گزارش کرسی «نقد رویکردهای سنتی در باب نظام های اقتصادی و ارائه ایده جایگزین»
سی و سومین کرسی ترویجی با عنوان «نقد رویکردهای سنتی در باب نظام های اقتصادی و ارائه ایده جایگزین» در تاریخ دوشنبه 13/12/97 توسط دفتر کرسیهای نقد، نوآوری و نظریهپردازی پژوهشگاه برگزار شد. در ابتدای جلسه دکتر ایشانی ضمن عرض خیرمقدم به حاضرین و معرفی ناقدین جلسه دکتر حسین عیوضلو و دکتر داوود منظور، مدیریت علمی جلسه را به دکتر امیری تهرانی زاده سپردند. دکتر امیری تهرانی زاده به اهمیت موضوع اشاره کرد و گفت: جمهوری اسلامی ایران با توجه به آرمان های انقلاب اسلامی داعیه طرح نظامی متفاوت از نظام های اقتصادی جهان دارد و در این زمینه تلاش هایی را هم انجام داده است. لذا این مبحث مهمی است و امیدوارم در این جلسه برخی ابهام ها روشن شود.
در ادامه دکتر میرجلیلی به طرح این پرسش قدیمی در علم اقتصاد پرداختند که چگونه می توان اقتصادها را با یکدیگر مقایسه کرد؟ با ظهور اقتصاد سوسیالیستی و برنامه ریزی مرکزی و ظهور نظریه سیستم ها و کاربرد آن در علوم طبیعی و سپس در علوم اجتماعی، بر اساس نظریه سیستم ها، اقتصادها به سه دسته تقسیم شدند: 1-سیستم اقتصاد سرمایه داری. 2-سیستم اقتصاد سوسیالیستی. 3- اقتصادهای مختلط. اقتصاد اسلامی بعدا توسط مسلمانان اضافه شد. دو رقیب اصلی، اقتصادهای سرمایه داری در مقابل اقتصادهای سوسیالیستی بودند.مباحث نظام های اقتصادی ، شناخت اقتصادها به صورت یک سیستم و مقایسه طرز کار سیستم های اقتصادی بود. رویکرد سیستمی در نظام های اقتصادی با نقدهای زیر مواجه است:الف) ضرورت مقایسه سیستم اقتصاد سرمایه داری و نظام اقتصاد سوسیالیسم، با فروپاشی اقتصادهای سوسیالیستی در سال 1989 منتفی شده است.پس از سال 1989 در مورداقتصادهای سوسیالیستی، اثرات اقتصادی تجربه گذار از سوسیالیسم به سرمایه داری بررسی می شود و متون نظام های اقتصادی دچار تغییر اساسی شده است. با فروپاشی اقتصاد سوسیالیستی، به جز چند استثناء، تقریبا تمام اقتصادهای موجود ، اقتصاد بازاری هستند، اقتصادهای سوسیالیستی سابق نیز "اقتصادهای در حال گذار به اقتصاد بازار"هستند. در واقع افول نظام های اقتصادی، در نتیجه فروپاشی اقتصاد سوسیالیستی مبتنی بر برنامه ریزی بود که تنها یک نظام اقتصادی بازاری به جای گذاشت. بنابراین نظام های اقتصادی با این تعریف که به مقایسه نظام سرمایه داری و نظام سوسیالیسم می پردازد، در واقع مرده است.ب) از دست دادن انسجام نظام ها: سیستم به معنای مجموعه منسجمی است که تمام اجزای آن با یکدیگر مرتبط است. اما در عمل نظام های اقتصادی، تغییرات زیادی کرده و انسجام ندارد. از این رو واقعیت نظام های اقتصادی باعث می شود که در عمل،اقتصادها به صورت مختلط باشند و در آن صورت دیگر کاربرد نظریه منسجم سیستم ها، معنا ندارد. ج) افول کاربرد نظریه سیستم ها در علوم: نظریه عمومی سیستم ها توسط لودویگ ون برتالانفی در سال 1937 در دانشگاه شیکاگو ارایه شد. بعد از جنگ جهانی دوم کاربرد آن در علوم به سرعت گسترش یافت و در دهه 1950 در علم اقتصاد به کاربرده شد. سیستم های اقتصادی توسط اقتصاددانی به نام کالوین برایس هوور پایه گذاری شده است. کاربرد نظریه سیستم ها در علوم به تدریج افول کرده است و در مقایسه با چند دهه گذشته ، امروزه به ندرت از نظریه سیستم ها در علوم مختلف استفاده می شود. علم اقتصاد نیز از این رویه ، مستثنا نیست. به دلیل مشاهده رفتارها و شواهد غیرسیستماتیک و غیرمنسجم در اقتصادها، کاربرد نظریه سیستم ها برای مقایسه اقتصادها افول کرده است.
