رئیس پژوهشگاه علوم انسانی در گفتگو با ایسنا: ایجاد مرکز اسناد فرهنگی آسیا در ایران/ اجرای ۴ طرح کلان در پژوهشگاه علوم انسانی
رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با بیان این که اختیار تأسیس مرکز اسناد فرهنگی آسیا از یونسکو به ایران واگذار شده و محل استقرار آن در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است، گفت: اعطای امتیاز تاسیس این مرکز به معنی به رسمیت شناختن ایران به عنوان امین اسناد فرهنگی آسیایی در جهان است.
به گزارش خبرنگار ایسنا، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بزرگترین نهاد پژوهشی کشور است که در زمینه علوم انسانی و بررسی شناخت فرهنگ دیرپای اسلامی – ایرانی پژوهش میکند. دکتر حسینعلی قبادی در گفتوگو با خبرنگار ایسنا، مهمترین چالش این حوزه در کشور را انفعال این علم در برابر دیدگاههای غربی میداند.
وی موفقیت طرح اعتلای علوم انسانی را در گرو حرکت در جهت زمینهها و مبانی معرفتی انقلاب اسلامی، منویات حضرت امام خمینی رحمت ا... علیه و مقام معظم رهبری و الهام گرفتن از اسناد بالادستی، بویژه سند چشم انداز، سیاستهای ابلاغی، نقشه جامع علمی کشور و برنامه توسعه راهبردی دانست.
*متن مصاحبه دکتر قبادی با خبرنگار ایسنا به شرح ذیل است:
بهعنوان رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی چالشهای عمده کنونی علوم انسانی در کشور را چه میدانید؟
در حال حاضر، علوم انسانی در کشور در مسیر پیشرفت گامهای مؤثری برداشته است. با این حال، هنوز چالشهایی در پیش روی این علوم وجود دارد که از میان آنها دو چالش عمده در عرصه علوم انسانی وجود دارد.
چالش اول و عمده، انفعال علوم انسانی در برابر بخش یا حوزه دیدگاههای پوزیتیویستی غربی و چالش دیگر، فراروی کارآیی و کارآمدی درخور، در علوم انسانی و در عرصه عمل؛ رویکردها و اقدامات تکبعدی درباره آن است.
این رویکردهای تک ساحتی را میتوان در چهار گروه معرفی کرد:
گروه یک: مطالعات و کندوکاوهای منحصرا نظری، بدون بازشناسی انتقادی مبنایی و تاریخی و به دور از راهحلها و کشف شیوههای کاربست.
گروه دو: مطالعات سطحی و محدود به روساخت تاریخی.
گروه سه: پژوهشهای کاربستی بدون در نظر داشتن جنبههای فرهنگزایی و معرفتی علوم انسانی و به قصد منحصرا مقاله خواهی از این علوم و استفاده صرفا ابزاری از آن که با این نگاه اخیر، کارکرد این علوم، صرفا در تربیت تکنسین تحقیق و یا پیمایشگر یا پرسشگر حرفهای محصور میشود.
گروه چهار: مطالعات صرفا انتقادی بدون عمق و آن هم از طریق نقدهایی با شناخت اندک و فهمی دورادور و غالبا یک طرفه بدون اقدامی ایجابی و بدون عرضه محصولی خلاقانه و جایگزین.
بهنظر شما چگونه میتوان از چالش رویکردهای تک ساختی در این حوزه رها شد؟
باید تلاش کرد رویکرد نوینی در جهت مواجهه علوم انسانی با مسائل واقعی جامعه اتخاذ شود و به دنبال آن باشیم که با کشاندن این علوم به عرصه کاربردها، نقش آن در اعتلا و ارتقای فرهنگ کنشگری عمومی در عرصههای مختلف را مورد سنجش قرار دهیم. در حال حاضر پژوهشگاه با اجرای طرح جامع اعتلا و ساماندهی علوم انسانی معطوف به پیشرف کشور به دنبال تحقق چنین هدفی است.
