گزارش نشست نقد و بررسی کتاب فرائد (فرهنگ واژگان دشوار و نوادر قرآن کریم بر پایۀ ترجمههای کهن)
|
دریای سخنها سخنِ خوب خدایست |
|
پُر گوهرِ باقیمت و پُر لؤلؤ لالا |
(ناصرخسرو قبادیانی)
نشست نقد و بررسی کتاب فرائد (فرهنگ واژگان دشوار و نوادر قرآن کریم بر پایۀ ترجمههای کهن) با حضور فرزاد جعفری مؤلف اثر، دکتر علیاشرف صادقی استاد زبانشناسی دانشگاه تهران و مدیر گروه فرهنگنویسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، دکتر محمدعلی لسانی فشارکی مدرّس و پژوهشگر علوم قرآنی و حدیث، دکتر فروغ پارسا مدیر پژوهشکده مطالعات قرآنی و جمعی از استادان و دانشجویان، رأس ساعت 14 روز چهارشنبه یازدهم بهمنماه نودوشش، در سالن اندیشه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با تلاوت آیاتی از کلامالله مجید برگزار شد.
نخست مؤلف کتاب به بیان زمینههای این پژوهش، چگونگی فیشبرداری واژگان قرآنی در متون فارسی کهن و تحقیق در ریشهشناسی آنها پرداختند سپس ساختار و شیوهنامۀ فرهنگ فرائد و ترجمهها و منابع مورد استفاده و شیوۀ استناد بدانها را توضیح دادند و در پایان ساختار جزیی یکی از مدخلها را نشان دادند.
فرزاد جعفری (مؤلف کتاب): فرائد، نام کتابیست که به واژگان دشوار و نوادر قرآن کریم بر مبنای دانش فرهنگنویسی امروزی پرداخته است. این نوع فرهنگها را اصطلاحاً فرهنگِ تخصصی بهشمار میآورند. «فرائد» در لغت جمع فرید و فریدۀ بهمعنای مروارید گرانبها و درّ یکتاست که از همین روی بدان «درّ یتیم» یعنی بینظیر و بیمانند هم میگفتند(فرهنگ فارسی معین). اما در اصطلاح نزد ادباء عبارت است از لفظی زیبا و ظریف در کلام که ارزش بلاغی و فصاحی دارد و همچون مرواریدی در گردنبند میدرخشد. قدما نیز بدین نکته توجّه میکردند چنانکه رشیدالدّین وطواط نام کتابش را فرائد القلائد نهاده است یعنی گوهرهایی که گوش و گردن آفاق بدان متحلّی شود. نیز برخی دیگر از قدما نظیر علّامه تهانوی، صاحب کشاف اصطلاحات الفنون، فرائد را در همان معنای یگانهها یا مفردات برای واژگانی از قرآن کریم به کار میبردند که در آیه تشخّص و برجستگیِ خاصی داشته باشد و بر طبع گویندۀ فصیح زبان گران آید مانند «حصحص» در این آیه: قالَتِ امْرَأَهُ الْعَزیز الْآنَ حَصْحَصَ الْحَقُّ (یوسف:51) یا «الرفث» در آیۀ شریفۀ: فَمَنْ فَرَضَ فیهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ (بقره:197)
کلانساختار[1] فرهنگ: گزینش و چینش مجموعهای از واحدهای واژگانی[2] قرآن کریم که براساس اصول و معیارهای خاص این فرهنگ در محور عمودی انجام گرفته است. این فرهنگِ تخصصی، حاوی1570مدخل از واژگان قرآن کریم است که بههمراه ترجمههای فارسی آن آمده است. این واژگان براساس دو اصل دشواری و کمکاربردی(= نادر بودن) انتخاب شدهاند. در اینجا باید اذعان کنیم که تا حدودی مفهوم دشواری، نسبی است و مؤلّف را با تشتّت آراء در مدخلگزینی روبهرو میکند. اما با مشخص کردن طیف کاربران یا انتخاب مخاطب، انتخاب مدخلهای دشوار نیز برای آنان توجیهپذیر است. معیار ما برای گزینش مدخلهای دشوار در مرحله نخست خوانش(= قرائت) متن قرآن کریم از آغاز و مشخص کردن واژههایی است که معنای آنها بهسهولت و بدون مراجعه به فرهنگ ممکن نبود. این دشواری اغلب از نظر معنایی بوده است البته گاهی به لحاظ کاربرد در صیغهای خاص، مبهم بودن ریشه، هویّت دستوری و غیره است که نیاز به ترجمههای فارسی و مراجعه به فرهنگها و توضیحات و اطلاعاتی خاص را ایجاب میکرد مانند: فَادَّارَأْتُمْ، أَثْخَنْتُمُوهُمْ، مَأْتِیّاً و غیره .
