گزارش نشست علمی «نقش رسانه ها در تربیت دینی خانواده ها»
گروه پژوهشی مطالعات زنان پژوهشکده مطالعات اجتماعی دومین نشست از سلسله نشست های علمی نقش خانواده در گذر ایمن از فضای مجازی با عنوان «نقش رسانه ها در تربیت دینی خانواده ها» را روز 25 تیر 98 برگزار کرد. سخنرانان این نشست؛ دکتر سید محمود نجاتی حسینی، دکتر مهدی فتوره چی و دکتر محمد باقر تاج الدین (دبیر علمی نشست) بودند.
در ابتدای نشست، دکتر محمد باقر تاج الدین عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی و دبیر علمی نشست در بیان مقدمه ی بحث گفت: اگر تعبیر سه فرهنگ ایرانی، اسلامی و مدرنیته را به عنوان سه پیش فرض بپذیریم بی شک دینداری یکی از اضلاع فرهنگی و هویتی جامعه ما در دوره طولانی 1400 ساله ای که از ورود اسلام به ایران می گذرد، است. بحث اصلی این است که پس از ورود مدرنیته به ایران دچار یکسری مشکلات و چالش هایی شده ایم که از آن تحت عنوان چالشهای دینداری در ایران معاصر یاد میکنیم. اساسا مدرنیته، عقلانیت، اخلاقیات جدید، سبک زندگی و علوم و دانشهای جدید برای ایرانیان و دینداران به ویژه نسل جدید چالش هایی ایجاد کرده است که شاید برای نسل های پیشین خیلی مطرح نبوده است. سوالاتی که در ارتباط با دینداری برای این نسل مطرح است این است که سبک زندگی دینی با سبک زندگی ایرانی و مدرن چه قرابتی و یا احیانا چه تضادی دارد؟
دکتر تاج الدین در ادامه افزود: یکی از چالش های مهم، بسط و گسترش رسانه ها در دوران مدرن است. به گفته مانوئل کاستلز «ما در عصر اطلاعات هستیم» لذا اینکه بعضی مطرح می کنند که رسانه ها فقط یک ابزار هستند، صحیح نیست. رسانه ها فراتر از ابزار هستند چرا که ما در عصر اطلاعات و جهان رسانه ای و دیجیتالی زندگی می کنیم. به تعبیری عصر و جامعه مجازی، عصر و جامعه واقعی شده است که به صورت شناور و سیال ما را در برگرفته است. به تعبیر آنتونی گیدنز ما به پایان سنت رسیده ایم پس می توانیم بگوییم به پایان عصر غیر رسانه ای رسیده ایم. یعنی در درون شبکه ها زندگی می کنیم و آنها تمام ابعاد و وجوه هویتی و شخصیتی ما را دربرگرفته اند که به تبع آن چالش هایی ایجاد شده است. لذا این سوالات مطرح است که ماهیت رسانه های جدید چیست؟ ماهیت تربیت دینی چیست؟ چه رابطه ای بین تربیت دینی با زندگی رسانه ای و شبکه ای وجود دارد؟ چگونه معنویت در جهان امروز ممکن است؟ کدام قرائت از دین و با کدام مؤلفه ها؟
در ادامه نشست دکتر سیدمحمود نجاتی حسینی، مدیر بخش جامعه شناسی مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران در خصوص سبک زندگی رسانه ای گفت: در تحلیل سبک زندگی رسانه ای نسل جدید، امروزه با پدیده ای مواجه هستیم که می توانیم از آن به زیست شبانه جوانان تعبیر کنیم. وی افزود: ما امروز مواجه با این امر هستیم که به نوعی سبک زندگی اسلامی و دینی در تعارض با سبک زندگی نوین قرار گرفته است. همچنین باید توجه کنیم که رسانه های نوین فقط یک ابزار نیستند، بلکه خود، پیام به شمار میآیند.
