دکتر مطهری: انقلاب ایران با انقلاب صدر اسلام قابل مقایسه است
عدالت در سلسله علل احکام دین است
در دستیابی به استقلال فرهنگی موفق بودهایم
دکتر «علی مطهری» نائبرییس مجلس شورای اسلامی در سخنرانی خود به مناسبت فرارسیدن سی و هشتمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی، با موضوع؛ بررسی ریشهها و ماهیت انقلاب اسلامی ابتدا با ابراز خرسندی از حضور در جمع کارکنان و اعضای هیئت علمی پژوهشگاه عوم انسانی گفت: «پس از گذشت 38 سال از انقلاب اسلامی، امروز همه به خوبی بر وجوه مختلف ریشهها و ماهیت انقلاب اسلامی ایران اشراف داریم؛ اما طرح دوباره آن نیز به شناخت بهتر ما درباره وجوه اشتراک و تمایز این انقلاب با سایر انقلابهای دنیا کمک میکند.»
وی با دستهبندی کلی انقلابها به دو بخش عمده و بیان نظریهای که بر ماهیت مادی و اقتصادی همه انقلابها تاکید دارد، خاطرنشان کرد: «در این نظریه، اصل و دلیل انقلاب بر پایه اقتصاد و مادیات استوار است و تنها مظاهر و نمود بیرونی آن متفاوت است. یعنی ممکن است انقلابی به ظاهر اعتقادی و ایدئولوژیک داشته باشد اما در باطن همه آنها ریشهای مادی و طبقاتی دارد و ناشی از محرومیت طبقه وسیعی از مردم است. در واقع زمانی که این محرومیتها به بالاترین حد ممکن میرسند، جامعه به نقطه انفجار میرسد و انقلاب رخ میدهد. در این تئوری انقلاب به معنی انفجار است؛ اما شهید مطهری با این دیدگاه به شدت مخالف بود و اعتقاد داشت انقلاب به معنی انفجار، امر مشترک میان انسان و حیوان است و با ذات شعوری انسان فاصله دارد.»
مطهری در ادامه با اشاره به اعتصاب کارمندان صنعت نفت در سال 57، و بروز مشکلات داخلی برای مردم اظهارداشت: «در حالی که بسیاری از تئوریسینهای انقلاب بر نفی کارهای اصلاحی و ادامه این اعتصاب و تحمل مشکلات ناشی از آن به منظور رساندن مردم به نقطه انفجار و نزدیکتر شدن حادثه انقلاب اصرار داشتند، شهید مطهری این ایده مارکسیستی را رد کرده و به شدت بر شکسته شدن این اعتصاب برای بخش داخلی تاکید داشت. او معتقد بود که در حین مبارزه میتوان اقدامات اصلاحی مناسبی هم انجام داد. ضمن اینکه این روش کمک میکند تا علاوه بر مطرح بودن نگاه تخریبی و نفی صلاحیت نظام پهلوی از سوی امام (ره)، چهره ایجابی و اثباتی او نیز برای مردم روشن شود و به تدریج حکومت را به دست خواهد گرفت. به همین دلیل هم پیشنهاد تشکیل هیاتی متشکل از مهندس بازرگان، مهندس کتیرایی و مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی برای سفر به خوزستان و گفتوگو با کارکنان صنعت نفت آبان و تامین نفت داخلی مطرح شد.»
نایبرییس مجلس شورای اسلامی در بخش دیگری از سخنانش درباره نظریه دوم که به ماهیتهای مختلف انقلابها اشاره دارد، گفت: «هر انقلابی ماهیت خاص خودش را دارد. برخی ماهیت سیاسی و اقتصادی دارند، بعضی ماهیت اعتقادی و ایدئولوژیک و... انقلاب صدر اسلام و انقلاب اسلامی ایران را باید در زمره انقلابهایی با ماهیت اعتقادی و ایدئولوژیک قرار داد. اگرچه هستند افرادی که معتقدند انقلاب ما انقلابی طبقاتی و اقتصادی است و گاهی برای آن از تعبیر مستضعفین هم استفاده میکنند؛ اما حقیقت این است که اگر قرار باشد چنین برداشتی داشته باشیم در واقع انقلاب اسلامی ایران را با نقص تعریف کردهایم چراکه در این قالب انقلاب نتوانسته است قشر ثروتمند و غنی را جذب کند. این در حالی است که این انقلاب با فطرت الهی مردم سر و کار داشت و همه اقشار جامعه در به ثمر رسیدن آن سهم داشتند. پس نباید دچار اشتباه شد و گفت محرومان نقطه آغاز انقلاب بودند و ارزش و اعتبار روح و فطرت همه مردم را پایین آورد.»
