گزارش نشست، زیبایی‌شناسی مجسمه‌های صلح و جنگ در ایران و هفت کشور

۲۲ آبان ۱۳۹۷ | ۱۵:۳۹ کد : ۱۷۴۱۴ خبر و اطلاعیه گزارش نشست‌ها
تعداد بازدید:۱۹۸۲



نشست علمی، زیبایی‌شناسی مجسمه‏ های صلح و جنگ در ایران و هفت کشور با تاکید بر ایران، چین، ژاپن ( انگلستان، سوئد، آمریکا، کاناد و یوگسلاوی سابق) از سوی مرکز اسناد فرهنگی آسیا برگزار شد.
مرکز اسناد فرهنگی آسیا در 13 آبان 1397، نشست علمی زیبایی‌شناسی مجسمه‌های صلح و جنگ در ایران و هفت کشور را با سخنرانی استاد طاهر شیخ الحکمایی، دکتر محمد عارف، دکتر محمد نجاری، حسین عسگری، معصومه جهان بین و آزاده شیرازی در سالن حکمت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار کرد.


در ابتدای این نشست دکتر محمد نجاری، در مقام دبیر علمی و سخنران نشست به تاریخچه مرکز اسناد فرهنگی آسیا پرداخت و گفت: طرح تاسیس مرکز اسناد فرهنگی آسیا در اجلاس وزرای فرهنگ کشورهای آسیایی در سال 1973 جاکارتا (اندونزی) ارایه شد  و در سال 1975، در جلسه کمیسیونهای ملی یونسکو در آسیا، در شهر دهلینو (هند) به تصویب رسید و به استناد بند ۴ اصلاحی از مادّه هفتم قانون تأسیس شورای عالی فرهنگ و هنر مصوب دیماه ۱۳۵۵در تهران افتتاح گردید. مرکز اسناد فرهنگی آسیا تحت نظارت یونسکو در تهران که در زبان فارسی به اختصار «مرکز اسناد فرهنگی آسیا» نامیده شد، فعالیت خود را به‏عنوان مرکز بینالمللی و بر اساس برنامه تنظیمی مصوب جلسه مورخ چهارم تیرماه ۱۳۵۶ هیئت امنای مرکز از سال ۱۳۵۶ آغاز کرد و بودجه آن نیز به صورت کمک مالی از طریق وزارت فرهنگ و هنرِ وقت تأمین میگردید. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و با توجه به تغییر اوضاع و احوال کلی کشور، این مرکز ابتدا تحت نظارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گرفت. سپس، از اواسط دهه ۶۰ خورشیدی، در زیر مجموعه وزارت علوم تحقیقات و فناوری قرار گرفت و در اجلاس ۱۹۹۱ یونسکو بر ادامه فعالیتهای آن تأکید شد. هماکنون این مرکز بر اساس اساسنامه اولیه خود، در ساختار سازمانی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی قرار دارد و از سال 1394 خورشیدی، همسو با سیاست‏های دولت، برنامه 5 ساله‏ای با عنوان «صلح پایدار و جهان عاری از خشونت و افراطی‌گری» ذیل برنامه راهبردی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تدوین کرده است. اکنون در سال‏های میانی این برنامه راهبردی، این مرکز در دور جدید فعالیت‌ها خواهد کوشید با تاکید بر نقش فرهنگ و هنر پرچم‌دار دیپلماسی صلح پایدار و جهان عاری از خشونت از سوی مراکز علمی کشور باشد و مجسمه‌سازی به عنوان یکی از دیرینه‌ترین میراث تمدنی بشر یکی از این هنرهاست که در دنیا دوسویه پیروزی و شکست، جنگ و صلح را به خوبی تصویر کرده است. اگرچه مجسمه‌سازی به تعبیر استاد بهرام بیضایی در مقدمه کتاب نمایش در ایران جزو هنرهایی است که در ایران پیش و پس از اسلام کمتر مورد توجه بوده است، اما در دوران معاصر این هنر از زمره هنرهایی است که در سرفصل‌های درسی گنجانده شده و امروز به عنوان یک رشته دانشگاهی تدریس می‌شود. پیروزی انقلاب و جنگ تحمیلی هم فصل جدیدی در تاریخ مجسمه‌سازی ایران گشود که در دو حوزه جنگ و صلح به صورت‌های گوناگون تجلی یافته است.

