گزارش دومین همایش، «زنان ومهاجرت» با محوریت: رمان مهاجرت زنان افغانستان
گروه پژوهشی مطالعات زنان پژوهشکده مطالعات اجتماعی با همکاری دانشگاه الزهرا، دومین همایش از سلسله همایش های بین المللی«زنان ومهاجرت» را با محوریت: رمان مهاجرت زنان افغانستان را برگزار کرد.
در این همایش20 تیرماه 1397در پژوهشگاه علوم انسانی برگزار شد، دکتر سرو رسا رفیع زاده، دکتر نسرین فقیه ملک مرزبان، زهرا محمود آبادی، مینو لعل روشن، زهرا نوری، تینا محمد حسینی و ریحانه بیانی به سخنرانی پرداختند.
این نشست در دو پنل پیوسته برگزار شد که در پنل نخست، ابتدا زهرا محمودآبادی پژوهشگر و دانشجوی دکترای جامعه شناسی در«نگاهی به آثار نویسندگان زن مهاجر افغانستانی» به طبقهبندی و بررسی آثار چهل نویسنده افغانستانی پرداخت که محمدحسین محمدی در کتابی با نام «داستان زنان افغانستان» چاپ و گردآوری کرده است.
مبنای این تقسیمبندی اغلب محل تولد نویسندگان بود. کسانی که در داخل افغانستان متولد شدهاند و سپس به کشوری دیگری کوچ کردهاند؛ و کسانی که فرزندان مهاجران بودهاند. نکتۀ دیگر مربوط به پیوند این نویسندگان با وطن اصلی خود یعنی افغانستان است که برخی اصولا گذشتهای در افغانستان ندارند و هرگز در این کشور زندگی نکردهاند و برخی این شانس را داشتهاند که برای همیشه یا به صورت موقت زندگی در وطن را تجربه کنند. از سوی دیگر و با توجه به اینکه تمامی این زنان آثار داستانی خود را به زبان فارسی نوشتهاند، مقصد مهاجرت شان بیشتر ایران، پاکستان یا کشورهای اروپایی بوده است.
آخرین نکته در این پژوهش، غلبۀ داستان کوتاه بر رمان در ادبیات داستانی زنان افغانستان است که میتواند تا حد زیادی گویای شرایط روحی این نویسندگان باشد. طبیعتا نزدیکی داستان کوتاه به شعر و فقدان شرایط مساعد برای خلق جهانی روایتگر در رمان، بیشتر این زنان را به نوشتن داستان کوتاه سوق داده است.
دکتر سرو رسا رفیع زاده عضو هیات علمی دانشگاه رنا کابل- افغانستان،«به بازنمایی مهاجرت در ادبیات داستانی زنان افغانستان» پرداخت. رفیع زاده توضیح داد: ادبیات داستانی افغانستان به عنوان بخشی از پیکره معاصر فارسی، سزاوار مطالعه و پژوهش جدی است. داستان نویسی زنان افغانستان توانسته در جامعۀ به شدت مردسالار، کمکم جایگاه خود را در ادبیات این کشور تثبیت کند. در ادبیات داستانی افغانستان مضامین عمدهای که تجربه زیسته نویسندگان زن افغانستان را بازنمایی می کند؛ جنگ، مشکلات پس از آن، غربت و آوارگی است.
سخنران بعدی مراسم مینولعل روشن، دانشآموختۀ فلسفه از کشور آلمان بود که مدتی به عنوان مترجم زنان افغانستانی در اردوگاههای آلمان با ادارۀ مهاجرت این کشور همکاری کرده است. وی در سخنرانی خود با عنوان «شاهدی بر مصائب مهاجران افغانستانی» گفت: مهاجران افغان در مسیر گریز از جنگ و ناامنی و فقر و بی سوادی به اروپا میرسند. این زنان هر روز با مشکلاتی از قبیل ترس و دلهرۀ اخراج از سوی دولت آلمان و آیندۀ نامعلوم بازگشت، کابوسهای جنگ و تجاوز، کنار آمدن با جامعهای با زبان، فرهنگ و دین بیگانه و پذیرفته شدن در آن، دست و پنجه نرم می کنند. پیچیدگیهای ادغام در جامعهای توسعه یافته و انتظارات این جامعه از نقش زنان در تقابل با وضعیت نابسامان آموزشی زنان افغان و موانع موجود بر سر راه آموزش آنها، به تنشها و معضلاتی میانجامد که از نگاه فعالان اجتماعی قابل تأمل و بررسی است.
