گزارش مناظره علمی کتاب «نویسنده سیاست نامه (سیرالملوک)»
پژوهشکدۀ زبان و ادبیات با همکاری انجمن ایرانی روز یکشنبه، 18 شهریور 1397 به مناسبت گرامیداشت روز خواجه نظام الملک توسی نشستی تخصصی با عنوان «مناظره در باب مؤلف سیرالملوک/ سیاستنامه» در سالن اندیشه پژوهشگاه برگزار کرد. این نشست با سخنرانی دکتر الکسی خیسماتولین، محقق و شرق شناس روسی و دکتر محمود عابدی، استاد دانشگاه خوارزمی و با حضور دکتر تقی پورنامداریان و دکتر محمدتقی امامی خویی و جمعی دیگر از استادان و دانشجویان برگزار شد.
نشست با سخنرانی دکتر محمود عابدی آغاز شد. وی در این سخنرانی با اشاره به این مطب که نام اصلی و دقیق این کتاب سیرالملوک است که به اشتباه سیاست نامه گفته می شود،یادآور شد که شفر، محقق برجستۀ فرانسوی، حدود 150 سال پیش برای نخستین بار این کتاب را تصحیح کرد. این تصحیح از نسخ متأخر بوده که غالباً دستخوش تصرف نسخه نویسان قرار گرفته است. ایشان همچنین به تعدد و کیفیت نسخ برجای مانده سیرالملوک اشاره و در باب چگونگی تنوع در نسخ این کتاب توضیحاتی ارائه کرد و با دلایل و مستنداتی چند بر تعلق قطعیاین کتاب به خواجه نظام الملک تأکید ورزید. وی در پایان دربارۀ قدیمی ترین نسخه برجای مانده از سیرالملوک سخن گفت و نتیجه گرفت هنگامی که نسخ مختلف را مقایسه می کنیم، در می یابیم که تفاوت در بسیاری از این نسخ ناشی از تصرف کاتبان در متن به منظور آسان تر کردن آن و جایگزینی برخی کلمات دشوار با واژگان متداول تر است.
دکتر الکسی خیسماتولین معتقدند نظام الملک در نوشتن این کتاب دخالتی نداشته و این نسخه را امیرمعزی نوشته است. ایشان برای صحت ادعای خود مستندانی از جمله نسخه نخجوانی را ارائه کرده و تاکید داشتند مرتضی قزوینی از این نسخه هیچ اطلاعی نداشته اند چرا که حسین نخجوانی حدود 60 مقاله نوشته است در حالی که هیچ اشاره ای به سیرالملوک نکرده است. از دیگر دلایل ایشان عدم مطابقت نوشتار کتاب با سبک نگارش آن عصر بود. همچنین با ارائه جدولی از نسخ یافت شده، تاکید کرد یک قرن از سیرالملوک خبری در میان نبوده است. درعین حال، تکنولوژی جدید(رشته جدیدی به نام «سبک سنجی» که در اروپا به تازگی پا گرفته است و هدف آن مقایسه متن ها و تطبیق آنها به منظور دست یافتن به نتایج جدید است.) امکان مقایسه و تطبیق سیرالملوک را با اشعار امیر معزی فراهم کرده که با آن بیشترین قرابت و هم خوانی را داشته است. ازطرف دیگر، این کتاب به شاه و نویسنده های متعددی اهدا شده و در میان بخش های کتاب قصایدی قرار گرفته است و این فرضیه را اثبات می کند که بعد از نظام الملک به متن کتاب افزوده شده اند. این استاد برجسته نسخه شناس با اشاره به مقاله «رضاییان» تاکید کردند که از نام خواجه نظام الملک به این دلیل بهره برداری شده تا کتاب را مهم تر جلوه دهند.
دکتر تقی پورنامداریان با اشاره به ذکر نام محمد مغربی در پایان نسخ سیرالملوک،معتقد بود که با توجه به رسم الخط نسخه و نیز قصیده پایانی آن می توان حدس زد که محمد معزی و محمد مغربی یک نفر هستند اما نکته اصلی این است که حتی در صورت صحت این موضوع، می شود نتیجه گرفت که امیر مغزی صرفا استننساخ و کتابت این نسخه را انجام داده نه اینکه مؤلف اصلی این اثر بوده باشد. وی در ادامه با ذکر برخی شواهد، تعلق این اثر به خواجه نظام الملک توسی را قطعی دانست.
در ادامه دکتر کریم مجتهدی حضور جناب خیسماتولین را در پژوهشگاه مغتنم دانسته و اضافه کرد هر چند پشتکار ایشان در تحقیق نسخ ایرانی و طرح یک مسئله در این زمینه، می تواند برای جوانان و پژوهشگران ما آموزنده و بسیار مفید باشد اما سوالات بسیاری در مورد دلایل وی قابل طرح است.
