دکتر قبادی: حقیقت مرگ بازگشت به ازلیت خالص و هستی ناب است
قبادی درنخستین همایش مردم شناسی مرگ و زندگی اعلام کرد :
مرگ بخشی از زندگی و تداوم حیات است
عرفان اسلامی موفق شده تضاد میان مرگ و زندگی را از بین ببرد به نحوی که از دیدگاه عارفان مرگ بخشی از زندگی و تداوم حیات است .
حسینعلی قبادی سرپرست پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در نخستین همایش "مردم شناسی مرگ و زندگی " با اشاره به فرهنگ ادبیات عرفانی و مسأله مرگ و زندگی تصریح کرد :نفس برگزاری همایش "مردم شناسی مرگ و زندگی "یک کار ارزشمند ، ماندگار و عالمانه فرهنگی است .
او افزود:در موقعیتی که کشور و جوانان در آن قرار گرفته و در مقابل پرسش هایی که از سوی جامعه فراروی ما قرار دارد بهترین خدمت آن است که نگاه فرهنگی را در تمامی مسائل مقدم شماریم .
وی با بیان اینکه اززمان تولد چگونگی خلقت و مرگ یکی از بزرگترین دغدغه های انسان است گفت :همانگونه که تلیش معتقد است عمده ادبیات جهان به دلیل احساس اضطرابی به وجود آمده که حول محور مرگ در حرکت است .
به گفته سرپرست پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ، مرگ و زندگی هم مسئله مشترک دین معرفت شناسی و اسطوره است و هم می تواند فصل مشترک دین و اسطوره تلقی شود .
قبادی با طرح این پرسش که نسبت مرگ و زندگی چیست و از چه زوایایی می توان به آنها پرداخت تصریح کرد :بر اساس آنچه از میراث ایرانیان بر جای مانده است ادبیات عرفانی بیشترین اطلاعات را در این زمینه در اختیار ما قرار داده است .
اواظهار داشت: عرفان ما موفق شده پارادوکس میان مرگ و زندگی که برخی به آن معتقدند را حل کند به نحوی که از دیدگاه عارفان بین مرگ و زندگی آشتی برقرار می شود و مرگ بخشی از زندگی و تداوم حیات است .
او با بیان اینکه به تعبیر برخی عارفان زندگی معمولی ما از عدم و مرگ ما از حیات جاودانگی آغاز می شود تصریح کرد:در حقیقت مرگ بازگشت به ازلیت خالص و هستی ناب است .
سرپرست پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت :از دیدگاه مشرب ابن عربی ما مرگ را می سازیم و مرگ حاصل جمع زندگی است و امری انتزاعی و مستقل از زندگی نیست.
درزمان حاضر تصمیم می گیریم چگونه به سمت مرگ حرکت کنیم و مرگ خودمان را رقم می زنیم به عنوان مثال کسی که درونش صلح با هستی است دنیا را بهشت می بیند و آنکه درون پر آشوبی دارد دنیای پر خشونتی را می طبد .
قبادی گفت :از دیدگاه عارفان چیزی را که مرگ ازما می ستاند دلق رنگارنگ و آنچه ما از مرگ می ستانیم عمر جاودان است .
وی تصریح کرد :از دیدگاه مولوی وجود عارف کامل خود به خود رستاخیز دائمی است و در وجود او دائما قیامت در جریان است به نحوی که محیط بر جهان و متصل بر ذات حقیقت است و معنی خلیفه الله را می داند و خود را جلوه کامل حق می داند لذا مرگ برای او یک فاجعه و تراژدی نیست .
به گفته او ، عارف زندگی و مرگ را دو پدیده مقابل هم نمی بیند و در حقیقت مرگ از نگاه عارفان موسیقی دست خدا شدن و پر برآوردن در آغوش ملائک و دیدار دوست است .
مرگ بخشی از زندگی و تداوم حیات است
عرفان اسلامی موفق شده تضاد میان مرگ و زندگی را از بین ببرد به نحوی که از دیدگاه عارفان مرگ بخشی از زندگی و تداوم حیات است .
حسینعلی قبادی سرپرست پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در نخستین همایش "مردم شناسی مرگ و زندگی " با اشاره به فرهنگ ادبیات عرفانی و مسأله مرگ و زندگی تصریح کرد :نفس برگزاری همایش "مردم شناسی مرگ و زندگی "یک کار ارزشمند ، ماندگار و عالمانه فرهنگی است .
او افزود:در موقعیتی که کشور و جوانان در آن قرار گرفته و در مقابل پرسش هایی که از سوی جامعه فراروی ما قرار دارد بهترین خدمت آن است که نگاه فرهنگی را در تمامی مسائل مقدم شماریم .
وی با بیان اینکه اززمان تولد چگونگی خلقت و مرگ یکی از بزرگترین دغدغه های انسان است گفت :همانگونه که تلیش معتقد است عمده ادبیات جهان به دلیل احساس اضطرابی به وجود آمده که حول محور مرگ در حرکت است .
به گفته سرپرست پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ، مرگ و زندگی هم مسئله مشترک دین معرفت شناسی و اسطوره است و هم می تواند فصل مشترک دین و اسطوره تلقی شود .
قبادی با طرح این پرسش که نسبت مرگ و زندگی چیست و از چه زوایایی می توان به آنها پرداخت تصریح کرد :بر اساس آنچه از میراث ایرانیان بر جای مانده است ادبیات عرفانی بیشترین اطلاعات را در این زمینه در اختیار ما قرار داده است .
اواظهار داشت: عرفان ما موفق شده پارادوکس میان مرگ و زندگی که برخی به آن معتقدند را حل کند به نحوی که از دیدگاه عارفان بین مرگ و زندگی آشتی برقرار می شود و مرگ بخشی از زندگی و تداوم حیات است .
او با بیان اینکه به تعبیر برخی عارفان زندگی معمولی ما از عدم و مرگ ما از حیات جاودانگی آغاز می شود تصریح کرد:در حقیقت مرگ بازگشت به ازلیت خالص و هستی ناب است .
سرپرست پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت :از دیدگاه مشرب ابن عربی ما مرگ را می سازیم و مرگ حاصل جمع زندگی است و امری انتزاعی و مستقل از زندگی نیست.
درزمان حاضر تصمیم می گیریم چگونه به سمت مرگ حرکت کنیم و مرگ خودمان را رقم می زنیم به عنوان مثال کسی که درونش صلح با هستی است دنیا را بهشت می بیند و آنکه درون پر آشوبی دارد دنیای پر خشونتی را می طبد .
قبادی گفت :از دیدگاه عارفان چیزی را که مرگ ازما می ستاند دلق رنگارنگ و آنچه ما از مرگ می ستانیم عمر جاودان است .
وی تصریح کرد :از دیدگاه مولوی وجود عارف کامل خود به خود رستاخیز دائمی است و در وجود او دائما قیامت در جریان است به نحوی که محیط بر جهان و متصل بر ذات حقیقت است و معنی خلیفه الله را می داند و خود را جلوه کامل حق می داند لذا مرگ برای او یک فاجعه و تراژدی نیست .
به گفته او ، عارف زندگی و مرگ را دو پدیده مقابل هم نمی بیند و در حقیقت مرگ از نگاه عارفان موسیقی دست خدا شدن و پر برآوردن در آغوش ملائک و دیدار دوست است .
نظر شما :