"نخستین سمپوزیوم تبادلات فرهنگی ایران و قفقاز در دوران معاصر" در مرکز مطالعات راهبردی وزارت کشور، برگزار شد
"نخستین سمپوزیوم تبادلات فرهنگی ایران و قفقاز در دوران معاصر" در مرکز مطالعات راهبردی وزارت کشور در تاریخ 9 شهریور، به همت مرکز اسناد فرهنگی آسیای پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و مرکز مطالعات راهبردی وزارت کشور، برگزار شد .
در ابتدای جلسه دبیر علمی سمپوزیوم، دکتر الهام ملک زاده، به تبیین اهداف برگزاری سمپوزیوم پرداخته و گفت: «رسالت مرکز اسناد فرهنگی انجام یک سلسله تحقیقات در حوزه مسائل فرهنگی، قومی و هویتی ملیتها و کشورهای آسیایی بخش غربی آسیا است، از آنجا که پروژه موظف اینجانب در سال جاری هم با محوریت جغرافیای قفقاز در حال انجام است، بهعنوان حاصل علمی مترتب بر این پروژه سلسله نشست ها و برنامه های علمی طراحی شده که این سمپوزیوم نخستین خروجی آن محسوب می شود».
در ادامه معاونت مرکز، خانم مهندس زهره عطائی آشتیانی توضیحاتی در رابطه با مرکز اسناد فرهنگی آسیایی بیان کرد. ایشان در رابطه با مرکز اسناد فرهنگی آسیا گفت: «مرکز اسناد فرهنگی آسیا یکی از قدیمیترین مراکز آسیا پژوهی در ایران است که به پیشنهاد کمیته وزرای فرهنگ کشورهای آسیایی در جاکارتا در 1973و بر اساس سیاستهای فرهنگی یونسکو مصوب و در سال 1975 توسط کمیسیون ملی یونسکو در دهلی نو مورد تائید و تصویب قرار گرفت. مرکز اسناد فرهنگی آسیا تحت نظر یونسکو در تهران بهعنوان یک مرکز بینالمللی با اعتبارات مستقل و براساس برنامههای تنظیمی توسط هیئت امنای مرکز تحت نظر وزارت فرهنگ و هنر وقت در سال 1976.م از سوی یونسکو در ایران دایر و شروع به فعالیت کرد. امروز این مرکز تحت پوشش وزارت فرهنگ و آموزش عالی قرار گرفته و در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی مستقر است. هدف این مرکز در ایران شناساندن اسناد فرهنگی ملل و اقوام آسیایی به یکدیگر و جهانیان است که با تکیه بر پژوهش در حوزه فرهنگ آسیایی فعالیت میکند. مرکز اسناد فرهنگی آسیا با بهرهگیری از یاریهای وزات علوم، تحقیقات و فناوری و در ارتباط با سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) به منظور شناساندن میراث فرهنگی و معرفی و ترویج فرهنگ کشورهای آسیایی به یکدیگر و به جهانیان برای گردآوری، طبقهبندی، انتشار اطلاعات مربوط به کلیه اسناد و مدارک فرهنگی، تشویق و کمک به پژوهها، بررسیهای فرهنگی و هنری ملل آسیایی و همچنین گسترش تعامل علمی و فرهنگی و هنر میان کشورهای آسیای مرکزی به نام مرکز اسناد فرهنگی آسیا در تهران با نام: Asian Cultural Documentation Center For Unesco- Tehran= ACDCU گشایش یافته است.».
سپس هشت سخنران جلسه: کاوه بیات (تاریخنگار و مترجم)، دکتر سید سعید جلالی (معاون پژوهشی مرکز مطالعات راهبردی و آموزشی وزارت کشور)، دکتر الهام ملکزاده (عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)، دکتر گودرز رشتیانی (عضو هیئت علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران)، دکتر محمد نجاری (عضو هیئت علمی پژوهشگاه) علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ، دکتر محمود جنیدی جعفری(عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)، آنوشیک ملکی (پژوهشگر ارمنی) و سید مهدی حسینی تقی آباد (رئیس بنیاد مطالعات قفقاز) به ارائه مقالات خود پرداختند .
