گزارش نشست «رسانههای اجتماعی، کاربران ایرانی و سبک زندگی موبیتال»
نشست «رسانههای اجتماعی، کاربران ایرانی و سبک زندگی موبیتال» به مناسب روز جهانی «رسانههای اجتماعی» با حضور مرسده نیکبخش، فرزانه نزاکتی و حسین بصیریان جهرمی (دانشآموختگان دکترای علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی) در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در این نشست که روز سهشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۸ به میزبانی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطات برگزار شد، در ابتدا حسین بصیریان جهرمی، ضمن خیر مقدم به استادان و حاضران در جلسه، تاریخچه جهانی این روز را که از سال ۲۰۱۰ میلادی در تقویم جهانی ۳۰ ژوئن تعیین شده، مورد تأکید قرار داد و گفت: امسال یک دهه از برگزاری روز جهانی «رسانههای اجتماعی» در جهان میگذارد و در ایران نیز، از سال ۱۳۹۱ به همین مناسبت نشستهایی با حضور پژوهشگران، کاربران و کنشگران فعال این حوزه برگزار شده است. بصیریان با ارائه آمارهایی از موسسات نظرسنجی معتبر جهان در حوزه رسانههای اجتماعی نظیر «برند واچ» به 3.5 میلیارد کاربر فعال رسانههای اجتماعی در جهان اشاره و ابراز امیدواری کرد که در کنار رویکردهای کمّی و پوزیتیویستی در مراکز نظرسنجی و پیمایش افکار در کشور، فراهم آمدن فرصتهایی از این دست و تداوم گفتوگو در باب پژوهشهای انجام شده در حوزه رسانههای اجتماعی، راهگشای دانشجویان جوان و علاقهمندان به علوم ارتباطات باشد.
در ادامه مرسده نیکبخش به عنوان اولین سخنران، گزارشی از پژوهش خود با عنوان «مردمنگاری فرهنگ شبکهای کاربران ایرانی اینستاگرام» ارائه کرد و گفت: به طور کلی دو رویکرد عمده در مطالعات فضای مجازی وجود دارد: یکی «مطالعه فرهنگ اینترنت» (که به صورت آنلاین اتفاق میافتد و از زندگی واقعی جدا میشود) و «مطالعه بر روی صفحات نمایشگر» (که بر بحثهای متنی در جماعتهای آنلاین متمرکز شده و به هویتهای سیال و فرهنگ شکل گرفته در فضای مجازی ناظر است) و دیگری «مطالعات فرهنگی اینترنت» (که در آن فرهنگ هم به صورت آفلاین و هم به شکل آنلاین مدنظر است) و «زندگی روبهروی صفحه نمایش» (که بین تجزیه و تحلیلهای محیط آنلاین و آفلاین پیوند برقرار میکند). این پژوهشگر، مسئله خود در این پژوهش را «شناسایی چیستی و چرایی کنش کاربران ایرانی در شبکه اجتماعی اینستاگرام» بیان کرد و هدف اصلی از انجام آن را «گونهشناسی از الگوهای فرهنگی رایج در کنش های کاربران اینستاگرام» برشمرد. روش این پژوهش که در قالب رساله دکترای علوم ارتباطات اجتماعی، انجام شده به شیوه نتنوگرافی (مردمنگاری شبکهای) و مبتنی بر آرای روبرت کوزینتس برای مطالعه اجتماعات آنلاین ابداع شده که رویکردی کیفی و بر مبنای پارادایم تفسیری تلقی میشود. دادههای اصلی این پژوهش، از کپشنها و کامنتهای کاربران ایرانی در صفحات «اینستاگرامر-بلاگر» احصاء شده است که در مجموع 45 صفحه انتخاب و تحلیل شدهاند.
در ادامه، نیکبخش با تشریح تعاریف برگرفته از مطالعات کوزینتس، کاربران را به چهار گروه خودیها، مریدان، گردشگران و آمیختهها تقسیم کرد و ویژگی هر کدام را برشمرد. وی همچنین، به ملاحظات اخلاقی مورد نظر در روند انجام پژوهش و شیوه استخراج مضامین و مقولهها با استفاده از کدگذاری مضمونی و نظری اشاره کرد.
