برگزاری هفتمین نشست کمیته علمی طرح اعتلای علوم انسانی
نشست کمیته علمی طرح اعتلاء و ساماندهی علوم انسانی در روز دوشنبه 23 بهمن ماه برگزار شد. در بخش اول این نشست، چند طرحنامه و پروژه پژوهشی موردبررسی و تصویب قرار گرفت و در ادامه، دکتر حسینعلی قبادی رئیس پژوهشگاه و رئیس طرح جامع اعتلاء علوم انسانی، نکاتی درباره ضرورت بهرهگیری از ظرفیت شبکه نخبگانی اعضاء کمیته علمی مطرح نمود و پس از وی، دکتر یحیی فوزی جانشین رئیس در طرح، درخصوص توجه جدی به مبحث رابطه علوم انسانی و جامعه و مراحل اجرایی طرح اعتلا توضیحاتی کرد. دکتر فرهاد زیویار، دبیر کمیته علمی، نیز بر رسالت طرح اعتلاء در زمینه توجه اساسی به مباحثات علمی در شبکه نخبگانی و سلسله نشستهای کمیته علمی تاکید کرد.
پس از آن و با آغاز بخش ارائه سخنرانیها و گزارشها، هر یک از اعضای کمیته علمی، مباحثی را مطرح کردند که در ادامه به مهمترین نکات مطرحشده از سوی سخنرانان اشاره میشود:
دکتر غلامرضا ذاکر صالحی در سخنرانی خود پیرامون رابطه علوم انسانی و جامعه گفت در این طرح تجارب حدود 15 کشور به صورت تطبیقی بررسی خواهد شد و سپس نظر نخبگان و صاحب نظران ایرانی در این زمینه اخذ و برای تدوین راهکار توسعه ای و سیاست گذاری مورد توجه و بررسی قرار میگیرد.
وی با یادآوری این نکته که در کشور ما در رابطهی علوم انسانی و جامعه زیرساخت های لازم وجود ندارد، گفت علوم انسانی در ایران جوان است و در برخی رشتهها این جوانی و نابالغی کاملاً احساس میشود. لذا از این علم جوان نمی توان توقع زیادی داشت و در واقع باید پذیرفت که در کشور ما زیست بوم علم به معنای اعم کلمه ضعیف است. در حال حاضر تعداد دانشجویان علوم پایه حدود 5 درصد است، این درحالی است که با توجه به اهمیت رشته های علوم پایه حداقل باید 15 درصد از دانشجویان ما در این رشتهها تحصیل کنند. لذا شاخهها و مجموعههای مختلف علوم باید با هم رشد و گسترش پیدا کنند. وی همچنین تاکید کرد در خصوص رابطه علوم انسانی با جامعه 4 الگو در سطح جهانی احصاء شده است که عبارتند از: الگوی ترویج علم (مدل کمبود یا نقصان)، الگوی ارتباطات علم ( مدل گفتوگویی یا شبکه ای)، الگوی درگیر کردن مردم با علم در عمل و الگوی مشاوره علم.
دکتر منصورنژاد نیز درخصوص فراز و فرودها و فرایندهای طرح اعتلاء سخنرانی خود را ارائه داد و تاکید داشت که ابتدا باید نقدی درونی از طرح اعتلا داشته باشیم و ببینیم چقدر بُعد اجتماعی طرح اعتلا را دیدهایم. وی با تاکید بر اینکه در این طرح نقش سرمایه های اجتماعی و انجمن های علمی بررسی میشود، گفت ما باید ابتدا مفاهیم طرح اعتلا و علوم انسانی را تعریف کنیم و در بحث جامعه مدنی نیز تضاد و همکاری اضلاع خانواده، جامعه مدنی و دولت را توامان برسی کنیم و نه فقط رابطه عرضی و تضادهای آن را؛ چرا که جامعه مدنی پدیده ای سابقه دار است و نه صرفاً مدرن و از اینرو لازم است در این طرح مورد توجه جدی قرار گیرد.
