گزارش نخستین نشست علمی «اندیشهورزان ایرانی در جهان عرب» با عنوان «ترجمههای عربی از مثنوی معنوی»
مرکز اسناد فرهنگی آسیا، درصدد برگزاری سلسله نشست هایی با موضوع «اندیشهورزان ایرانی در جهان عرب» است. با این هدف، این مرکز پنج نشست در باره حضور و موقعیت پنج شاعر و اندیشمند ایرانی در جهان عرب را برنامهریزی کرده است. این شاعران و اندیشمندان عبارتند از: حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی؛ غیاثالدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خَیّام نیشابوری (حکیم عمر خیام)؛ جلالالدین محمد بلخی معروف به مولانا، مولوی و رومی؛ ابومحمّد مُشرفالدین مُصلح بن عبدالله بن مشرّف متخلص به سعدی و خواجه شمسالدین محمد بن بهاءالدّین محمد حافظ شیرازی معروف به لسان الغیب. نخستین نشست از این سلسله 26 آبان ماه 1397، در خصوص «جلالالدین محمد بلخی معروف به مولانا، مولوی و رومی» به مناسبت نزدیک بودن به روز وفات مولوی و با سخنرانی دکتر محمدرضا موحدی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، برگزار شد.
دکتر موحدی، در آغاز سخنرانی خود، اشاره کرد که این نشست، نخستین جلسه از مجموعه نشستهای مرتبط با جایگاه اندیشهورزان ایرانی در جهان عرب است که به شناسایی و بررسی آثار ترجمه شده از مولوی در جهان عرب، اختصاص یافته است. آنگاه پیشینه¬ای از موضوع تحقیق مطرح شد و بویژه از دو اثر متاخّر و مستقل در این باره، یعنی: مقاله «جلال الدین رومی آثار الدارسین العرب» از دکتر یوسف بکّار در ویژه نامه مجله الدراسات الادبیّه (1382) و مقاله «اضواء علی الدراسات الفارسیه فی مصر» در کتاب جوانب من الصلات الثقافیه بین مصر و ایران یاد شد.
سخنران، آثار مربوط و مکتوب به زبان عربی را در دو بخش قرار داد. بخش نخست، ترجمههایی است که از انگیزههای مذهبی یا فرقهای و تمایلات عرفانی مترجم ناشی شده است. بخش دوم ترجمههای کاملتر است که از سوی شخصیتهای دانشگاهی و بویژه پس از آغاز به کار دانشکده ادبیات دانشگاه قاهره نگارش یافتهاند.
در بخش اول، ترجمه یوسف بن احمد (متوفی 1877م/1232ق) یعنی کتاب المنهج القوی لطلاب الشریف المثنوی مورد بحث قرار گرفت که به نظر برخی صاحبنظران نخستین کار در این زمینه به زبان عربی است؛ اگرچه خود ترجمه و تلخیصی از شرح کبیر اسماعیل انقروی به زبان ترکی بوده است. همچنین، در این بخش از ترجمه منظوم جناب صاحب الجواهر یاد شدکه با روحیه عارفانه خود پس از مهاجرت از عراق به ایران و اقامت در کرمانشاه کل مثنوی را با عنوان جواهر آلاثار فی ترجمه مثنوی مولانا خداوندگار محمد جلال الدین البلخی الرومی به نظم عربی درآورد و شرح و توضیحاتی بر آن افزود. این اثر به سال 1332 تا 1343 در منشورات دانشگاه تهران به چاپ رسید.
دکتر موحدی در معرفی آثار بخش دوم به شکلگیری کلیّه الآداب در جامعه القاهره اشاره کرد و از تاثیرگذاری شگرف این دانشکده و استادان سه نسل آن در ایجاد پل فرهنگی میان ادبیات فارسی و ادب عرب سخن گفت. سپس از خدمات و آثار دکتر عبدالوهاب عزّام سخن به میان آمدکه با انتشار مقالاتی در مجلات عربی به معرفی مولانا پرداخت. دکتر عزام در بخشهایی از این مقالات در باره افکار و اندیشههای مولانا و در بخشهایی نیز به ترجمه گزیدههایی از آثارمولانا پرداخته بود. وی بعدها بخشهایی از مثنوی را به عربی ترجمه و با عنوان فصول من المثنوی منتشر کرد. اما بیشترین نقش او در تربیت و تشویق دانشجویان خود برای آشنایی با جهان مولانا و ادامه کار ترجمه مثنوی بود. پس از او نوبت به محمد عبدالسلام کفافی (متوفی 1972 میلادی) میرسد که بهحق او را یکی از بزرگترین مولاناپژوهان جهان عرب میشناسند.
کفافی کار عزام را در ترجمه و شرح مثنوی دنبال کرد و ترجمه ارزشمند مثنوی جلال الدین رومی شاعر الاصوفیه الاکبر، را در دو مجلد منتشر کرد (1966 و 1967). علاوه بر این، دکتر کفافی کتاب دیگری به نام جلال الدین رومی فی حیاته و شعره دارد که در آن به معرفی مولانا و زندگی وی پرداخت و سپس منتخباتی از حکمتها و حکایتهای مثنوی و ابیاتی از دیوان شمس تبریزی و سایر اشعار و آثار نثری شاعر را در این کتاب به دنیای عربی معرفی کرد. نسل سوم این استادان، دکترابراهیم دسوقی شتا است. وی که شاگرد عبدالسلام کفافی بود، با رویکردی دیگر به ترجمه مثنوی معنوی پرداخت که در شش مجلد به سال 1988 در قاهره منتشر شد. دکتر دسوقی شتا گزیدهای نیز از غزلیات دیوان شمس تبریزی را به نام مختارات من دیوان شمس الدین التبریزی ترجمه کرد که نخستین بار در سال 2000 منتشر شد.
وی توضیح داد: از دیگر استادان متاخّر و پرکار در این زمینه ، دکتر عیسی علی العاکوب سوری است که با ترجمههای خود از آثار مولانا، پل ارتباط فرهنگی میان اندیشهورزان ایرانی و جهان عرب را مستحکم نگاه داشته است. نخستین کار عاکوب درباره مولانا الشمس المنتصره بود که در سال 2000 منتشر شد. این اثر، ترجمه کتابی از خانم آن ماری شیمل است که با عنوان شکوه شمس و ترجمه حسن لاهوتی به زبان فارسی نیز منتشر شده است. دکترعاکوب، پیشتر در سال 1998، یدالشعر: خمسه شعراء متصوفه من فارس (سنایی، عطار، سعدی، حافظ و مولانا) را به فارسی برگردانده بود. همچنین در سال 2002 برای نخستین بار فیه ما فیه را به عربی ترجمه کرد و پس از آن به ترجمه مجالس سبعه مولانا پرداخت که در سال 2004 میلادی به چاپ رسید و در همین سال با ترجمه رباعیات مولانا سلسله ترجمههای خود را تکمیل کرد و نامزد دریافت کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شد. وی پیشتر نیز در سال 1380 موفق به دریافت جایزهکتاب سال جمهوری اسلامی ایران شده بود.
موحدی در خاتمه همچنین یادآور شد که حجم آثار نگارش یافته در این زمینه آن قدر زیاد است که مجال فهرستخوانی آنها نیز نیست و تنها به دو مورد از تاثیرگذاری این ترجمهها بر جهان فکری عرب پرداخت و از تاثیرپذیری بدیع الزمان النورسی از مثنوی معنوی و نیز اثر پذیری جبران خلیل جبران از نینامه مولانا سخن گفت.
نظر شما :