گزارش نشست های علمی نظام سیاسی اسلام
گزارش چهلمین نشست علمی نظام سیاسی اسلام
چهلمین نشست علمی نظام سیاسی اسلام با عنوان «انتخابات مجلس شورای اسلامی، انتظارات و چشم اندازها» در سالن اندیشه برگزار شد. ابتدا یکی از اعضای علمی پژوهشکده پیرامون موضوع جلسه، طرح بحث کرد. نکته اول نگاهی است که در بین خارجیها در مورد جایگاه مجلس وجود دارد؛ تحلیل گران غربی مجلس ایران را مجلسی میدانند که قدرت تعیین کننده ندارد در حالیکه دولت قدرت بیشتری دارد. یکی از نکاتی که جای بحث دارد قدرت مجلس است؛ به صورت مشخص قدرت ابتکار و توانایی ابتکاری که مجلس دارد. نکته دوم اینکه انتظار میرود مجلس آینده حول مسائل اقتصادی پیش برود. برای مثال طیف سنی 18-30 سال بیشترین جمعیت بیکار را به خود اختصاص داده است. مسئله دیگر، مسئله فساد اقتصادی است که در یکی دو دهه اخیر پررنگ تر شده و علیرغم برخورد دستگاه قضایی مسئله ای ماندگار است. سیاست خارجی مسئله دیگری است که آیا مجلس با دولت همکاری خواهد کرد. در کل جایگاه مجلس و انتظارات مجلس دو موضوعی است که بیشتر مورد نظر است در مورد آن بحث شود. یکی از اساتید در ادامه با نگاهی به ساختار جمهوری اسلامی جایگاه مجلس را مشخص دانستند و اضافه کردند در عرصه ساختاری سطوح مختلف تصمیم سازی داریم اولین سطح خود ایدئولوژی انقلاب است سطح کلان نظریه که در اندیشه متفکرین انقلاب متبلور میشود و این در قانون جمهوری اسلامی تجلی پیدا کرده است. سطح سیاست گذاری بحث رهبری نظام است و سطح برنامه ریزی وظیفه مجلس است. مجلس کار قانونگذاری و برنامه ریزی کلان کشور را انجام میدهد و دولت نیز ملزم به اجرای قوانین و برنامه ها میباشد. همچنین گفته شد که یکی از عوامل ضعف مجلس عدم شکل گیری احزاب قوی و قدرتمند در ایران است که ممکن است دلیل آن سابقه بد احزاب یا قدرتهای خاصی باشند که نمیخواهند احزاب شکل بگیرد. رهبری در بیانات خود تاکید داشتند که بصورت گروهی رای داده شود و این نشان دهنده این است که ایشان تاکید دارند احزاب قدرت بیشتری پیدا کنند. در رابطه با مجلس و دولت بدون نگاه به ساختار که در قانون اساسی آمده است در سالهای بعد از جمهوری اسلامی مجلس به تدریج قدرتمند تر شده است و میزان دخالت در حکومت قوی تر و بیشتر شده است. مجلس چیزی جدا از حکومت نیست انتخابات هم کار حکومتی است. انتخاباتی شکل می گیرد تا حکومتی تشکیل شود. با انتخابات امنیت و سیاست برقرار میشود. تعیین و رد صلاحیت نیز تصمیم گیری حکومتی است.