بعد از اتمام سخنرانیها ـ بحث و تبادلنظر سایر اعضاء کمیته علمی آغاز شد که ابتدائاً دکتر عماد افروغ با رویکردی نقادانه درخصوص فضای دانشگاه، رشتههای دانشگاهی و بالاخص رشته جامعهشناسی، گفت ما باید ابتدا مفهومشناسی جدی از علم و جامعه به دست آوریم. وی با تاکید بر اینکه بحث زمینهمند بودن، تاریخمند بودن، هرمونیتیکی بودن و... علم نیز موضوعات مهمی است که در نسبت مفاهیم در علوم انسانی بسیار مهم است، گفت تفکر دوتایی علم و جامعه محل اشکال است. الان علم الاجتماع بخشی از اجتماع است.اگر جامعه ایراد دارد بخاطر این است که ایدهها و علم الاجتماع ما ایراد دارد. وی با طرح این پرسش که چرا علم در ایران بومی و نهادینه نشد؟ چرا مردم آن را نپذیرفتند؟ این علوم چه نیازهایی را برای مردم رفع کرده اند؟ اگر قرار است علم مسأله مند باشد، چرا شیوه ارتقاء اساتید ما هیچ ارتباطی با آن ندارد؟ گفت دانشگاهها را در کشور باید به مثابه جامعه مدنی در نظر بگیریم. اگر دانشگاههای ما مستقل باشند و بر اساس شرایط جغرافیایی و تاریخی خود بتوانند نیازهای محلی و بومی خود را درک کنند و بر اساس آن رشته تحصیلی ایجاد کنند، میتوانیم بگوییم دانشگاهها به مثابه جامعه مدنی هستند.
سپس، دکتر رضا داوری اردکانی با اشاره به اینکه در خصوص مفهوم علم و جامعه اختلاف نظر وجود دارد، تاکید کرد ما باید این هنر را داشته باشیم که یک مفاهمهای در این زمینه ایجاد کنیم. به نظر من جامعه مدنی متعلق به جامعه مدرن است و ما قبل از قرن 18 میلادی هیچ جامعه مدنی سراغ نداریم. در اینجا سوال میشود الازهر و نظامیه، جامعه مدنی هستند یا خیر؟ پاسخ این است که جامعه مدنی هستند چون تعیین کنندهاند و نیستند چون کاری ندارند. دانشگاههای ما نیز جامعه مدنی نیست، البته میتواند به جامعه مدنی نزدیک شود. جامعه مفهوم جدیدی است و صرفاً جمع جبری افراد نیست. جامعه یک نظام خودبنیاد است. ما در قدیم جامعه نداشتیم و اجتماعات بشری داشتیم.
داوری با اشاره به اینکه ما باید تکلیف خود را با علوم انسانی و اجتماعی روشن کنیم. علوم اجتماعی ما ما فقط یک سری نظرهای اجتماعی است. ما چه تحقیق مهم اجتماعی کرده ایم؟ کدام جامعه شناس ما مسایل اجتماعی را فهرست کرده است؟ اگر مسأله پیدا شد، راه حل خود را پیدا میکند، گفت علوم انسانی اسلامی غیر ممکن است، مگر آن که جامعه اسلامی باشد. وقتی جامعه اسلامی باشد، علوم آن هم روح اسلامی پیدا میکنند. همه علوم ما تا مشروطیت روح اسلامی داشتند. در حال حاضر ما در جامعه روابط و ارزش هایی را مشاهده میکنیم که این ارزشها اسلامی نیستند، نه این که جامعه به اسلام اعتقاد ندارد. ما مسلمان هستیم و به احکام آن نیز اعتقاد داریم. اما جامعه (سکولار) احکام و ارزش های خود را تحمیل میکند. در 40 سال اخیر همه کوششها این بود که ارزش های اسلامی جای ارزش های غیر دینی را بگیرد. البته این تلاشها بینتیجه نبود، اما خیلی هم راضی کننده نیست. علمی که بالذات سکولار است در جهان امروز توسعه پیدا کرده است و روش خاص خود را دارد. شما نمی توانید روش دیگری را بر آن تحمیل کنید. علم، پژوهش همراه با روش است و تفکر و نظریه نیست. احکام علم نیز خبری است نه ارزشی و انشایی. تفکر اسلامی در علوم باید جاری باشد نه این که در کتب علما باشد.
پس از وی، دکتر غلامرضا اعوانی با اشاره به اینکه دانشگاه های ما در تمامی رشتهها دچار اشکال هستند، سخن خود را با تاکید بر این نکته آغاز کرد که ما باید با اساتید ارتباط برقرار کنیم و علم را به دانشگاه برگردانیم. ما ارتباط با گذشته را از دست دادهایم و این آسیب بزرگی است. ما باید بتوانیم با گذشته خود ارتباط برقرار کنیم. چون روی بزرگان خود کار نکردهایم عقب افتادهایم. کاربرد علوم انسانی فرهنگ سازی است، لذا باید انتظار خود از علوم انسانی را اصلاح کنیم. دانشگاه های ما حامل سنت نیستند. حتی نحوه تعلیم علوم دینی در دانشگاه های ما ایراد دارد.
نظر شما :