دکتر محمدتقی امامی خوئی نیز از منظر تاریخی به این مسئله پرداخته و یادآور شده است که اکثر این سبک نوشته ها مربوط به قرن 11 هجری است و ممکن است در استنساخ های مختلف از این متن اشتباهاتی هم رخ داده باشد، که امری طبیعی محسوب میشود. وی در ادامه با اشاره به نحوه اهدای کتب در این دوران که به امیران و پادشاهان مختلف اهدا می شد و در هر نسخه نام یک کسی ذکر می شد، نتیجه گرفت که این نوع دست کاری ها در متن باعث ایجاد ابهاماتی شده است که الان مطرح می شود.
دکتر مقصودعلی صادقی با تقدیر از زحمات خیسماتولین، اما بر این نکته تاکید کردند که محتوای سیاست نامه با شخصیت نظام الملک همخوانی دارد هر چند مصححان در کلمات و اصطلاحات دست برده باشند و اشتباه گاهشماری وجود داشته باشد که اشتباهات و دست اندازی های کاتبان دلایل متقنی بر عدم تالیف این اثر توسط خواجه نظام الملک نیست، بلکه امری عادی بوده و در تمام نسخ موجود از این موارد بسیار مشاهده میشود
دکتر نیره دلیر ضمن تشکر از برپایی چنین برنامهای تاکید کردند در همان نخستین خط سیرالملوک نظری مطرح میشود که خط بطلانی است بر مشروعیت ناشی از خلافت و نظریه سلطنت را مطرح میکند. پس با این ملاحظه چگونه ممکن است یک شاعر مدیحه سرا چنین جرات و ظرفیتی داشته باشد که در زمان وجود خلافت عباسی مشروعیت را از خلافت منفک و به خداوند پیوند زند؟ آیا معزی چنین ذهنیت و جرات سیاسی داشته که در ابتدای کتاب دست به این امر بزند؟ و بعد آن را به نام خواجه نظام الملک ارائه دهد و مجموعه حکومت را با خلافت دراندازد. ضمن آنکه در سراسر کتاب مفاهیم بسیار مهم سیاسی اداری و اجرایی آورده میشود که در هیچ کتاب اندرزنامه ایی پیش از وی و حتی پس از وی شاهد نیستیم. بلکه برای نخستین بار در این اثر مطرح میشود. چگونه یک شاعر مدیحه سرا میتواند خالق راهکارها و راهبردهای مهم مطرح شده در این کتاب و مهمتر از آن انتقادات موجود در این کتاب نسبت به حکومت وقت باشد. (بخصوص آنکه خاندان نظام الملک هنوز بعنوان وزیر روی کار هستند) آیا جز یک ذهن فعال سیاسی و فرد اجرایی که از نزدیک با بسیاری از این مشکلات و معضلات دست و پنجه نرم کرده است میتواند این دستورات را به نگارش درآورد؟ و دهها پرسش دیگر که در این زمینه پیش میاید و در این جلسه مجالی برای طرح آن نیست، اما زمینه بسیار مناسبی برای جلسات آتی می تواند باشد.
در انتها دکتر شهرام یوسفی فر ضمن جمع بندی سخنرانی استادان به زوایای مهم و مختلف این بحث اشاره کردند. ایشان بیان داشتند سیرالملوک به سلطان چیزهایی را می آموزد. لذا این کتاب در شرایطی نوشته می شود که اصلاحات خواجه نظام الملک طوسی به دلیل رشد دربار با شکست روبه رو می شود. درواقع این کتاب بیانیه شکست اصلاحات است. باید دانست هنگامی که خواجه در عمل اصلاحات انجام میدهد چیزی نمی نویسد بلکه زمانی سیرالملوک نگاشته می شود که برنامه وی با شکست مواجه می شود. در این شرایط تنها یک نکته از دل سیاست نامه خارج می شود و آن این است که نهاد سلطنت تنها عامل شکست اصلاحات است.
دکتر یوسفی فر با تشکیک در اظهارات دکتر خیسماتولین تاکید کردند پس از نظام الملک فرزندان وی خواه در ایران و عراق وزیر هستند و سلاطین سلجوقی از آنها استمداد می جویند، چگونه می شود شخصی مثل امیرمعزی کتابی بنویسد، به سلطان اهدا کند و هیچ یک از آن فرزندان دعویی در این خصوص نکنند.
این نشست تخصصی با پرسش و پاسخ و طرح برخی از مسائل از سوی دیگر استادان و دانشجویان حاضر در نشست پایان یافت.
نظر شما :