گزارش نشست تخصصی «تنوع فرهنگی و روایتهای شفاهی اقوام ایرانی»
مرکز اسناد فرهنگی آسیای پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، نشست تخصصی «تنوع فرهنگی و روایت¬های شفاهی اقوام ایرانی» را با هدف بررسی و تحلیل چندصدایی و تنوع فرهنگی درحوزه ایران کهن براساس قصههای عامیانه از دیدگاه اجتماعی در تاریخ 30 دیماه 1397 برگزار کرد.
در ابتدای جلسه، دکتر عاملی رضایی، رئیس مرکز اسناد فرهنگی آسیا، با معرفی سخنرانان این نشست و سوابق علمی ـ پژوهشی آنان، بر اهمیت نگاه مردمشناسانه به پیوند میان اسطورهها و افسانهها اشاره و بر اهمیت آگاهی و نیاز به افزایش دانش امروز پژوهشگران از کارکرد اسطوره¬ها در ایران فرهنگی و نحوه پیوند بین این اسطورهها و افسانهها با ویژگی¬های مردم¬شناسانه قوم ایرانی تأکید کرد.
در ادامه استاد محمد حسین باجلان فرخی، مترجم و پژوهشگر در زمینه انسانشناسی و اسطورهشناسی، به عنوان اولین سخنران این نشست، با موضوع «افسانه¬های مردمی و اساطیر ایران» سخن خود را آغاز کرد. این محقق و پژوهشگر حوزه اسطورهشناسی، ابتدا در خصوص افسانهها و ویژگی¬های آنها و نیز طبقهبندیهای مختلف مطرح شده از افسانهها از نگاه اندیشمندان مختلف سخن گفت. استاد باجلان فرخی با اشاره به تأثیر افسانههای مردمی از اساطیر، به چند افسانه بویژه داستان¬های جادویی و جن و دیو و پری، در شهرهای مختلف ایران همچون اهواز، بیرجند و... اشاره کرد و تقدیرگرایی و هزارهگرایی را ازجمله ویژگیهای افسانهها و اساطیر ایرانی برشمرد.
دومین سخنران این نشست، دکتر علیرضا حسنزاده، رئیس پژوهشکده مردمشناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، به سخنرانی درباره موضوع «قصههای عامیانه، بافت و مخاطب سخن» پرداخت و قصه عامیانه را، با رویکرد مردمشناسی، متاثر از بافت زندگی مخاطب دانست. به نظر این سخنران در دنیای کلاسیک ایرانی ما با شبکه-ای از قصه¬گو و قصه نیوش و تواناییها و بافتهای زندگی هریک از آنان روبه¬رو هستیم که قدرت بافت و قدرت باززایی را به ما نشان می¬دهد. این شبکه ما را در ارتباط با رابطهای میاننسلی قرار می¬دهد و میراث روایی ما را تبدیل به میراث میاننسلی می¬کند. قصهپژوه یا مردمشناس بافت را ترکیبی از زمان به علاوه مکان و موقعیت میداند. در مجلس قصهگویی، خلاقیت، موقعیت اجتماعی و شخصی و مکانی می¬تواند بر قصه¬گویی، تحلیل آن و جهت¬گیری قصه اثر بگذارد. بنابراین، هر قصه اتفاقی است که دوباره تکرار نخواهد شد و یک تجربه خاص و ویژه است. رئیس پژوهشکده مردمشناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با بیان چند نمونه از قصههای تالشی، قصه را دارای قدرت عظیمی در خلق تنوع فرهنگی و چند صدایی فرهنگی دانست.
سخنران پایانی این نشست دکتر مهرداد ملکزاده، باستانشناس و محقق حوزه انسانشناسی، با موضوع «داستانهای مادی در آناباسیس گزنفون» سخنان خود را ارائه کرد. دکتر ملکزاده با بیان تحقیقات صورت گرفته در زمینه ریشه¬های داستانها و حماسه¬های ملی ایران، به ناکافی بودن پژوهشهای صورتگرفته درخصوص میراث ادبی شفاهی مردم فلات غربی ایران و قلمرویی که در عهد باستان، ماد نامیده می¬شده است، اشاره کرد. این محقق حوزه انسانشناسی با اشاره به آثار باقیمانده یا منسوب به گزنفون و اهمیت تاریخی آنها، کتاب کوروپدیا، یا پرورش کوروش را، که در ترجمه فارسی گاهی کوروش¬نامه شناخته می¬شود، همچون سیاست¬نامه اسلامی دانست که در آن به نحوه زندگی هر امیری در میان اتباع خودش و نمونه آرمانی و متعالی و آسمانی شاه و شاهزادگی پرداخته میشود. دکتر ملکزاده با اشاره به اطلاعات جغرافیایی و تاریخی موجود در آناباسیس، به روایت قصهای در مورد دو دژ که گزنفون، احتمالاً از مادیها شنیده است، درخصوص لاریسا، که یک دژ ویران بوده است، پرداخت. از نظر سخنران، نکته جالب این قصه کوتاه، اشاره به تکه ابری است که جلوی خورشید را گرفته که، به¬عبارتی، یکی از رمانتیک¬ترین توصیفهای خورشید گرفتگی مربوط به هفت سال قبل از فروپاشی مادهاست. در دوران باستان خورشید گرفتگی شوک¬آور بوده و تصور می¬کردند خورشید توسط اژدهایی بلعیده می¬شود، مردم در کرنا می¬نواختند و طبل می¬زدند تا اژدها بترسد و خورشید را بالا بیاورد. این خورشید گرفتگی در ذهن مردم نشانه خشم خدایان بوده است. در چند سطر بعد این داستان مجدداً تکرار می¬شود با این تفاوت که این¬بار رعد به مردم نازل میشود.
در پایان این نشست، حاضران به پرسش و پاسخ درباره مسائل مطرح شده از سوی سخنرانان پرداختند.
نظر شما :