گزارش سی و نهمین نشست علمی نظامی سیاسی اسلام
پژوهشکده نظریه پردازی سیاسی و روابط بین الملل، سی و نهمین نشست علمی نظام سیاسی اسلام را در تاریخ 29 دی ماه در سالن اندیشه برگزار کرد. این نشست ادامه موضوع جلسه گذشته با عنوان «وحدت اسلامی» بود. ابتدا یکی از اساتید مسایل مورد نظر خود را اینگونه مطرح کرد که وحدت یک هویت فرا ملی است. در شرایط امروزی خواستار تحقق وحدت اسلامی هستیم. وحدت پدیدهای اجتماعی است و برای تحقق آن نیاز به خلاقیت داریم. وحدت به معنای نابود شدن ملتهای مسلمان نیست. ملتها در وحدت اسلامی قابل پیش بینی است. و البته وحدت اسلامی به مرکزیت احتیاج دارد وباید یکی از هویتهای ملی بار این مسأله مهم را بدوش کشد. در همین راستا، نگاه تقابلی بین شیعه و سنی مانع وحدت اسلامی است. این نگاه تقابلی تا اندازهای با روی کار آمدن دولت صفوی اتفاق افتاد. ولی این تقابل در سطح دولتها است، نه ملتها. شیعه و سنی با هم زندگی میکنند. نباید وهابیت را داخل در این بحث کرد.
در ادامه، دیگر عضو جلسه این مسأله را طرح کرد که آیا در وحدت اسلامی خواهان وحدت حاکمیتی هستیم یا تکثر آن. باید دید با نگاه توحیدی چگونه میتوان به این موضوع توجه کرد. مجدداً تأکید شد که شکل گیری هویت بر پایه اسلام، به معنای حذف هویتهای ملی نیست. وحدت بر پایه اسلام، تقابلهای مذهبی را کنار میزند. همچنین گفته شد که تعریف وحدت لازم است. آیا وحدت یک نیاز موقتی است یا ضرورت پایدار است.
دنیای غرب دو تجربه را پشت سر گذاشته است با ؛ یکی تجربه وستفالیا در سال 1648 است که به جدایی دین از سیاست انجامید و دیگری جنگهای قرن بیستم که ماهیت مذهبی نداشت بلکه هویت ناسیونالیستی داشت. اروپا در این تجربه نیز همچون تجربه اول دست به تعدیلهایی زد و روی منافع مشترک مانند تجارت پافشاری کرد. اما در جهان اسلام، شکافها تنها مذهبی نیست بلکه اختلافهای قومی ـ قبیلهای، نژادی (عرب و عجم) و غیره وجود دارد. دیگر استاد حاضر در جلسه درباره موضوع نشست به این نکته اشاره کرد که دعوت به وحدت اسلامی، دعوت قرآنی است. ما باید در پارهای از مفاهیم تحولات معرفتی راه بیاندازیم. در گذشته بحث از امت بود و نه ملت. باید رابطه امت ـ ملت معلوم شود. در حال حاضر وحدت فکری ممکن نیست ولی وحدت همکاری در قالب سازمان کنفرانس اسلامی، ممکن می گردد. وحدت سیاسی میان جریانهای اسلام گرا در حال حاضر ممکن نیست. ایده تقریب بیشتر قابل تحقق است تا وحدت که دامنه آن خیلی گسترده و متنوع است. البته تحول نظام بین الملل و جهانی شدن ممکن است فرصت خوبی برای وحدت اسلامی باشد.
گزارش سی و هشتمین نشست علمی نظامی سیاسی اسلام
سی و هشتمین نشست پژوهشکده نظریه پردازی سیاسی و روابط بین الملل از سلسله نشستهای نظام سیاسی اسلام با عنوان موانع معرفتی وحدت اسلامی در جهان اسلام روز سه شنبه 94/10/22 با طرح بحث از طرف یکی از اساتید در پژوهشکده برگزار شد.