سپس استاد طاهر شیخ الحکمایی، مجسمه‌ساز مطرح و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، به سخنرانی پرداخت و گفت: بشر از زمانی که پا بر هستی نهاد، با دشمنی نوع خود مواجه بود و فرزندان آدم (ع) به دست خود کشته شدند. در باقیمانده نخستین سفالینه‌های باقی مانده بشری، نقوش جنگ دیده می‏شود که در برخی موارد این نقوش پیروزی به تصویر کشیده شده است. در نقش برجسته‌های هخامنشی دست‌بسته بودن اسرا و کلاه‏های برداشته آنها دیده می‌شود. در مقابل، در نقش رستم شکست مشاهده شده است.
بعد از اسلام اغلب مجسمه‌ها در ظروف و چوب و آثار ریخته‌گری مشاهده می‌شود. جنگ جهانی اول و دوم نمونه‌های روشنی از خلق مجسمه‌های پیروزی هستند. این اواخر در سوریه مجسمه آزادی در سوریه بازسازی شده است که آن نیز نشانه پیروزی است.
استاد شیخ‌الحکمایی با اشاره به اینکه مجسمه‌ها می‌توانند روایی، خیالپردازانه و یا ترکیب این دو باشند و هر کدام کارکرد معنایی خاصی در انتقال مفاهیم صلح و جنگ دارند، به نمونه‌هایی از این مجسمه‌ها در کشورهای آسیایی اشاره کرد.


در ادامه دکتر محمد عارف، انسان‌شناس و دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی، به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: هنرمند درون جامعه زندگی می‏کند و از جامعه تاثیر می‌پذیرد، بنابراین فعالیت‌های عملی و آفرینشگری هنرمندان با ساختارهای اجتماعی دارای ارتباط متقابل هستند. هنرمندی که در جامعه زندگی می‌کند و با دغدغه‌های روزمره اجتماع درگیر است و آنها را از نزدیک لمس می‌کند، هنگام تولید اثر هنری تمامی آن موارد تاثیر خود را در اثر نشان می‌دهند. در واقع، آثار هنری را، نه صرفا به زمینه‌های آشکار اجتماعی، بلکه بیشتر به آن زمینه‌های فرهنگی ربط داده‏اند که در بستر آنها پدید آمده‌اند، و به قول ویکو: «فرهنگ مانند روح یک جامعه است، روح حیات‌بخش آن، و هنر یک جامعه بیانگر آن روح است.» ما در مجسمه‌ها به دنبال تاریخ و میراث فرهنگی هستیم که نخستین تلاش‌ها برای مرتبط ساختن آفرینش «آثار هنری» به عوامل اجتماعی مانند جنگ و صلح است. جنگ یک پدیده خانمانسوز است و باید از دیدگاه‏های گوناگون بررسی شود. در آفرینش هنری باید از شعار فاصله گرفت و به صورت خاص در مورد مجسمه‌سازی باید گفت: هرچه از رئالیسم فاصله بگیریم و با استفاده از زیبایی‌شناسی شرقی در کنار دانش غربی به هنر انتزاعی برسیم هنری ماناتر و چند خوانشی خلق کرده‏ایم. در این میان، جدای از طراحی و جنس ابزار مورد استفاده، انتخاب مکان نصب مجسمه نیز از مواردی است که نیازمند مطالعه و بررسی است.
حسین عسکری، چهارمین سخنران این نشست به بررسی جنبه‌های زیبایی‌شناسانه‌ و انسان‌شناختی مجسمه‌سازی جنگ در ایران و جهان پرداخت و گفـت: مجسمه‌سازی جنگ را می‏توان به سه نوع فیگوراتیو، انتزاعی و چیدمان تقسیم کرد. مجسمه‏ هایی که در نکوهش جنگ و یا در تکریم جنگ و پیروزی ساخته شده‌اند، در بخش فیگوراتیو جای می‌گیرند. این مجسمه‌ها اغلب مربوط به رشادت و دلاوری سربازان و سرداران اشاره دارد و از نمونه‌های بارز آن مجسمه‌سازی دوران کمونیستی روسیه است. در این کشور فیگورهایی با ابعاد بسیار بزرگ در وضعیت‌های خاص جنگی به اجرا در آمده است. در این گونه از مجسمه، مفهوم، رویکرد اصلی به شمار نمی‏رود و در اغلب آنها صرفا به حالتی از شخصیت مورد نظر در نمایی ایده‌آل و غرورآمیز بسنده می‌شود تا حضور عینی آن یاد و خاطره سربازان را جاودان کند. آنچه در بررسی این موضوع مورد نظر است نگاه زیباشناسی به مجسمه‌ها از منظر جنگ در تقابل با آسیب شناسی این دیدگاه است.


