گزارشی از یازدهمین نشست کرسی مطالعات راهبردی «قدرت نرم و جنگ نرم»
گروه پژوهشی جامعه و امنیت یازدهمین نشست کرسی مطالعات راهبردی «قدرت نرم و جنگ نرم» با موضوع « تحلیل و بررسی قدرت نرم ایران پس از انقلاب اسلامی (با تمرکز بر دهه اخیر)» با سخنرانی دکتر محمدکاظم بصیرتی در روز دوشنبه 22 خرداد برگزار کرد.
در این نشست علمی که در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و به دبیری دکتر اصغر افتخاری برگزار گردید، ابتدا آقای محمدعلی مینایی، مدیر گروه پژوهشی جامعه و امنیت، با اشاره به نقش تعیین کننده قدرت نرم در مناسبات جهان امروز بر اهمیت مطالعه این مقوله به ویژه در رابطه با ایران تاکید کردند. در ادامه، آقای دکتر بصیرتی ابتدا با ارائه تعریفی مفهومی از قدرت نرم بحث را آغاز کردند. ایشان با بیان اینکه قدرت نرم ازنظر جوزف نای توانایی تعیین اولویتها است، بهگونه ایکه با داراییهای ملموس مثل جذابیتهای فرهنگی، ارزشهای سیاسی و نهادی مرتبط وهم سو باشد یا اینکه سیاستهای قابلقبول ما اعتبار معنوی را پدید آورد بر نقش اقناع در بحث قدرت نرم تاکید گذاردند. البته این تعریف آقای جوزف نای قابلیتش برای مواردی است که قدرت، یک مؤلفه کلیدی اساسی و تعیینکننده در روابط بینالملل باشد؛ بنابراین قدرت نرم، یعنی توانایی کسب آنچه میخواهید از طریق اقناع و جذب کردن، نه از طریق اجبار و یا پاداش است. به نظر نای این شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب چهره قدرت است.
در ادامه دکتر بصیرتی به تفاوت معنایی قدرت نرم در غرب و ایران اسلامی پرداختند و خاطر نشان کردند در گفتمان غربی، قدرت نرم، تکبعدی و ناظر بر وجه مادی انسان است و لذا میان قدرت و اخلاق تفکیک قائل شده و از درک سایر منابع قدرت عاجز است؛ حالآنکه در گفتمان قرآنی این نظریه از چهار ساحت برخوردار بوده و در آن علاوه بر منابع قدرت، به مدیریت، استحکام و خاستگاه قدرت نیز توجه شده است. در واقع، قدرت نرم انقلاب و نظام اسلامی دارای خاستگاه اعتقادی، دینی، فرهنگی و تاریخی عمیقی است که ریشههای آن را میبایست در آیات قرآن، احادیث معصومین و فرمایشات و رهنمودهای امام خمینی (ره) و مقام رهبری جستجو نمود زیرا روح حاکم بر انقلاب اسلامی که روحی دینی وخدا باورانه است بهطور کامل از روح مادیگرایانه و سکولاریستی مدرنیته نظامهای سیاسی برخاسته از آن و حتی انقلابهای شکل گرفته در این فضا متفاوت بوده است. این نوع قدرت نرم، امروز در جهان نیز گسترانیده شده و در این راستا رهبری دینی وسیاسی از دیگر مولفه سیاسی است که درایران اسلامی توانست با عزم، اراده، ایمان و توکل بر خدا حرکت عظیم مردمی را در داخل، ایجاد و در تمامی کشورهای اسلامی با نفوذ در دلهای بیدار، نظر ملتها به سمت اسلام واقعی را جلب نماید و در برخی کشورها الگوی عملی شود؛ مانند: فلسطین، لبنان، عراق و اینک سوریه و یمن.
در ادامه دکتر اصغر افتخاری نکاتی را پیرامون مباحث یاد شده خاطر نشان کردند. ایشان با بیان اینکه قدرت نرم دارای چهار مدار اصلی است این چهار مدار را معرفی و وضعیت ایران اسلامی را در آن ترسیم نمودند. مدار نخست قدرت نرم استحکام اعتقادی است که بهدلیل وجود دین مبین اسلام این مدار از قدرت نرم ایران توانا است. مدار دیگر عملکرد نظام سیاسی بهعنوان قدرت نهادی و همچنین کارآمدی نظام و درنهایت تفوق ارزشها در سطح جهانی مدارهای دیگر را تشکیل میدهند که بعضاً این مدارها در دهه اخیر در تقابل و تعارض نسبی قرار گرفته و آسیبهایی را در مسیر تکوین قدرت نرم کشور ایجاد نمودهاند.
نظر شما :