گزارش نشست؛ «نقش نهج البلاغه در جنبش های سیاسی ایران»

۰۳ دی ۱۳۹۷ | ۱۷:۰۷ کد : ۱۷۵۹۵ خبر و اطلاعیه گزارش نشست‌ها
تعداد بازدید:۱۳۴۴
گزارش نشست؛ «نقش نهج البلاغه در جنبش های سیاسی ایران»

 

ششمین نشست از سلسله نشست ها با محوریت نهج البلاغه با عنوان «نقش نهج البلاغه در جنبش های سیاسی ایران» با مشارکت مرکز تحقیقات امام علی علیه السلام و مرکزمطالعات اقتصادی روز دوشنبه 26 آذر 1397 در دانشگاه مفید برگزارشد.
سخنران این نشست علمی دکتر محمود ملکی استاد برگزیده ی دانشگاه قرآن وحدیث بود که با حضور اساتید و دانشجویان دانشگاه مفید وهمچنین چند تن از اساتید پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
دکتر ملکی در ابتدای این نشست بر این موضوع تأکید داشت که پژوهش وی در این زمینه از دغدغه های اخیرش بوده و در واقع طرحی آغازین است برای مسیری طولانی. وی همچنین اشاره داشت که عنوان اصلی بحث نهج البلاغه در سیاست از میرزای شیرازی تا انقلاب اسلامی بوده که به پیشنهاد مرکز تحقیقات امام علی علیه السلام به عنوان نقش نهج البلاغه در جنبش های سیاسی ایران تغییر یافته است.
به گفته او پژوهشی که انجام شده یک نگاه تاریخی است که یک جنبه ی آن به دانش سیاست باز می گردد و سوی دیگرش به تاریخ و سپس به حدیث. این کار در مقام ارزشگذاری در ارتباط با این که آیا از این گزاره ها سیاست استخراج می شود یا خیر، نیست. نگاه این پژوهش فقط تاریخی است و می خواهد سیری را ارائه کند و در آن نشان دهد که حول نهج البلاغه چه اتفاقی در سیاست معاصر ما افتاده است. حال اینکه چگونه از گزاره ها بتوان سیاست استخراج کرد، بحث اجتهادی است و حوزه ی کاری متفاوتی میخواهد.
 وی همچنین در ادامه صحبت هایش گفت : عنوان بدین لحاظ گزینش شده که ما سه جنبش عمده در سیاست معاصر ایران را می بینیم . یکی جنبش تنباکو، دوم مشروطه و سوم انقلاب اسلامی ایران. نهج البلاغه از همان زمان تا انقلاب اسلامی ایران در میان افرادی که در رده های اول و به عنوان رهبراین جنبش ها بوده اند، نقش بسیار مهمی داشته اند. اولین کسانی که این بحث را مطرح کرده و ورود دین به مباحث سیاست به ذهنشان خطور کرد، دونفر هستند. سیدجمال الدین اسد آبادی است که همه با این شخصیت آشنایی دارند. ادعایی را در مورد سیدجمال در رابطه با اینکه او اولین کسی است که عهدنامه مالک اشتر را در عروه الوثقی چاپ کرده است، شنیده ام که البته خودم به سندش نرسیدم . نکته ای که وجود دارد ، اثر گذاری وی بر محمد عبدو است و هیچ بحثی بر آن نیست. اگر شما عبارات محمد عبدو را بررسی کنید می فهمید که چه اراداتی به سید جمال الدین داشته است. تعبیری که محمد عبدو دارد ، می گوید روح حکمت سید جمال الدین دلیل احیای مردگان و روشنایی دلهاست. جالب است که بدانیم در بین اهل سنت و حتی ما شیعیان عبدو به عنوان یک مصلح شناخته شده و اولین کسی است که عهدنامه مالک را به عنوان بحث سیاسی در دنیای معاصر مطرح کرد ه. مقتبس السیاسه قبل از شرح عبدو بر نهج البلاغه چاپ شده است.  یعنی ابتدا عهدنامه مالک را شرح کرد، سپس کل نهج البلاغه را و کاملا پیداست که نگاه آن، نگاه کاملا سیاسی است کما اینکه نگاه نهج البلاغه هم همین گونه است. در مقدمه مقتبس السیاسه یک بحث است که می گویدمهمترین موضوعات مربوط به سیاست و اصول مدیریت در عهدنامه ی مالک اشتر وجود دارد. برخی معتقدند که سید جمال الدین بر میرزای شیرازی هم تاثیر گذار بوده. البته این امر محل تردید بعضی نیز هست برخی قبول دارند و برخی نه. طرح نهج البلاغه به عنوان یک بحث سیاسی در دنیای کنونی توسط محمد عبدو صورت گرفت. به نظر من میرزای شیرازی که معاصر سید جمال هست، آغاز تحول در جهان تشیع است و با وجود تمام تعاریفی که در مورد او وجود دارد اما باز هم جوانب ناشناخته ای در رابطه با وی وجود دارد که یکی از آنها همین بحث است که میزرای شیرازی نهج البلاغه را در میان شیعیان و در حکمت سیاسی شیعه وارد کرد ه است. نوشته اند که شیخ حسنعلی شیرازی شاگرد میزرا بنا بر دستور او هر روز پیش از آغاز درس قدری نهج البلاغه می خواند ه است. مرحوم نائینی این مطلب را در تنبیه الامه به صراحت می گوید که میرزا ما را به خواندن عهدنامه مالک توصیه می کرد. شاگردان میرزا از جمله سید عبدالحسین لاری بود در جنوب فارس تشکیل حکومت داد. آخوند خراسانی رهبر تراز اول مشروطه است. میرزای نائینی همان کسی است که نظریه مشروطیت را تقریر کرد و کتابی