دکتر سعید جلالی با بیان تاریخچهای از تشکیل حزب هنچاکیان در ارمنستان توضیح داد: در اواخر قرن ۱۹ در ارمنستان سه حزب ارمنی داریم؛ هنچاکیان گروهی سوسیالیست و وطنگرا بودند. اصولا وطنگرایی و ناسیونالیستی بخشی از حرکتهای لاینفک در جنبشهای اجتماعی ارامنه است. از این رو حزب هنچاک از سال ۱۸۸۷ شکل میگیرد . معاون پژوهشی مرکز مطالعات راهبردی و آموزشی وزارت کشور، با ارائه "مقاله هنچاکیان در انقلاب مشروطه ایران" گفت: پس از تحولاتی که در عثمانی در سال ۱۹۰۸ با عنوان انقلاب ترکان جوان رخ داد و آنها پیروز شدند که در این تحول عثمانیگری نه به منزله ایدئولوژی یا یک طبقه خاص، بلکه بهعنوان یک مجموعه نیروهای سیاسی و اجتماعی بروز پیدا کرد و مجموعهای از ملتها را تحت سپهر با نام عثمانیان درآورد . او درباره آمدن ارمنیها به ایران بیان کرد: در این شرایط هم برخی احزاب در ارمنستان از جمله داشناکها خلع سلاح شدند و حزب دیگر یعنی هنچاکیها به ایران روی آوردند؛ بنابراین هنچاکها و داشتگها بعد از ۱۹۰۸ در تبریز و آذربایجان فعالیت میکنند. ایران از قدیم برای ارامنه اهمیت داشته است و در تحقیقات ما این بخش مفقود است که نقش ایران در جنبشهای سیاسی، اجتماعی و… تا چه اندازهای بوده است؟ جلالی درباره برخورد ایرانیها با اقلیتهای مذهبی اظهار کرد: در اغلب دورههای تاریخی اقلیتها زندگی خوبی در ایران داشتند. در واقع بسیاری از سفرنامهنویسان ایران را بهشت اقلیتهای مذهبی به حساب میآوردند. در یکی از این سفرنامهها خواندم که خوشا به حال یهودیان، مسیحیان از دست یهودیها فنجان نمیگیرند اما بازارگردانی ایران به دست یهودیها انجام میشود . او ادامه داد: با این دورنما، ارامنه که تبریز را نه تنها یک شهر میزبان یا شهر دوم بلکه یک شهر آشنا میدانستند، پس از اینکه اپوزیسیون در ایران به قدرت رسید به ایران روی آوردند. هنچاکها از آن دسته مهاجرانی هستند که وارد ایران شده و ارتباط خود را با انقلابیون این کشور قویتر میکنند. ارمنیهای هنچاکی که به ایران آمدند، رویکرد دیگری در انقلاب مشروطه ایران داشتند. براساس اسناد تاریخی که ما در دست داریم آنها پشتیبان ستارخان شدند . معاون پژوهشی مرکز مطالعات راهبردی و آموزشی وزارت کشور افزود: بنابراین، نقش آنها در کنار ستارخان بسیار بارز است به طوریکه تشکیلات هنچاکها مورد توجه این سردار ملی بوده است. نکته قابل توجه این است این دو حزب علیرغم اینکه با هم مشکل داشتند اما در فتح تهران با تامل با هم همکاری می کنند. رهبر آنها، سیمون سیمونیان در زمان فتح تهران نیروهای خود را در اختیار “یپرمخان” درمیآورد و داستان پطروس و فریاد وی که همچنان در گوش تاریخ طنینافکن است، در این زمان رخ میدهد . جلالی افزود: هنچاکها در گیلان حضور فرهنگی دارند و به ارائه نوع مدلی از دموکراسی در ایران پرداختند و این دموکراسی در ایران با خون همراه است . بعد هم شروع کردند به مدرسه سازی، هنر را سیاسی کردند و پیام سوسیالیست را هم وارد تئاتر کردند .
