گزارش نشست «بازار کار در اقتصاد ایران؛ سیمای اشتغال و تأمین اجتماعی زنان»

۱۸ دی ۱۴۰۳ | ۰۹:۱۹ کد : ۲۶۰۸۹ اخبار
تعداد بازدید:۷۰
گزارش نشست  «بازار کار در اقتصاد ایران؛ سیمای اشتغال و تأمین اجتماعی زنان»

باسمهتعالی

سومین نشست تخصصی پژوهشکده اقتصاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به مناسبت هفته پژوهش با عنوان کلی «بازار کار در اقتصاد ایران؛ سیمای اشتغال و تأمین اجتماعی زنان» و با سخنرانی دکتر جلال منتظری شورکچالی (بررسی وضعیت بازار کار در ایران)؛ دکتر لیلاسادات زعفرانچی (سیمای بازار کار زنان در کشور)؛ دکتر نرگس اکبرپور روشن (وضعیت تأمین اجتماعی زنان در ایران) از اعضای هیئت علمی پژوهشکده اقتصاد در در تاریخ 8 دیماه 1403 در سالن ادب پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.

    در سخنرانی اول با عنوان «جمعیت و بازار کار در ایران: بازتعریفی بر نرخ بیکاری در ایران»، دکتر جلال منتظری با اشاره به مهم­ترین شاخص­های جمعیتی کشور، دو مسأله «خالص مهاجرت مثبت» و «نرخ رشد جمعیتی کند» در کشور را بسیار قابل تأمل توصیف کرد. ایشان بیان کرد: بر اساس ساعتشمار جمعیتی مبتنی بر داده های سازمان ملل، ایران در حدود 92 میلیون نفر تا تاریخ 19 نوامبر 2024 در رتبه 17ام کشورهای جهان ایستاده که نرخ تولد و مرگ و میر روزانه نیز در ایران به ترتیب 3151 و 1192 نفر گزارش شده است. بر اساس همین ساعت­شمار جمعیتی، خالص مهاجرت در کشور 521 نفر گزارش شده که این مسأله می­تواند ریشه در ساماندهی شتاب­زده اتباع غیرمجاز در کشور داشته باشد که به نظر می­رسد این موضوع به دلیل تبعات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی نیازمند توجه ویژه­ای از سمت تصمیم­سازان این حوزه است. نکته دوم قابل تأمل در خصوص ساختار جمعیتی کشور این است که بر اساس پیش­بینی جمعیتی سازمان ملل، جمعیت ایران در سال 2052 به حداکثر تاریخی خود یعنی حدود 102 میلیون نفر خواهد رسید و از این سال به بعد ایران با نرخ رشد جمعیتی منفی روبرو خواهد شد. اگرچه نرخ رشد جمعیت ایران در سال 2024 نیز تنها حدود 02/ 1 درصد بوده که از نرخ رشد متوسط جهانی جمعیت یعنی عدد 14/ 1 درصد به صورت محسوسی کمتر بوده است.

    در بخش دوم از این سخنرانی، این عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با مقایسه وضعیت جمعیت فعال در ایران و جهان، «موضوع تبعیض جنسیتی در بازار کار کشور» را یک مانع اساسی در جهت استفاده حداکثری از ظرفیت بانوان در اقتصاد ایران برشمرد. ایشان افزود: بررسی شواهد تاریخی نشان می­دهد جمعیت فعال در کشور ما طی دهه­های گذشته حول و حوش عدد 40 درصد نوسان داشته که این عدد تفاوت فاحشی با متوسط جمعیت فعال در جهان یعنی 60 درصد دارد که ریشه ­های این اختلاف فاحش را باید در موضوع میزان پایین مشارکت اقتصادی زنان در بازار کار کشور جستجو کرد. بر اساس گزارش بانک جهانی در سال 2023، در حالی که متوسط جمعیت فعال مردان در دنیا حدود 73 درصد است این رقم در کشور ما حدود 71 درصد است. در سوی دیگر، در حالی که جمعیت فعال زنان در دنیا در همین سال حدود 49 درصد بوده در کشور ما جمعیت فعال زنان تنها حدود 14 درصد گزارش شده که با متوسط جهانی تفاوت محسوسی دارد. ریشه ­های این انفعال جمعیت بانوان در کشور را باید در مسائل اقتصادی، فرهنگی، تاریخی و قانونی جستجو کرد و ریشه ­های اقتصادی آن را باید در ساختار سنتی توسعه اقتصادی کشور یافت که طی دهه ­های گذشته با الگوهای توسعه جدید خدمات­ محور کشورهای توسعه ­یافته دنیا انطباق نداشته است.

