سخنرانی رئیس پژوهشگاه در پنجمین جشنواره بین المللی امام علی (ع) پژوهی
پنجمین جشنواره بین المللی امام علی(ع) پژوهی با شعار «گفتمان امام علی پژوهی، تجربه دیروز، آرمان امروز، نیاز فردا» به همراه رونمایی از جایزه جهانی امام علی(ع) و اهدای جوایز به برگزیدگان، صبح چهارشنبه، 15 شهریور با حضور اندیشمندان و پژوهشگران از کشورهای مختلف در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
در ابتدای این جشنواره دکتر حسینعلی قبادی، رئیس پژوهشگاه و رئیس جشنواره ضمن تبریک اعیاد قربان و غدیر و میلاد امام هادی (ع) و تشکر از اعضای پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بویژه مرکز تحقیقات امام علی(ع) و سایر نهادهای همکار به سخنرانی پرداخت.
متن سخنرانی ایشان به شرح زیر است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
سخنم را با ابیاتی از مولوی در شأن امام علی (ع) آغاز میکنم، که وصف حلم و شکیبایی و پیام و حکمت فروخوردن خشم امام در برابر عمر بن عبدود است:
آن چه دیدی که چنین خشمت نشست تا چنـان برقی نمود و بازجست
در شجـاعت شیـر ربانیستی در مروت خود که داند کیستی
ای علی که جمله عقل و دیدهای شمـهای واگو از آنچه دیدهای
تیـغ حلمت جان ما را چاک کرد آب علـمت خاک ما را پاک کرد
امام علی (ع)، مصداق تامّ انسان کامل است. او نمونه اعلای شخصیت تربیت شده در دامان دین اسلام و تعالیم رسول گرامی، حضرت محمدبن عبدا... است.
علی (ع) همراه پیامبر و پا به پای وی، در همین عالم ماده، مسیر سخت رسالتهای دین جدید را پیمود.
او قرآن را به حد و اندازه خود فهمید و معنا کرد. علی با عشق به قرآن و پیام وحیانی آن، خود را به اندازه و حدّ قرآن گستراند و تعالی بخشید!
علی (ع) در عین حال که قدسی و ملکوتی میاندیشید، از تکفیر دیگران مبرّا بود و گفتار و رفتاری نداشت که دیگران را کافر بخواند، در سلوک او، اخلاق بر همه چیز مقدم بود. او در عین آسمانی بودن و غرق بودن در عبارت خدا، حقوق شهروندی را به صراحت در جای جای سخن و سیره خود و ازجمله در خطبه 34 نهج البلاغه به رسمیت شمرد و در نسبت خود با خلق خدا، تنها به یادآوری مسئولیت خود به عنوان یک «عالم دینی» بسنده کرد و امتیازی ویژه برای خود قائل نشد.
همچنین او فرمود که: خداوند از عالمان و دانایان و دانشمندان پیمان گرفته که در برابر ظلم ظالمان و گرسنگی گرسنگان سکوت پیشه نکنند، و رأی مردم را نیز یک معیار میدانست:
لَولا حضورُ الحاضِرِ و قیامُ الحُجّهِٔ بوجود الناصِرِ، و ما أخذ َاللهُ عَلَی العُلَماءِ ألّا یُقارُّوا علی کِظّهِٔ ظالِمٍ و لا سَغَب مظلومٍ ... (خطبه 3، معروف به شقشقیه).
او در تمام دوره مسئولیت خود همینگونه عمل کرد. در جنگ صفین به رأی عامه مردم گردن نهاد و از قدرت حکومت به عنوان «استدلال مافوق» استفاده نکرد!
او مناسبات اجتماعی و قراردادهای مدنی را در چارچوب قراردادها و مناسبات، حرمت میگذاشت و اخلاق، حقیقت و عدالت را فدای قدرت نمیکرد. و سرانجام نیز اخلاق و اولویت عدالت بر هر چیز دیگر، موجب کشته شدن قدرت (علی) شد.
اما بیرون از چارچوب نظام اجتماعی، علی (ع) در ساحت فردی و ایمانی و دینی و علمی و اخلاقی و معنوی و الهی، «تراز»ی داشت که پس از پیامبر (ص)، احدی بدان دست نیافت! با اینهمه او این مراتب فضل خود را اسباب تفوق و برتری در نظام اجتماعی قرار نداد.