در سوی دیگر مجسمه‌های انتزاعی و چیدمان نیز هستند که معنا را بر فرم ارجح دانسته و ساختارها را فدای معناسازی می‏کنند، مجسمه‌هایی که گاه به آسیب‌های اجتماعی و روانی ناشی از جنگ اشاره می‌کنند و در جایی آن را به عنوان کیفیتی از غرور جمعی و شهادت را یک ارزش والا می‌شمارند. در بحث آسیب‌شناسی مجسمه‌های جنگ می‏توان به نکته‌ای کلی اشاره کرد. در کوتاه سخن می‌توان گفت درست همانجایی که مجسمه‏ساز بر ارزش‏های جنگ، به خصوص زیبایی بصری مجسمه، تاکید می‏کند همان جایی است که از جنگ، امری مقدس می‏سازد و آن را می‏ستاید و از آن معنایی والا می‌سازد؛ در حالی که در نیمی از نگرش‌های او به جنگ تخریب و ویرانی نهفته نیست. بنابراین، مجسمه‌ساز بایستی نگاهی انسان‌شناسانه‌ مبتنی بر هنر داشته باشد و فضا را برای مردم زمانه‏ خود تلطیف کند. در گام دیگر، او باید مفاهیم ملی یا قومی و بومی را در تارو پود هنر خود به کار گیرد.  
معصومه جهان‌بین شالکوهی، سخنران دیگر این نشست به بررسی تطبیقی مجسمه‌های نمادین جنگ در ایران و هفت نقطه از جهان پرداخت و گفت: انسان‌شناسی نمادین، یکی از حوزه‌های مطالعاتی جدیدی است که موجب شناخت انسان از نشانه‌های فرهنگی، آرزوها و بن‏مایه‌های باستان‌شناختی، زبان‌شناختی، فرهنگی و زیست محیطی انسان‌ها و قبایل و اقوام و ملت‌ها گردیده است. در این تحقیق، تعدادی از مجسمه‌ها و یادمان‌های شهری تهران با مجسمه‌های جنگی مربوط به جنگ جهانی دوم در کشور یوگسلاوی (سابق) مقایسه شده است. مورد یوگسلاوی از آن جهت جالب است که این کشور به مثابه کشوری موزائیکی از چندین ملیت، قومیت و حتی مذهب متفاوت تشکیل یافته بود: بوسنی و هرزگووین، صربستان، کرواسی، کوزوو، جمهوری مقدونیه و مونته نگرو. یافته‌ها نشان می‌دهد که نمادهای به کار رفته در مجسمه‌های جنگ در کشورهای مزبور، با عناصر مشترک بین انسان‏های جهان در هم آمیخته‌اند و نمود هنری پیدا کرده‌اند که نشان از بن‌مایه همسان این ملت‌ها و همچنین نگرش جهانی به چنین عناصری دارد. در ایران نیز این مجسمه‏ها به چند دسته تقسیم شده‌اند: سطحی و شعاری، ژرف و معناگرا، خشونت‌آفرین و استرس‌زا، زیبا و دلنشین، ناپایدار و جاودانه. بنابراین، می‌توان نشانه‌های موجود در برخی از مجسمه‌ها را به عنوان زبان مشترک انسانی مورد توجه قرار داد. نمادهای مورد استفاده قرار گرفته در پاره‌ای از این مجسمه‌ها بیش از حد انتزاعی‌اند که نیاز به تفسیر برای خوانش‌هایی گوناگون دارند.