    در بخش سوم از سخنرانی، دکتر منتظری با اشاره به اختلاف معنادار 18 درصدی بین جمعیت فعال در کشور با متوسط جهانی در سال 2023، بیان کرد نرخ بیکاری گزارش شده مبتنی بر استاندارهای ILO نمی­تواند واقعیتهای بیکاری در بازار کار ایران را شرح دهد. بنابراین باید سراغ مفاهیم جدیدی نظیر «بیکاری پنهان» رفت که به نظرمیرسد این نخستین بار است که این اصطلاح توسط این عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی مطرح شده است. در این خصوص دکتر منتظری گفت:  اگرچه بر اساس گزارش بانک جهانی، نرخ بیکاری در ایران 9 درصد گزارش شده (بیکاری آشکار)، اما برای رسیدن به رقم بیکاری واقعی­تر که اثر آن بر اقتصاد ایران قابل لمس باشد باید به این رقم، اختلاف معنادار بین جمعیت فعال در کشور با متوسط جهانی را به عنوان بیکاری پنهان اضافه کرد تا به یک بیکاری ملموس­تری به نام «نرخ بیکاری مؤثر» برسیم که در حقیقت جمع دو بیکاری آشکار و پنهان مورد بحث است. بنابراین نرخ بیکاری مؤثر در اقتصاد ایران در سال 2023 را باید عددی حدود 27 درصد دانست که 9 درصد آن بیکاری آشکار و حدود 18 درصد آن بیکاری پنهان است.

    نهایتاً و در جمع­بندی نهایی، دکتر منتظری با اشاره به چالش­های جمعیتی و بازار کار کشور نظیر: جمعیت در حال پیر شدن، خالص مهاجرت مثبت، تفاوت فاحش جمعیت فعال کشور با متوسط جهانی، نرخ بیکاری مؤثر (آشکار شده + پنهان) بیش از 27 درصدی کشور، مشارکت اقتصادی پایین زنان در بازار کار کشور و روند نزولی محسوس ارزش حقوق و دستمزد در ایران، بیان کرد برای حل این معضلات، نه تنها باید سیاست ­های اثرگذار بر ساختار جمعیتی و بازار کار کشور دچار تحولی اساسی شود بلکه باید در ورای آن، «الگوهای حکمرانی اقتصادی کشور» که در دل آن این سیاست­ها جا دارد و اثر می­پذیرد، دستخوش تحولات ساختاری و نهادی شود.

دومین سخنران این نشست، دکتر لیلاسادات زعفرانچی عضو هیئت علمی و رییس پژوهشکده اقتصاد، سخنرانی خود با عنوان «سیمای بازار کار زنان در کشور» را با اشاره به سه بخش کلی مربوط به: پیشران‏های آینده در بازار کار جهان، مروری بر سیمای بازار کار زنان در یک روند دهساله و درنهایت ارائه ملاحظاتی برای سیاستگذاران بازار کار زنان در آینده ارائه نمود. وی درخصوص پیشرانهای آینده بازار کار زنان به محورهای: اقتصاد کلان و مسائل جهانیشدن بازار کار، تغیرات جمعیتی، تغییرات فرهنگی، سبک زندگی و هویتی زنان، تغییرات اقلیمی و مباحث فناوری اشاره داشت.

ایشان اظهار داشتند که براساس برآورد سازمان ملل متحد تا سال 2050، تعداد نیروی کار دنیا (افراد بین 20 تا 64 سال) احتمالاً به 5.3 میلیارد نفر خواهد رسید که حدود 70% ساکن کشورهایی هستند که بهعنوان اقتصادهای نوظهور شناخته میشوند. همچنین گزارش سازمان جهانی کار (ILO) درخصوص تغییرات اقلیمی نشان میدهد که تنها اقتصاد سبز میتواند منجر به 24 میلیون فرصت شغلی جدید در رابطه با انرژی پاک و کاهش آلودگی تا سال 2030 گردد. وی باتوجه به تحولات فناورانه بهعنوان اصلیترین رویداد آینده در بازار کار و با استناد به گزارش مؤسسه مککنزی عنوان کرد که هوش مصنوعی تا سال 2030 درحدود 13 تریلیون دلار، یا حدود 16 درصد تولید ناخالص داخلی  تجمعیِ بالاتر از امروز را به ارمغان خواهد آورد.