دکترنجاتی در ادامه سخنان خود گفت: در این امر باید به ماهیت تربیت دینی توجه کنیم. تربیت دینی با آموزش دینی متفاوت است تربیت دینی به دنبال جهت دادن به دینداری افراد است، اما آموزش دینی وظیفه انتقال دانش و دانسته ها درباره دین را عهده دار است. در تبیین ماهیت آموزش دینی باید به این نکته توجه کنیم که در این حوزه آموزش رسمی از جانب نهاد مدرسه و آموزش غیر رسمی از جانب نهاد خانواده و آموزش دینی-مدنی مثل آموزش حقوق شهروندی از منظر دین و آموزش های عقیدتی تفکیک و تمایز وجود دارد. در بحث آموزش دینی بخشی از کارگزاران دین نظیر تئوریسینهای دینی وظیفه این آموزش را بر عهده دارند. به عنوان مثال در تاریخ معاصر دو قطب متفاوت یعنی مرحوم شریعتی و مرحوم مطهری تئوریسین هایی هستند که آموزش دینی را دنبال میکنند. ایدئولوژیست های دینی که به تلفیق تئوری های دینی با عمل سیاسی دست میزنند نیز به نوعی به آموزش دینی دست میزنند.
مدیر بخش جامعهشناسی دین دانشگاه تهران افزود: نکته دیگری که در این بحث قابل ذکر است دو موضوع رسانه دینی و دین رسانه ای است. وقتی راجع به رسانه دینی صحبت می کنیم منظور این است که محتوی و جهت گیری رسانه دین است، فارغ از نوع رسانه که می تواند رادیو، تلویزیون، انیمیشن وغیره باشد در رسانه دینی وظیفه اطلاعرسانی، آموزش، تبلیغ و در صورت امکان تربیت دینی دنبال می شود. دین رسانهای اما نوعی از دین گرایی و ژانر خاصی از دینداری است که ساختارش رسانهای است.
دکتر نجاتی در بیان خطرات بالقوه در امر دین گفت: رسانه دینی خطر بالقوه هم برای امر دین به وجود می آورد که نظر جامعه شناسان را به خود جلب کرده است. نکته آن است که این سفره پر از همه چیز و همه کس، در همه زمان ها پهن می شود و هر کس به خود اجازه اظهارنظر در امر دین را میدهد. علاوه بر این، مهم ترین عارضه ای که ذهن پژوهشگران جامعهشناس دین را در نسبت بین دین و رسانه معطوف خود کرده است، خطر افتادن هویت یابی دینی و هویت سازی دینی است. دینداریهایی که با دینداریهای سنتی متفاوت است و من از آن تعبیر به دینداری هیبریدی یا دینداری پیوندی میکنم. نوعی دینداری پیوندی مرکب و گلچین و گزینشی از ادیانهای عرضه شده پیش روی که به درهم آمیزی آموزهها و معارف آن ادیان دست زده است و با دین و دینداری سنتی متفاوت است.
نجاتی همچنین در بیان آموزش دینی گفت: در حوزه آموزش دینی هر دوی کاربران و تولیدکنندگان باید سواد رسانه ای داشته باشند. پایین بودن سواد رسانهای موجب پایین آمدن کیفیت محتوا و فرم تولیدشده می شود. به علاوه رسانه باید از ایدئولوژی دینی پیشی بگیرد.
سخنران پایانی نشست، دکتر مهدی فتورهچی، مدیر گروه مطالعات رسانه و فرهنگ مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران گفت: با ورود دستاوردهای مدرن ما هر روزه با مسائل بسیار پیچیدهای در عرصه رسانهای مواجهه هستیم. به طوری که یک شخص به تنهایی نمی تواند برنامهای راهبردی ارائه دهد و ترجیح و نیاز به هم اندیشی جمعی در این زمینه وجود دارد. مشکل امروز ما در بحث رسانه دین این است که کاربران با ریزهخواری دادههایی که دریافت میکنند، خود را همه چیزدان فرض میکنند. در این عصر ما با وضعیتی مواجهیم که به عاریت از عنوان فراکلیسایی، آن را سازمان فرامسجدی مینامیم. مقصود این است که اطلاعات و تبلیغات دینی دیگر در انحصار تبلیغ مساجد نیستند. به علاوه مفاهیم مذهبی امروز شکل نمادین و کالایی شدن پیدا کردهاند.
