گزارش نشست سواد رسانه‌ای و کودکان

۱۹ اسفند ۱۳۹۷ | ۱۴:۰۲ کد : ۱۸۰۲۴ خبر و اطلاعیه گزارش نشست‌ها
تعداد بازدید:۲۹۴۰

گزارش نشست سواد رسانه‌ای و کودکان

نشست علمی « سواد رسانه‌ای و کودکان» به همت پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطات با سخنرانی دکتر زهرا اجاق، دکتر بهاره نصیری و آمنه بختیاری در مورخ 7 اسفند 1397  در سالن ادب برگزار شد.
خانم دکتر زهرا اجاق عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در این نشست درباره اینکه پنج یا شش سال اول زندگی کودک برای کسب مهارت‌های اجتماعی و سواد کلیدی هست؛ نقش والدین را بسیار مهم دانستند. به گفته وی کودکان دریافت کنندگان منفعل پیام‌های رسانه‌ای نیستند بلکه توانایی پردازش و تصمیم‌گیری دارند. کودک انسانی است با حقوق مشخص که آموزش یکی از اساسی‌ترین حقوق آنان است و لازم است حق آزادی فکر و اطلاعات برای کودکان را رسمیت بخشید.
وی افزود: هدف از آموزش سواد رسانه‌ای آگاه کردن مصرف کنندگان رسانه از محیط‌های رسانه‌ای و رشد تفکر انتقادی درباره بازنمایی‌های رسانه‌ای است؛ ضرورت توجه به سواد رسانه ای نیز ناشی از صرف زمان زیاد کودکان با رسانه‌ها، جایگزین شدن مصرف رسانه ها با فعالیت‌های لازم برای رشد و یادگیری، تأثیر فناوری رسانه مانند صفحات موبایل وکامپیوتر بر مغز، و برخی از محتواهای رسانه مانند محتواهای خشن است. دو رویکرد کلی درباره رسانه و کودک وجود دارد که عبارتند از 1. رویکرد رسانه محور که بر مصرف و آثار منفی و آسیب‌پذیری کودکان  توجه دارد 2. رویکرد کودک محور که بر کاربرد محتوا و تولید فعالانه معنا توسط کودک تمرکز دارد. به گفته وی اثر رسانه برکودک، غنا بخشیدن به بازی، نمایش و داستان است که در ایجاد تخیل(فرضیه های تقلیل و انگیزش) موثر است.
دکتر اجاق ادامه داد: مطالعات مربوط به آموزش سواد رسانه ای در ایران (از سال 1380) نشان‌ می‌دهد که  به نقش محافظتی سواد رسانه‌ای با رویکرد حمایتگرانه و انتقادی متاثر از جیمز پاتر(شناختی) و لن ماسترمن (رهیافت انتقادی) توجه بیشتری شده است. در افق بلندمدت نیز چشم‌اندازهای آموزش سواد رسانه‌ای بر بعد زیباشناسانه(آموزش مهارت تشخیص هنر خوب از بد)؛ بعد تعلیمی(نقش کمکی رسانه‌ها در تعلیم و آموزش مفاهیم درسی)؛ بعد حمایتگرانه( سانسور برای محافظت کودکان)؛ بعد توانمندسازی( فهم و کاربرد زبان‌های بصری، توسعه مهارت تفکر انتقادی، مرتبط کردن افکار در طرح های مختلف، احساس مسئولیت)؛ بعد همدلی دیجیتالی( توانایی تحلیل و ارزیابی وضعیت روحی دیگران، احساس هویت و ...) متمرکز است.