کاوه بیات با ارائه مقاله خود با عنوان «بررسی منازعات فرهنگی قفقاز در دوره معاصر» با اشاره به تحولات در جامعه قفقاز آن زمان بعد از قرارداد گلستان و ترکمنچای بیان کرد: در فاصله جنگهای ایران و روس تا پایان جنگهای جهانی اول و در پی دگرگونیهای اقتصادی و اجتماعی که قفقاز به خود دید، مجموعهای از هویتهای ملی جدید در آن سامان شکل گرفت که براساس آن ملل و اقوام قفقاز نه فقط راه پیشرو را در پیوند میراث عقب مانده نمیدیدند، بلکه در خلال آذربایجان نامیده شدن اران راهی در پیش گرفتند که نفی گذشته و رویارویی با ایران صورت دیگری نمیتوانست به خود بگیرد . او درباره نشریات در زمان قاجار توضیح داد: در دو دهه نخست قرن بیستم گاهی در پارهای از نشریههای ایرانی بهویژه آنهایی که در خارج از ایران منتشر میشد، اشارههایی درباره تغییر و تحولات در جامعه قفقاز مطرح میشد، اما این نکات هیچگاه از حد کنایه و اشاره فراتر نرفت و بیشتر به تنزل جایگاه زبان فارسی در این منطقه مربوط میشد تا اصل ماجرا که تنزل جایگاه هویت ایرانی و در پی آن، تنزل جایگاه زبان فارسی یکی از تبعات آن بهشمار میآمد . وی اظهار کرد: در پی فروپاشی امپراتوری تزاری روسیه و به دنبال آن بر آمدن مجموعهای از کشورهای جدید در قفقاز، برخلاف انتظار و تصور ما که به گونهای در مقالات پارهای جراید وقت یا در کنفرانس صلح پاریس منعکس شد، آنها برای برگشت به دامن سرزمین نیاکان، کوچکترین تمایلی نداشتند باید آن تصور غلط نقد شده و تصحیح میشد. میشد یا حداقل آن حوزه مسئول، تصمیمگیرنده و نمایندگان افکار عمومی که یک روز در خلال جلسههایی در وزارت امور خارجه به استرداد قلمرو از دست رفته پرداختند و دیگری در جراید وقت از فرا رسیدن اعاده حاکمیت ایران بر این سرزمینها مینوشت، باید مینشستند و بررسی میکردند که بر اساس چه دادهها و دانستههای غلطی به چنین انتظار دور از واقعیتی رسیدند؟ !
این تاریخ نگار درباره اقدامهای شوروی تصریح کرد: اقدام دولت شوروی در برانگیختن یک حرکت تجزیه طلب در آذربایجان پس از سلب امید از کسب امتیاز نفت شمال در پی شکل دادن به یک اهرم فشار در جهت تامین خواسته هایی از این دست؛ براساس بستری شکل گرفت که زمینهاش در همان سالهای پایان جنگ جهانی توسط ترکان عثمانی چیده شد. آذربایجان نامیده شدن ارّان در تدارک طرح آتی وحدت و یگانگی شمالی و جنوبی صورت گرفت. اگر ایرانیان از این سوابق اطلاع میداشتند، آنقدر درنگ نمیکردند .
