گزارش سومین نشست از سلسله نشست های باشگاه کتابخوان تخصصی مطالعات زنان با عنوان: جنسیت و عقلانیت
گروه پژوهشی مطالعات زنان پژوهشکده مطالعات اجتماعی با همکاری پژوهشکده حکمت معاصر و پژوهشکده غرب شناسی و علم پژوهی سومین نشست از سلسله نشست های باشگاه کتابخوان تخصصی مطالعات زنان تحت عنوان «جنسیت و عقلانیت» را در تاریخ 25 دیماه 1397، با سخنرانی دکتر مریم صانع پور، محبوبه مهاجر برگزار کرد.
ابتدا دبیر علمی نشست، دکتر مریم نصر اصفهانی گفت: این کتاب در سال 1381 به فارسی ترجمه شده و جزء کتاب کلاسیک زنان و فلسفه است. پس از این اثر، کتابهای زیادی در نقد و بررسی آن منتشر شده است. برای زنانه نگری در ابتدا باید از فلسفه شروع کنیم چون در آنجا زنان نسبت شان را با جهان، خود و. .. مشخص می کنند.
وی ادامه داد: از جمله کتابهایی که در حوزه عقل و جنسیت نوشته شده است، کتاب «کوگیتو: زنان اندیشه» است که به صورت گفتوگو با فیلسوفان زن تدوین شده و یکی از آثار مقدماتی بسیار خوب در حوزه فلسفه و جنسیت است. همچنین کتابهای ایمان به مثابه عقل و معرفتشناسی فمینیستی از دیدگاه لیندا الکوف از دیگر آثاری است که در حوزه عقل و جنسیت منتشر شده است.
در ادامه نشست محبوبه مهاجر مترجم کتاب توضیحاتی درباره روند ترجمه کتاب عقل مذکر ارایه کرد و گفت: باید توجه کرد که ترجمه متون فلسفی این چنینی بسیار مشکل است چرا که مفاهیم فلسفی در بستر تاریخی رشد میکند. این کتاب از جمله آثاری است که توانسته از مباحث سطحی فمینیستی که امروزه در جامعه مد شده، دوری کند چرا که برخی از متون آنچنان از موضوعات اصلی دور میشوند که مخاطب را از تأمل پرهیز میدهند. بنابراین ما باید در ترجمه از مبادی و مبانی تفکر شروع کنیم
مهاجر ادامه داد: مؤلف کتاب عقل مذکر تاکید میکند که چون فیلسوفان عقلانیت را ویژه مردان میدانستند حقایق نیز از زبان آنها بیان و صادر میشد و از همین نظر احکام صادر شده از سوی مردان تام و تمام و غائی و نهایی بود.
مهاجر در بخشهای پایانی سخنانش به رویکرد اسپینوزا اشاره کرد و گفت: ما باید به انسانیت واحد و مشترک برسیم و این میتواند به ما کمک کند تا به نقد ساختاری نمادین در این باره بپردازیم.
سخنران پایانی نشست دکتر مریم صانع پور سخنانش را این چنین آغاز کرد: عقل وجه امتیاز انسان از سایر حیوانات است که موجب درک کلیات، تمیز دادن حق و باطل و نیز خوب و بد است. تمدن و پیشرفت بشر مرهون عقلانیت انسان است. این عقل اصولا یک قوه پیشاجنسیتی است. اما هر چند دکارت از مشترک بودن این عقل میان انسانها سخن گفته اما در میراث فلسفی غرب چنین عقلی مردانه تعریف شده است. در حالی که مفاهیم پیشا جنسیتی عقل نظری به انسانیت مشترک تعلق دارد که به غلط مردانه تلقی شدهاند اما مصادیق جنسیتی عقل عملی مستلزم تفاوتهایی بین شیوه تفکر مردانه و زنانه است که باید مواظب بود بین این دو حوزه خلط نشود.