آنجا که میفرماید:
«أَیهَا النَّاسُ، إِنَّ لِی عَلَیکُمْ حَقَّاً وَلَکُمْ عَلَیّ حَقٌّ:
فَأَمَّا حَقُّکُم عَلَی فَالنَّصِیحَهُ لَکُم وَتَوْفِیرُ فَیئِکُم عَلَیکُم وَتَعلِیمُکُم کَیلا تَجهَلُوا، وَتَأدیبُکُمْ کَیما تَعلَمُوا وَأَمَّا حَقِّی عَلَیکُم فَالوَفَاءُ بالْبَیعَهِ والنَّصِیحَهُ فِی الْمَشهَد وَالمَغِیب، وَالإِجَابَهُ حِینَ أَدعُوکُم وَالطَّاعَهُ حِینَ آمُرُکم. » (خطبه 34)
ای مردم مرا بر شما حقی است و شما را بر من حقی. اما حقوق شما بر من، دلسوزانه با شما رفتار کردن و رساندن حق و حقوق شما به دست شما از بیتالمال و آموزش شما و پرورش و کارآموزی [توانمندساختن همه جانبه] شماست. [معلوم میشود که حقوق مردم اعانه دادن به آنان نیست بلکه رشد و توانمندسازی همه جانبه آنان است]
اما حقوق من بر شما، وفاداری است در پیمان، دلسوزی و همراهی در همه حال، پاسخگویی به فراخوانیهای من و پذیرفتن اوامر و فرمانهای من!
درس مهمّ این گفتار، به رسمیت شناختن حقوق مستقل شهروندی و احترام به شخصیت فرد فرد اعضای جامعه است.
امام علی (ع) در روابط ویژه با نخبگانِ تراز اوّل رازهایی از گنجینهٔ دانش خود میگشاید. ازجمله: به کمیل بن زیاد النخعی فرمود:
ها أنَّ هاهُنا لَعِلماً جَمّاً (و أشارَ بیَدهِ الی صَدرِهِ) لَو أصَبتُ لَهُ حَمَلهًٔ!
ای کمیل! اینجا (اشاره به سینهاش) علوم فراوانی انباشته است اگر برای آن، حاملانی مییافتم! که نیافتم! آشکار میکردم. نهج البلاغه ـ حکمتها، حکمت 147
و نیز فرمود:
«ایها الناس، سَلُونی قبلَ أن تَفقِدوُنی! فَلَأَنا بطُرُقِ السماءِ أَعلَمُ مِنّی بطُرُقِ الأرضِ قَبل أن تَشغَرَ برِجلها فتنَهٌٔ تَطَأُ فی خطامها و تَذهبُ بأحلامِ قومِها» خطبه 189
ای مردم از من بپرسید قبل از آنکه مرا از دست بدهید! من به راههای آسمانی داناتر از راه زمینی هستم! ... در عین حال او این علم را مایهٔ فخر و برتری نمیداند و در برابر علم، تاریخ و جامعه فروتن است و قوانین علمی و روالهای اجتماعی را به رسمیت میشناسد و خطاب به فرزندش امام حسن (ع) (خطبه 31) میفرماید: « (اءَیْ بُنَیَّ إِنِّی وَ إِنْ لَمْ اءَکُنْ عُمِّرْتُ عُمُرَ مَنْ کَانَ قَبْلِی - فَقَدْ نَظَرْتُ فِی اءَعْمَالِهِمْ، وَ فَکَّرْتُ فِی اءَخْبَارِهِمْ، وَ سِرْتُ فِی آثَارِهِمْ، حَتَّی عُدْتُ کَاءَحَدهِمْ، بَلْ کَاءَنِّی بمَا انْتَهَی إِلَیَّ مِنْ اءُمُورِهِمْ قَدْ عُمِّرْتُ مَعَ اءَوَّلِهِمْ إِلَی آخِرِهِمْ ...) من تاریخ گذشته را به نحوی خواندم که گویی با آنان زندگی کردم ...» یا اینکه همین امام در جایی دیگر اشاره به اموری میفرمایند که در آینده رخ خواهد داد و آسمان آبستن آن امور است و علی (ع) آن امور را در متن «آینده»ها میبیند و میشناسد درحالیکه اکثر مردم اسیر زمین هستند و غرق در مسایل جاری از خواستهها و آرزوهای طول و دراز!
این نوع دانش از ماهیتی شگفتانگیز نشأت میگیرد و در نهج البلاغه، مواضع فراوانی وجود دارد که دانشهای اظهار شده در آن، رنگ و بوی دیگری دارد و گویی از انسان صادر نشده و ارمغانی آسمانی است! او از «ایمان»، تقوی، قرآن، تاریخ، بشر، انبیاء، آدمها، جوامع، حکومت، و ... گونهای سخن میگوید که برای شخص غیر پیامبر بیسابقه است.
****
نظر شما :