بحث در مورد مبانی معرفتی شکل گیری ذهنیت وحدت گرا یا ذهنیت تفرقه گرا می باشد. ما اگر معرفت را به دو گروه معرفت کلی نگر در مقابل معرفت جزئی نگر یا معرفت حسی در مقابل معرفت فلسفی تقسیم کنیم. معرفت حسی از میل به وحدت ابا دارد و به سمت وحدت سوق داده نمی شود در حالیی که معرفت کلی نگر زمینه ای برای وحدت در آن وجود دارد. اگر ذهنیتی فاقد معرفت به طور کلی باشد و معرفت فلسفی را واجد نباشد معرفتی که توانایی پرداختن به مسائل کلی را نداشته باشد در مفاهیم جزئی سیر می کند و همین امر باعث می شود که چنین معرفت جزء نگری در ساحت تکثر باقی بماند. معرفت فلسفی توانایی این را دارد که به حالت کلی برسد در تفکر ایرانی معرفت از نوع فلسفی است. معرفت عربی یا به طور خاص معرفتی که در عربستان وجود دارد معرفت حس گرا است و فاقد معرفت فلسفی است. نتیجه اینکه به همین دلیل است که دعوت به وحدت در ایران شکل میگیرد در مقابل عربستان میل به وحدت را ندارد و میخواهد در تکثر باقی بماند. بعد از انقلاب شاهد بودیم که در مقابل دعوت به وحدت اسلام از ناحیه ایران، این دعوت نه تنها از طرف عربستان استقبال نمی شود بلکه نوعی تقابل هم با آن وجود دارد. در ایران وقتی که یک حرکت دینی به راه می ا فتد دعوت به وحدت یکی از پیام های اصلی است دلیل این است که معرفت ایرانی یک معرفت فلسفی است که کل گراست برخلاف عربستان که معرفت حسی دارد. وقتی که معرفت فلسفی وجود نداشته باشد برای وحدت قاعدتاً باید به سمت ضرورتهای اجتماعی رفت.
یکی دیگر از اساتید به تبیین سه گروه وحدت گرای تقریبی اشاره کردند: گروهی که نگاه سیاسی دارند و معتقدند بخاطر دشمنان واحدی که داریم باید برای مبارزه با آنها متحد باشیم. نگاه دوم این که شیعه و سنی روی اشتراکات تاکید کنند نه افتراقات. آیت ا... بروجردی می فرماید: بحث خلافت باعث اختلاف است باید روی اشتراکات صحبت کنیم. نگاه سوم اینکه مبانی را باید اصلاح کرد شیعه برخی از اعتقاداتش خرافی و غالیانه است میتوان آنها را تغییر داد اینها تاریخی است و در طول تاریخ شکل گرفته است و جزء اصول نیستند. اهل سنت هم نگاهش به شیعه در طول تاریخ شکل گرفته است. محمد عبده معتقد است که در مبانی هر دو گروه باید تغییر داده شود.این سه دیدگاه هرکدام الزاماتی دارد. کسانی که نگاه سیاسی دارند مشخص است که با دید وحدت نگاه نمی کنند. نگاه سیاسی داشتن به مسئله وحدت مشکلاتی دارد. جمهوری اسلامی نگاهی سیاسی دارد کنفرانسهایی که تشکیل شده تاثیر آنچنانی نداشته است. حضرت امام(ره) هم نگاه سیاسی دارد و نگاه سوم را قبول ندارند. دیدگاه دوم طرفدارانی دارد و به نظر میآید می تواند مقداری راهگشا باشد. لازمه اش این است که مثلاً روی بحث های خاص شیعی تاکید نکند. باید دید کدام دیدگاه میتواند موثرتر باشد و از نظر مفهومی و معرفتی کدام یک از اینها امکان عملی شدن دارد و با پذیرفتن هر کدام الزاماتی وجود دارد که باید آنها را پذیرفت.
یکی از اساتید سوالی را مطرح میکند با این مضمون که چه لزومی دارد که اندیشه وحدت گرایانه داشته باشیم؟ نظریه هایی که در حوزه وحدت است بیشتر نظریه همدلی و همگرایی است و لازمه آن این است که دولتها باید در حوزه وحدت قدم بردارند. دو عنصر ائتلاف و اتحاد داریم ائتلاف در زمان جنگ شکل میگیرد و اتحاد در زمان صلح . تابحال بیشتر ائتلاف وجود داشته در مقابل دشمن مشترک. در حال حاضر مشکل جدی وجود دارد و آن وحدت داخلی کشورهای اسلامی مستقل است.
نظر شما :