دکتر زعفرانچی در بخش دوم سخنرانی خود ضمن مروری بر شاخصهای اصلی و ویژگیهای بازار کار زنان در کشور بیان کرد که در سال 1403 درحدود 28 میلیون نفر از زنان 15 ساله و بیشتر کشور از منظر شاخص های بازار کار، غیر فعال شناخته میشوند. بازارکار زنان در ایران، شرایط خاص و دوگانهای را تجربه میکند ازجمله همزمانی پایینبودن نرخ مشارکت اقتصادی زنان در کنار بالابودن آمار بیکاری زنان است که نشان میدهد حتی در جمعیت محدود خواهان ورود به بازار کار زنان، جمع محددتری به فرصت شغلی دست پیدا کرده و مابقی به خیل بیکاران پیوسته و یا ناامیدانه از جمعیت فعال، خارج میشوند. وی با اشاره به تحصیلکردگی زنان شاغل ایرانی به بالاتربودن آمار شاغلین شهری و افت اشتغال زنان روستایی در طی ده ساله اخیراشاره نمود. تغییر الگوی گروههای سنی زنان شاغل و حضور زنان در بخش رسمی و غیر رسمی اقتصاد ایران و مدرک تحصیلی زنان شاغل از دیگر جنبههای مرور انجامشده ایشان در فضای اشتغال زنان بود.

دکتر زعفرانچی با اشاره به سهم بالای شاغلین متأهل زن، به لزوم بهکارگیری سیاستهایی در ارتباط با تناسبات کار- زندگی تأکید داشت. درخاتمه وی با اشاره به فرصتها و تهدیدهای بازار کار آینده زنان در کشور از جمله: استفاده از فرصت پنجره جمعیتی، فرصت اقتصاد نقرهای و اقتصاد سبز، روند شهرنشینی، مهاجرت و سالمندی جمعیت، لزوم پرداختن به حضور زنان در رشتههای علوم فناوری، مهندسی و ریاضیات (STEM) بهجهت تحولات فناوری و جمعیت بالای  زنان جوان غیر فعال (NEET) به لزوم توجه سیاستگذاران بازار کار در کشور به ملاحظات ذکرشده اشاره داشت.

در سومین سخنرانی، دکتر نرگس اکبرپور روشن، عضو هیئت‌علمی پژوهشکدۀ اقتصاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، با موضوع «وضعیت بیمه‌های بازنشستگی زنان» با اشاره به ضرورت پیوستن به طرح‌های بازنشستگی، به تعامل متقابل تأمین اجتماعی و اشتغال پرداخت و توضیح داد که نظام بیمۀ بازنشستگی در کشور عمدتاً مبتنی بر اشتغال و به‌ویژه رابطۀ کارگری و کارفرمایی است. سپس، با تأکید بر اینکه درحال‌حاضر 18 طرح بازنشستگی در کشور فعالیت دارند، بیان داشت که سهم سه طرح تأمین اجتماعی، صندوق بازنشستگی کشوری، و صندوق بیمۀ اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر از کل بیمه‌شدگان کشور بیش از 90 درصد است و ازاین‌رو، به دلیل دشواری یا عدم‌دسترسی به اطلاعات سایر صندوق‌ها، می‌توان در تحلیل به اطلاعات صندوق‌های یادشده بسنده کرد. با درنظرگرفتن این نکته، وی اطلاعاتی دربارۀ میزان پوشش زنان در طرح‌های بازنشستگی ارائه کرد. زنان می‌توانند به‌طور مستقیم به‌عنوان بیمه‌پرداز، مزایابگیر، بیمه‌شدۀ حمایتی کمیتۀ امداد یا سازمان بهزیستی، و یا مقرری‌بگیر بیکاری تحت پوشش خدمات نظام بیمه‌ای قرار داشته باشند و یا اینکه به‌طور غیرمستقیم ازطریق رابطۀ تبعی با بیمه‌پرداز و مزایابگیرِ هریک از این صندوق‌ها از خدمات آن‌ها بهره‌مند شوند. باتوجه‌به نبود اطلاعات جامع درارتباط‌با جنسیت افراد تبعی بیمه‌پردازان و مزایابگیران صندوق‌های بازنشستگی، تأکید در سخنرانی بر آن گروه از زنانی است که به‌طور مستقیم تحت پوشش قرار دارند.

بنا به اطلاعات ارائه‌شده در این سخنرانی مبتنی بر آمار سال 1402، بیش از 4.5 میلیون نفر از زنانْ بیمه‌پرداز سه صندوق مورداشاره هستند و متجاوز از 2.8 میلیون نفر از مزایابگیران این صندوق‌ها را زنان تشکیل می‌دهند. همچنین، سهم زنان از مجموع بیمه‌پردازان و مزایابگیران این صندوق‌ها به‌ترتیب 24 و 43 درصد است. سهم بالای زنان در کل مزایابگیران مربوط به این واقعیت است که عمدۀ بهره‌مندان از مزایای بازماندگان زنان هستند. با تقسیم مجموع بیمه‌پردازان و مزایابگیران زن بر کل جمعیت زنان 15 ساله و بیشتر، ضریب پوشش در حدود 23 درصد محاسبه می‌شود. با درنظرگرفتن 15 صندوق بازنشستگی دیگر، شاید بتوان گفت حدود 25 درصد از زنان 15 ساله و بیشتر به‌طور مستقیم تحت پوشش بیمه‌های بازنشستگی هستند.

