دکتر میری: از نگاه های انحصار طلبانه و قرائت های تک ساحتی در تعریف سبک زندگی پرهیز کنیم

۰۱ تیر ۱۳۹۴ | ۱۸:۱۲ کد : ۱۰۷۵۰ اخبار اساتید پژوهشگاه
تعداد بازدید:۲۱۵۶
دکتر سید جواد میری،  عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی در گفتگو با خبرنگار حرا درباره تعریف سبک زندگی با طرح این پرسش که سبک زندگی از کجا نشات گرفته است، اظهار کرد: مبدع این بحث فردی به نام آدلر روانشناس بزرگ قرن بیستم است. او از واژه آلمانی که در انگلیسی به Life Style ترجمه شد یاد کرده و یک معنای خاصی را از مفهوم سبک زندگی در ذهن داشته است. برای او سبک زندگی محصول خلاقیت فرد است نه اینکه تحمیلی باشد از سوی ساختارها.

وی با بیان اینکه آدلر برای سبک زندگی چهار نوع را قائل شده، ادامه داد: در نوع اول صحبت از The Ruling Type می کند. یعنی نوعی از سبک زندگی که فرد در آن پرخاشگر و خشونت گرا است و توجه کمی به روابط اجتماعی دارد و در مناسبات اجتماعی به صورت معقول وارد نمی شود و سعی می کند با حالت پرخاشگرایانه در صحنه زندگی با مسایل روبرو شود و مشکلاتش را با قوه قهریه حل کند. دومین تیپ و یا سبک زندگی چیزی است که او The  Getting Type می نامد. در این نوع از سبک زندگی معمولا فرد یک حالت وابستگی به دیگران دارد و به گونه ای است که نمی تواند به صورت فعالانه  خودش را در صحنه ارتباطات اجتماعی مطرح کند و همیشه به دیگران وابسته است و سعی می کند تا از دیگران برای خودش تایید بگیرد. او سبک دیگری را هم مطرح می کند که The Avoiding Tyoe  نام دارد. در این نوع از سبک زندگی فرد معمولا از مشکلات می گریزد و مشارکت خلاق ندارد و مشکلات را به صورت مسائلی نمی بیند که می تواند کمک به رشد و تعالی او بکند و فرد بودن انسان را به منصه ظهور رساند و وقتی با مشکلات روبرو می شود معمولا راه گریز را پیدا می کند و از مشکلات شانه خالی می کند. این نوع تیپ را هم آدلر یک نوع تیپ الگو و خلاق نمی داند.

دکتر میری اضافه کرد: آدلر تیپ دیگری را با عنوان The Socially Useful Type  مطرح می کند. او می گوید در این سبک فرد دارای خلاقیت و حس مشارکت و شادابی در زندگی است. این نوع از سبک زندگی سبکی است که آدلر آن را بهترین نمونه می داند که انسان نسبت به دیگران در صحنه اجتماعی و فردی هم حس مشاکرت دارد و هم یک حس فعالانه برای تعامل با دنیای، و می تواند به راحتی با دنیای بیرون ارتباط برقرار سازد و این ارتباط می تواند نه تنها در دنیای درون به شکوفایی خودش منجر شود بلکه در بیرون هم موجب رشد و تعالی نهادهای جامعه و فرم های زندگی شود. او این را یکی از بهترین شیوه هایی زندگی می داند.

وی در ادامه تشریح نمود: سبک زندگی که در نظریه های اجتماعی به گونه های مختلف مطرح شده وقتی وارد گفتمان های ایرانی شد به نظر می رسد رنگ و سبقه دیگری پیدا کرده و به نظر می رسد حکومت و ایدئولوگ های رسمی صحبت از سبک زندگی اسلامی می کنند و سعی در ترویج آن دارند. حال سخن اینجاست که سبک زندگی اسلامی چیست؟ آدلر وقتی از نوع چهارم یعنی سبک زندگی خلاقانه سخن می گوید که افرادش دارای نشاط هستند سخن از دین و سنت خاصی نمی کند بلکه می گوید اینها مدل هایی است که برخی انسان ها می توانند دارای آن باشند و بیشتر آن را به صورت یک ایده و الگوی ذهنی مطرح می کند.

