بیست و پنجمین نشست شاخصسازی/علیرضا زاهدیان/۱۴-۰۹-۱۳۹۶
در این نشست علمی که در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار گردید، ابتدا آقای محمدعلی مینایی، دبیر کرسی مطالعات راهبردی شاخص سازی، ضمن تبریک میلاد باسعادت رسول اکرم و امام صادق (ع) خاطر نشان کردند تاکنون جلسات مختلفی با تمرکز بر آمارهای به دست آمده از جزییات طرحهای آمارگیری کلان مرکز آمار از جمله سرشماری نفوس و مسکن تشکیل شده است که از جمله آنها میتوان به جلسات معرفی و اولویت بندی شاخصهای جنسیتی، مروری بر وضعیت سواد و تحصیلات و روند شاخصهای جمعیتی در ایران و بررسی تاثیر موضوعات یاد شده بر امنیت اجتماعی در کشور اشاره کرد و جلسه الگوی علمی و معرفی شاخصهای تعیین کننده نرخ بیکاری در کشور(با تمرکز بر مرکز آمار) نیز از زمره همین جلسات است. مجموعه این نشستها میتواند در مسیر تدوین یک الگوی کاربردی در استفاده از آمارهای تولید شده و تبدیل به شاخص های عملیاتی مورد استفاده قرار گیرد.
در ادامه آقای علیرضا زاهدیان، مروری بر شاخصهای اصلی بازار کار در دورهی ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۵ داشتند. ایشان بحث خود را با تمرکز بر هرم سنی جمعیت در سالهای ۱۳۹۰ و ۱۳۹۵ بر اساس نتایج سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن اخیر آغاز کردند و مهمترین امر در تحلیل این موضوع را توجه به وضعیت متولدین سالهای ۱۳۶۰ تا ۶۵ دانستند. این افراد که بیشترین جمعیت را در ساختار هرم سنی ایران به خود اختصاص داده اند، در هر مقطع بحران خاص خود را ایجاد کرده اند. این گروه سنی در سال ۱۳۹۵ به سن ۳۰ تا ۳۵ سال رسیده اند و این بدان معنی است که بحران این گروه سنی امروز به سطح بازار کار رسیده است. از سوی دیگر، وجود این جمعیت جوان موجب شده است که ایران در مقطع فعلی تحت هر شرایطی رشد اقتصادی داشته باشد و در مقطع فعلی کشور باید در زمینه های مختلفی از جمله در میادین ورزشی، عرصه تولید و غیره شرایط مطلوب تری را تجربه کند.
سپس ایشان به نرخ مشارکت اقتصادی مرد و زن به تفکیک گروههای سنی در سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۵ پرداختند و عنوان کردند که با انتخاب یک نمونه متشکل از ۶۰۰۰۰ خانواری، آمارهای مربوطه به دست می آید. آمارهایی که وقتی در یک روند ده ساله بررسی میشود و ارتباط معناداری میان آنها برقرار است، خود نشانگر صحت آمارهاست. از سوی دیگر این امارها بنابر استانداردهای طرح آمارگیری نیروی کار و در نظر گرفتن مفاهیم فنی و تعاریف بر اساس توصیه های سازمان بین المللی کار[1] و همچنین طبقه بندیهای بینالمللی مدرک و رشته ی تحصیلی، وضع شغلی، فعالیت اقتصادی و مشاغل تهیه میشوند. یکی از دیگر نکات عمده در تهیه آمار اشتغال تغییر معیار سنجش فرد شاغل است. سابقا معیار شاغل بودن حداقل ۱۶ ساعت کار در هفته بود که بنابر معیار جدید ۱ ساعت کار در هفته ملاک قرار گرفته است. از جمله دلایل در نظر گرفتن معیار ۱ ساعت کار عبارت است از: پوشش دادن هم هی انواع اشتغال از جمله کار کوتاه مدت، کارهای موقتی، فصلی و انواع دیگر اشتغال نامنظم. طبقه بندی جامع از جمعیت در سن کار به سه دسته (شاغل، بیکار و خارج از نیروی کار) و در آخر پوشش اشتغال افرادی که ممکن است دانش آموز، خانه دار یا بازنشسته باشند.
یک نکته جالب آن است که آمارهای نشان می دهد لزوما ارتباط مستقیمی میان سطح اشتغال و سطح تولید وجود ندارد. و بیشتر میان نسبت اشتغال و سطح تولید میتوان ارتباط مستقیمی را ترسیم کرد. ایشان همچنین به بررسی جمعیت شاغل به تفکیک جنس و مناطق شهری و روستایی در سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۵ پرداختند که نشان داده شد نسبت اشتغال در روستاها حدود ۳۷ درصد و در مناطق شهری حدود ۳۲ درصد بوده که نشانگر بالاتر بودن این نسبت در روستاهاست. یکی دیگر از موضوعات مهم در رابطه با نرخ بیکاری، نرخ بیکاری در گروه های سنی ۵ ساله است. نرخ کل بیکاری کشور در سال ۸۴ یازده و نیم و در سال ۹۵، دوازده و چهار دهم بوده است. آقای زاهدیان با بیان اینکه بیکاری در گروه سنی ۳۰ تا ۳۵ سال بیشترین خطر را برای امنیت اجتماعی دارد، اضافه کرد نرخ بیکاری این رده سنی در سال ۱۳۹۵، ۱۳ بوده است و در پاسخ به پرسش آقای محمدعلی مینایی، مبنی بر آنکه خط قرمز نرخ بیکاری در رابطه با امنیت اجتماعی را در چه سطحی میتوان برآورد نمود، خاطر نشان کرد؛ چنانچه نرخ بیکاری در رده سنی یاد شده به ۱۵ در صد برسد، میتوان شرایط را به لحاظ امنیت اجتماعی بحرانی تلقی کرد.
در پایان آقای محمدعلی مینایی، دبیر نشست، با اشاره به جلسه نهم کرسی امنیت اجتماعی با عنوان «بازار کار، بیکاری و امنیت اجتماعی در ایران» ارائه شده توسط دکتر شقاقی، نشست برگزار شده را به عنوان مکمل بحث پیشین قلمداد کرده و بر ارائههایی با این موضوع در جلسات آتی تاکید کردند.
انتهای گزارش//
نظر شما :