وی با تاکید بر پرهیز از به کاربردن تعابیری که سبب انحصاری شدن انقلاب برای قشر و طبقه خاصی از جامعه میشود، به روح آزادیخواهی در انقلاب اشاره و خاطرنشان کرد: «گاهی مردم در شرایطی قرار میگیرند که آزادی را بر معیشت ترجیح میدهند. مانند انقلاب کبیر فرانسه که انقلابی آزادیخواهانه بود و شعار اصلی آن آزادی و حقوق انسانها بود. برخی در مورد ماهیت آزادیخواهی انقلاب ایران آن را توام با اسلامی بودنش مطرح میکنند و معتقدند که یکی از دلایل انقلاب مردم ایران دستیابی به آزادی در انجام عبادات و مراسم و آداب و رسوم مذهبی بود. اگرچه این نگاه، نگاه غلطی نیست؛ اما باید گفت که دیدگاه کامل و درستی هم نیست. چرا که اگر رژیم شاه به دو اشتباه بزرگ یکی تغییر مبنای تاریخی تقویم از هجری شمسی به شاهنشاهی و دیگری اشاعه فحشا دست نمیزد، به این سادگیها سرنگون نمیشد.»
مطهری همچنین با تصریح بر ماهیت اسلامی بودن انقلاب به معنی واقعی کلمه، گفت: «این انقلاب، انقلابی چندبعدی و همه جانبهاست. یعنی هم جنبه مادی و اقتصادی دارد و هم جنبه آزادیخواهانه و معنوی دارد و به طور کلی انقلابی اعتقادی و ایدئولوژیک به شمار میآید. اثبات و تشخیص این ادعا هم کار دشواری نیست. شعارهای مردم و انتخاب رهبر میتوانند عواملی باشند که این ادعا و ماهیت را تثبیت می کنند. به سختی میتوان انقلاب ایران را با انقلابهای معاصر مقایسه کرد. مثلا در انقلاب اکتبر روسیه، اگرچه عدالتخواهی شعار اصلی به شمار میرفت اما جنبههای سوسیالیستیاش سبب شکست آن در مقابل دنیای سرمایهداری شد. شعار عدالتخواهی و آزادی انقلاب ما به دلیل برخورداری از مفاهیم اسلامی صاحب روح و ایدئولوژی کاملا متفاوتتری است که آن را تنها با انقلاب صدر اسلام قابل قیاس میکند. در حقیقت انقلاب ایران فرزند همان انقلاب به شمار میآید که همه آرمانها از جمله عدالتخواهی، آزادی، استقلال، معنویت و اخلاق را در قالب و مفهمو اسلامیاش دارد.»
وی با تاکید بر پرهیز از به کاربردن تعابیری که سبب انحصاری شدن انقلاب برای قشر و طبقه خاصی از جامعه میشود، به روح آزادیخواهی در انقلاب اشاره و خاطرنشان کرد: «گاهی مردم در شرایطی قرار میگیرند که آزادی را بر معیشت ترجیح میدهند. مانند انقلاب کبیر فرانسه که انقلابی آزادیخواهانه بود و شعار اصلی آن آزادی و حقوق انسانها بود. برخی در مورد ماهیت آزادیخواهی انقلاب ایران آن را توام با اسلامی بودنش مطرح میکنند و معتقدند که یکی از دلایل انقلاب مردم ایران دستیابی به آزادی در انجام عبادات و مراسم و آداب و رسوم مذهبی بود. اگرچه این نگاه، نگاه غلطی نیست؛ اما باید گفت که دیدگاه کامل و درستی هم نیست. چرا که اگر رژیم شاه به دو اشتباه بزرگ یکی تغییر مبنای تاریخی تقویم از هجری شمسی به شاهنشاهی و دیگری اشاعه فحشا دست نمیزد، به این سادگیها سرنگون نمیشد.»
