گزارش نشست نقد و بررسی کتاب «بوطیقای سهگانی و مسائل آن»
نشست نقد و بررسی کتاب «بوطیقای سهگانی و مسائل آن» با حضور مؤلف کتاب دکتر علیرضا فولادی و منتقدان، دکتر حسن ذوالفقاری و دکتر عیسی امنخانی و همچنین استادان محترم دکتر مریم حسینی( ریاست انجمن نقد ادبی)، دکتر پارساپور، دکتر شریفنسب، دکتر عاملی رضایی، جناب دکتر موحدی، دکتر محمدنژاد(ریاست محترم پژوهشکده) و جمعی از دانشجویان و علاقمندان به شعر و ادبیات در تاریخ یکشنبه 5 شهریور ساعت 10 الی 12 از طرف پژوهشکده زبان و ادبیات با همکاری انجمن نقد ادبی در سالن اندیشه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
در آغاز جلسه دکتر محمدنژاد، ضمن خوشامدگویی و سپاسگزاری، درخواست کردند تا دکتر فولادی کتاب خود را معرفی کنند و سپس منقدان محترم به انتقادات خود پیرامون کتاب و موضوع آن بپردازند.
دکتر فولادی: گرایش به کوتاهسرایی امروزه از مؤلفههای تحول شعر معاصر است شعرهایی مخاطب دارند که کوتاه و موجز هستند گوشی موبایل، اینترنت و دیگر رسانههای موجود امروزی نیز این امر را اقتضاء میکنند "سهگانی" نیز برای پاسخ به این نیاز روز پدید آمد. "سهگانی" به عنوان یک قالب شعری از خردادماه 89 در فضای مجازی عرضه شد که به فاصلهٔ کوتاه یک تا ششماهه از آن استقبال شد و گروهی شروع به طبعآزمایی در این زمینه کردند. البته پشتوانه و قدمت تاریخی دارد و از گذشته تا امروز شعرهایی در این قالب داشتهایم نمونهٔ آن یک خسروانی مربوط به پیش از اسلام و نمونههایی به وزن هجایی است در گویش کرمانجی نیز "سهگانی" داریم اخوان ثالث نیز باتوجه به هایکو و ترجمههای شاملو 8 مورد شعر ازینگونه سهمصراعی و کلاسیک سرود که یک طرح دارد اما فرم درونیاش مشخص نیست. اساساً شعر هایکو نیز از شعر ما گرفته شده است اما کاملاً از نظر فکری و نوع بینش با شعر ما متفاوت است.
دکتر ذوالفقاری: بنده منتقد شعر معاصر نیستم اما از این منظر که به فرهنگ عامه مربوط میشود مهمترین اهمیت این کتاب یا اثر مولف این است که یک قالب کهن احیا شده و در دسترس قرار گرفته است. قالبهای شعر فارسی در شعر عامه بسیار بیشتر از قالبهای متداول است مثلاً حتی یکمصراعی، یکبندی، دومصراعی یا تکبیتی، سهمصراعی(که همین سهگانی یا خسروانی قدیم است)، دوبیتی و ترانه و رباعی که عالم خودش را دارد و... شاید بیش از صدگونه و با صد اسم مختلف در میان عامهٔ مردم وجود دارد که بنده در مجلهٔ ادب پژوهی نام بردهام و این قالب سهمصراعی یا سهگانی( که بهتر است بدان قالب بگوییم تا سبک، ژانر و ...) در این تنوعات جای میگیرد و اینکه هر قالبی در دورهای خاص مورد توجه واقع شده است قالب "سهگانی" نیز همین طور است که دکتر فولادی در سال 89 آن را مورد بازبینی و بازنگری قرار دادهاند و ایشان ادعای پدر و مبتکر سبک را برای "سهگانی" ندارند. بهتر است آن را ادامهٔ شعر عامه بدانیم اما مانیفست ایشان که شامل اصول هفتگانهای است از جمله کشف یک اتفاق ساده، برخورد عاطفه و تفکر و... که البته همهٔ این اصول برای انواع شعر دلالت میکند و فقط مختص "سهگانی" نیست. اصل بهرهگیری از امثال و حکم که با مثالهایی که ایشان میآورند صدق نمیکند گویا مکنظورشان این است که مثلگونه و موجز و رسا باشد. برابری صورت و معنا نیز که اشاره کرده اند اصلاً از ویژگیهای شعر معاصر است و شعر نیما نیز برای رسیدن به همین تلاش میکند. در ص43 به موضوعات سهگانی پرداختهاند و اینکه سهگانی اصالت بومی دارد، دید بومی دارد که به شکل ایرانی و اسلامی عرضه میشود... حال آنکه مثال «... هی مگو قارقار میکند» ربطی به مبحث ندارد. در ص29 تقسیمبندیها مبهم است تقسیم سهگانی به شاخههای مختلف که فقط نویسنده میداند و باید توضیح بیشتری بدهد نظیر کار وطواط در حدایق السحر که مثالی نبوده و خودش آنها را آفریده است تا بر موضوع صدق کند.