جشن نیمه شعبان با سخنرانی دکتر ناصر مهدوی برگزار شد

۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۸ | ۱۳:۱۳ کد : ۱۸۰۹۵ خبر و اطلاعیه
تعداد بازدید:۳۵۶۳

 

به همت معاونت فرهنگی- اجتماعی پژوهشگاه، جشن نیمه شعبان در  روز دوشنبه 2 اردیبهشت در سالن حکمت  برگزار شد. در ابتدای این مراسم دکتر کریمی علوی، معاون فرهنگی و اجتماعی پژوهشگاه با تبریک عید نیمه شعبان گفت: بسیاری از شعرای بزرگ ما در طول تاریخ به صورت غیرمستقیم در شعرهایشان به بحث ظهور منجی و حضرت مهدی (عج) اشاره کرده اند. وی با خواندن اشعاری از حافظ، سعدی و ... ابراز امیدواری کرد،  ان شاء الله دل های همه به واسطه این عید شاد باشد.
در ادامه این برنامه دکتر ناصر مهدوی، استاد دانشگاه شهید بهشتی و پژوهشگر عرفان اسلامی با تبریک عید نیمه شعبان اظهار داشت: بسیار مهم است که در محیط های دانشگاهی مثل پژوهشگاه، اعیاد دینی از منظری متفاوت نگریسته شود، چرا که ما در یک جامعه دینی زندگی می کنیم و آموزه های دینی در فکر ، ذهن و روح ما رخنه کرده اند. ما اگر این آموزه ها را درست ارزیابی نکنیم، نمی توانیم برای بهبود کیفیت زندگی در جامعه خودمان گام برداریم.
وی افزود: ما روز و شب با مفاهیمی مثل خدا، مرگ، قیامت و ... مواجه می شویم. خیلی از این مفاهیم وجود ما را دربر گرفته اند. لذا چه دیندار باشیم و چه نباشیم، چون در این سرزمین و جامعه ای که دینی است، زندگی می کنیم، باید در مورد آن فکر کنیم و تحلیل درست داشته باشیم. زیرا اگر آموزه های دینی در ذهن ما رخنه کرده باشند و درست هم نباشند، تبعات بدی دارد. مثلاً منجر به بی مسئولیتی می شود. ما باید مطالعه کنیم که اگر به طور مثال عقب مانده ایم، چه عواملی باعث این عقب ماندگی شده است؟ ممکن است عوامل مختلف بیرونی داشته باشد، اما ممکن هم هست در درون ما عاملی باشد که از درون ما را متوقف کرده و راه رشد ما را بسته باشد. در این صورت بر همه روشنفکران و همه اهل درد و نظر لازم می آید که موضوع و مفاهیم دینی را از نو ارزیابی کنند.
دکتر مهدوی تأکید کرد: در عین حال ممکن است در آموزه های دینی راهبردهای مهمی برای دردهای ذهنی و فکری و روحی ما وجود داشته باشد که اگر بی توجه از کنار آن عبور کنیم، همین نعمات و برکات این آموزه ها هم از دست ما خارج شود. بسیاری از مراسم و مناسک که در طول تاریخ فرهنگ دینی به ما ارث رسیده است، متأسفانه نه تنها کمک نکرده اند که ما انسان های خردمندی بار بیاییم، بلکه علی رغم تأکید قرآن به علم و خردورزی، نوعی عقل ستیزی و بی مهری به عقل و خرد  در آن وجود دارد.
وی گفت: همچنین اگرچه روح قرآن و آموزه های دینی، زندگی معنوی و اخلاقی است، اما ما آموزه هایی را ترویج کردیم که به نام دین،  اخلاق ستیز هم بوده اند. ما کم کم نسبت به مسئولیت اجتماعی و تعهد اخلاقی بی اعتنا شده ایم. ناخواسته ما دچار زندان درون شده ایم. زندان بی خردی و بد اخلاقی بدترین زندانها است. حسادت و خشونت و... مانند دیوارهای زمختی هستند که به دور دیوار درونی آدمی کشیده شده اند. این بی اخلاقی و بی خردی جز رنج و درد برای انسان به ارمغان نمی آورد. قرآن هم برای این آمده که این دیوارها را بشکند.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: در قرآن و نهج البلاغه دو استراتژی جدی از ابتدا تا انتهای آن وجود دارد. یکی اینکه خداوند خردمندان را دوست دارد. اینکه انسان ها بفهمند، بسنجند و قدم بردارند، برای خداوند مطلوب است. در قرآن نمی گوید، شما بروید تعبد ناآگاهانه و بی چون و چرا کنید. پروژه خداوند در قرآن این است که انسان هایی در این زندگی موفق می شوند که سنجش گر هستند و از عقل بیشتری برخوردارند.
وی خاطر نشان کرد: از سوی دیگر قرآن می گوید، کثرت عبادت راه بهشت را هموار نمی کند. نماز زمانی می تواند راه بهشت را هموار کند که تأثیر اخلاقی در انسان فراهم کند. روزه زمانی می تواند اثربخش باشد که تحول اخلاقی ایجاد کند. نماز، روزه، حج و جهاد هیچ کدام اثری ندارند،  مگر اینکه تحول در شخصیت انسان ایجاد کنند. اما متأسفانه بعضی از دانشمندان و فقهای ما می گویند، چون عقل ناقص و ناکارآمد است، پس ما به دین نیازمند هستیم. برای اینکه بتوانند دین را به دست بیاورند، عقل را قربانی می کنند. از طرف دیگر هم می گویند اگر شما نماز خوانده باشی و حج رفته باشی، مسلمانی ولو اینکه دروغ هم بگویی. کسی نمی گوید که نمازی که باعث شود این همه دروغ گفته شود و این همه تخلف شود، کجایش درست است؟