این استاد فلسفه افزود: در ایران در این مدت چند ساله اخیر به نظر می رسد برخی این الگوی چهارم آدلر را به صورت کلیشه ای گرفته اند و می گویند سبک زندگی اسلامی. سخن اینجاست که ما وقتی از سبک زندگی اسلامی سخن می گوییم منظورمان از اسلامی بودن سبک زندگی چیست؟ مثلا سبکی است که منطبق با قرائت از دین است که به صورت قانون مطرح شده و حکومت اسلامی تلاش در جهت بازتولید این شیوه دارد و یا صحبت از سبک زندگی اسلامی یک سخن عام است که در سطح عمومی مطرح می شود؟

وی اظهار کرد: به نظر می رسد وقتی آدلر از سبک زندگی حرف می زند مرکز تئوری او فرد و انتخاب های فرد است یعنی فردی که در دنیای مدرن دارای انتخاب است و ذیل قدرت انتخاب دست به گزینش هایی می زند. ولی این بحث در ایران یک سبقه ساختاری پیدا کرده است به همین خاطر وقتی ما از سبک زندگی سخن می گوییم باید سه نوع نگرش متفاوت زندگی را مطرح کنیم.

دکتر میری در توصیف این سه سبک گفت: نوعی از سبک زندگی وجود دارد که در سطح ساختاری مطرح می شود. یعنی برخی اندیشمندان و روانشناسان معتقدند که وقتی از سبک زندگی سخن می گوییم سبک زندگی در سطح ساختاری مطرح است. برخی دیگر معتقدد که دال مرکزی بحث باید در سطح موقعیتی مطرح شود. البته هستند نظریه پردازانی که درباره سبک زندگی از منظر سطح فردی نگاه می کنند و معتقدند که اگر در سطوح دیگر مطرح شود به این معناست که عاملیت انسان به حاشیه کشانده خواهد شد و آن ساختارهایی که در نگاه ایدئولوژیک وجود دارد و یا در منظومه نهادهای سیاسی از شیوه درست زندگی تعریف می شود، به عنوان ملاک در نظر قرار می گیرند.

وی اضافه کرد: در حالیکه دال مرکزی سبک زندگی که آدلر معرفی می کند فرد است آن هم فردی که به عنوان شهروند قرار است عاملیت خودش را به منصه ظهور برساند. چرا که یکی از بحث هایی که در بستر زندگی مدرن در چارچوب نظام سرمایه گذاری مطرح شده این است که در دنیای جدید عاملیت انسان روز به روز کاهش یافته است و انسان در چنگال مدرنیزم نمی تواند عاملیت خودش را نشان دهد. به زبان اریک فروم ما در جامعه ای زندگی می کنیم که گرایش ها و جریان های اصلی انسان را به سمتی پیش می برد که انسان به جای اینکه عاملیت خود را نشان دهد و بتواند به صورت شکوفا و خلاق با واقعیت ها روبرو شود به گونه مرده وار با واقعیت مواجه می شود.

 عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی ادامه داد: در چنین حالتی مفهوم و نظریه سبک زندگی به عنوان یک راهکاری برای عاملیت انسان مطرح شده که انسان بتواند در برابر چنین نظام غول آسایی، حتی اگر شده در حوزه فردی و خصوصی به اندازه ای عاملیت خود را نشان دهد. البته ممکن است این سئوال مطرح شود که اصلا امکان چنین اتفاقی در دنیای ماشینی و دیجیتالی وجود دارد یا نه؟ برخی معتقدند که ما در قفس آهنین گرفتار شدیم و این قفس عاملیت های انسان را مطلقا کور کرده اما برخی هم معتقدند که ظهور شبکه های اجتماعی و جهان مجازی فضایی را ایجاد کرده که انسان ها می توانند در مقابل نیروهای اقتدار گرا که به سرمایه متصل هستند و کار و خلاقیت را محبوس می کنند عاملیت خود را در یک حالت دیجیتالی نشان دهد و سبکی از زندگی را در فضاهای ولو محدود ولی متصل به یک عاملیت جهان تولید و باز تولید کند.

