گزارش نشست «تصویرآفرینی نهج البلاغه از قرآن» در دانشگاه مفید
هشتمین نشست مشترک مرکز تحقیقات امام علی علیه السلام و مراکز مطالعات قرآن و مطالعات اقتصادی دانشگاه مفید با محوریت نهج البلاغه با عنوان « تصویرآفرینی نهج البلاغه از قرآن» از سلسله نشست¬های به شمار می آید که براساس تفاهم نامه مشترک میان دانشگاه مفید و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و مرکز تحقیقات امام علی(ع) روز سه شنبه 10/2/1398در تالار گفتگوی دانشگاه مفید برگزار شد.
این نشست علمی با سخنرانی دکتر آزاده عباسی، استادیار دانشگاه علوم قرآن و حدیث برگزار شد که وی سخنان خود را در دو محور ارائه کرد. محور اول، در رابطه با خود تصویر آفرینی و واژه تصویر آفرینی، پیشینه آن و اینکه این بحث نسبتا جدید در حوزه مطالعات بلاغی و ادبی کجاست. محور دوم، در رابطه با بیانات حضرت امیر (ع) که در کتاب نهج البلاغه جمع شده است و با رویکرد بلاغی این مطالب جمع آوری شده است و اینکه تصویر آفرینی که از امور مهم بلاغت است در نهج البلاغه چه جایگاهی دارد و اینکه نهج البلاغه چه تصاویری را از قرآن خلق کرده است. وی در ابتدای بحث چنین عنوان کرد که در مورد تصویر آفرینی می توانیم راجع به موضوعات بسیاری در نهج البلاغه کار کنیم؛ همانطور که الان دانشجویان ما در رابطه با تصویر آفرینی در قرآن تقریبا نزدیک 15 تا 20 پایان نامه را به راهنمایی خود بنده کار کرده اند. الان فرصتی پیش آمده که راجع به تصویرآفرینی نهج البلاغه از قرآن صحبت کنیم و پیوند بین قرآن و نهج البلاغه را از این منظر بررسی کنیم.
عباسی در بیان مفاهیم مرتبط با تصویر آفرینی بیان داشت که تصویر سازی شاخه ای از هنرهای کاربردی است که تصویرگر برای بیان ایده های خود از آن استفاده می کند. هنر تصویر سازی تقریبا از اوخر قرن 18 و 19شروع می شود و دو شاخه دارد؛ یکی تصویرسازی های داستانی و دیگری تصویرسازی های تبلیغاتی. همان چیزی که امروز در مدیا با آن مواجه هستیم ؛ تصاویری خلق می شود یا به عبارتی ساخته می شود برای انتقال مفهومی جدید و نو. همچنین در مباحث نشانه شناسی نیز یک بخش مربوط به تحلیل تصاویر تبلیغاتی یا داستانی است. در بخش داستانی نکته عمیقی وجود دارد و آن اینکه نویسنده داستانی را نوشته و کسی بر اساس آن داستان نوشته شده تصویر می کشد که این تصویر گری است که در آن سعی می شود آن داستان به تصویر درآید. این تصویر الزاما خود داستان نیست بلکه نقاشی مرتبط است. مثل نقاشی هایی که برای کودکان در کتاب های داستان کشیده می شود. لذا در تصویر سازی و تصویر گری ذهن یک جولان فکری دارد و خودش هست که تصویر را می سازد و مولفه هایی را به صورت قراردادی تصویر می کند. پس تصویرسازی و تصویر گری ممکن است مفهوم مورد نظر را به خوبی بیان نکنند. اما در تصویر آفرینی ابزار آفرینش تصاویر، الفاظ هستند و از کنار هم قرار گرفتن الفاظ با عباراتی مواجه می شویم که این عبارات خود، تصویر می آفرینند. پس منظور ما از تصویر، عکس و فیلم و نقاشی نیست و طبیعی است که قلم و رنگ برای آفرینش تصویر به کار نمی روند، بلکه در تصویر آفرینی از کلماتی صحبت می کنیم که بار معنایی این کلمات یک تصویر را به ذهن خواننده منتقل می کند و آن فرد تصویری که در ذهن من خواننده ایجاد می کند با تصویری که در ذهن دیگری ایجاد می کند بسیار به هم شبیه است، چون ما از کلمات و خود متن تصاویر را پیدا می کنیم. اقسامی از تصویر آفرینی شامل: تجسم بخشیدن به حقایق دینی، تجسم بخشیدن به حالات روحی انسان ها و دیگری به امور روحی و معنوی است. امیر المومنین (ع) وقتی می خواهند از قرآن تصویر خلق کنند، قرآن را به صورت انسانی به تصویر می کشند و ما در تصاویر قرآنی آن را می بینیم. مهم ترین شیوه ها برای تصویر آفرینی استفاده از شیوه های بلاغی است مانند استعاره، کنایه تشبیه و تمثیل. بخش دیگری هم که شاید ظرافت هنری و دقت زیادی در آن وجود دارد، آفرینش تصاویر با استفاده از حروف و کلمات است. مسأله تصویر آفرینی را در عالی ترین حالت خود در قرآن می بینیم. قرآن برای بیان مطالب خود از زبان تصویر استفاده می کند. اگر قرآن یک دور با زبان تصویری خوانده شود از جذابیت های زیادی برخوردار است. یکی دو نمونه مثل فیلم های مربوط به یاسین و الرحمن را صدا و سیما سعی کرده انجام دهد که البته انتقاداتی هم به آن وارد است. از آنجا که نهج البلاغه امیر المومنین بعد از قرآن عالی ترین کتابی است که در حوزه بلاغت با آن آشنا هستیم و سیدرضی هم با رویکرد بلاغی مطالبی را که امیر المومنین بیان فرموده، جمع کردند. لذا ما می توانیم نمونه ایی را در نهج البلاغه هم ببینیم. اما تصویر آفرینی های نهج البلاغه با موضوعات گوناگون قابل بررسی است و البته مهارت علمی زیادی برای فهم همه ی آن لازم است.
از جمله تصویر آفرینی های نهج البلاغه از قرآن به طور نمونه کمک گرفتن از تصاویری است که این تصاویر مربوط است به مظاهر طبیعی است. نمونه دیگر وسایل و ابزار و اموری است که بشر با آن آشنا ست.
در پایان حاضرین در جلسه به بحث و تبادل نظر در این رابطه پرداختند.
نظر شما :