طرح اعتلای علوم انسانی در تحقق چنین رویکردی چه فرایندی را طراحی کرده است؟
برای اینکه چنین طرحی در کشور موفق باشد، لازم است آن را در چارچوب سپهر معرفتی و سیاستهای کلی نظام طراحی کنیم و به پیش ببریم. بنابراین، در درجه اول کوشش ما بر این است که این طرح بر پایه زمینهها و مبانی معرفتی انقلاب اسلامی، منویات حضرت امام خمینی رحمت ا... علیه و مقام معظم رهبری و با الهام از اسناد بالادستی، بویژه سند چشم انداز، سیاستهای ابلاغی، نقشه جامع علمی کشور و برنامه توسعه راهبردی و با همکاری و همدلی عمده سازمانهای دانشگاهی و حوزوی گام برداریم تا با رفع گسستها و کاستیهای یادشده همه ابعاد و جنبهها یک جا و توأمان به کاوش در آید تا با رویکردی محصولگرایانه، پشتوانهای عمیق و درخور، راه برای ارتقا و اعتلای علوم انسانی در ایران فراهم شود.
بر این اساس، این طرح کوشش میکند با درک و تحلیل جامعتر وضع کنونی علوم انسانی در کشور، محصولاتی را عرضه کند که عرصه تفکر و نوآوری در ارائه راه حل برای مشکلات اجتماعی را با ظرفیتها و امکانات عینی و فرهنگی موجود در حوزههای مختلف منطبق سازد.
بهبیان تاریخی یعنی ما در تراز «برایند» دو تراز «بر نهاده» یعنی آنچه در دوران اخذ علوم انسانی اتفاق افتاده و تراز «برابر نهاده» یعنی آنچه متفکران اسلامی ایرانی دربرابر تراز «بر نهاده» از خود بروز دادهاند و تولید کردهاند، عمل میکنیم! این یعنی نگاه جامع اعتلایی به علوم انسانی داشتن! این نگاه لاجرم با نوآوری و خلاقیت همراه است.
محصولگرایی مورد نظر شما در این طرح چگونه قابل تحقق است؟
ما بر این باور هستیم که ارتقای کارآمدی علوم انسانی منوط به جهتگیری در راستای توانمندسازی اجتماع محور است تا از مباحث انتزاعی صرف رهایی یابد و به مسائل عینی جامعه بپردازد.
توانمندسازی مورد اشاره شما شامل چه مؤلفههایی است؟
توانمندی سازی شامل همه مؤلفههایی میشود که انگیزه و امید به بهبود زندگی را برای اعضای جامعه به ویژه اقشار کم بهرهتر را فراهم آورد. ازجمله مهمترین این مؤلفهها میتوان به مواردی چون خوداثربخشی، مشارکتپذیری، پذیرفتن شخصی نتایج اقدامات توسعهای، معنیدار شدن فرایند توسعه، ایجاد یا تعمیق اعتماد عمومی، خودسامانی، احساس شایستگی شخصی، احساس انتخاب، احساس ارزشمندی کار، احساس توان اثرگذاری، احساس امنیت، روشنتر شدن نقشها، هدفباوری، باور به ارزشیابی و ارتقاء پایداری اقدامات، پایش دائم نتایج، احساس فرصت و اطلاعات برابر، باور به دورنمای راهبردی اشاره کرد.
آیا پژوهشگاه تاکنون در این جهت اقدامی کرده است؟
پژوهشگاه با انجام چند طرح ملی کلان و اثرگذار و شاخص فعالیتهای مهمی را در این راستا صورت داده است که از جمله آنها میتوان به طرحهایی چون تدوین سند راهبردی توسعه اجتماعی- فرهنگی منطقه مکران با رویکرد توانمندسازی اجتماعمحور اشاره کرد.
هدف کلان این طرح تدوین سند راهبردی توسعه اجتماعی- فرهنگی با رویکرد انسان محوری و مبتنی بر الگوهای مشارکتی و توانمندسازی اجتماع محور جامعه محلی برای دستیابی به توسعه پایدار و متوازن منطقه مکران و ترسیم نقشه راه برای جمعیتپذیر کردن آن است.