وی با اشاره به نظریه‌های یادگیری درباره سواد رسانه‌ای 1. رفتارگرایی(قانون آمادگی، اثر، تمرین و تکرار) 2.شناختی(تاکید بر فرایندهای ذهنی، توجه به تفکر انتقادی، حل مساله و تصمیم گیری)  3. برساختگرایی(یادگیری ناشی از شناخت، ادراک و بصیرت)؛ لازمه یادگیری در فضای رسانه‌ای را مدیریت اطلاعات، تسلط یافتن بر محتوای اطلاعات و استفاده از اطلاعات برای حل مسائل جهان واقعی دانست و تصریح کرد: سه رویکرد در آموزش پیش دبستانی وجود دارد 1. مونته سوری که اصول مهم آن پیوند دادن کودک با موضوعات یادگیری؛ تأکید بر حواس، هدفمندی، خود تصحیحی، خود اظهاری هستند؛ 2. های ـ اسکوپ که براساس مراحل رشد؛ طراحی کن ـ انجام بده ـ بررسی کن؛ کار مستقیم با اشیاء، بازتاب فعالیت ها، خلاقیت، حل مساله تنظیم شده؛ 3. رجیوامیلیاکه وسعت بخشیدن به شبکه‌های ارتباطی، ارتباط و تبادل نظر میان کنشگران، تاکید بر همکاری و همیاری از اهداف آن است.
در ادامه وی با استفاده از نظرات فیث رو و رویکرد رجیوامیلیو تلاش کرد تا شاخص هایی را برای آمورش سواد رسانه ای به خردسالن معرفی کند. براساس توضیح وی فیث روگو سه عنصر سواد رسانه ای برای کودکان را عبارت می داند از شناخت قصه‌گو (این داستان رو کی میگه)- فهم داستان( تولید رسانه‌ای)- یادگیری زبان رسانه ( ماهیت ساختگی بودن فیلم(. رویکرد رجیوامیلیو هم بر روحیه کندوکاو-پرسش متقابل یادگیرنده و یاددهنده-گسترش شبکه‌های ارتباطی تأکید دارد که قابل اعمال در اندیشه های روگو است.
دکتر اجاق در پایان سخنانش سواد رسانه‌ای را تفکر انتقادی، توانایی بیان رسا، به اشتراک گذاری افکار و نظرات تعریف کرد.
در ادامه نشست، دکتر بهاره نصیری، عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی درباره چیستی مفهوم سواد رسانه ای، آسیب شناسی رسانه و کودک و آموزش سواد رسانه‌ای به کودکان مقطع سنی 2 تا 11سال سخنرانی کرد. وی سواد رسانه‌ای را دعوت به اندیشیدن دقیق، عمیق و جدی درباره آنچه می‌بینیم، می‌خوانیم و می‌شنویم دانست و در ادامه به آسیب‌شناسی رسانه و کودک پرداخت.
دکتر نصیری گفت: کودکان امروز به واسطه کارتون‌ها و بازی‌های کامپیوتری از درک زیبایی‌ها و روابط انسانی دور شده‌اند. همچنین تماس طولانی با رسانه‌ها منجر به کاهش روابط عاطفی و مخدوش‌شدن مرز میان واقعیت و مجاز شده است. از این رو کودکان قربانیان منفعل تاثیرات فضای مجازی و مظلوم‌ترین و بی‌دفاع‌ترین مخاطبان این فضا هستند. ضمن آن که کودکان از جمله اهداف ارزشمند صنایع رسانه‌ای و صنعت سرگرمی هستند، بازاری که به شدت رقابتی است و نسلی را بوجود آورده‌اند که به عنوان نسل الکترونیک یا دیجیتال از آن یاد می‌شود، نسلی که از نظر اجتماعی و فناوری آگاه‌تر از نسل والدین خود هستند.
وی درباره آموزش سواد رسانه‌ای به کودکان مقطع سنی 2 تا 11سال، چهار مهارت حیاتی و کلیدی را نام بردند: 1- مهارت خوب دیدن: والدین باید با کودکان  همراهی کنند تا از سنین پایین رسانه‌های بصری را رمزگشایی کنند و بتوانند لغات مورد استفاده در تصویرسازی‌های ثابت (تصاویر کتاب، مجله، عکس و...) و متحرک(انیمیشن‌ها، کارتون‌ها، بازی‌های کامپیوتری و...) را تشخیص دهند؛ 2- مهارت خوب شنیدن:  شنیدن دقیق و عمیق به قوه تخیّل کودکان کمک می‌کند و به آنها قدرت خلاقیت و تصویرسازی ذهنی می‌دهد؛ 3- مهارت خوب خواندن: از طریق فن فکرکردن با صدای بلند و بیان کردن افکار و احساساتشان در مورد تصاویر، فن پرکردن جاهای خالی و دریافت مطالب بینامتنی و معناسازی شخصی از پیام‌ها و تکنیک معمای صدا برای سنین پیش از مدرسه. 