برخی دیگر از مدخلهای این فرهنگ، نوادر یا واژگانی هستند که فقط یک یا دو بار در قرآن کریم بهکار رفتهاند و همین تا حدودی سبب ایجاد دشواری و غرابت برای خواننده میکرده است این واژهها حدود ثُلث مدخلهای این فرهنگ را شامل میشوند مانند: أَبّاً، أَبابیل، لَیُزْلِقُونَکَ، نَأى بجانِبهِ و غیره.
خُردساختار[3] فرهنگ: تدوین ساختار جزئی این فرهنگ براساس ترتیب و آرایشی منظم و اسلوبمند برای مدخلهای قرآنی شامل این مؤلفههاست:
- انتخاب مدخل به ترتیب الفبایی و بنابر اصل سهولت کاربر: واژگان قرآنی به همان سیاق و گونهای که در قرآن کریم بهکار رفته، آمدهاند.
- . آوردن ریشه: بسیاری از این واژگان دخیل یا غیرعربی هستند مثل: «استبرق» و «مِسک»، که در کتابهایی مثل معجم المفهرس فؤاد عبدالباقی به اشتباه ضبط شدهاند که در اینجا با ذکر منابع بدان پرداختهایم.
- معنیگذاری: در معادلیابی یا معنای واحدهای واژگانی قرآن کریم بنابر دو ویژگی امروزی بودن و پایبندی به لفظ، اغلب از ترجمه معزّی استفاده کردهایم مگر در مواردی که ناچار به تغییر و اصلاح بودهایم.
- انتخاب ترجمهها: بخش عظیمی از گنجینه زبان و ادبیّات فارسی شامل ترجمههای کهن از قرآن کریم است. در این فرهنگ با هدف غنای زبان فارسی سعی بر آن بوده است تا این گنجینه کهن از واژگان قرآن کریم به صورت یکجا آورده شود. دقّت در ترتیب تاریخی این ترجمهها هم بیانگر نمودی از تاریخ تحوّل زبانی ماست و هم نمادی از کوشش و اصالت پیشینیان ما در واژهگزینی و واژهسازی که امروزه در مطالعات ادبی و زبانشناختی بدان نیاز مبرم داریم. این ترجمهها به ترتیب و اختصار عبارتاند از: ترجمۀ تفسیر طبری، تاجالتّراجم اسفراینی، تفسیر سورآبادی، روضالجنان ابوالفتوح رازی، کشفالأسرار میبدی، تفسیر نسفی، ترجمهای کهن از مؤلفی نامعلوم در قرن دهم به تصحیح علی رواقی و ترجمه فولادوند.
- توضیحات و اطلاعات ریشهشناسی واژگان: در این مرحله ضرورت پارهای توضیحات واژگانی و زبانی بنابر رویّهای یکسان ایجاب میکرد تا براساس برخی منابع معتبر اطلاعات مستندی در اختیار کاربران قرار دهیم از جمله: منابع کهن قرن دوم و سوم همچون معانیالقرآن فرّاء ابوزکریا، مجازالقرآن ابوعبیده معمّربن مثنّى، غریبالقرآن ابنقتیبه؛ فرهنگهای قدیمی همچون العین خلیل بن احمد و مفردات راغب اصفهانی، السامی فی الاسامی میدانی؛ فرهنگها و معاجم معتبری همچون مجمعالبحرین، اقربالموارد، لسانالعرب و غیره؛ غافل نبودن از منابع و تحقیقات معاصر مانند التحقیق مصطفوی، واژههای دخیل آرتور جفری و غیره؛ همچنین نظری به بخش ادبی و واژهشناسی برخی تفسیرها همچون مجمعالبیان، الإتقان، الکشّاف زمخشری و غیره داشتهایم بدون آنکه به مباحث دامنهدار تفسیری بپردازیم. در برخی موارد هم به تمایزهای معنایی و ظرافتهای کاربردی مترادفات با استعانت از کتب الفروقاللغویه ابوهلال، فروقاللغات جزایری و نظیر آن به اشاره کردهایم. در پایان نیز فهرست مدخلها و چکیدۀ انگلیسی را آوردهایم.