دکتر گودرز رشتیانی بهعنوان یکی دیگر از سخنرانان این نشست با ارائه مقاله «قفقاز عصر صفوی تا قاجار، طرح بحثی از منظر اسناد خارجی» گفت: اسناد فارسی ما در منطقه قفقاز هم در مراکز دولتی و هم در دست افراد نگهداری میشود. این اسناد بهویژه پس از آنکه تفلیس را بهعنوان پایتخت قفقاز قرار دادند، جمعآوری شد تا بتوانند بر اساس این اسناد مالکیت افراد را بر برخی زمینها مشخص کنند. در مجموعه اسناد فارسی، اسناد گرجستانی قابل توجه هستند، اما اسناد جمهوری آذربایجان کمتر است . این عضو هیئت علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران ادامه داد : نخستین تلاشی که برای انتشار اسناد فارسی صورت گرفت از سوی"آدولف برژه" بود که وی همه اسناد موجود در قفقاز را در ۱۳ جلد جمعآوری کرد که از این میان۴۰۰ سند آن فارسی بود و در کنار این اسناد ترجمه روسی آنها نیز گنجانده شده است. در ارمنستان نیز گنجینهای از اسناد فارسی وجود دارد که مربوط به احکام و فرامین شاهان ایرانی است .
او با توضیح درباره کتاب «اسناد احکام و فرامین شاهان ایرانی» تاکید کرد: کتاب سه جلدی «اسناد احکام و فرامین شاهان ایرانی» امسال در ایران منتشر شد و اسناد آن شامل۴۰۰ سند از تفلیس است. این سندها از دوره روسیه تزاری در یک آرشیو منظم گردآوری شده، اسنادی که متعلق به دور صفوی است که متاسفانه در آرشیو ملی ایران از اسناد این دوره تنها۲۰ نمونه وجود دارد . رشتیانی با اشاره به موضوع اسناد افزود: از بررسی اسناد که به دوره صفویه، زندیه، افشار و قاجار اشاره میکند، چنین برمیآید محدوده این اسناد بیشتر شامل سندهای مالی است که برخی معافیتهای مالی را نیز دربرمیگیرد . البته برخی اسناد روابط خارجی بهویژه روابط ایران با عثمانی و تعداد کمی رابطه ایران با روسیه نیز در میان آنها مشاهده میشود. برخی از آنها هم مسائل داخلی قفقاز مانند آشوبها و جنبشها حکایت دارد . او با اشاره به اسناد تاریخی تصریح کرد: کمترین توجه به این اسناد نشان میدهد که صفویه در این منطقه سیاست فعالی داشته و در رقابت با عثمانی آن را حفظ کرده است. شاهان مانند شاه طهماسب در جریان جزئیات این منطقه قرار داشته است. اغلب آنها به منطقه قفقاز با اهداف مختلف سفر کردند بهطوری که شاه عباس دو بار بیشتر به خراسان سفر نکرد اما ۵ بار به قفقاز و شاه تهماسب نیز ۷ بار به این منطقه سفر کرد .
این عضو هیئت علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران باتوجه به رویکرد مذهبی شاهان صفوی عنوان کرد: نکته دیگر که از این اسناد برمیآید رویکرد مذهبی شاهان صفویه در منطقه قفقاز است. مردم این منطقه، مذهبی متفاوت با صفویه، افشار، زندیه و قاجار داشتند. با وجودی که صفویان حاکمیت شیعه را در منطقه ایران حاکم کردند، اما در قفقاز این سیاست شیعهگری دنبال نمیشود . این رویکرد در زمان شاه عباس در برخی اسناد به وضوح آمده که وی به قفقاز حمله کرده و سپس زمینهایی را برای کلیسا وقف میکند که از زمینهای املاک خاصه است . رشتیانی با استناد به اسناد مبنی بر تغییر نکردن مذهب از سوی شاهان صفوی در منطقه قفقاز افزود: به عبارتی باید گفت محتوای این اسناد در تضاد با کتاب دو جلدی لارنس لاکهارت است که در آن یکی از دلایل سقوط صفویه را گرفتاری آنها با اقلیتها میداند. لاکهارت در گفتههای خود به اسناد استناد نمیکند . او افزود: بر همین اساس به نظر بنده گرفتاری صفویان با اقلیتها نمیتواند از دلایل سقوط آنها باشد و نقضکننده نظریه لاکهارت است. بنابراین اسناد، همه پادشاهان صفوی کوچکترین اقدامی برای تغییر مذهب در منطقه قفقاز انجام ندادند .
