گزارش نشست علمی با عنوان: نقد ادبی در ادبیات عربی و فارسی
روز شنبه 10 شهریور 1397 نشستی با عنوان: «نقد ادبی در ادبیات عربی و فارسی» در سالن اندیشه پژوهشگاه برگزار شد.
در ابتدای نشست دبیر و مترجم جلسه دکتر یدالله رفیعی ضمن تشکر از دکتر عیسی علی العاکوب استاد دانشگاه حلب سوریه و حضار در جلسه، در معرفی آقای دکتر عاکوب و آثار علمی وی مطالبی را بیان کرد.
در ادامه دکتر عاکوب ضمن تشکر از مهمان نوازی مسؤولان پژوهشگاه گفت: من متخصص نقد ادبی در زبان فارسی و عربی هستم و کتابی با عنوان «التفکیر النقدی عند العرب» تألیف کرده ام. واژه نقد از نظر لغوی از سه حرف نون قاف و دال تشکیل شده است که هر سه از حروف صحیح به شمار می روند و از آنجا که واژه نقد بر کشف و اظهار و ابراز دلالت دارد بین لفظ این واژه و معنای آن ارتباط وجود دارد و از سوی دیگر ناقد به کسی گفته می شود که درهم و دینار یعنی طلا و نقره را از هم جدا می کند. بر این اساس یک نقاد باید با بررسی کلام، سره را از ناسره تشخیص دهد و ابهامات آن را بیان کند. وی درباره تعریف شعر گفت: شعری کلامی است که نسبت به دیگر کلام ها متمایز باشد و ضمن اینکه باید با احساس بیان شود با سخنان عادی فرق می کند.. وی درباره مولوی گفت: مولوی با تمام شاعران ایرانی فرق می کند روح کلام در اشعار مولانا بیشتر از ابیات اوست مولوی به قلب توجه زیادی دارد زیرا او معتقد است اگر قلب از غیر خدا خالی شود به سمت خدا متوجه می شود.
دکتر عاکوب درباره ویژگیهای زبان عربی و فارسی گفت: زبان عربی به کثرت تراکیب معروف است و این امردر زبانهای دیگر کمتر دیده می شود به عنوان مثال در قرآن کریم وقتی فرشتگان نزد ابراهیم آمدند گفتند: «سلاماً» ولی ابراهیم در جواب آنها گفت: «سلامٌ» این دو ترکیب متفاوت است زیرا «سلاماً» مفعول مطلق برای فعل محذوف است پس جمله فعلیه است و جمله فعلیه از حدوث و زمان تشکیل می شود. ولی ترکیب «سلامٌ» جمله اسمیه است و از آنجا که جمله اسمیه برحدوث و زمان دلالت ندارد تأکیدش از جمله فعلیه بیشتر است بر این اساس می توان گفت هنر عرب فقط کلام است.
ولی از آنجا که ایرانیها بسیار و دوست داشتنی هنرمندند، زبان فارسی در ایران بیشتر از یک زبان است بلکه سراسر تصویر است. در مقایسه زبان فارسی و زبان عربی از نظر پرداختن به تصویر بیتی از بشار را با شعری از مولوی مقایسه کرد. بشار میگوید:
إنّ فی بردی جسماً ناحلاً لو توکات علیه لأنهدم
جسم من بسیار ضعیف است که اگر به آن تکیه کنی چیزی از آن باقی نمی ماند.
ولی شاعر ایرانی همین موضوع را در زبان فارسی با تصویر چنین بیان میکند:
یک موی بدزدیدم از دو زلفت چون زلف زدی ای صنم به شانه
چونانش به سختی همی کشیدم چون مور که گندم کشد به خانه
با موی به خانه شدم پدر گفت: منصور کدام است ازین دوگانه
وی در بخش دیگری از سخنانش به فرهنگ غنی ایرانی اشاره کرد و حاضران را این چنین مورد خطاب قرار داد و گفت: ای برادران ایرانی من با اینکه من بسیار از آثاری غربی را در حوزه فرهنگ و ادب از انگلیسی به عربی ترجمه کردم، و نیز در ادبیات فارسی برخی آثار ادبی را به عربی ترجمه کردهام ولی به این نتیجه رسیدهام که فرهنگ شما ایرانیها بسیار بالاتر از فرهنگ غربیها است و من از ادبیات فارسی بیشتر آموختهام و خودم را به فرهنگ ایران وابسته میدانم. وی درباره قدمت فرهنگ و ادب در ایران اضافه کرد که ایرانیها در ابتدا فهمیدند که قرآن کریم دریای وسیعی است و آنها کسانی بودند که زبان عربی را ارتقا بخشیدند ما باید از قرآن چنان استفاده کنیم که اجداد ما استفاده کردند. وی در پایان از حضار بسیار تشکر کردند. در پایان جلسه حضار سؤالات خود را مطرح کردند که دکتر عاکوب نیز به آنها پاسخ داد.
نظر شما :