در ادامه، زهرا نوری نویسنده افغانستانی، درباره«ادبیات مهاجرت افغانستان در ایران» توضیحاتی داد. به اعتقاد وی ادبیات مهاجرت افغانستان در ایران قویتر و تاثیرگذارتر از کشورهای دیگر بوده است. وی با بیان تجربۀ شخصی خود در نویسندگی ابراز داشت که قائل به مرزبندی جنسیتی در تولید ادبیات نیست و ورود زنان به ساحت ادبیات داستانی توانسته است موضوعات مغفولی را که در پستوی خانهها پنهان مانده با احساسی زنانه برملا کند.
***
پنل دوم این همایش با سخنرانی دکتر نسرین فقیه ملک مرزبان عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه الزهرا با موضوع؛ «میراث ادبی و مفهوم قدرت در دنیای مدرن» آغاز شد.
تأکید ملک مرزبان بر موضوع هویتیابی از طریق احیای میراث غنی ادبیات و فرهنگ فارسی با خوانشی امروز بود چرا که امروزه «قدرت» از جمله مفاهیمی است که بر مبنای آن بسیاری از روابط میان گفتمان و جامعه سامان میگیرد. وی به نظریۀ وندایک دربارۀ نقش اعمال قدرت در گروهها و نهادهای قدرتمند جامعه اشاره کرد که به جای اعمال زور جسمانی و اوامر و درخواستهای مستقیم میتوانند اذهان را به گونه ای شکل دهند که آنها آزادانه و با رضایت کامل، آن گونه که نهاد صاحب قدرت می خواهد عمل کنند. بر این اساس، میراث ادبی، به ویژه آنچه از ادبیات فارسی باقی مانده است، چونان گنجینهای گرانبها از مفاهیم ارزشمند در شکل دادن هویت انسانی و اجتماعی، در این روزگار میتواند مددرسانی برای هویت سازی و استقلال و شناخت خویشتن و جهان اطراف باشد.
تینا محمدحسینی دیگر نویسنده افغانستانی بود که سخنانش را با موضوع؛ «روند ادبیات داستانی نویسندگان زن در هرات» آغاز کرد و گفت: ادبیات داستانی در افغانستان پیشینهای تقریبا 90 ساله دارد و روند کلی داستان در افغانستان ارتباط نزدیکی با اوضاع سیاسی و اجتماعی و جنگهای داخلی و خارجی افغانستان دارد. زنان همواره از رمانی که در گوش فرزندانشان لالایی خواندهاند، روایت زندگی را زمزمه کردهاند و آغازگر روایت و روایتگری هستند. اولین زن داستان نویس ماگه رحمانی است که در سال 1327 خورشیدی با داستان« دوست بدبختم» نام خود را به عنوان اولین زن نویسنده مطرح کرد. داستان های وی نگاهی تربیتی به موضوع آموزش و پرورش زنان و دختران دارد. محمدحسینی به نامهای دیگری نظیر رقیه ابوبکر اشاره کرد و بخشی را هم به بیان تجربۀ خود در نویسندگی اختصاص داد.
گفتار پایانی این نشست را ریحانه بیانی نویسنده افغانستانی، درباره موضوع «شهرزادان مهاجر» عرضه کرد. بیانی گفت: زنان داخل افغانستان در ادبیات داستانی بسیار کم رنگ ظاهر شده اند. چه در جایگاه نویسنده و چه به عنوان شخصیتهای داستان. شاید بتوان گفت، در جامعهای که زنان به حاشیه رانده شده و نادیده گرفته می شوند، چگونه میتوان انتظار داشت که در جهان داستان به شکلی منطقی و همهجانبه مرکز توجه قرار بگیرد. استبداد و بی ثباتی سیاسی، فقر اقتصادی و فرهنگی و نابسامانیهای ناشی از جنگ و ناامنی که در یک قرن گذشته مردم افغانستان را درگیر خود کرده، مانع رونق و پیشرفت ادبیات و داستان نویسی بوده است.
نظر شما :