گزارشی از نشست «معرفی مدل درگیری- استدلالی: الگویی برای تبلیغ و تحلیل انتخابات ریاست جمهوری»
گروه مطالعات فرا رشته ای پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی کاربردی، نشستی با موضوع معرفی مدل درگیری- استدلالی: الگویی برای تبلیغ و تحلیل انتخابات ریاست جمهوری، برگزار کرد. این نشست روز پنجم بهمن ماه 1395 در سالن حکمت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، برگزار شد. سخنرانان نشست مذکور، دکتر محمدعلی حکیم آرا، روانشناس و عضو هیات علمی دانشگاه صداوسیما و دکتر مهدی مطهرنیا، مدرس و پژوهشگر آینده پژوهی و عضو هیات علمی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی بودند. همچنین دکتر امیر سپنجی، سرپرست گروه مطالعات فرا رشته ای پژوهشگاه نیز دبیری نشست مذکور را برعهده داشت.
دکتر حکیم آرا، سخنران اول نشست، با بیان مقدمه ای در خصوص برگزاری انتخابات در آمریکا، چنین گفت: از انتخابات ریاست جمهوری امریکا چندهفتهای نمیگذرد و در ماههای پیش رو نیز با انتخابات سیاسی پر سر و صدای دیگری در کشورهای اروپایی مانند انتخابات فرانسه و هلند رو به رو هستیم، و چند ماه دیگر در کشور خودمان نیز شاهد کارزار انتخاباتی مهیجی خواهیم بود که خود با تبلیغات فراوانی همراه است؛ و اینکه مردم و ناظران سیاسی با چه استدلالهایی کدام نامزد را شایسته یا شایستهتر میدانند، نقل محفل رسانههای خبری و شبکههای اجتماعی خواهد شد. با وجود تنوع ظاهری در اشکال استدلالها، این پرسش مطرح است که آیا میتوان استدلالهای رایدهندگان را در چهارچوب مدلی بر حسب مفاهیم و متغیرهای روانشناختی به نظم کشید و در کارزارها و تبلیغات سیاسی از آن بهره برد؟ مطالعات اولیه من نشان داده است که مبانی روانشناختی استدلالهای رایدهندگان را میتوان بر پایه الگویی موسوم به مدل درگیری- استدلالی ترسیم، و از آن در تبلیغات و تحلیلهای سیاسی استفاده کرد. با نگاه روان شناختی، رای دادن به عنوان یک رفتار سیاسی، همان ابراز نگرش اجتماعی در حوزه عمل سیاسی است. نگرش های سیاسی در سایه استدلالهایی ابراز میشوند که بیانگر نوع و سطح درگیریهای برخاسته از نیازها و آرمانهای مشارکتگنندگان است. در انتخابات سیاسی نیز همه رایدهندگان استدلالهایی را برای بیان چرایی ترجیح و انتخاب نامزد مورد نظر مطرح میکنند. این استدلالها، هرچه باشند، نشان از سطح و نوع درگیری مردم با انتخابات است. مفهوم درگیری، متغیر واسط میان نگرش و عمل است؛ حالت انگیزشی و شامل درکی است از ربط شخصی میان موضوع با فرد است که بر پایه نیازها، ارزشها، و منافع شکل میگیرد. سطح درگیری را میتوان در طیفی از درگیری کم و زیاد اندازهگیری کرد. یافتههای پژوهشی اولیه نشان داد استدلالهای رایدهندگان در قالب یک جدول 2×2 قابل دستهبندی هستند، به گونهای که چهار گروه نخبگان، متعهدان، معیشت- جو، و شخص- محور را میتوان برحسب نوع و سطح درگیری از یکدیگر متمایز، و در مدلی موسوم به مدل درگیری- استدلالی قرار داد. این مدل نظری نیازمند تأیید تجربی بود. از این رو، در پژوهشی دیگر، ابتدا طی مصاحبهای با 152 شرکتکننده که دستکم یکبار در انتخابات شرکت کرده بودند، سوگیری استدلالی افراد مشخص، و سپس سطح و نوع درگیری آنان اندازهگیری شد. تحلیل رگرسیون لجستیک چندارزشی نشان داد، سطح و نوع درگیری سوگیری استدلالی را پیشبینی میکند. با استفاده از مدل درگیری- استدلالی میتوان متناسب با سطح و نوع درگیری گروههای اجتماعی، کارزارها و تبلیغاتی مناسبی طراحی و برای جذب حداکثری رایدهندگان سود جست. همین طور، از این مدل میتوان برای تحلیل نتایج انتخابات بهر برد. مقاله نخست در این زمینه زیر عنوان "الگوی روانشناختی استدلال های نگرشی رایدهندگان در انتخابات سیاسی بر پایه مفهوم درگیری" در فصلنامه علمی- پژوهشی روانشناسی بالینی متشر شده است و مقاله دوم زیر عنوان "مدل درگیری- استدلالی: الگویی طراحی تبلیغات رسانهای در انتخابات ریاست جمهوری" در فصلنامه علمی- پژوهشی با نام پژوهشهای ارتباطی، سال 23 (شماره 4) در نوبت انتشار قرار دارد. وی سپس به توصیف ابعاد و جزییات یافته های مدل پژوهشی خود پرداخت.
دکتر مطهرنیا، سخنران دوم این نشست نیز در ادامه، ضمن تاکید بر این که مطالعات فراوانی در حوزه آمریکا و آمریکا شناسی داشته است، به نقد و بررسی مدل درگیری-استدلالی دکتر حکیم آرا پرداخت و از نگاه خود به ضعف ها و قوت های این مدل پرداخت.
در بخش پایانی نشست مذکور نیز، دبیر نشست ضمن جمعبندی نکات سخنرانان، پرسش های مطرح شده از جانب حاضران را با سخنرانان در میان گذاشت و در ادامه، هر یک از سخنرانان پاسخ های شان را به سمع و نظر مخاطبان رساندند.
نظر شما :