبه بین حکومت، مردم و گروههای مردمی است یا مثلاً مناسبات ما با عراق بهبود یافته است و از این طریق، ما فرصت بازاندیشی در جمهوریت ایرانی در مقابل جمهوریت عراقی پیدا میکنیم ولی اتفاق خطرناکی که به عقیده من در حال رخ دادن است، این است که حکومت از طریق پیادهروی زیارت اربعین در حال خرج کردن آخرین ذخیره تشیع یعنی کربلا است.
وی در پایان گفت: مُرادم از اینکه در حال استفاده از آخرین ذخایر شیعی یعنی کربلا هستیم، این است که باید حواسمان باشد که چه اتفاقی در حال رخ دادن است چون معلوم نیست که بعد از این چه اتفاقی بیفتد. اینکه آخرین ذخیره تشیع را اینگونه استفاده میکنیم، نیاز به بازاندیشی توسط اصحاب علوم انسانی دارد. اگرچه هم دولت و هم مردم از آن خشنود هستند ولی این خشنودی به این معنا نیست که اتفاق درستی در حال رخ دادن است.
در پایان، حاضرین در جلسه سوالات خود را از سخنرانان مطرح و جلسه بصورت تعاملی میان حضار و سخنرانان ادامه و پایان یافت.
گفتنی است، فایل صوتی و تصویری این نشست هم در بخش سخنرانی ها و نشست های سایت پژوهشگاه در دسترس علاقمندان است.
نظر شما :