یادداشت دکتر پارسا: تفسیر راهنما در طیف تفاسیر تدبری است
گروه اندیشه: فروغ
پارسا معتقد است تفسیر راهنما در طیف تفاسیر تدبری قرار میگیرد؛ وی نوآوری
و دغدغه بازگشت به قرآن را از دیگر ویژگیهای این تفسیر بر میشمرد.
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)،
فروغ پارسا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و رئیس
هیئت مدیره انجمن علمی مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی در یادداشتی برای
ایکنا ویژگیهای تفسیر راهنما را بر شمرده است.متن یادداشت
نگاه من به تفسیر راهنما از منظر تاریخ تفسیر شیعه بوده؛ در واقع از آنجا که برنامه تحقیقاتی من بررسی تاریخ تفسیر شیعه و عوامل تاریخی فرهنگی سیاسی تأثیرگذار بر نگارش تفسیر بوده است از این منظر این تفسیر را مورد مداقه قرار دادم. در سده ۱۴ ما با یک تحول مبنایی در تفسیر قرآن مواجه هستیم. درواقع با حرکتی که سید جمال در جهان اسلام ایجاد کرد، به یک باره رویکردهای تفسیری متحول شد.
تأثیر سید جمال بر اندیشه دینی
سید که از عقبماندگی و تحت سلطه قرار گرفتن مسلمانان به شدت رنج میبرد راز نجات و رستگاری مسلمانان را در بازگشت به قرآن دانست. در واقع به اعتقاد سید بازگشت به قرآن میتوانست مجد و شوکت گذشته جهان اسلام را به آن برگرداند و مسلمانان میبایست حل همه مشکلات و نارساییهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خود را از قرآن و در قرآن جستجو کنند. در واقع گفتمان عصریسازی فهم و تفسیر قرآن کریم از حرکت سید و با او شروع میشود. مقالات سید و سخنرانیهای او را که ملاحظه کنید او تلاش کرده انگیزههای انقلابیگری، مبارزه با استعمار، مبارزه با استبداد و بسیاری مسایل دیگر اجتماعی را از دل قرآن کریم بیرون بیاورد و برای تقویت این ایدهها به آیاتی از قرآن استناد نماید.
شاگردان سید البته با آثار و فعالیتهای قرآنی خودشان این گفتمان را به پاردایم غالب تبدیل کردند؛ بنابراین یکی از ویژگیهای تفاسیر سده ۱۴ بازگشت به قرآن با رویکرد عصری اجتماعی است. رویکردی که در سدههای پیشتر به هیچ روی وجود ندارد و مفسر قرآن اساساً چنین وظیفهای برای خودش قایل نیست که به چنین مسایلی بپردازد. به طور مثال مساله ظلم و بیعدالتی حاکمان، استبداد و زورگویی همیشه وجود داشته ولی مفسران نوعاً به آنها نپرداختند. پیش از سید یعنی پیش از سده ۱۴ مفسران و عالمان شیعی صرفاً در پی بازنمایی اعجاز ادبی قرآن بودند و جنبههای بلاغی و زیباییشناختی ادبی قرآن را مورد توجه و تحقیق قرار میدادند. نهایتاً عالمان مسلمان با رویکردی الهیاتی به سراغ قرآن کریم میرفتند و برای تبیین و توضیح مباحث کلامی از آیات و اشارات قرآنی بهره میجستند. چنان که مهمترین و تأثیرگذارترین عالم شیعی در سده پنجم یعنی جناب شیخ طوسی و نیز در سده ششم طبرسی با این رویکرد به تفسیر میپرداختند. عرصههای فلسفی و یا عرفانی و نیز فقهی و تشریعی قرآن نیز بعضا توجه مفسران را به خود جلب می کرد ولی چنان که گفتیم اساسا مسائل اجتماعی دغدغه مفسران مسلمان نبود. به عنوان مثال سید از آیه مبارکه إِنَّ اللَّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا مَا بأَنْفُسِهِمْ ﴿الرعد، ۱۱﴾ لزوم اصلاح جامعه و اخلاقمندی مسلمانان برای پیشرفت و مقابله با استعمار را برداشت و مطرح کرده است در حالی که پیش از این در سدههای متمادی هرگز چنین تفسیری از آیه مطرح نشده است.
