چاپ دوم کتاب "جنبشهای اسلامگرای معاصر: بررسی منطقهای" تالیف دکتر یحیی فوزی عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی منتشر شد
. در مقدمه این اثر آمده است : هدف از این پژوهش، تهیه یک اثر نسبتاً جامع در عین حال مختصر به منظور شناسایی جنبشهای اسلامگرا در جهان اسلام و جریانات درونی آنها میباشد و تلاش میکند به شناسایی علل شکلگیری و اندیشه سیاسی و روند تحولات این جنبشها و جریانات بپردازد و به این پرسشها پاسخ دهد که اولاً، نحوهی گسترش و آرایش این نیروهای فکری درجهان اسلام به چه شکل میباشد؟ ثانیاً، نحوهی شکلگیری طیفهای فکری درونی و روند و مواضع هر یک از این جریانات چگونه بوده است؟ و در نهایت نیز چشمانداز آینده هر یک از این جریانات مهم سیاسی - فکری و نقش آنها در تحولات جهان اسلام به چه صورت خواهد بود؟ اصولاً جنبشها وجریانهای اسلامی ویژگی¬های متنوع و مختلفی دارند که از لحاظ شکلی و سازمانی، فکری و عقیدتی، اهداف و منافع، محیط تاریخی و جغرافیایی، عملکرد و مبارزه و دیگر موارد، قابل طرح و مداقه علمی¬اند.
اصولاً نگاه کلی و یکسان به جنبشها و جریانات اسلامی نگاهی ناقص بوده و نمیتواند واقعیت این جنبشها را ترسیم کند و تحلیلی درست از این جنبشها نیازمند بررسی موردی و منطقهای هر یک از این جنبشها و جریانات سیاسی اسلامگرا میباشد زیرا هر یک از این جنبشها علیرغم تشابههایی که با یکدیگر دارند دارای تفاوتهای مهمی نیز با یکدیگر میباشند که این تفاوتها را میتوان در اندیشهها و مواضع و خطمشیهای آنها بهخوبی مشاهده کرد که ریشه در بستر سیاسی، اجتماعی و اعتقادی و شکلگیری آنها دارد. و این تفاوتها موجب میشود تا الگوهای مختلفی از جامعه و حکومت اسلامی را مطرح کرده و نوع تعامل آنها با دیگر جوامع و حتی بقیه فرقههای مسلمانان از جمله شیعیان متفاوت باشد که توجه به این تفاوتها میتواند استراتژی مناسبی را در برخورد موردی با آنها برای جمهوری اسلامی ایران موجب شود. در مجموع این اثر در چند فصل آماده تدوین شده است: در فصل اول در یک بحث نظری تلاش کردهایم تا یک چهارچوب و مدل توصیفی را برای مطالعه این جریانات تعریف کنیم این مدل بر مبنای دو مؤلفه یعنی شرایط عینی و مبانی ذهنی و نظری این جریانات تعریف شده است تا بتواند توصیف مناسبی را از این جریانات ارائه نماید. و در ادامه در یک بررسی منطقهای با توجه به مدل مذکور تلاش شده است تا جریانهای اسلامی مورد شناسایی قرار گیرند و به همین دلیل در فصول بعد ضمن بررسی همه مناطق جهان اسلام بهعنوان بستر شکلگیری این جریانات شامل شمال افریقا، خاورمیانه و شبه قاره آسیای جنوب شرقی و آسیای میانه، جریانهای اسلامی شناسایی شده تا در این بررسی جغرافیایی بتوان به توصیف شرایط عینی بستر شکلگیری این جریانات پرداخت و سپس بر اساس مبانی نظری به تقسیمبندی درونی جریانات اسلامگرا در هر محیط جغرافیایی پرداختهایم این نوع تقسیمبندی موجب میشود تا از یکسو واقعیتهای جغرافیایی و از سوی دیگر واقعیتهای فکری و اندیشهای مورد توجه قرار گیرند. در نهایت با ارائه جمعبندی از مطالب تلاش شده است تا ضمن ترسیم تصویری از وضعیت موجود این جریانات با نوعی آیندهپژوهی به ارائه چشمانداز آینده این جریانات اشاره کرده و راهکارهایی را نیز برای تعامل با این جنبشها ارائه کند. امید است این اثر بتواند قابل استفاده بوده و زمینه را برای آشنایی عمیقتر و دقیقتر با جریانات اسلامگرا در جهان اسلام برای محققان، دانشجویان و سیاستگذاران کشور عزیز ایران اسلامی که خود سردمدار یکی از بزرگترین جنبشهای اسلامی معاصر بوده و نقش بسیار مهمی در احیا و بالندگی این جریانات اسلامگرا در چند دهه اخیر داشته است را فراهم آورد و امید است این اثر بتواند زمینهساز ارائه تحلیل مناسبی از وضعیت این جریانها برای محققان و دانشجویان و سیاستگذاران عرصه روابط بینالملل و سیاست خارجی کشور و دیگر علاقهمندان به حوزه مطالعاتی اسلام سیاسی و جهان اسلام باشد و در نهایت نیز بتواند زمینهساز اتخاذ سیاستگذاری مناسب و واقعگرایانه در عرصه سیاست خارجی جمهوری اسلامی و نحوه تعامل با این جریانات و جنبشهای اسلامگرا در جهان اسلام باشد .
نظر شما :