میرجلیلی افزود: بر اساس آنچه گفته شد، دوران نظامهای اقتصادی به سر آمده و دوران ساختارهای اقتصادی آغاز شده است. ساختار اقتصادی بنا به تعریف، ترکیب اجزای مختلف اقتصاد از قبیل: تولید، اشتغال، مصرف، تجارت و محصول ناخالص داخلی است. تحول ساختاری، تغییر در اهمیت نسبی بخش های اقتصاد است. می توان ساختار تولیدی دو اقتصاد را با یکدیگر مقایسه کرد. در مقایسه ساختار اقتصادی کشورها، تفاوتها و شباهتهای ساختارها بررسی می شود. بنابراین به جای بررسی نظام های اقتصادی ، ساختارها و نهادهای اقتصادی بررسی می شود. بدین منظور ساختار اقتصادها در طیفی از درجه بازاری بودن قرار می گیرد. با توجه به ضرورت تدوین متون درسی جدید در زمینه اقتصاد تطبیقی، چهارچوب زیر برای تدوین متون درسی ارایه گردید: 1-زمینه های جایگزینی "اقتصاد تطبیقی" به جای "نظام های اقتصادی". جایگزینی مقایسه "اقتصاد سرمایه داری"،"اقتصاد اسلامی" و "اقتصاد سوسیالیستی" با مقایسه اقتصادهای بازاری از طریق مقایسه طیف اقتصادهای بازاری در اقتصاد جهانی: اقتصادهای بازاری پیشرفته صنعتی، اقتصادهای در حال گذار به اقتصاد بازار(سوسیالیستی سابق)، اقتصادهای بازاری نوظهور(بریکس)، اقتصادهای بازاری متاثر از اقتصاد اسلامی(کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی) و سایر اقتصادهای بازاری 2-"نهادگرایی" و "ساختار اقتصادی" در" اقتصاد تطبیقی"، جایگزین "نظریه سیستم ها"در"نظام های اقتصادی". تعریف ساختار در اقتصاد ساختاری و مفهوم نهاد در اقتصاد نهادی. نقش و عملکرد نهادها، انواع نهادها، نقش نهادها در رشد اقتصادی. 3-ساختارهای مورد مقایسه میان اقتصادها؛ الف) ساختار درآمدی: مقایسه اقتصادهای جهان بر اساس سطح درآمد. (کم درآمد،درآمد متوسط پایین،درآمد متوسط بالا، پردرآمد). ب) مقایسه ساختار تولید ناخالص داخلی(کشاورزی-صنعت-خدمات) ج) ویژگی های ساختارهای اقتصادی وابسته به منابع( نفت و گاز و ...) 4- نهادهای مورد مقایسه میان اقتصادها: نهاد مالکیت(خصوصی-دولتی)، سیاستهای اقتصادی(پولی-مالی-تجاری-صنعتی-رقابتی-درآمدی-حمایتی-خصوصی سازی-....)، نهاد دولت، قوانین اقتصادی(حقوق و اقتصاد) و مقایسه کارایی و اثربخشی نهادهای مختلف، از طریق مقایسه توان رقابت میان اقتصادها، فضای کسب و کار، فضای سرمایه گذاری، بهره وری عوامل تولید. 5-عملکرد تطبیقی توسعه اقتصادی کشورها و شناسایی نقش نهاد فرهنگ در ساختار، رفتار و عملکرد اقتصادها. 6-بررسی تطبیقی نهادهای اقتصاد اسلامی مانند، نهاد مالکیت، دولت، بازار و ...با نهادهای سایر اقتصادهای بازاری در اقتصادهای مرسوم دنیا. 7-مقایسه ساختارها، نهادها و عملکرد توسعه مناطق جهان:
اقتصادهای خاورمیانه و شمال افریقا ،اقتصادهای شرق آسیا و پاسیفیک ،اقتصادهای جنوب آسیا ،اقتصادهای آمریکای لاتین و کارائیب ،اقتصادهای اروپایی و آسیای میانه ،اقتصادهای زیر صحرای آفریقا ،اقتصاد ایالات متحده آمریکا ،اقتصاد اتحادیه اروپا ،اقتصادهای بازاری نوظهور بریکس(برزیل- روسیه- هند- چین)
در واقع دوران رویکرد سیستمی مقایسه اقتصادها به سر آمده و دوران ساختارهای اقتصادی و اقتصاد تطبیقی، آغاز شده است. نظام های اقتصادی متکی به نظریه سیستم ها است. مقایسه ساختارهای اقتصادی، متکی به نهادگرایی است. مجلات علمی، متون درسی و انجمن های علمی در زمینه اقتصاد تطبیقی در حال افزایش است که نشان دهنده بالندگی رشته مطالعاتی جدید است. مباحث پیشنهادی برای اقتصاد تطبیقی می تواند جایگزین مباحث نظام های اقتصادی شود.