با توجه به این هدف کلان و لزوم آمادهسازی بسترهای اجتماعی- فرهنگی این جامعه به شدت سنتی و قبیلهای، اهداف ذیل برای این طرح ترسیم شده است:
بررسی مسایل، مشکلات و چالشهای توسعه اجتماعی- فرهنگی منطقه مکران و تحلیل و بازنمایی موانع مشارکت جامعه محلی در این فرآیند.
تدوین راهبردهای توسعه اجتماعی- فرهنگی به منظور ایجاد بسترهای لازم و تسهیلگری برای توسعه اقتصادی، زیرساختی، و فیزیکی-کالبدی منطقه مکران.
تدوین الگویی برای توانمندسازی اجتماع محور جامعه محلی و جلب مشارکت آنها در فرآیند توسعه منطقه به منظور درونزا کردن و پایدارسازی توسعه در منطقه مورد مطالعه.
ترسیم نقشه راه برای جمعیتپذیر کردن منطقه مورد مطالعه.
بومیسازی دانش حاصل از این برنامه، پایش آن، استمرار آن و همراهی جهت ارتقاء آن.
آیا علاوه بر آن میتوانید از چند طرح بزرگ پژوهشگاه در حوزه کاربردی، راهبردی و نظری نام ببرید؟
«اطلس شاخصهای فرهنگی و اجتماعی کشور» با هدف فراهم آوردن امکان رصد دائمی اطلاعات برای طرحهای تجربی و پیمایشی از دیگر طرحهای بزرگ این پژوهشگاه است.
این اطلس مجموعه اطلاعات فرهنگی و شاخصهای اجتماعی کشور را به تفکیک استان به صورت آنلاین در اختیار پژوهشگران قرار میدهد. محورهای اصلی اطلاعات فعلی اطلس شامل جمعیت، خانوار، آموزش(عمومی و عالی)، زناشویی، مسکن، مهاجرت و فعالیت میشود.
«اطلس دادههای زبانی» از دیگر طرحهای پژوهشگاه است. این طرح نمایه آنلاین کلیه مباحث زبانشناختی و تنوع زبانی در کشور است که در پژوهشهای زبانی، فرهنگی و در سیاست گذاری اجتماعی میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
«فرهنگ تاریخی زبان فارسی» یکی از جامعترین فرهنگهای زبان فارسی است که به صورت آنلاین و مکتوب، ریشههای تاریخی واژگان و اصطلاحات فارسی را در اختیار پژوهشگران قرار می دهد.
علاوه بر آن اقدام به تصحیح و تدوین مجموعه ۱۹ جلدی «سفینه تبریز» کردیم که مشتمل بر حدود ۲۰۰ رساله علمی مربوط به قرن هشتم هجری که جامع کلیه مباحث و پژوهشهای علمی در حوزههایی از قبیل ریاضیات، هیات، موسیقی، طب و فلسفه، ادبیات، عرفان و تاریخ و جغرافیا است و مطالعه آن می تواند تصویر فراگیری از سیر تحول دانش در عرصه تمدن ایرانی- اسلامی در دورههای پیشین به دست دهد.
همان طور که ملاحظه میشود برخی از این طرحها با هدف تقویت پشتوانه فکری کشور و بسط و توسعه دانش بومی انجام شده است.
چگونه میتوان از انطباق این رویکرد با اقتضائات فرهنگی و اجتماعی کشور اطمینان یافت؟
درکنار مباحث بنیادی نظری از قبیل انسانشناسی در عرصه عمل، در فرایند کاربردی سازی علوم انسانی، بخشی از فرایند بومی و اسلامی شدن نیز به صورت امری درونزا مسیر خود را طی میکند که به عنوان مثال میتوان در فرایند تهیه پیوستهای فرهنگی طرحهای توسعهای و عمرانی ثمره آن را مشاهده کرد.
توانمند سازی اجتماع محور بدنه کارشناسان مناطق محروم نیز در این زمینه بسیار مؤثر است.
آیا علوم انسانی در ایران میتواند در عرصه بینالمللی هم کارآمد باشد؟
بله، اتفاقا این مسأله از جمله ظرفیتها و قابلیتهای عمده پژوهشگاه است که به نظر میرسد میتواند در تسهیل فرایندهای بینالمللی در پاسخ به عطش معنوی مخاطبان جهانی و تقویت و بسط فرهنگی و تمدنی ایران اسلامی در جهان نقش مؤثری را ایفا کند.