آزاده شیرازی، با موضوع «ریخت شناسی نمادین مجسمه‌های صلح در ایران و هفت کشور جهان» آخرین سخنران این نشست بود، او با اشاره به اینکه در ادبیات قدیم پارسی صلح به معنای آشتی و مقابل جنگ آمده است، افزود: در دوران جدید اگرچه مفهوم صلح گسترش یافته و با تفکرات شرقی و بعدها تفکرات مسیحی و اسلامی آمیخته شده است، اما هنوز هم واژه صلح براساس ایده‏ها و نگرش‏های بین‌المللی و با یک تعریف واحد رایج نگردیده است. بررسی تطبیقی جنبه‏ های انسان‌شناسی نمادین هفت مجسمه صلح در ایران و هفت کشور جهان از جمله ویتنام، آمریکا، ژاپن، سوئد، انگلستان، لهستان و سوریه بازتعریفی از نقش و مسئولیت هنرمندان مجسمه‌ساز است و مجسمه‌سازی همواره به عنوان یکی از شاخص‌ترین مظاهر فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در هر جامعه و تمدنی بوده است. آثار هنرمندان در طول تاریخ به این موضوع دلالت دارد که تجلی حقیقت معنوی در انسجام روحی و ذهنی مخاطبان همواره و تحقق اهداف متعالی اخلاقی نقش محوری داشته است. بررسی جنبه‏ های انسان‌شناسی نمادین، این پیوند را از جهات گوناگون اجتماعی، سیاسی، زیبایی‌شناختی و معنوی، مورد تدقیق و واکاوی و با هدف تحقق همزیستی مسالمت‌آمیز مورد توجه قرار داده است. یافته این پژوهش نشان می‏دهد که هفت مجسمه صلح در جهان با در نظر گرفتن عوامل و دلایل به وجود آمدن، فرم ساخت، شکل ارائه، محل نصب، قطر و اندازه و ابتکارات، یادمانی فراتر از کارکرد تزیینی روایت‌هایی از صلح را در قالب نمادها و نشانه‌ها فراهم می‌کند و تاثیرات مثبتی بر روح اجتماعی گذاشته است.


در پایان این نشست دکتر محمد نجاری با جمع‌بندی سخنان افزود: مجسمه‌های صلح و جنگ در کشورهای گوناگون به عنوان نماد و معرف یک واقعه تاریخی در هرکجا می‌توانند به عنوان یک شی اصلی در طراحی و کارگردانی یک تئاتر مستند و یا به عنوان یک نماد در طراحی و کارگردانی یک فیلم داستانی مورد استفاده قرار گیرند که در فرصتهای آتی به آن‏ها خواهم پرداخت. او در پایان این نشست را به زنده یاد دکتر مصطفی فیض، نویسنده، شاعر و موسس جشنواره صلح «زیتون» تقدیم کرد و با آرزوی صلح پایدار در جهان این نشست علمی را به پایان برد.

کلیدواژه‌ها: طاهر شیخ الحکمایی مجسمه‏ های صلح و جنگ در ایران و هفت کشور زیبایی‌شناسی مجسمه‏ ها پژوهشگاه ihcs research center پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی


نظر شما :