از طرف دیگر، باتوجه‌به اینکه برخی از گروه‌های بیمه‌پرداز سازمان تأمین اجتماعی (مانند زنان خانه‌دار، دانشجویان، مددجویان کمیته امداد و بهزیستی، و مقرری‌بگیران بیکاری) شاغل محسوب نمی‌شوند و ازآنجایی‌که بیمه‌پردازی در صندوق بیمۀ اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر منوط به اشتغال نیست، تعداد زنان بیمه‌پرداز شاغل در حدود 3.3 میلیون نفر برآورد می‌شود که با تقسیم بر جمعیت شاغل زنان (3.9 میلیون نفر)، ضریب نفوذ در حدود 85 درصد برآورد می‌شود. دکتر اکبرپورروشن، سپس بر این نکته تأکید کرد که امکان دارد این رقم دارای بزرگ‌نمایی باشد؛ چون مبنای محاسبه و گزارش جمعیت شاغل و تعداد بیمه‌پردازان صندوق‌ها متفاوت است و از آن‌جایی که برآورد یادشده مبتنی بر اطلاعات ثبتی نیست، این احتمال وجود دارد که ضریب نفوذ محاسبه‌شده با مقدار واقعی تفاوت داشته باشد. ایشان با اشاره به تعداد مزایابگیران زن بازنشسته و ازکارافتاده بیان کرد که می‌توان با تقریبی، سهم این افراد را به‌عنوان سهم بیمه‌پردازان زن در سال‌های گذشته درنظر گرفت و با مقدار کنونی مقایسه کرد. بر این اساس، به نظر می‌رسد سهم زنان از بیمه‌پردازان صندوق‌های بازنشستگی در طول زمان افزایش یافته است.

وی همچنین، به مقایسۀ سایر مؤلفه‌های طرح‌های بازنشستگی بین زنان و مردان پرداخت که به‌طور خلاصه، به شرح زیر است:

  • میانگین دستمزد بیمه‌شدگان برای مردان بیشتر از زنان است.
  • میانگین چگالی پرداخت حق‌بیمه برای مردان بیشتر از زنان است.
  • میانگین سن برقراری بازنشستگی برای مردان بیشتر از زنان است.
  • میانگین سن فعلی بازنشستگان برای مردان بیشتر از زنان است.
  • متوسط سابقۀ بازنشستگان برای مردان بیشتر از زنان است.
  • متوسط مستمری برای زنان به دلیل سابقه و چگالی کمتر کمتر از مردان است.

عضو هیئت‌علمی پژوهشکدۀ اقتصاد، سپس، به بیان علل پوشش پایین زنان در طرح‌های بازنشستگی پرداخت و در این راستا به چهار دسته علت مهم اشاره کرد: عدم‌اشتغال بخش زیادی از زنان در سن کار، ماهیت و کیفیت اشتغال زنان، انعطاف‌ناپذیری قوانین بیمه‌ای برای پوشش بخش غیررسمی، و مسائل فرهنگی درخصوص ضرورت بیمه‌شدن زنان. وی باتوجه‌به نرخ مشارکت بالای زنان دارای تحصیلات عالی از یک‌سو، و انتظار تداوم افزایش سطح تحصیلات بانوان در آینده از سوی دیگر، ابراز امیدواری کرد که در آینده نرخ مشارکت کلی زنان بهبود خواهد یافت. این مسئله باید همراه با ایجاد بستر لازم برای افزایش تقاضا برای نیروی کار زن باشد تا درنهایت به افزایش اشتغال زنان و نقش‌آفرینی‌ آن‌ها در اقتصاد منجر شود.

دکتر اکبرپورروشن، درنهایت، به راهکارهای افزایش پوشش بیمه‌ای زنان اشاره کرد و سیاست‌های تحریک رشد اقتصادی و تقاضای کار، سیاست‌های تشویق عرضۀ کار زن، سیاست‌های کنترل اندازۀ بخش غیررسمی، اصلاحات در طرح‌های بازنشستگی موجود و معرفی طرح‌های جدید باتوجه‌به ماهیت اشتغال زنان، و سیاست‌های تشویق بیمه‌پردازی زنان را در زمرۀ سیاست‌های قلمداد کرد که می‌توانند به افزایش ضریب پوشش بیمه‌ای به‌طور کلی و ضریب پوشش زنان به‌طور ویژه کمک کنند.


نظر شما :