گزارش نشست «مروری بر ترجمه های عربی از شاهنامه فردوسی و رباعیات خیّام»
گزارش دومین نشست علمی «اندیشهورزان ایرانی در جهان عرب»
با عنوان؛ «مروری بر ترجمه های عربی از شاهنامه فردوسی و رباعیات خیّام»
دومین نشست از سلسله نشست ها با موضوع «اندیشهورزان ایرانی در جهان عرب» با سخنرانی دکتر محمدرضا موحدی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، روز شنبه 8 دی ماه در سالن اندیشه پژوهشگاه برگزار شد.
این نشست تخصصی که در ادامه نشست نخست (در باره مولانا در جهان عرب) برگزار می شد، به موضوع: "دو حکیم ایرانی، فردوسی و خیام و ترجمه های عربی از آثارشان" اختصاص داشت. سخنرانی به لحاظ موضوع سخن، به دو بخش تقسیم شد. در بخش اول، پیرامون فردوسی و نخستین ترجمه ها از شاهنامه او ایراد مطلب شد؛ با این تلخیص: بنا بر گزارشی که جمال الدین قفطی ازکتاب "المحمّدون من الشعراء و اشعارهم" اثر اثیرالملک نیشابوری ارائه داده، می توان گفت که در قرن پنجم و ششم هجری، ترجمه یا ترجمه هایی از شاهنامه به عربی تولید شده است که متاسفانه نشانی از آنهابه دست ما نرسیده است. اما نخستین ترجمه موجود از شاهنامه، اثر مشهور فتح بن علی بنداری اصفهانی استکه به سال 620 نگارش یافته و احتمالا نسخه 402 مبنای آن بوده است . این ترجمه از دو حیث برای شاهنامه پژوهی اهمیت و ارزش دارد؛ نخست اینکه نسخه مبنای این ترجمه، از قدیمی ترین نسخه های موجود مصحّح شاهنامه (نسخه فلورانس و نسخه لندن) نیز قدیمی تر بوده است؛ و دیگر کمکی است که این ترجمه در ارائه معنای محصّل و نزدیکتر به اصل متن به ما عرضه می کند.
سخن از ارزش این ترجمه، به شیوه تصحیح این اثر توسط عبدالوهاب عزّام استاد برجسته مصری کشیده شدکه مواردی از افزودنی ها و نیز سقطات این ترجمه آزاد را در مقدمه خود یاداور شده است.پس از دکتر عزّام، نسل استادان پس از وی نیز در این حیطه، ترجمه ها و پژوهش هایی داشته اند؛ ازآن جمله می توان به کتـاب هـای "دراسات فی الشاهنامه"از طه ندا؛« القصه فی الأدب الفارسی و جوله فی الشاهنامه» اثـر امین عبد الحمید بدوی؛ «الشاهنامه، ملحمه الفرس الکبری» از سمیر مالطی؛ و«ملاحم و اساطیر خالده: جلجامش-الشاهنامه»، از کامل مجدی اشاره کرد. در پایان این بخش از سخن، مطالبی نیز دراین باره که چرا نفوذ شاهنامه در میان ادیبان عرب، نسبت به سایر متون ادب فارسی، کمتر بوده، مطرح شد که از آن میان می توان به عدم درک صحیح از روح حماسه ملّی ونیز گونه ای عرب ستیزی در شاهنامه، یاد کرد.
بخش دوم این نشست، به جایگاه رفیع خیام در ادبیات جهان و نیز ادبیات عرب اختصاص یافت. پس از مقدمه ای کوتاه دکتر موحدی در باره ترجمه های اروپاییان از خیام، از تاثیر پذیری ادیبان عرب از این ترجمه ها سخن گفت و به نقل از دکتر یوسف حسین بکار درکتاب «الترجمات العربیه لرباعیات الخیام» مطرح کرد که تا سال 1987 م تعداد 56 ترجمه از رباعیات خیام به ثبت رسیده که 33 مورد آنها منظوم وباقی منثور بوده است. البته این ترجمه های متعهد و گاه آزاد از رباعیات خیام،با صرف نظر از تاثیر پذیری های محتوایی با مضامین خیامی است که میان برخی شاعران عرب رواج یافت؛ از مشهورترین این شاعران می توان از شاعر عراقی «جمیل صدقی زهاوی» و شاعر مهجر «ایلیا ابوماضی» نام برد.
می دانیم که اکثر ترجمه های صورت گرفته، نه بر اساس متن فارسی که بر مبنای ترجمه های انگلیسی (بویژه ترجمه فیتز جرالد) و فرانسوی بوده است .نخستین ترجمه از بخشی از رباعیات، به نام استاد احمد حافظ عوض؛ ادیب و روزنامه نگار ثبت شده که در«المجلهالمصریه» درسال 1901 ذیل مقاله ای تحت عنوان «شعراء الفرس» به چاپ رسید. پس از او باید از ترجمه ودیع البستانی یاد کرد که ترجمه منظوم وی را مهمترین ترجمه عربی از این رباعیات دانسته اند .پس از ودیع بستانی، برگردان زیبایی که محمد سباعی انجام داد، مسیر را هموارتر ساخت تاناماوران دیگری همچون مصطفی وهبی التل و صافی نجفی همین مسیر را بپیمایند.
غیر از ترجمه های مع الواسطه از خیام، اندک اندک کسانی یافت شدند که با آشنایی به زبان فارسی توانستند متن فارسی رباعیات را مستقیما از فارسی به عربی برگردانند. نخستین این تجربه ها از آن احمد رامی بود که در روزگار او بسیار موفقیت آمیز تلقی شد و سبب شد تا بزرگ بانوی موسیقی عربی، اجراهایی شکوه مند و تاریخی بر اساس این ترجمه ها ارائه دهد. پس از احمد رامی، موج گرایش به خیام در جهان عرب فزونی گرفت و اندکی بعد ترجمه پردقت و متعهد به متنی توسط احمد حامد صرّاف به ادبیات عرب عرضه شد.
در پایان این بخش دو نمونه از ترجمه های عربی احمد رامی قرائت و با اصل فارسی آن مقابله شد تا مخاطب فارسی زبان سطح اشتراک و افتراق معنایی میان رباعیات ترجمه شده و اصل آن را دریابد.
بخش نهایی نشست نیز به پرسش و پاسخ حاضران در باره مطالب ارائه شده اختصاص یافت. همچنین یادآوری شد که در نشست بعدی با همان عنوان کلی، ترجمه های عربی از آثار سعدی و حافظ شیرازی بررسی خواهد شد.
نظر شما :