گزارش نشست «سیاستگذاری در رسانه ملی»
به همت معاونت فرهنگی- اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و با همکاری پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطات پژوهشگاه، نشست تخصصی «سیاستگذاری در رسانه ملی» با حضور مهدی منتظر قائم، استاد دانشگاه تهران و عبدالکریم خیامی، رئیس مرکز طرح و برنامه سیما در تاریخ 29 آبان در محل پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
سیما در ابتدای نشست عبدالکریم خیامی رئیس مرکز طرح و برنامه با اشاره به ضعف در سیاستگذاری رسانهای در صداوسیما گفت: دانشآموختگان حوزه سیاستگذاری رسانهای در کشور کم هستند. اگرچه ما چند دهه پس از انقلاب مباحث سیاستگذاری بهویژه سیاستگذاری عمومی را داشتیم، ولی رشته یا گرایش تحصیلی اختصاصی برای سیاستگذاری رسانهای را بسیار دیر آغاز کردیم و این گرایش مطالعاتی تخصصی بسیار دیر به رشتههای دانشگاهی ما اضافه شده است. به همین جهت این فقر یا ضعف را در حوزه مطالعاتی سیاستگذاری تخصصی رسانهای کاملاً در صداو سیما حس میکنیم.
خیامی با بیان اینکه وضعیت ، ساختار و جاگیری رسانه صداوسیما در میان نهادهای کشور از نظر طراحی ساختارش در نظام جمهوری اسلامی تقریباً کمنظیر است، گفت: رسانه صداوسیما زیر نظر هیچیک از قوا نیست و در عین حال زیر نظر رهبری است. دولتی نیست، ولی حاکمیتی است. اگرچه زیر نظر هیچیک از قوا نیست ولی یک شورای نظارت از قوا باید کار نظارت بر صداوسیما را داشته باشد و این تأثیر جدی در مقوله سیاستگذاری رسانهای دارد. از طرف دیگر قانون اداره صداوسیما قانونی بسیار قدیمی است. یعنی شما باید در سالهای ۵۹ تا ۶۱ سراغ قانون مصوبه مجلس شورای اسلامی را بگیرید.
او با اشاره به «نظریه هنجاری» در سیاستگذاری رسانهای گفت: بحث نظریههای هنجاری موضوع بعدی ما در رسانه ملی است. اگرچه ما حدود ۲۰ سال قبل چارچوب نظری موقتی طراحی کردهایم، ولی اگر به نظریه هنجاری برای رسانه ملی قائل باشیم، دانشگاهها و حوزههای آکادمیک در این زمینه به یک نظر نسبی که در اختیار ما قرار داده باشند نرسیده اند. با توجه به نکاتی که بیان شد، در سازمان صداوسیما در دورههای گوناگون مقوله سیاستگذاری با قدری تفاوت، اشتراکاتی داشته است. هرچقدر آنتن این سازمان بیشتر شده، مقوله سیاستگذاری آن هم متفاوتتر شده است.
خیامی ادامه داد: به هر حال مقوله سیاستگذاری در سازمان صداوسیما با این جایگاهی که اشاره میکنم سروکار داشته است. یکی از آن مقوله طرح و برنامه است، نکته بعدی این که در سازمان صداوسیما شورای معاونین از شورای سیاستگذاری منفک شده است. شوراهای تخصصی سومین جایی است که با مقوله سیاستگذاری در رسانه ملی سروکار دارد که در برخی از سالها حضورشان پررنگتر بوده است و در برخی کمرنگتر. بنابراین ما در سازمان صداوسیما تقریباً حدود ۱۰ شورای تخصصی داریم که به این کار میپردازند.
مهدی منتظر قائم، عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران در ادامه با اشاره به سخنان خیامی گفت: الان در شرایطی قرار داریم که نیاز به سیاستگذاریِ سیاستگذاری در سازمان صداوسیما داریم. بنابراین صرفاً با سیاستگذاری درونی در ساختار سازمانی این سازمان و ادامه این روند، شأن، جایگاه و عملکرد آیندهاش قطعاً بهتر از گذشته نخواهد بود و میتوان پیامبرانه این وعده را داد که آینده بدتری در انتظارش باشد.
منتظر قائم توضیح داد: ما با ماشین بسیار بزرگی سروکار داریم که به باور من از آن فرا سازمانش دچار مشکل است و در جای خودش تعریفنشده است و این اشکال از سطوح پایین به سمت بالاتر میرود و از سطوح بالا یعنی فرا سازمان به سمت پایینتر میآید و همبستگی و همافزایی بین این مبانی ناکارآمد باعث شده با سازمانی سروکار داشته باشیم که متأسفانه هیکلش به کشتی گیران تنومند میخورد، ولی بههیچوجه توان و مهارت یک کشتیگیر مگسوزن را هم ندارد.