مطهری همچنین با تصریح بر ماهیت اسلامی بودن انقلاب به معنی واقعی کلمه، گفت: «این انقلاب، انقلابی چندبعدی و همه جانبهاست. یعنی هم جنبه مادی و اقتصادی دارد و هم جنبه آزادیخواهانه و معنوی دارد و به طور کلی انقلابی اعتقادی و ایدئولوژیک به شمار میآید. اثبات و تشخیص این ادعا هم کار دشواری نیست. شعارهای مردم و انتخاب رهبر میتوانند عواملی باشند که این ادعا و ماهیت را تثبیت می کنند. به سختی میتوان انقلاب ایران را با انقلابهای معاصر مقایسه کرد. مثلا در انقلاب اکتبر روسیه، اگرچه عدالتخواهی شعار اصلی به شمار میرفت اما جنبههای سوسیالیستیاش سبب شکست آن در مقابل دنیای سرمایهداری شد. شعار عدالتخواهی و آزادی انقلاب ما به دلیل برخورداری از مفاهیم اسلامی صاحب روح و ایدئولوژی کاملا متفاوتتری است که آن را تنها با انقلاب صدر اسلام قابل قیاس میکند. در حقیقت انقلاب ایران فرزند همان انقلاب به شمار میآید که همه آرمانها از جمله عدالتخواهی، آزادی، استقلال، معنویت و اخلاق را در قالب و مفهمو اسلامیاش دارد.»
نایبرییس مجلس شورای اسلامی در ادامه با مدنظر قرار دادن اینکه ایران جز معدود کشورهایی است که امروز استقلال سیاسی و اقتصادی دارد و حتی راه برای دنیا تعیین و مشخص میکند، عنوان کرد: «در میان استقلالها، استقلال فرهنگی یکی از مهترینها به شمار میآید. چرا که مانع از خودباختگی و خودکمبینی فرهنگی میشود. شاید امروز نتوانیم ادعا کنیم که به طور کامل هیچگونه خودباختگی نسبت به فرهنگ غربی نداریم ولی به طور نسبی در دستیابی به استقلال فرهنگی موفق بودهایم.»
وی در ادامه به تعبیر شهید مطهری در مورد استقلال مکتبی اشاره کرد و گفت: «به اعتقاد شهید مطهری استقلال مکتبی بالاتر از استقلال فرهنگی است. اعتقاد به مکتب مانع از وامگیری ما از سایر مکاتب میشود. عدم باور عمیق در کارکردهای مکتب اسلام سبب ایجاد مکتبهای التقاطی میشود. همچنین ممکن است برخی از ملتها به مرحله استصباع فرهنگی برسند؛ چیزی بالاتر از استعمار فرهنگی. در چنین حالتی نیروی مقابل چنان غلبه میکند که قدرت هرگونه تفکر و تصمیمگیری را از فرد و جامعه مقابل میگیرد. یعنی هرآنچه از سوی بیگانه میآید (آداب، رسوم، فرهنگ، زبان، ادبیات، هنر و...) خوب و پسندیده است و هرچه ما داریم بد است. شهید مطهری معتقد است استعمار اقتصادی و سیاسی زمانی توفیق پیدا میکند که استعمار فرهنگی توفیق پیدا کرده باشد.»
علی مطهری به اقسام آزادی و شعار آزادیخواهی مردم در جریان مبارزات انقلاب اشاره کرد و گفت: «آزادی اجتماعی، معنوی، حیوانی، انسانی و... در زمره نیازهای اساسی و اولیه همه انسانها هستند. در بحث آزادی انسانی میتوان به آزادی تعقل، تفکر و بیان اشاره کرد. ممکن است این سوال پیش بیاید که حق آزادی بیان از کجا ناشی شده است؟ پاسخ به استعداد و قوه تفکر و تعقل انسان برمیگردد. در بین سران انقلاب اسلامی هیچکس به اندازه شهید مطهری بر مساله آزادی بیان تاکید نداشته است. تا جایی که وی معتقد بود احزاب غیراسلامی هم در جمهوری اسلامی آزاد خواهند بود، البته به شرط اینکه با تابلو خودشان به میدان بیایند و حرف خودشان را بزنند و از اسلام و قرآن و نهجالبلاغه نگویند تا مردم به راحتی راه درست و کامل را تشخیص بدهند و انتخاب کنند.»