تفسیر راهنما عصری و اجتماعی است
به نظر میرسد تفسیر راهنما دقیقا در همان پارادایم تفسیر عصری و اجتماعی سید پایهریزی و تدوین شده است و ویژگی نخست این تفسیر خصوصیت عصری و اجتماعی آن است. مرحوم هاشمی در مقدمه تفسیر راهنما وقتی انگیزه خودشان از نگارش این تفسیر را بیان میکنند، از قرآن با عنوان شهد شفابخش دردهای فردی و اجتماعی یاد میکنند. ایشان میگویند متأسف بودم که چرا امت اسلامی طی قرنها، آن گونه که باید برای این کتاب - که عهد الهی با مردم و درمان مبارک و راستین دردهای روح و جسم جامعه انسانی است - سرمایهگذاری بایستهای نکرده است. در همان جا ایشان نگران مهجوریت قرآن هستند، نگرانی که در آثار و سخنان شهید مطهری نیز وجود دارد.
تدبری بودن
ویژگی دیگر این تفسیر در واقع قرار گرفتن این تفسیر در طیف تفاسیر تدبری است. در سده ۱۴ یعنی در دوران معاصر به دلایلی مثل گسترش سواد عمومی در بین مردم، گسترش وسایل ارتباط جمعی و صنعت چاپ، گرایشی در حوزه آموزههای دینی به وجود آمد که دیگر لازم نیست یک نفر به جای همه فکر کند و افکارش را در کتابی بنویسد تا بقیه از افکار او استفاده کنند، بلکه باید شرایطی پیش بیاید که مخاطب هم، درگیر فکر کردن و فهمیدن در مورد قرآن شود.
مخاطب قرن بیستم ترجیح میدهد به نحوی خودش هم در فهم نقشی داشته باشد و مفسران هم تا حدی این نقش را به رسمیت شناختهاند. یکی از پیشگامان این حوزه سید قطب، صاحب کتاب «فی ظلال القرآن» و جزو اولین کسانی است که شروع به نوشتن تفاسیر روشنفکری و اصلاح طلبانه در عصر حاضر کرده است. بر خلاف تفاسیر تدبری، ویژگی که در تفاسیر سنتی وجود دارد این است که به قول دکتر پاکتچی، یک نوع روابط بینامتنی در همه آنها مشاهده میشود؛ یعنی مفسران، مرتب به تفاسیر گذشته ارجاع دادهاند و گویی یک سلسله روابط زنجیرهای بین این تفاسیر برقرار شده است. در حالی که تفاسیر تدبری بدون ارتباط با سنتهای تفسیری گذشته تلاش میکند مستقیما با متن مقدس ارتباط برقرار کند و تا حدودی آن سنتهای تفسیری از قبیل بیان بحثهای لغوی و بلاغی و مباحث نقلی را به چالش میکشند و تلاش میکنند با توجه به ساختار جامع قرآن و کنار هم قراردادن همه آیات مربوط به یک عنوان فهم خاصی از آیه پیدا کند. در واقع این ویژگی کاملاً با نوع کاری که در تفسیر راهنما انجام شده است همخوانی دارد و خود مرحوم هاشمی در ابتدای تفسیر این روش تدبری خودشان را توضیح دادهاند.
نوآوری تفسیر راهنما
ویژگی سوم که در واقع نوآوری و ابتکار این تفسیر هست. تلاش برای طبقهبندی موضوعات و مفاهیم قرآن کریم است که آن مرحوم با عنوان کلیدهای تدبر در قرآن از آنها یاد کردهاند و بر اساس همان طبقهبندی به این امر متمایل بودند که دایرهالمعارف قرآن یا فرهنگ معارف قرآن برای دسترسی عموم فراهم بشود که بحمدالله با تلاش جمعی از فضلای حوزه علمیه قم این مهم فراهم شده است.
نظر شما :