منتظر قائم با بیان اینکه نیاز است تا از سیاستگذاری سیاستگذاری در صداوسیما شروع کرد، گفت: به باور من سازمان صداوسیما بیش از اینکه تابع شرایط فرا سازمانیاش باشد، حداقل در ۲۵ سال گذشته باید مسیر خود را درستتر تشخیص میداد و با فرا سازمان وارد گفتگو میشد. تا این احکام و انتظارات غیرتخصصی به او تکلیف نشود تا در نهایت امروز زیر بار این تناقضات نقشی نتواند تکلیفش را ادا کند و بهجایی برسیم که غیر از گفتمان سازی و شاخصهای غلط، در بیشتر موارد نتوانیم کارکردی را برای رسانه قائل باشیم.
او ادامه داد: از طرفی هم ما باید برگردیم و برای داشتن چنین سازمانی، فرا سازمان را هم با خودمان همراه کنیم. به باور من متأسفانه چون سازمان صداوسیما نتوانسته در ۲۵ سال گذشته تکلیف کلان خود را خوب درک کند و به باور من این اشتباه از سال ۷۲ شروع شده است. از وقتی که قانون ممنوعیت ماهواره تصویب شد و بودجه ویژهای تحت عنوان مبارزه با تهاجم فرهنگی به سازمان صداوسیما اختصاص پیدا کرد، سازمان صداوسیما درک کرد که میتواند و وظیفه دارد تا در جهان آینده بیش از آن نیروهای سخت نقش داشته باشد، ولی به باور من هیچوقت نتوانست به طور کامل این جایگاه را بهصورت تخصصی تعریف کند و بهجای اینکه از همان سال ۷۲ توسعه کیفی را مبنای عملش قرار دهد، به دنبال توسعه کمی حرکت کرد.
او ادامه داد: من چند جایی گفتم که سازمان صداوسیما یک سازمان یاغی است. چون خودش را حامی نشان میدهد، ولی در عمل رفتار و نتایج رفتارش به ضرر ارزشها و آرمانهایی است که خودش ادعای دفاع از آنها را دارد. وقتی شکاف بین گفته و عمل ایجاد میشود، آن را با شعار هرچه بیشتر و با نزدیک کردن خود به حاکمیت پر میکند.
منتظر قائم با اشاره به سخنان خیامی و رابطه صداوسیما با قوههای سهگانه و شورای نظارت گفت: رابطه سازمان صداوسیما با قوههای سهگانه و شورای نظارت که فرمودند بسیار آشفته است. به هرحال خود شورای نظارت و سه قوهای که در آن سازمان نماینده دارند در خفا بسیار بیشتر و در آشکار – در مواقع حساسی که دولت ناهمسو با صداوسیما دارند- نتوانستند با سازمان صداوسیما تعامل سازنده و پایداری داشته باشند.
منتظر قائم با انتقاد از ساختار سازمانی صدا و سیما ادامه داد: این نظام تولید باید با برون سپاری و حمایت از تشکل های صنفی و حرفه ای افقی در بین پرسنل و نهادینه کردن قواعد خلاقیت و بسیاری از مکانیسم های دیگر پیش برود، نه با تکیه بر وفاداری چه ایدئولوژیک چه سازمانی. پرسنل سازمان صدا و سیما به هیچ وجه نماینده کل ملت به لحاظ سنی، جنسیتی، قومی و رویکرد سیاسی نیست. سیاست های استخدامی در صدا و سیما خیلی از اوقات، علیه نقش و کارکرد دموکراتیک سازمان عمل کرده است.
او افزود: ما اگر یک ذره سرمایه ارتباطی سازمانی و تخصصی را که درون سازمان داریم به خاطر منافع فردی و مالی فردی اتلاف نکرده بودیم، الان در جای بهتری بودیم. یکی از بزرگترین اشکالات مفهومی در سیاست گذاری سازمان صدا و سیما در ۲۵ سال گذشته، قایم شدن پشت عدد و رقم به نام توسعه کمی بود.. باور من این است که آغاز سیاست گذاری آتی صداوسیما بازتعریف شاخص های توسعه کیفی است.