پژوهشگر عرفان اسلامی افزود: این نگاه باعث می شود که ذره ذره وجدان اخلاقی در ما ضعیف تر شود. در همین مسأله عاشورا ببینید چقدر تحریف صورت گرفته است. آن زمان امام حسین (ع) از یارانش بابت یاری نکردن شرمنده بود و امروز از تلقی های غلط از عاشورا شرمنده است. در ماجرای انتظار هم همین مسیر طی شده است. بسیاری از تلقی هایی که از انتظار داده می شود، به نظر غیر عقلانی و غیر علمی می آید. تصویری که ارائه می شود، تصویر یک انسان منتقم است که می آید خونها می ریزد و از دل این خون و خشونت و... عدالت برقرار می شود. چقدر نسل امروز می تواند این حرفها را بپذیرد؟ مگر می شود از طریق کشتن آدمها عدالت برقرار شود؟ عدالت زائیده رشد و معرفت و آگاهی است. جایی که آگاهی نباشد، جایی که رشد اخلاقی نباشد، محال است عدالت پیدا شود. شما با کشتن و زیر و رو کردن جهان نمی توانید در جامعه تان عدالت را برقرار کنید.
وی افزود: حضرت علی (ع) هم می گوید که من نتوانستم عدالت را برقرار کنم، چون بستر عدالت که خرد و آگاهی است، وجود ندارد. عدالت را شمشیر و قهر و غلبه و غیظ درست نمی کند. قهر و خشونت یک امر غیرطبیعی و قصری است. در یک مواقع اجباری، آن هم دولت ها باید استفاده کنند. عدالت زائیده پرورش ذهنی و روحی آدمها است. حضرت می فرمایند؛ ای کاش ده سرباز خودم را می دادم و یکی از سربازان معاویه را می گرفتم. چرا اینطور است؟ حضرت می فرمایند؛ یکی به خاطر اینکه بدنتان را فربه کرده اید و در آن عقل نیست و دیگر اینکه دین شما پر از سر و صدا  است و در آن شرم نیست، یعنی اخلاق نیست. نه در دینتان شرم و اخلاق زائیده می شود و نه در پیکرتان عقل رشد می کند. جایی که عقل و اخلاق غروب می کند، آدمها در زندان هستند.
دکتر مهدوی اظهار داشت: پس پروژه قرآن و امامان ما چه بوده است؟ گرفتن خلافت و نشستن بر مسند حکومت هیچ وقت عدالت نمی آورد. گرچه این ها با هم تعامل دارند، ولی ایشان می دانستند که خلافت، عدالت نمی آورد و برای همین رغبتی برای قدرت نداشتند. ایشان پروژه خلافت را با دیانت ترکیب کردن را می دانستند چه مصیبت هایی به بار می آورد. کار اصلی آنها این بود که دلبری کنند . این افراد معنوی هستند و با فکر در تماس هستند. با روح و روان می توانند ارتباط برقرار کنند. شما نمی توانید یک آدم را تغییر دهید مگر از روشهای مؤثر تأثیرگذاری. شما نمی توانید جهان آدم ها را تغییر دهید، مگر اینکه جان و ذهن آدمها را متحول کنید. کار مهم حضرت علی (ع) کمک به رشد عقل  و معرفت آدمی بود . کار ایشان این بود که بستر اندیشیدن را فراهم کند. بستر یک زندگی نجیب عزتمند آزاد اخلاقی را فراهم کند. در این صورت است که انسانها می توانند جهان خود و پیرامونشان را تغییر دهند. وقتی انسانها حُسن و زیبایی و معرفت و آگاهی و لطافت ببینند، مجذوب می شوند. طبع آدمی این است که در مقابل آن تسلیم می شود.
وی در پایان خاطر نشان کرد: اگر امام زمان (عج) بیاید، با شمشیر نمی آید.  امام زمان (عج) وقتی بیایند، به همه انسانها عشق خواهند ورزید. با خشونت و غیظ چیزی درمان نخواهد شد. اگر آن انسان بزرگ بیاید با پیام می آید. با پیامی که عقلها را تشویق می کند که بهتر بفهمند. می آید انسانها را تشویق می کند که از سر فروتنی زندگی کنند. اگر امام زمان (عج) بخواهد جهان را پر از عدل و داد کند، مطمئن باشید به سراغ جان آدمیان می آید. با پیامی روشن و عقل آفرین و عقل پسند می آید. با پیام عشق و اندیشه و معرفت می آید. آن موقع اگر انسان ها آن پیام را ببینند، صد البته جان شان نو خواهد شد و آن وقت می توانند جهان شان را آباد کنند.
در انتهای این مراسم گروه موسیقی قطعاتی از موسیقی های محلی را اجرا کردند.

 

کلیدواژه‌ها: جشن نیمه شعبان ناصر مهدوی پژوهشگاه ihcs research center پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی


نظر شما :