صانع پور افزود: از آغاز شکل گیری فلسفه تا کنون زنان با این اتهام از پارادایم فیلسوفانه طرد شدند که فاقد درک کلی و انتزاعی هستند درحالی که گفتیم ویژگی عقل مشترک و پیشاجنسیتی همین درک کلیات و قدرت انتزاع است اما نگاه مردسالارانه همواره زنان را جزیی نگر معرفی کرده و شأنی حیوانی برای زنان قائل شده است زیرا حیوانات جزیی نگر و فاقد درک کلیات هستند.
زنانه پنداری زمین و مردانه پنداری آسمان قدمتی تا اسطورههای یونان باستان دارد که تا شباهت میان زن و طبیعت و شباهت میان مرد و فرهنگ در فلسفه مدرن ادامه مییابد و مجوز تسلط مرد بر زن را به تبع تسلط فرهنگ بر طبیعت صادر میکند. نیچه معتقد است وابستگی زن به طبیعت بیش از مرد به طبیعت است بنابراین فرهنگ همیشه بیرون از وجود زن می ماند.
وی گفت: امروزه در دوره پسامدرن با عبور از مدرنیته فضای مناسبی برای پرداختن به رابطه جنسیت و عقلانیت فراهم شده در نتیجه نگرشهای فیلسوفان فمینیست در فضایی ساختارشکنانه مجال بروز و بالندگی یافته است. امروزه با عبور از دوره تک صدایی آموزههای مردانه و جهانشمول غربی فرصتی برای شنیدن صداهای زنانه همچون صدای فرهنگ های غیر غربی فراهم شده است .در این راستا فقه ما متاسفانه رابطهای با رویکردهای قرآنی نداشته و به همین دلیل به شدت مردسالارانه است آنان توجه ای به داستان حاکمیت بلقیس به عنوان یک حاکمیت موفق و منحصر به فرد که به تفصیل در قرآن آمده و این که از یک نظام حاکمیتی به تفصیل و با تحسین و تجلیل سخن گفته شده و آن هم حکمرانی سیاسی یک زن است که به خوبی ویژگیهای یک قدرت عقلانی مادرانه را توصیف میکند، نداشته اند. امامت امامان شیعه ریشه در یک زن دارد اما به نظر فقهای عظام سیادت از طریق پدران به فرزندان منتقل میشود نه از طریق مادران و همه اینها جای بازنگری دارد، اما یک بازنگری زنانه، یک روایت زنانه از اسلام وتشیع، یک تفسیر زنانه از قرآن، یک بازخوانی زنانه از تاریخ اسلام و روایات معصومین، و یک تغییر ریشهای با نگرشی زنانه در فقه شیعی و همه اینها لازمهاش تعریف مرجعیت فقهی زنانه است
دکتر صانع پور در پایان سخنان خود تصریح کرد: امکانهای وسیعی در سنت توحیدی ما در بازخوانی عقل فلسفی وجود دارد که عبارتند از وحدت میان معرفت شناسی و وجود شناسی در دو سیر معرفتی و وجودی در نقطه آغاز و پایان قاب قوسین در حکمت اسلامی و نیز در حکمت نوری خسروانی در سنت ایرانی؛ شکل دهی عقلانیت با توجه به حدیث «التودد نصف العقل» حضرت علی(ع) که دوستی انسان و سایر موجودات را از ذاتیات عقلانیت معرفی میکند و انسان دوستی را امری عرضی و بیرونی برای عقل اجتماعی نمیداند؛ شکل دهی عقلانیتی که دوگانگی میان معنای پاکیزه / با ماده آلوده یا ذهن نورانی / و جسم ظلمانی قائل نیست بلکه در رویکردی وحدت گرایانه ماده، جسم و بدن را به عنوان مظهری ناسوتی از عالم ملکوت و جبروت معرفی میکند چنانکه در نظریه عرفانی ابن عربی به عنوان نقطه اتصال شرق و غرب جغرافیایی، تاریخی و فرهنگی مطرح است؛ همچنین در بازخوانی و بازسازی عقلانیت قابلیتهای فراجنسی زبان فارسی در مقابل زبان لاتین و عربی میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
نظر شما :