دکتر علیاشرف صادقی (استاد دانشگاه تهران و منتقد): کتاب فرائد هم برای محققانی که قصد دارند واژگان نسبتاً دشوار قرآنی را به ذهن بسپارند و فهرستی داشته باشند و نیز برای کسانی که قصد دارند بدانند ایرانیان این واژگان را به چه صورت ترجمه کردهاند، مفید است. ایشان با اشاره به اینکه ترجمههایی که در این کتاب انتخاب شده، همگی از کتابهای معتبر ترجمه کهن مثل ترجمه تفسیر طبری، کشفالاسرار میبدی، روضالجنان ابوالفتوح و ... بوده است، افزود: اینها معمولاً معادلهایی دارند که امروز به درد کسی نمیخورد اما برای کسانی که قصد دارند به لغات فارسیِ کهن به خصوص در ترجمههای قرآنی دسترسی یابند، مفید است. به نظر ایشان مولف باید در پایان فهرستی از واژگان کهن بهکار رفته در ترجمهها و تفاسیر کهن قرآن را میآورد تا این وجوه اختلافی بیشتر بارز میشد. همچنین، باید علاوه بر ترجمههای بینالسطری به متن تفسیر هم رجوع شود. وی عدم معیار مناسب برای انتخاب و بعد بررسی واژگان دشوار در کتاب فرائد را از آسیبهای این کتاب معرفی کرد و افزود: منظر و دیدگاه مؤلف در انتخاب واژگان غریب این فرهنگنامه چندان مشخص نیست. در پایان، بیان کرد: بهتر بود که مولف از نسخۀ خطی کتاب تاج التراجم استفاده میکرد، چون نسخۀ چاپی دارای اشکالات و نواقصی است در حالی که نسخههای خوبی از تاج التراجم در اختیار داریم.
دکتر لسانی فشارکی (استاد دانشگاه و منتقد) در ابتدای سخنان خود با اشاره به روایتی از رسول خدا(ص) «أَعْرِبُوا الْقُرْآنَ وَ الْتَمِسُوا غَرَائِبَه»، به لزوم این کار تأکید کرد و در ادامه گفت: ای کاش مولف محترم توضیح میدادند که ملاکشان برای انتخاب واژگان دشوار چه بوده است، البته تاکید میکنم که در نوبتهای مختلفی که به این اثر مراجعه کردم آن را مفید دیدم. شاید احیانا به درد مترجم معاصر نخورد اما برای کسی که در مقام فهم مفردات باشد مفید است. وی در ادامه پس از تحسین دقت بالای مولف، گفت: برخی اغلاط به اصطلاح عالمانه نیز در کتاب دیده میشود، غلط عالمانه یعنی اغلاطی که غیر علما اینها را ندارند، برای نمونه در ترجمۀ «خذ العفو» آورده: آنچه سرآمده باشد از عیال شما، در ترجمۀ دیگر نوشتهاند: آنچه افزون آید از اکل و عیال، ولی این هم به قرینه قبلی اهل و عیال است نه اکل و عیال. یک مسأله دیگر این است که در توضیح مدخل «سرمدا»، صفحه 345، ترجمهها را آوردهاند و دو مورد از آنها به این صورت است «ای دیدی»، که قاعدتا منظور ترجمهها از «ای» «آیا» است، و در ادامه آمده است که «ای میبینید»، که منظور همان «آیا» است و کلاه «آ» هم افتاده و شده «اِی»، در اینطور موارد چه کاری صورت گیرد بهتر است؟ به نظرم این کلمه را به «آیا» تغییر دهیم بهتر است، چون وقتی هم که توضیحی داده نمیشود بهسختی میتوان فهمید که منظور چه چیزی است .انتخاب فولادوند هم از طرف ایشان برای من تعجببرانگیز است.
نظر شما :