بر این اساس پیشنهاد ما طرحی با عنوان بازآفرینی نقش علوم انسانی است که پژوهشگاه میتواند با بهرهمندی از ظرفیت «مرکز اسناد فرهنگی آسیا» در این زمینه نقش مؤثری ایفا کند و با جلب توجه و همکاری تمدنهای مختلف در قاره کهن زمینههای تبادل تجربه در زمینه پیشرفت و ارتقای فنی و علمی کشور فراهم آید.
نکته بسیار مهم و کلیدی در این زمینه، تبادل تجربیات و بهرهمندی از رهیافتها و دستاوردهای ملتهای بزرگ آسیایی در بحث نحوه مواجهه آنان با علوم انسانی غربی است.
ما به این تجربیات نیازمندیم. این تجربیات نوعا با هدف کارآمدسازی صورت گرفته است که ما نیز به آن «حس مشترک» داریم. ما با آسیا در ابعاد فرهنگی و تمدنی وجوه مشترک داریم و بخشی از علوم انسانی میراثی ما در این فرهنگ و تمدن ریشه دارد.
ظرفیتهای علوم انسانی کشور برای فعالیت در این عرصه چیست؟
واقعیت آن است که علوم انسانی میراثی در ایران، به پشتوانه تاریخ و تمدن قومی و ریشه داشتن در نگرش توحیدی و اشراقی و آمیختگی با ابعاد گوناگون فرهنگها و عناصر تمدنی شرقی و سرآمدی در بسیاری از عرصهها در مشرقزمین، در کنار همه فراز و فرودهای خود، بالقوه از ظرفیت منحصر به فردی برای بازآفرینی معارف و آثار معنوی و عرضه به جهان امروز برخوردار است.
این جاذبه، بویژه، برای نسل فرهیخته و معرفتجوی در اکناف عالم که احساس گسست معنوی دارد، مسجلتر است.
این قابلیت فرهنگی علوم انسانی میراثی از چنان پشتوانه تاریخی، تمدنی و مایههای معنوی و زیباییشناسانه برخوردار است که میتواند مزیتی فوقالعاده برای جمهوری اسلامی در عرصه مراودات و تعاملات و بسط فرهنگ و معنویت اسلامی- ایرانی به شمار آید.
یکی از عمدهترین مشخصه و مزیت ویژه علوم انسانی میراثی ایران، لایههای قدسی آن از یک سو و چند بعدی بودن و دربر داشتن عناصر فرهنگی شهودی شرقی و مایههای تمدنی و آیینی ایرانی از طرف دیگر است؛ بویژه آن که این بُن مایهها در جویبار زلال و حیانی معارف و تعالیم اسلامی بارور و بالنده شدهاند و در ادوار بعدی نیز بدون مغلوب شدن در برابر اندیشههای یونانی، ضمن بهرهگیری از معارف و روشهای آن، هویت مستقل خود را حفظ کرده است.
چنان که تاریخ حکایت میکند این قدرت معنوی با کمک حوزه علوم انسانی در ایران قابل بازیابی و بازآفرینی است؛ زیرا به شهادت تاریخ، در ادوار گذشته، گسترش فرهنگ و آموزههای اسلامی، در بسیاری از نقاط جهان از جمله بالکان، بخشهایی از آسیای صغیر، قسمتی از آسیای میانه، بخشهایی از چین و قسمت اعظم شبه قاره هند، مدیون علوم انسانی میراثی و معارف اسلام و ایران و همت ایرانیان و عمدتا از گذرگاه ادب فارسی ممکن شده است.
به عنوان مثال در منطقه بالکان حتی بدون آن که ایرانیان لشکرکشی یا حکومتداری کنند، زبان فارسی به آن مناطق وارد شد و به صورت جوهری پس از ورود زبان فارسی، آموزهها و معارف اسلامی به دنبال آن دریافت و مستقر شد؛ حتی خود ایرانیان هم زیاد در این مناطق حضور پیدا نکرده بلکه عثمانیان ورودکننده بودند و متوجه شدند که زبان فارسی آن چنان غنی و آمیخته با مفاهیم اسلامی است که با نشر این زبان و ادبیات در بالکان دین اسلام رواج خواهد یافت.