دکترفتورهچی افزود: رسانههای رسمی دینی امروز عامل انحصارطلبی تلقی میشود و این باعث میشود که در مقابل کاربران تلاش کنند با استفاده از ظرفیت های آزاد فضای مجازی تنوع و تکثر را در امر دین ترویج بدهند و در برابر آن انحصارطلبی مقاومت کنند.
وی ادامه داد: رسانه های نوین امکان نشر آموزش های دینی از طریق افراد غیر منتسب به نهاد رسمی دین یعنی روحانیت را فراهم کردهاند و امروزه هر کس این امکان را دارد که با استفاده از مهارت ها و آموزشهای رسانه ای، تریبونی مخصوص به خود ایجاد کند. باید توجه داشت چیزی که امروزه از آن تحت عنوان دین اینترنتی نام برده میشود نوعی بازنمایی قرائتهای دینی در فضای واقعی ماست. همچنان که ناهنجاریهایی که در فضای مجازی از امور اخلاقی جاری است، بازنمایی امر اخلاق در وضعیت واقعی جامعه ماست.
فتورهچی همچنین گفت: در بحث آموزش دینی و تقابل بین آموزش رسمی و غیررسمی باید اشاره کنم که در وضعیت فعلی بین آموزههای والدین در فضای خانه و خانواده و آموزههای نهادهای رسمی از قبیل مدرسه تقابل و تعارض وجود دارد. این وضعیت مثالی از جهان پارادوکسیکال و چیزی است که روانشناسان از آن تعبیر به دو تربیتیشدن میکنند. برای فرزندان ما در گذشته اولین گروه های مرجعِ پیش از حیات اجتماعی، والدین بودند. اما امروزه ما با پیدایش خانواده سلولی که هر کدام از اعضا در سلول شخصی خود جداگانه به سر میبرد، عملاً مشخص نیست فرزندان در وهله اول تحت کدام تبلیغ و آموزش قرار میگیرند.
دکترفتورهچی در بیان آموزش دینی افزود: مبحث واسطههای آموزش دینی بسیار مهم هستند. خیلی وقت ها ما در جامعه با سوالات عدیدهای درباره مباحث دینی و عقیدتی مواجه هستیم که علی القاعده می بایست توسط واسطه ها پاسخ داده شود. در این حوزه ها والدین اطلاعات و آموزش کافی ندارند و فرزندان نیز تحت تاثیر آموزشهای دینی رسانههای مختلف قرار میگیرند .در بحث سواد رسانه هم چیزی که مغفول مانده است، لزوم سواد دینی در کار رسانهای است. چیزی که توأمان مستلزم دانش رسانه و اطلاعات قابل قبولی از آموزه های دینی است. کسی که میخواهد در فضای جدید موفق باشد ابتدا می بایست در فضای مجازی به جذب مخاطب و در نهایت مخاطبات خود را به تریبون ها و منابر واقعی بکشاند.
دکترفتوره چی در پایان سخنان خود به مشکلات موجود در امر تبلیغ رسانه ای دین اشاره کرد و گفت: یکی از مشکلات در امر تبلیغ رسانهای دین، عدم توجه به تحولات عصر مدرن است. تحولاتی که به بیانی هر سه سال یک بار در حال رخدادن است. مسأله مغفول دیگر عدم توجه به این نکته است که امروزه دیگر وسایل کمک آموزشی به وسایل اصلی آموزشی تبدیل شدند. از دیگر موارد مغفول مانده هم عدم توجه به روحیه استقلال طلبی نسل جدید است.
نظر شما :