برخی اصطلاحات خاص دارد مثل بستهشکنی و کوبشیکردن و ... . در پایان باید بگویم که شعرهای کوتاه متعلق به عوام بودهاند و سابقهای دیرین دارند که به خسروانیها، اورامانات یا فهلویات میرسد. در مورد سهخشتیها نیز تحقیقاتی شده است از جمله کار ایوانف و هیوا مسیح. سهخشتیها یک موضوع را مطرح میکنند. برخی از آنها نیز به "الله مزار" معروفند "لیکو" نیز در بین بلوچها رایج است و انواع "سیه چمانهها" ... اینها غالباً شعرهای کوتاه متعلق به فرهنگ عوام هستند خاستگاه سهگانی نیز شعر عامه است اما شعر بلند محصول ادبیات کلاسیک است.
دکتر امنخانی: از انتقادهایی که بر کتاب «بوطیقای سهگانی و مسائل آن» وارد است استفاده و کاربرد نابهجای اصطلاحات و عباراتی است که به صورت پایهای و شناختهشده در دیگر شاخههای علوم انسانی رایج هستند مثلاً در ص17 کتاب، دو اصطلاح پر کاربرد جامعهشناسی «فرم ارگانیک و فرم مکانیک» را آورده و سهگانی را واجد این دو نوع فرم باهم دانسته است حال آنکه این اصطلاحات باهم جمع نمیشوند و مربوط به جامعهشناسی هستند که جامعل روستایی را دارای فرم مکانیکی و در مقابل جامعهٔ شهری را دارای فرم ارگانیک میدانند. در ص50 از «دیالکتیک زوج و فرد» بحث میکند که ربطی به مسئلهٔ ایشان ندارد. همچنین در ص84 مفاهیمی مثل «مبتنی بر تعهد» ژان پل سارتر یا «نیّت مؤلف» هایدگر و رولان بارت و ... که مؤلف وقتی وارد طرح نظریهاش میشد باید میگفت که منظورمان از این اصطلاحات، کاربرد رایج آنها در علوم انسانی و نقد ادبی نیست بلکه منظور خودمان را بیان میکنیم. حتی برخی جاها کلام ایشان دچار تناقض شده است مثلاً در ص261 در مصاحبهای آمده است که «سهگانی ذاتاً پستمدرن است» حال آنکه پستمدرنیسم با ذات اساساً قابل جمع نیست آنجا که بحث از پست مدرن است ذات معنایی و کاربردی ندارد و بالعکس. همچنین کاربرد اصطلاح « روایت خرد و کلان» برای سهگانی.... در جایی از قول نیما میگوید «شعر اگر کوتاه باشد، بهتر است» که ارجاع آن معلوم نیست آنهم از نیما که از بزرگترین شاعران روایی ماست. در ص67 از اخوان و نوخسروانیهایش آمده که لازم است بگویم اخوان در نوخسروانیهایش نگاه گذشتهگرا یا بازگشت به گذشته داشته است( نمیگویم ناسیونالیست بوده است). به هر روی، فقدان نگاه جامعهشناسی بهشدت در این کتاب احساس میشود. یا مثلاً در ص113 آمده که سهگانی در زمانی پدید آمد که باید پدید میآمد... سهگانی با ساختار ذهن ایرانی سازگاری دارد... در حالی که به نظر بنده ایرانیها ساختار ذهنی یکسانی ندارند شعر ایرانی هم اینطور است مثلاً از مشروطه به بعد کاملاً متفاوت است. ایشان از اصطلاح «کهن الگویی» استفاده کردهاند در حالی که اصلاً می تواند کسی مخالف یونگ و کهن الگویی باشد به هرحال تناقضات و تناقضگوییها در این کتاب زیاد است. در پایان جلسه نیز دکتر حسینی و دکتر فولادی اشعاری از سهگانیسرودهها را خواندند.
نظر شما :