وی شعار جمهوری اسلامی را سرچشمه دموکراسی و ارزشهایی همچون عدالتخواهی و اخلاق و معنویت نام برد و عنوان کرد: «جمهوری شکل نظام و اسلامی محتوی آن است. شاید فکر کنید که دموکراسی تعبیر و تعریفی است که ابتدا غربیها آن را ابداع کردند و ما وامگیر این تفکر بودهایم اما باید گفت که حکومت حضرت علی نیز گویای دموکراسی است. به طوری که شهید مطهری در کتاب «جاذبه و دافعه علی علیهالسلام» در بحث دموکراسی علی، به طور مفصل به این بحث پرداخته است و یادآور شده است که خوارج به عنوان سرسختترین دشمنان حضرت علی، تا زمانی که دست به اسلحه نبردند همواره آزاد بودند که حرف بزنند، انتقاد کنند و حتی از بیتالمال نیز حقوق میبردند.»
مطهری در بخش دیگر به عدالت و عدالتخواهی انقلاب اسلامی ایران اشاره کرد و یادآور شد: «شهید مطهری میگوید عدالت در سلسله علل احکام دین است. یعنی احکام دین مبتنی بر عدالت است نه اینکه آنچه دین میگوید عدالت است. عدالت مقیاس دین است، نه دین مقیاس عدالت. آنچه عدل است دین میگوید، نه آنچه دین میگوید عدل است. این بحث مبتنی بر اصل حسن و قبح ذاتی افعال است که راه معتضله و شیعه را از راه اشاعره در علم کلام جدا میکند و میگوید که اساسا ما خوبها و بدهای ما قبل دینی داریم. یعنی قبل از اینکه دینی باشد و قبل از اینکه دین چیزی بگوید ما چیزهایی را خوب میدانیم و چیزهایی را بد تعریف میکنیم؛ و دین بر اساس این حسن و قبحها است. فقیهی که میگوید عدالت در سلسله احکام دین است، اگر در موضوعی کتاب و سنت سکوت کرده بود حتما با مراجعه به احکام عدالتخواهانه اسلام دست به اقدامی خواهد زد که عدالت را جاری و ساری کند. البته لازم است تفسیر درست و غیرسوسیالیستی از عدالت داشته باشیم تا بتوانیم علاوه بر جلوگیری از شکاف طبقاتی جامعهای بدون تبعیض داشته باشیم. در واقع جامعه میدان مسابقه است و باید شرایط حضور برای همه مساوی باشد و آنکه بیشتر از همه تمرین کرده است حتما دستاورد شایستهتر و بهتری هم خواهد داشت.»
گفتنی است در پایان این مراسم، دکتر علی مطهری، نائب رییس مجلس شورای اسلامی، دکتر قبادی، ریاست پژوهشگاه، دکتر بروجردی، معاونت فرهنگی و دکتر ربانیزاده معاونت مالی-اداری پژوهشگاه با اهدای مدال افتخار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به «حسین مهری»، فرمانده عملیات پایگاه آتشنشانی منطقه 6 و آتشناشانها «مجید عمادی» و «مهرداد فتحی» از زحمات و فداکاریهای آتشنشانهای حادثه پلاسکو قدردانی کردند.
وی در ادامه به تعبیر شهید مطهری در مورد استقلال مکتبی اشاره کرد و گفت: «به اعتقاد شهید مطهری استقلال مکتبی بالاتر از استقلال فرهنگی است. اعتقاد به مکتب مانع از وامگیری ما از سایر مکاتب میشود. عدم باور عمیق در کارکردهای مکتب اسلام سبب ایجاد مکتبهای التقاطی میشود. همچنین ممکن است برخی از ملتها به مرحله استصباع فرهنگی برسند؛ چیزی بالاتر از استعمار فرهنگی. در چنین حالتی نیروی مقابل چنان غلبه میکند که قدرت هرگونه تفکر و تصمیمگیری را از فرد و جامعه مقابل میگیرد. یعنی هرآنچه از سوی بیگانه میآید (آداب، رسوم، فرهنگ، زبان، ادبیات، هنر و...) خوب و پسندیده است و هرچه ما داریم بد است. شهید مطهری معتقد است استعمار اقتصادی و سیاسی زمانی توفیق پیدا میکند که استعمار فرهنگی توفیق پیدا کرده باشد.»