دکتر عیوضلو ناقد اول جلسه عنوان کرد، در این بحث به نکاتی مناقشه برانگیز اشاره شد از جمله اینکه نظام اقتصاد بازاری نظام مسلط است، که اینطور نیست. این الگوهای ایده آل وقتی مطرح می شوند جنبه راهنما دارند چون هیچ وقت نمی شود به الگوی ایده آل رسید. آنچه من بعد از 2012 دیدم سر فصل هایی است که نظام های غیر متمرکز را مورد توجه قرار داده بود. فرض شما این بوده که نظام های موجود انسجام درونی ندارند ولی باید بگویم هر نظامی انسجام درونی دارد. همچنین اشاره کردید که کاربرد نظریه سیستم ها به افول گراییده است ولی باید بگویم امروزه نظریه سیستم ها به مراتب پیچیده تر شده است. اینکه باید تنوع ایجاد کنیم و سرفصل های جدید بیاوریم مثل فساد، رشد، سیستم های اقتصادی اروپایی، حقوق، نظریه های جدید اقتصادی، نقش فرهنگ و ...موافقم. به نظرم بهتر است دقت بیشتری در فرضیه هایتان داشته باشید و از همه مهم تر نظام اقتصادی صدر اسلام، نظام اقتصادی در تمدن اسلامی و بعد هم نظام اقتصادی اسلامی در جهان معاصر.
دکتر داوود منظور به عنوان ناقد دوم ضمن تشکر از اعضای جلسه به اهیمت موضوع طرح شده پرداخت و گفت: آموزش یک مسئله پویاست و باید سرفصل های سنتی متناسب با تغییرات جامعه، تغییر کند. کشور ما در بخش آموزش عمدتا اقتصاد را تبدیل کرده به جعبه ابزار که عمدتا با کمک روش های آماری و اقتصاد سنجی کار می کند. دانشجو یاد می گیرد دیتا جمع کند و آن را بریزد در داخل جعبه ابزار بعد الگو بگیرد و سپس مقاله چاپ کند. آنچه که شاکله اصلی اقتصاد است اختلاف نظر مبنایی است بین اندیشمندان اقتصاد. از طرفی منابع استفاده شده عمدتا منابع خارجی است لذا حتما منابع فارسی را ببینند چون ما در داخل کشور هم حتما یک ادبیاتی داریم که می تواند مفید باشد. نکته دوم اینکه فرض شما این است که موضوعات نظاهای اقتصادی امروز دارد از ادبیات اقتصادی دنیا خارج می شود و به جای آن مفهوم جدیدی شکل می گیرد به نام اقتصاد تطبیقی. اقتصاد تطبیقی عمدتا بررسی مصادیق است نه جایگزین نظام های اقتصادی. به هر صورت نظام های اقتصادی ما تلفیقی است از کاپیتالیسم و سوسیالیسم و اخیرا دیدگاه های دینی و بطور خاص اسلامی. در دنیا امروزه نهضتی درست شده به طرف اقتصاد دینی که مسیحی ها دارند کار می کنند. اروپا هم به این باور رسیده که باید ملاحظات ارزشی را در تغییر رفتارهای اقتصادی یا ساماندهی آن وارد کنیم. اینکه بخواهیم بگوییم نظام های اقتصادی را کنار بگذاریم و بجایش نظام تطبیقی می آوریم، اشتباه است. نظام تطبیقی در واقع واکنشی است به نظام سرمایه داری گذشته و حتی اقتصاد نهاد گرایی. اقتصاد نهادگرایی که بسیار هم گسترش پیدا کرد یک واکنش بود به نظام کاپیتالیسم چون شاهد شدت گرفتن شکاف طبقاتی شدند و عنوان کردند که باید برگردیم به اصلاح نهاد ها. همانطور که سوسیالیسم هم واکنشی بود به کاپیتالیسم. کمونیست ها آمدند و گفتند نظام