یادداشت دکتر امیر عبدالرضا سپنجی/ شرط‌های خاک نخوردن پژوهش‌ها در کنج کتابخانه‌ها

۱۷ خرداد ۱۳۹۴ | ۱۸:۱۳ کد : ۱۰۶۰۳ اخبار اساتید پژوهشگاه
تعداد بازدید:۱۹۷۷

برای پاسخ به این پرسش که چگونه پژوهش‌ها می‌توانند به متن جامعه بیایند، باید در ابتدا این پرسش را مطرح کرد که اصولا پژوهش‌ها بر چه اساسی در جامعه انجام می‌شود؟ واقعیت این است که پژوهش باید در گام اول مبتنی‌بر نیازها و مسائل یک جامعه شکل بگیرد تا بعد براساس این مقدمه وارد جامعه شود و بتواند نیازهای افراد جامعه را برطرف کند. پژوهشی که کاملا به صورت مجرد و انتزاعی و کاملا منفک از جامعه انجام می‌شود پژوهش خوبی نیست و قطعا نمی‌تواند نتایج خوبی داشته باشد چون از دل جامعه به وجود نیامده و بعدها به بطن جامعه منتقل نمی‌شود. پس دانستن این نکته که پژوهش‌ها مسأله محور باشد از اساسی‌ترین موضوعات است که باید به آن توجه شود. نکته اساسی دیگر این است که ما باید مشکلاتمان را با پژوهش حل کنیم. اگر قرار باشد ما در ذهنمان دغدغه‌های انتزاعی داشته باشیم و تنها برای حل این مسائل به پژوهش دست بزنیم، نهایتا نتیجه‌ای که از پژوهش‌ها حاصل می‌شود کتاب‌هایی است که در کنج قفسه‌های کتابخانه خاک می‌خورد و نمی‌تواند نتیجه مطلوب مورد نظر ما را داشته باشد. کاربردی بودن، پیوند مستقیمی با این مسأله دارد که موضوع پژوهش‌ها از دل مشکلات برآمده و دغدغه جامعه باشد.

از طرف دیگر شرط‌هایی نیاز است تا بتوان نتیجه پژوهش‌ها را در جامعه اجرایی کرد. مثلا یکی از مهم‌ترین شرط‌ها این است که ارتباط گسترده‌ای بین بخش‌های مختلف صنعتی، دولتی و خدماتی با بخش‌های علمی برقرار شود چرا که دغدغه این بخش‌ها بدون‌شک دغدغه بخش‌هایی از جامعه است. مشکل یک بخش صنعتی وقتی به دانشگاه ارجاع داده می‌شود می‌تواند موضوع مهم یک پژوهش باشد که نتیجه آن به همان بخش و درنهایت به جامعه تزریق شود. پس ارتباط این بخش‌ها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

شرط دومی که می‌تواند کمک زیادی به اجرایی شدن پژوهش‌ها در جامعه داشته باشد این است که دولت و حکومت ارتباط خوبی با پژوهشگاه‌ها داشته باشند و دانشگاه‌ها را به چشم یک مکان بحران‌ساز نبینند بلکه آن را حلال مشکلات جامعه بدانند. دولت خود باید پیشقدم باشد و مشکلاتش را به دانشگاه‌ها ارجاع دهد و از آنها راه‌حل بخواهد. نه این‌که دست روی دست بگذارد و ببیند، بودجه‌هایی که برای پژوهش در نظر گرفته می‌شود درنهایت به پایان‌نامه‌های کتابخانه‌ای تبدیل می‌شود. به‌عنوان مثال دولت صراحتا اعلام کند که در مورد مسأله هدفمندی یارانه‌ها نیاز به پژوهش‌های جدی دارد. کارهایی که درنهایت بتواند به جامعه ورود و مشکلات را حل کند. بدون شک کاری که در این زمینه انجام شود می‌تواند به جامعه ورود کند و بخشی از مشکلات را حل کند. بخش خصوصی هم می‌تواند همین کار را انجام دهد و با طرح دغدغه‌های خود مسأله‌های پژوهش محور ایجاد کند و از آنها راه حل بخواهد.

شرط سوم هم این است که سیاست‌زدگی باید از علم جدا شود. به این معنا که پژوهشگرانمان را مسأله ساز ندانیم و مطمئن باشیم هر آنچه که آنها خواهند گفت قرار نیست به ضرر کشور تمام شود. باید به این مسأله توجه شود که دانشگاه مزاحم نیست و ما می‌توانیم بسیاری از مشکلاتمان را با پژوهش حل کنیم. اگر این تفکر را داشته باشیم که پژوهش در کشور مشکل‌ساز است پس چگونه می‌توانیم از آن توقع داشته باشیم که مشکلات ما را حل کند؟ اصلاح چنین نگاهی می‌تواند کمک بزرگی به بهتر شدن روند پژوهش‌ها داشته باشد.

 مسأله آخری هم که می‌تواند نتایج پژوهش‌ها را به بطن جامعه نزدیک کند این است که به‌شدت از مدگرایی و امواج روزمره در پژوهش‌ها پرهیز کنیم. متاسفانه یک زمانی در پژوهش روش کار کمی مد می‌شود و همه پژوهشگرها به سمت آن می‌روند. یا یک روز کار کیفی باب می‌شود و همه انگیزه پیدا می‌کنند که وارد این نوع سبک پژوهشی شوند اما این کار اشتباه است و باید این نکته را بدانیم که موضوع پژوهش است که روش را مشخص می‌کند و همین روش‌شناسی درست، موضوعی است که می‌تواند پژوهش‌ها را به دل جامعه بیاورد.

کلیدواژه‌ها: پژوهشگاه ihcs research center پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی


نظر شما :