یافتههای توصیفی این پژوهش مؤید وجود روایتهایی از موضوعها و موقعیتهای مختلف زندگی روزمره و شخصی کاربران (ذیل سه عنوان بسترهای روایی، مضامین و درونمایهها) است که شامل، روایتهای تعاملات، فراغت، مصرف و سلامت است. همچنین در بخش یافتههای تحلیلی، کدگذاری دادههای حاصل از مشاهده و مصاحبه، نشان دهنده صورت بندی روابط بین مقولههای مرتبط با خودبیانگری الگوی فرهنگی «ایدهآلسازی» از زندگی روزمره با تأکید بر شیوههای مادی و معنوی (فرامادی) است.
نیکبخش در پایان، مدل پارادایمی پژوهش خود را از صورتبندی روابط بین مفاهیم و مقولهها، مبتنی بر زمینه، عناصر مداخلهگر، استراتژی کنش متقابل، پدیده، پیامد و شرایط علّی، تشریح کرد و روایتهای کاربران صفحههای زندگی روزمره را از سبک زندگی در ابعاد مختلف «مصرف گرایی»، «حفظ ظاهر مقبول» و «تکثر و تنوع» برشمرد و از آنها به عنوان عوامل متمایز کننده، اعتباربخش و سرگرم کننده در بین کاربران ایرانی اینستاگرام یاد کرد.
در ادامه این نشست، فرزانه نزاکتی (دکترای علوم ارتباطات)، به موضوع پژوهش خود با عنوان «سبک زندگی موبیتال در جامعه دانشجویی» پرداخت و ابداع واژه «موبیتال» را که از ترکیب واژههای موبایل و دیجیتال ساخته شده، ناظر به سبک زندگی جدیدی دانست که همزمان تحت تأثیر دو فرایند مهم دیجیتالی شدن و موبایلی شدن قرار گرفته است.
این پژوهشگر ارتباطات، با انتقاد از اینکه «بیشتر پژوهشهای پیشین با رویکرد اثباتی و روشهای کمی صورت گرفته و پیش از آنکه به دنبال فهم پدیده باشد، به دنبال کشف روابط بودهاند»، یادآور شد: در نتیجه کاربری گسترده دستگاههای دیجیتال همراه توسط دانشجویان در همه شئون و عرصههای زندگی (تحصیل، کار و زندگی شخصی و اجتماعی)، فرهنگ و سبک زندگی دانشجویی تغییر کرده و سبک زندگی جدیدی ایجاد شده که ما دانش کافی درباره آن نداریم. بنابراین در وهله نخست، نیازمند شناخت، فهم و درک این سبک زندگی هستیم، که این امر مسئله پژوهش حاضر را در بر گرفته است.
نزاکتی هدف اصلی پژوهش خود را «شناخت سبک زندگی موبیتال دانشجویان» بیان کرد و افزود: روش پژوهش، آمیخته است که از یک سو مبتنی بر نظریه مبنایی به منزله یکی از گونههای تحقیقی کیفی است که اساس آن بر استقرای تحلیلی قرار دارد و دیگری پیمایش و با رویکرد اثبات گرایانه است.
در ادامه یافتههای این پژوهش که عمدتا مبتنی بر نظریه کنشگر-شبکه برونو لاتور قرار دارد، در دو بخش کارکردها و آثار و پیامدهای سبک زندگی موبیتال دانشجویان، نمایانگر تعامل پیچیده «مقتضیات کاربر»، «مقتضیات دستگاهها» و «مقتضیات جامعه» تشریح شد.
نزاکتی در پایان، بر پیشنهادهای سیاستگذارانه برگرفته از یافتههای این پژوهش در حوزه رسانههای اجتماعی تأکید کرد و اصلاح فرهنگ مصرف فناوری در جامعه را، نه فقط با آموزش کاربران یا محدود ساختن فناوری، بلکه مستلزم مقتضیات جامعه، کاربران و سایر دستگاهها دانست و با توجه به نقش جامعه در شکلدهی سبک زندگی موبیتال، فاصله گرفتن از «مهندسی فرهنگی» مصرف فناوریهای نو و در عوض، جبران محدودیتها و محرومیتهای فرهنگی- اجتماعی- اقتصادی- سیاسی را ضروری دانست و یادآور شد: «سیاستگذاری و سرمایهگذاری در زمینه فناوریهای ارتباطی، باید با توجه به ارزشهای مد نظر کاربران در انتخاب فناوری (گسترش آزادیها، کاهش محدودیتها، افزایش قدرت شهروندان) باشد».
نظر شما :