4- مهارت خوب نوشتن: خلاصه داستان، کارتون و وقایع روزمره و.... را بتوانند با استفاده از دامنه و گنجینه لغاتشان بر روی کاغذ بیاورند. برای کودکان زیر سن مدرسه  نیز از طریق کشیدن نقاشی از شخصیتی جذاب در کارتونی که می‌بینند یا داستانی که گوش داده‌اند.
در بخش دیگری از این نشست، آمنه بختیاری کارشناس گروه بررسی مسائل زنان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به شیوه فرزندپروری و روانشناسی رسانه پرداخت و گفت: در عصر رسانه، والدین با چالش‌های شکننده‌ای مواجه هستند؛ از جمله این چالش‌ها: تاثیر رسانه‌ها بر رفتار و نگرش‌های فرزندان، تضعیف استانداردهای خانواده و اجتماع، تضعیف اقتدار و مسئولیت والدین، کمبود اطلاعات مناسب و کافی و نیز الگویی از اطلاعات گمراه کننده، هدایت رسانه‌ها بر محتوای مهیج و بی‌معنی و نادیده‌گرفتن تحلیل‌ها و سایر فرایندهای تفکر سطح بالا می‌باشد.
بختیاری با اشاره به سه سبک فرزندپروری مقتدرانه، سهل انگارانه و مستبدانه، والدین مقتدری که پاسخ‌دهنده‌اند و کنترل متوسطی را اعمال می‌کنند در مقایسه با سبک‌های مستبدانه و سهل‌انگارانه در تحول شایستگی اجتماعی فرزندان موثر دانستند. از این رو رابطه مستقیمی میان کیفیت روابط خانوادگی بر اعتیاد به انواع رسانه‌ها وجود دارد.
وی با توجه به جنبه‌های منفی و مثبت رسانه‌ها آن را هم فرصت و هم تهدید دانست که مفید یا مضر بودن آن به ظرفیت فکری افراد و قابلیت تصمیم‌گیری و مدیریتی کسانی بستگی دارد که اطلاعات دریافتی را سازماندهی و پردازش می‌کنند که این همان سواد رسانه‌ای است.
به گفته وی در راستای آموزش سواد رسانه‌ای به فرزندان در ابتدای امر،  والدین باید پنج نیاز حیاتی را در خانواده مدنظر قراردهند: 1. داشتن روابط عاطفی عمیق والد فرزندی( اجازه گفتگو به فرزندان در خانواده برای به اشتراک گذاشتن ارزش‌ها خود)؛ 2. برخوردارشدن از یک زندگی غنی درونی( تلاش آگاهانه والدین برای آماده کردن محیط خانه برای رسیدن فرزندان از خودشناسی به خودتنظیمی)؛ 3.تصویرسازی یا تخیل( انجام بازی وانمودی به عنوان روشی برای تبدیل تصاویر درونی کودکان به رفتار)؛ 4. بیان خلاقانه(قرارگرفتن زیاد فرزندان در معرض انواع رسانه‌ها مانع از ابداع راه و روش‌های جدید و خلاقانه می‌شود)؛5. همکاری و مشارکت(در مشارکت والدین با فرزندان شیوه انتخاب برای تفسیر پیام‌ها آگاهانه‌تر و فرزندان فرامی‌گیرند چطور تعاملات منفی را مدیریت کنند).
در پایان این نشست دانشجویان و شرکت کنندگان پرسش های خود را مطرح کردند که سخنرانان به آنها پاسخ دادند.

 

کلیدواژه‌ها: سواد رسانه‌ای و کودکان پژوهشگاه ihcs research center پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی


نظر شما :