الهام ملکزاده در ادامه این سمپوزیوم با ارائه مقاله خود با عنوان «روابط فرهنگی ایران وقفقاز» اظهار کرد: با وجود اینکه از آمار ایرانیان مهاجر به قفقاز اطلاع درستی در دست نیست، اما اسناد و مدارک بهجایمانده نشاندهنده گسترش روبه رشد مهاجرت ایرانیان به این منطقه است. بهطور مثال نایب کنسول ایرانیان که مقیم شهر گنجه است در گزارشی به وزارت امور خارجه تعداد مهاجران ایران در گنجه را بیش از ۴۰ هزار نفر تخمین زده است . او درباره سفر ناصرالدین شاه به فرنگ تصریح کرد: ناصرالدینشاه قاجار هم در هنگام مراجعت از سفر نخست خود به فرنگ که از طریق قفقاز و دریای خزر به ایران برگشت، تحت تاثیر استقبال گرم علما، روحانیون و مردم شهرهای اران، شکی، گنجه و باکو قرار گرفت. گرچه روسها تلاش کرده بودند که هنگام عزیمت وی از ایران به روسیه، بهطورمستقیم از هشترهخان در منتهیالیه شمالی دریایخزر رفته و در بازگشت هم از راه قفقاز سعی در کوتاه کردن اقامت شاه در این شهر داشتند . این عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تاکید کرد : خاطرات قفقاز بخش قابل توجهی از مشاهدات ثبت شده مسافران محدود ایرانی به فرنگستان را که اغلب از اشراف درباری و توانگران بودند، همچنین نوشتههای سیاحان خارجی را که از طریق این منطقه به ایران سفر میکردند، به خود اختصاص میداد .
آقای سید مهدی حسینی تقی آباد به میراث تاریخی- فرهنگی ایران در قفقاز پرداخته و آن را به منزله سدی در برابر افراطگرایی منطقهای دانست . وی در یک سخنرانی تفصیلی به وضعیت ژئوپولتیک قفقاز بهعنوان همسایه ایران اشاره کرد و اینکه ایران استقلال جمهوریهای قفقاز را به رسمیت شناخته است. ضمن اینکه به طرز شگفت انگیزی ارتباطات عمیقی با این جمهوریها و ایران از دیرباز تا کنون مشاهده میشود. افراطگرایی مذهبی کنونی در قفقاز بهعنوان یک بحث جدی است که قفقاز مسلمان نشین اعم از مسلمانهای شیعه و سنی شمال قفقاز، روندی را موجب شده که افراط گرایی مذهبی را جایگزین مطلقگرایی کرده است. این در حالی است که اعمال خشونتآمیز افراطی چون ترور و قتل عام به کرّات وقوع یافته و وهابیت در جمهوریهای قفقاز در حال پیشرفت است. تقابل شدید با شیعیان و تلاش برای دور کردن مردم از سنتهای ایرانی و میراث ایرانی منطقه بهخصوص در نقاطی چون داغستان، امری است که میتوان با تاکید بر ظرفیتهای فرهنگی و ورود ایران به تعاملاتی از این دست می تواند علاوه بر جلوگیری از افراط گرایی، با ایجاد فضای گفتمان مذهبی نرم و مبتنی بر آموزه های اسلام شیعی به تعمیق فرهنگ و میراث ایرانی در منطقه کمک کند.
دکتر محمود جنیدی جعفری به تعاملات و تشابهات فرهنگی ایران و ارمنستان پرداخته و روابط فرهنگی ایران- ارمنستان بهخصوص بعد از استقلال جمهوری ارمنستان را مورد بررسی قرار داد. وی در سخنرانی خود به این موضوع اشاره کرد که با وجود حوزه تمدنی دیگر یعنی عثمانی و روسیه، فرهنگ قفقاز کمتر به فرهنگ روسیه تن داد و روسها میخواستند تمدن ایران را از حوزه قفقاز دور کنند. همچنین پیشنهاد کرد تا از زبان فارسی بهعنوان زبان میانجی در منطقه استفاده شود. چرا که ارمنستان در این حوزه، گسترش زبان فارسی را پذیرفته و بهعنوان زبان دوم در حال تدریس است. حتی مراکز ایرانشناسی و اسلامشناسی دانشگاه ایروان، بیشتر راغب است تا اسلام از منظر تشیع و اسلام شناسان و استادان ایرانی در ارمنستان تدریس شود تا با قرائت اسلام شناسان و استادان جهان تسنن و کشورهای سنّی مذهب.