این امر میتواند موید این نکته باشد که امروزه هم علوم انسانی اسلامی- ایرانی و میراثها و پشتوانههای معرفتی و زیباییشناسی آن، میتواند امکان و فرصتی برای بازتاب بیشتر گفتمان انقلاب اسلامی ایران -که انقلابی عمیقا فرهنگی- اجتماعی و پیوند خورده با بنیانهای معرفتی میراثی است- در جهان واقع شود و این علوم انسانی، بهعنوان طلایهدار جهان شرق و آسیا با بهرهگیری از میراث دراز دامن یاد شده با عقبه چندین هزار ساله، شاید بهتر بتواند پاسخگوی فرهیختگان دلزده از استیلای دنیای مادیگرا و خسته از خشونت و جدال مداوم و رویگردان از مادیزدگی مارکسیسم و دیگر نحلههای الحادی و مادی جهان امروز بهشمار آید و در برابر سیطره فرهنگ غرب، سخنی تازه از جهانی عمیقا معنوی، انسانی، اشراقی، الهی و معنوی داشته باشد.
مرکز اسناد فرهنگی آسیا چه نقشی میتواند در این زمینه بر عهده گیرد؟
اختیار تأسیس مرکز اسناد فرهنگی آسیا از چند دهه قبل با تصویب نهاد فرهنگی سازمان ملل، یعنی یونسکو، به ایران داده شده و محل استقرار آن در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تعیین شده است.
پژوهشگاه علوم انسانی با بیش از ۵۰ سال قدمت و امتیاز منحصر به فرد داشتن مرکز اسناد فرهنگی آسیا میتواند به تحقق این آرمان مدد برساند.
اعطای امتیاز تاسیس این مرکز، به معنی بهرسمیت شناختن ایران به عنوان امین اسناد فرهنگی آسیایی در جهان بهشمار میآید و تجربه موفق و توان منحصر بهفرد مطالعات بین رشتهای و داشتن مزیت در حوزه مطالعات تمدنی، فرهنگی، تاریخی و زبانی پژوهشگاه نیز موجب تحقق ماموریت این مرکز میتواند به شمار آید.
در واقع به نظر میرسد این مرکز میتواند مناسبترین مرکز تخصصی برای تقویت گفتمان انقلاب اسلامی در قلمرو افزایش مراودات علمی، معرفتی و فرهنگی و انعکاس دهنده جنبههای قوت فرهنگی و علوم انسانی ایران و جهان شرق در عالم باشد و در این راه به عنوان مکمل دیگر فعالیتهای ارزنده نظام اسلامی به نظر میرسد.
امیدواریم این مرکز بتواند به نحو تخصصی و موضوعی و برنامهمدار، حضور و جاذبه علوم انسانی میراثی ما را در جهان امروز عمق ببخشد و گسترش دهد.
این مرکز، توانایی و سابقه درخشانی در مراودات پژوهشی حوزه علوم انسانی دارد، چنان که در گذشته موفق شده بود پروفسور «هانری کربن» و برخی دیگر از متفکران جهانی را در تهران به مصاحبت حضرت علامه طباطبایی (رحمت ا...علیه) در آورد که بخشی از نتایج آن، خلق آثاری ارزشمند در زمینه آفاق تفکر معنوی در اسلام بوده است و همین مرکز موفق شده بود به «پروفسور ایزوتسو» که در زمینه مطالعات قرآنی موفق به آفرینش اثری فاخر شدهاند، کمک شایان کند.
بر این مبنا، درصورت حمایتهای معنوی لازم، همچنان که پیشتر نیز اعلام کردهایم پژوهشگاه این آمادگی را دارد که تشکیل قطب تخصصی علوم انسانی آسیا و ثبت آن در نهاد فرهنگی سازمان ملل، به نام جمهوری اسلامی ایران را در زمره مأموریتهای خویش جای دهد و امیدواریم پرچم معرفت و معنویت ایرانی- اسلامی پیش از پیش در اقصی نقاط جهان به اهتزاز درآید.
نظر شما :