سرمایه داری یک نظام نابرابر است بنابراین ما با حاکم کردن طبقه کارگر آن نظام را فرومی پاشیم و نظام دیگری قرار می دهیم. نکته دیگر اینکه آقای بندیکت کهلر کتابی را منتشر کرده و اعتقاد دارد صدر اسلام زایش سرمایه داری بوده است و بسیار مستدل عنوان می کند پیامبر اسلام برخلاف پیامبر های پیشین یک تاجر بوده و اقتصاد بازار را ترویج کرده است. لذا ما باید به آموزه های پیامبر و معصومین و آنچه متفکرین اسلام به آن اضافه کردند. جان مارانگوس در 2013 کتابی دارد در رابطه با پایداری و سازگاری نظام اقتصادی اسلام و معتقد است نظام اقتصادی اسلام از انسجامی برخوردار است و می تواند بدیلی باشد برای پرداختن به آن. که می تواند رفرنس مفیدی برای شما باشد. در آخر می خواستم بگویم از آنجا که شما می خواهید پیشنهاد سیلابس کنید به جز کتابهای درسی که مرور کردید سیلابس کتابهایی که الان در دانشگاههای دیگر تدریس می شود را هم ببینید و به مقاله تان اضافه کنید.
دکتر میر جلیلی در پاسخ به نقدهای ارائه شده گفت: آنچه تحت عنوان سوسیالیسم بازار می بینیم آنها تخصیص منابع شان همچنان مارکت است و چون هدف مقایسه اقتصاد هاست آنچه در عمل هست را می بینیم که آنچه در ایده آل بوده است. در نظریه سیستم ها این مطرح است که تا چه حد می توان استفاده کرد و به خاطر همین به عدم انسجام درونی اشاره کردم چون اساس این تئوری بر انسجام است چرا که سیستم تعریف مشخص دارد. آنهایی که این اسم را حفظ کردند سهی کردند همچنان آن را حفظ کنند. واقعیت این است که اگر به 3 یا 4 کتاب بخواهید اشاره کنید که بگوید تئوری سیستم انسجام دارد من می توانم 30 کتاب نام ببرم که می گوید خیر نمی تواند. آنچه من درمورد افول گفتم در مورد افول نظریه سیستم ها برای توضیح مقایسه نظام ها بود که در واقع کاهش پیدا کرده است. استناد من سرفصل های وزارت علوم است: نظام اقتصاد سرمایه داری، نظام اقتصاد سوسیالیم و نظام اقتصاد اسلامی که در اینجا به قانون اساسی جمهوری اسلامی اشاره می شود. در مورد اینکه آیا این اقتصاد تطبیقی جایگزین است یا توسعه باید بگویم توسعه ای است که جایش را می گیرد. قبلا می گفتند همه اقتصاد های دنیا دو نوع اند یا سرمایه داری یا سوسیالیستی الان می گویند تمام اقتصادها در یک طیف قرار گرفته اند و الان 56 کشور اسلامی 56 نوع اقتصاد دارند. خوشبختانه در حرکت از سیستم ها به سمت کاربرد نهاد ها و ساختارها تمام اقتصاد ها را میتوان باهم مقایسه کرد و دیگر به دونوع محدود نمی شود. در مورد صحبت آقای عیوضلو درمورد اقتصاد اسلامی باید بگویم، اگر کلمه نظام را بردارید و به جای آن ساختار بگذارید این درست می شود چون در ساختار ما به تولید بخش کشاورزی، سیاست پولی و ...اشاره می کنیم.
پس از چند پرسش و پاسخ کوتاه از سوی حضار دکتر امیری ضمن با اهمیت دانستن این مناقشه از حاضرین در نشست تشکر و پایان جلسه را اعلام کرد.
نظر شما :