برای آن نوشت. میرزای نائینی و آخوند خراسانی از سران مشروطه هستند. شیخ فض الله نوری هم که شاگرد میرزای شیرازی است. بنابراین عالمانی که نقش های مهم سیاسی در آ ن دوران دارند شاگردان میرزای شیرازی به شمار می آیند و این امر اتفاقی نیست. از آخوند خراسانی که از سرامدان مشروطه هست متنی در مورد نهج البلاغه برجای مانده که شرحی است بر خطبه ی اول و در آثار خراسانی نیز به چاپ رسیده است. دیدگاه فلسفی آخوند آنجا شرح شده و این نشان می دهد که آخوند به متن احاطه دارد و کاملا بر نهج البلاغه مسلط است. اما مهم ترین جایی که از عبارات به طور دقیق استفاده شده تنبیه الامه است که کاملا نشان داده از کجای عبارت و چگونه می توان استفاده کرد. میرزای شیرازی از طرفی با سیاست آشناست و از سوی دیگر هم با متن عهدنامه و شروع به تطبیق می کند.
دکتر ملکی در ادامه افزود:آیت الله مدرس خیلی سعی داشت متن نهج البلاغه را در میان درس های حوزه وارد کند و وارد کتاب های درسی شود از نظر او قرآن و نهج البلاغه نکات بسیاری در مسائل تاریخی دارد تلاش های مدرس در نجف به نتیجه نرسید و به اصفهان بازگشت. ظاهرا مرحوم مدرس در اصفهان پنجشنبه ها نهج البلاغه تدریس می کرد و حاصل تدریس او در اصفهان هم میرزا علی آقای شیرازی است. حلقه ی میان انقلاب اسلامی ایران و مدرس؛ میرزا علی آقای شیرازی است. شهید مطهری این واقعه را در یک سری از مقالاتش می آورد که به صورت کتاب هم چاپ شد ه است.همچنین در مجله مکتب اسلام این گزارش را می آورد که« در سال 1320 یکی از همین مباحث ها مرا با میرزاعلی آقای شیرازی آشنا کرد. وی ابتدا مرا به درس نهج البلاغه میرزا علی آقا شیرازی دعوت کرد. اوایل تردید داشتم اما وقتی رفتم مشاهده کردم که برای خود دنیایی است». شهید مطهری درباره میرزا علی آقای شیرازی می گوید «او تجسم نهج البلاغه بود، با نهج البلاغه می زیست ،تنفس می کرد و روحش با این کتاب همدم بود وهنگام خواندن نهج البلاغه از همه چیز می برید». مرحوم شهید مطهری وآیت الله منتظری در درس میرزا علی آقای شیرازی شرکت داشته اند.
 دکتر ملکی همچنین در سخنانش گریزی زد به مرحوم طالقانی و گفت: علاقه بسیار زیاد ایشان به نهج البلاغه هم در آثارش و هم زندگی نامه های دیگران که نوشته اندکاملا واضح و روشن است اما در انقلاب اسلامی ایران دو نوع تاثیر گذاری وجود دارد یکی مرحوم شهید مطهری و دیگری آیت الله منتظری که این دو بیشترین تاثیر مسائل سیاسی را از نهج البلاغه دارند. این خیلی روشن و واضح است. کتابی که شهید مطهری در رابطه با نهج البلاغه منتشر می کند بخش زیادی را استناد می کند به نهج البلاغه و مباحث سیاسی آن را استخراج و استفاده می کند. در دوکتابی که امام خمینی (ره) دارند که طی آنها مسائل سیاسی را مطرح می کنند به نهج البلاغه استناد می شود در حالی که فقها معمولا در دروسشان به نهج البلاغه استناد نمی کنند. اما امام (ره) هم در ولایت فقیه و هم در کتاب البیع فراوان از نهج البلاغه استفاده می کنند. اینها همه کتبی است که در سال های 40 و 50 تدریس شده است. نکته مهم نهج البلاغه در خراسان است که نخستین بار کسانی که به بحث های سیاسی ورود کردند، سید موسی زر آبادی شاگرد شیخ فض الله نوری بود. زرآبادی در دفاع از مشروطه رساله ای نوشته که ظاهرا از بین رفته است. شیخ مجتبی قزوینی شاگرد زرآبادی است ومیرزا مهدی اصفهانی در مشهد شاگرد نائینی است. آقای حکیمی در کتابش آورده اند که این دو به امور مسلمانان و نابسامانی آنها می اندیشیده و از آن رنج برده اند. همچنین شیخ مجتبی قزوینی متأثر از استادش وارد دنیای سیاست می شود که می توان اذعان داشت، بن مایه های نهضت اسلامی پس از سال1342 در خراسان شیخ مجتبی قزوینی است. کسی که با یک واسطه به میرزای نائینی می رسد. مثال دیگر، محمد تقی شریعتی (شریعتی پدر است) که شاگرد مرحوم شیخ مجتبی بوده است. به تحقیق شریعتی پسر هم از علم ودانش پدر استفاده کرده و متأثر از پدر است. درسالهای 54 و 53 هنگامی که آقای حکیمی از زندان آزاد می شود به طرحی برای نظام اسلام می اندیشد ه و بر اساس این طرح الحیات را نوشته است. الحیات خودش هم مملو است از استنادات به نهج البلاغه. نفر چهارم در خراسان مقام معظم رهبری است که به تدریس نهج البلاغه در مسجد کرامت مشغول بوده اند.

 

کلید واژه ها: نهج البلاغه پژوهشگاه ihcs research center پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی


نظر شما :