در ادامه رئیس مرکز طرح و برنامه سیما با واکنش به انتقادات منتظر قائم گفت: سازمان صدا و سیما بخشی از جامعه و نهادهای اجتماعی است. مگر رابطه نظام فرهنگ با اقتصاد مشخص است؟! که حالا انتظار روشن بودن سازمان را با حوزه های دیگر داریم؟ در این چند دهه، همه با هم جلو آمدهایم! وضع بازار، دانشگاه و اقتصاد در کشور همانند صدا و سیما نقاط ضعف و قوتی دارد. اتفاقا چون سازمان های رسانه ای را سازمان های میانجی می دانند، اگر در سایر ساحتها، ارتباطات اشکالاتی داشته باشد، محل بروزش آنجا می شود. برای همین بیشتر آسیب را رسانه ها می بینند، چون رسانه نهادی میانجی میان نهادهای فرهنگی است. مثلاً نهاد دین، نهاد خانواده، نهاد نظام و حاکمیت .
این رئیس مرکز در ادامه با اشاره به برنامه های سازمان برای تقویت رویکردهایش گفت: ما تقریباً هر دو هفته یکبار از اساتید دانشگاه و حوزه دعوت می کنیم تا به سازمان بیایند و از آنها خواهش می کنیم بر روی مقولاتی چون ارتباطات برون سازمانی بیشتر ممحض شوند. ولی حتماً همانطور که اشاره شد در دانشگاه های ما فقر نظریه و مبانی فقه نظری در حوزه رسانه داریم، اما رسانه اهل حرکت است و نمی توان منتظر نظریه پردازی دانشگاه و حوزه بود.
خیامی با اشاره به مشکلات درون سازمانی توضیح می دهد: از سال ۹۳ یک اشکال به صورت جدی تشخیص داده شده و بر روی این مقوله کماکان کار می کنیم که نظام بودجه ریزی با نظام برنامه ریزی محتوایی متناسب نیست و این یک اشکال مهم است. در حال حاضر وسط باز نگری در این ساختار هستیم.
او افزود: سازمان صداوسیما همچنان قدرت آیین سازی دارد، مثلاً از روز مادر و جشن عاطفه ها گرفته تا شب یلدا و پیاده روی اربعین. خب این قدرت در مقاطعی بیشتر و در مقاطعی کمتر شده است، ولی باید این فرصت را در جریان سیاست گذاری ببینیم. ما چند دوره سیاست گذاری رسانه ای داریم، ولی در جدیدترین دورانی که در آن هستیم، وجود فضای مجازی را جزء امتیاز خود می دانیم. امتیاز دیگر تجارب جهانی است، بله ما مبانی آنها را قبول نداریم، ولی دخالت ایدئولوژیک در سیاست گذاری را غیر علمی نمی دانم. ما مجموعه ضعف ها و امتیاز های خود را شناسایی کرده ایم.
در ادامه منتظرقائم با اشاره به وضعیت پست های مدیریتی در سازمان صدا و سیما توضیح داد: مدیرها بر اساس ایدئولوژی انتخاب می شوند، بدون اینکه در میدان عمل محک تجربه خورده باشند. خب این عامل بعد از چند سال به شکاف بین نیروی انسانی در لایه های مدیریتی می رسد. در آنجا به جای اینکه گفت و گوی بین الاذهانی شکل بگیرد تا ما با هزینه کمتر در مدت زمان کوتاه تری به همان ترجمان و قاعده گذاری برسیم، به یک آیین نامه کوچک تر در صدا و سیما یا قانون کلان اش در سطح کشور می رسیم که خودش یک معضل می شود .
او با توضیح درباره بخش های مهم صدا و سیما که نیاز به تغییرات جدی دارند، گفت: یکی از آن گلوگاه ها مفهوم خلاقیت است. خلاقیت باید در بودجه و در نظام داوری خودش را نشان دهد. حتی من این واژه را در تعریف ارتباطات افقی پرسنل هم ضروری می دانم. ما باید بی اعتمادی به بدنه تولید کننده را به پایان برسانیم. با اعتماد به نیروهای تولید کننده و اتفاقا به تقویت نظام نظارتی پیش و پس از پخش برگردیم. در نظام تولیدمان باز اندیشی کنیم، ارکان آن نیاز به مهندسی دارد. اگر وفاداری ایدئولوژیک بخواهد در تخصیص باکس های کاری، بودجه و پست به اندازه ۱۵ سال گذشته اعمال شود، سازمان امکان حرکت به سوی آینده را نخواهد داشت.
منتظر قائم افزود: متأسفانه انتخاب پست های مدیریتی در سازمان غیر از موارد خاصی، خیلی هم مبتنی بر میزان افزایش تخصص در جامعه و خود پرسنل صورت نگرفته است. در سازمان بیشتر وفاداری است که مدیریت را تعیین می کند تا آن تخصص. بپذیریم تعاریف پایه ما از فهم، دانش و ادراک مخاطب بسیار محل تردید است .
در انتهای این نشست، حاضران در جلسه نیز سوالات خود را مطرح کردند.
نظر شما :