وی خاطر نشان کرد: این مبحث سبک زندگی اسلامی در ایران به صورت یک الگو برای ایدئولوگ های رسمی تبدیل شده که بتوانند آن فضاهایی که انسان ها به دور از تحمیل ساختارها و فشار  خودشان را باز تولید می کنند را تقلیل دهد. اینجاست که باید نقادانه برخورد کنیم و اگر مسئله سبک زندگی را در ادیان مطرح می کنیم بدانیم به نظر شکاف های تئوریک وجود دارد. این شکاف ها ممکن است اینگونه توجیه شوند که در ادیان سنن و اندیشه ها متفاوت است و ممکن است یک مفهوم در آمریکا متفاوت از ایران باشد، این را می توان پذیرفت اما سخن اینجاست که اگر سبک زندگی به عنوان یک ابزار تحدید گفتمانی در دست ایدئولوگ های رسمی قرار بگیرد باید این پرسش را مطرح کنیم که آیا سبک زندگی اسلامی تنها یک نوع قرائت دارد و یا اینکه باید سبک های زندگی اسلامی را مطرح کرد؟ آیا سبک زندگی باید تنوع داشته باشد یا خیر؟

دکتر میری ادامه داد: اینجاست که به نظر می رسد تفاوتی میان قرائت رسمی و قرائت های آکادمیک از سبک زندگی اسلامی وجود دارد چرا که سبک زندگی به عنوان یک مفهوم این قابلیت را دارد که به گشایش جامعه مدنی کمک کند چرا که جامعه مدنی ما امروز بسیار نهیف است و یکی از دلایل این نهیف بودن این است که برخی اندیشمندان به صورت انحصاری تلاش دارند یک نوع قرائت را صحیح جلوه دهند و در سیاست های کلان جامعه، فرهنگ، سیاست، اقتصاد و مفهوم سرگرمی و اوقات فراغت تسری دهند. ولی اگر سبک زندگی در دست اندیشمندان مختلف قرار بگیرد و در فضای عمومی ساحتی ایجاد شود که به نقد و بررسی گذشته شود این قابلیت را دارد که به جامعه مدنی ما کمک کند.

وی ادامه داد: دال مرکزی سبک زندگی شکوفایی انسانی است که خودآگاه است و خودآگاهی همانطور که شریعت می گوید یک قدرتی است که انسان وقتی به غایت می رسد در خودش محبوس نمی شود بلکه می تواند جریان ساز شود. خودآگاهی حالتی است که وقتی انسان واجد آن شد آن موقع می تواند مشعل هایی را روشن کند که به نشاط و سرزندگی در اجتماع تبدیل شود. جامعه ای که در آن سرزندگی وجود ندارد جامعه مطلوبی نیست. جامعه ای که انسان ها در آن نمی توانند دست به انتخاب بزنند و راه روش زیست خود را آگاهانه پیدا کنند بلکه بصورت الگوهای از پیش تعیین شده همه چیز برای آنها تعیین شود و عبور از این الگوها جرم تلقی شود، نمی تواند مشکلاتش را نه در سطح فردی، نه در سطح اجتماعی و نه در سطح بین المللی حل کند.

این استاد فلسفه با تاکید بر اینکه باید از مفهوم سبک زندگی استقبال کنیم ولی نه با قرائت ایدئولوژیک و انحصار طلبانه آن، یادآور شد: ما باید حداقل در حوزه اندیشه به سمت گفتگو برویم چرا که فضای ما را از حالت مونولوگ خارج می کند اگر به این سمت حرکت کنیم فکر می کنم از سبک زندگی می توان به عنوان نظریه ای بهره جست که باب گفتگو را در جهان باز کند. یکی از مشکلات جهان اسلام این است که تقریبا همه گروه ها درگیر نگاه های انحصار طلبانه و قرائت های تک ساحتی شده اند در حالیکه سبک زندگی به عنوان یک منظومه مفهومی می تواند در دست اندیشمندان به یک چارچوب ذهنی تبدیل شود که حالات رفتاری ما را تغییر دهد.  

کلیدواژه‌ها: پژوهشگاه ihcs research center پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی


نظر شما :