دکتر محمد نجاری که با موضوع "ریخت شناسی قصه های عامیانه مردم قفقاز "سخنرانی می کرد، ابتدا به معرفی طرح در دست اقدامش با عنوان "قصههای ملل" در مرکز اسناد فرهنگی آسیا پرداخت. مجموعهای که هدف آن گسترش صلح جهانی است و تاکنون 2 جلد آن ( ادبیات ترکمنی و قصههای عامیانه مردم کُره) در مرکز اسناد فرهنگی آسیا با همکاری نشر اشاره منتشر شده و 3 جلد از مجموعه قصههای عامیانه قفقاز، شامل ( گرجی، ارمنستانی، آذربایجانی) مراحل نهایی ویرایش خود را سپری میکند . وی سپس به تعاریف ارائه شده از ادبیات پرداخت و گفت : یکی از تعاریف کامل از ادبیات، ادبیات به معنای زبان هنری است و قصههای عامیانه و ادبیات شفاهی جای خود را بهدرستی در این تعریف پیدا کردهاند. مشاور فرهنگی هنری دفتر سیاستگذاری و برنامه ریزی فرهنگی وزارت علوم به تاریخچه افسانه پژوهی اشاره کرد و افزود: نخستین کوششها در این خصوص را برادران گریم انجام دادند. سپس پراپ بود که نظریه ریخت شناسی را در قصههای پریان با بررسی آثار روسی ارائه کرد. نظریه پراپ قابل تعمیم به قصههای عامیانه مردم ایران و قفقاز هم هست. برای مثال در داستان " مرد فقیر و سه انار اهدایی شوالیه" از "قصههای عامیانه مردم گرجستان" عناصری مثل وضعیت آغازین، غیبت، نهی، نقض نهی، کسب خبر، عزیمت، اولین کارکرد بخشنده، واکنش قهرمان، انتقال مکانی، پیروزی، بازگشت، ورود بهطور ناشناس، شناخته شدن، عروسی از نظریه پراپ وجود دارد.
سخنران دیگر خانم آنوشیک ملکی، در رابطه با اسناد تاریخی، نسخ خطی و مدارک موجود به زبانهای فارسی، پهلوی و ارمنی در "ماتناداران" ایروان پرداخته و مروری بر تبادلات فرهنگی ایران- ارمنستان و همچنین تبادلات فرهنگی دو ملت داشت . وی این مرکز را برجستهترین مرکز نسخ خطی جهان برشمرد که دارای 20 هزار دست نوشته در حوزههای تاریخی، فلسفی و ادبیات است که نخستین اطلاعات موجود در آن به قرن 5 میلادی باز میگردد. ضمن اینکه گنجینهای از مینیارتورهای ایرانی مکاتب بغداد، شیراز، هرات و اصفهان تا دوره قاجار را در خود نگهداری میکند.
بعد از سخنرانی اساتید، در جلسه پرسش و پاسخ، حضار سوالاتی در رابطه با مقالات ارائه شده مطرح کردند که با توضیحات مبسوط آنان نخستین سمپوزیوم تبادلات فرهنگی ایران و قفقاز در دوران معاصر به کار خود پایان داد. با توجه به حُسن استقبال و طرح مباحثی جدی و آسیب شناسی پدیدههای فرهنگی، مذهبی و سیاسی کنونی منطقه، ضرورت برگزاری جلساتی مشابه بهعنوان اجماع نظر متخصصان و سخنرانان سمپوزیوم و حضار جلسه طرح و مورد تائید قرار گرفت.
نظر شما :