علی مطهری به اقسام آزادی و شعار آزادیخواهی مردم در جریان مبارزات انقلاب اشاره کرد و گفت: «آزادی اجتماعی، معنوی، حیوانی، انسانی و... در زمره نیازهای اساسی و اولیه همه انسانها هستند. در بحث آزادی انسانی میتوان به آزادی تعقل، تفکر و بیان اشاره کرد. ممکن است این سوال پیش بیاید که حق آزادی بیان از کجا ناشی شده است؟ پاسخ به استعداد و قوه تفکر و تعقل انسان برمیگردد. در بین سران انقلاب اسلامی هیچکس به اندازه شهید مطهری بر مساله آزادی بیان تاکید نداشته است. تا جایی که وی معتقد بود احزاب غیراسلامی هم در جمهوری اسلامی آزاد خواهند بود، البته به شرط اینکه با تابلو خودشان به میدان بیایند و حرف خودشان را بزنند و از اسلام و قرآن و نهجالبلاغه نگویند تا مردم به راحتی راه درست و کامل را تشخیص بدهند و انتخاب کنند.»
وی شعار جمهوری اسلامی را سرچشمه دموکراسی و ارزشهایی همچون عدالتخواهی و اخلاق و معنویت نام برد و عنوان کرد: «جمهوری شکل نظام و اسلامی محتوی آن است. شاید فکر کنید که دموکراسی تعبیر و تعریفی است که ابتدا غربیها آن را ابداع کردند و ما وامگیر این تفکر بودهایم اما باید گفت که حکومت حضرت علی نیز گویای دموکراسی است. به طوری که شهید مطهری در کتاب «جاذبه و دافعه علی علیهالسلام» در بحث دموکراسی علی، به طور مفصل به این بحث پرداخته است و یادآور شده است که خوارج به عنوان سرسختترین دشمنان حضرت علی، تا زمانی که دست به اسلحه نبردند همواره آزاد بودند که حرف بزنند، انتقاد کنند و حتی از بیتالمال نیز حقوق میبردند.»
مطهری در بخش دیگر به عدالت و عدالتخواهی انقلاب اسلامی ایران اشاره کرد و یادآور شد: «شهید مطهری میگوید عدالت در سلسله علل احکام دین است. یعنی احکام دین مبتنی بر عدالت است نه اینکه آنچه دین میگوید عدالت است. عدالت مقیاس دین است، نه دین مقیاس عدالت. آنچه عدل است دین میگوید، نه آنچه دین میگوید عدل است. این بحث مبتنی بر اصل حسن و قبح ذاتی افعال است که راه معتضله و شیعه را از راه اشاعره در علم کلام جدا میکند و میگوید که اساسا ما خوبها و بدهای ما قبل دینی داریم. یعنی قبل از اینکه دینی باشد و قبل از اینکه دین چیزی بگوید ما چیزهایی را خوب میدانیم و چیزهایی را بد تعریف میکنیم؛ و دین بر اساس این حسن و قبحها است. فقیهی که میگوید عدالت در سلسله احکام دین است، اگر در موضوعی کتاب و سنت سکوت کرده بود حتما با مراجعه به احکام عدالتخواهانه اسلام دست به اقدامی خواهد زد که عدالت را جاری و ساری کند. البته لازم است تفسیر درست و غیرسوسیالیستی از عدالت داشته باشیم تا بتوانیم علاوه بر جلوگیری از شکاف طبقاتی جامعهای بدون تبعیض داشته باشیم. در واقع جامعه میدان مسابقه است و باید شرایط حضور برای همه مساوی باشد و آنکه بیشتر از همه تمرین کرده است حتما دستاورد شایستهتر و بهتری هم خواهد داشت.»
گفتنی است در پایان این مراسم، دکتر علی مطهری، نائب رییس مجلس شورای اسلامی، دکتر قبادی، ریاست پژوهشگاه، دکتر بروجردی، معاونت فرهنگی و دکتر ربانیزاده معاونت مالی-اداری پژوهشگاه با اهدای مدال افتخار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به «حسین مهری»، فرمانده عملیات پایگاه آتشنشانی منطقه 6 و آتشناشانها «مجید عمادی» و «مهرداد فتحی» از زحمات و فداکاریهای آتشنشانهای حادثه پلاسکو قدردانی کردند.
نظر شما :