متن سخنرانی دکتر ایرج حریرچی در مراسم ویژه اختتامیه همایش ابعاد انسانی- اجتماعی مسئله کرونا در ایران
متن سخنرانی دکتر ایرج حریرچی معاون کل محترم وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و دبیر ستاد مبارزه با کرونا ویروس در ایران در مراسم ویژه اختتامیه همایش ابعاد انسانی- اجتماعی مسئله کرونا در ایران که در روز سهشنبه مورخ 1399/03/13 ایراد فرمودند به شرح ذیل است:
بیماری کوید 19 یکی از پیچیدهترین و گستردهترین مشکلات بهداشتی و درمانی و بلکه اجتماعی در دوره معاصر است که در چند صد سال اخیر بشر با آن مواجه شده است و فشار مضاعفی بر منابع و ظرفیتهای از قبل محدود و دچار مشکل کل اجتماع و خصوصاً بخش بهداشت و درمان آورده است.
پیشبینی آینده چیست؟ خیلی شفاف عرض کنم اگر از ما بپرسند چه وقت همهگیری از بین میرود یا کی ویروس کرونا تحت کنترل در میآید؟ سادهترین پاسخ این است که نمیدانیم و یک عدم قطعیتی برای آینده وجود دارد که این عدم قطعیت از دو جنبه است: یکی در مورد خود ویروس است، چون علم ما در مورد این ویروس خاص قدمت نزدیک 5 ماهه دارد و رفتارهای متفاوت و جدیدی که نشان میدهد و شدت بیماریزاییاش عدم قطعیتی برای ما بهوجود میآورد؛ مثلاً بعضی از داروهای معروفی که مورد استفاده فراوانی در این بیماری شد ما میگوییم استفاده نشود یا استفادهاش فایده چندانی ندارد.
یا بعضی چیزهای پیشپا افتاده که در پروتکلهای رسمی بینالمللی وارد شده مثلاً در محیط باید از دستکش استفاده شود، اما الان معلوم شده که نباید استفاده شود، بلکه مضر است یا در مقابل به استفاده ماسک تأکید زیادی نبود، اما الان تأکید دارند که باید استفاده شود و تقریباً به اجبار رسیده است.
یک عدم قطعیت هم در آینده از این ناشی می شود ما نمی دانیم تأثیرات اجتماعی و اقتصادی آن چه شدتی خواهد داشت و یک چالش بزرگی برای سیاستگذاران و تصمیمگیران کشورها و متولیان دولتها بهوجود آمده که تصمیمات بسیار مهم و بسیار وسیعالأثری باید اتخاذ کنند؛ بدون دسترسی به مستندات قابل اطمینان علمی و محکم و کمخدشه یا بیخدشه.
پس ما برای آینده عدم قطعیت داریم اما تقریباً پیشبینیها این است که اگر ویروس تغییر ماهیت قابل توجهی ندهد که خیلی احتمال قابل توجهی نیست، این ویروس به مدت زیادی با ما خواهد بود و تأثیرات مهمی باقی خواهد گذاشت. حداقل برای کشف واکسن به صورتی که در دست عموم مردم قرار بگیرد به یک زمان یکساله احتیاج است شاید هم بیشتر.
الان در مورد آنفلونزا کل ظرفیت تولید واکسن در دنیا 150 میلیون در سال است که اگر افزایش پیدا بکند به 250 میلیون میرسد. برای این ویروس فقط در نیمکره شمالی به 3 میلیارد دوز واکسن نیاز داریم و هزینه بسیاری میخواهد و اینکه برای افراد بیخطر باشد. اگر واکسن مناسب در دسترس قرار نگیرد، ما ناچاراً به طرفی خواهیم رفت که در جوامع ایمنی جمعی برقرار شود. ایمنی جمعی نه اینکه یه استراتژی یا یک انتخاب است. کشور سوئد این استراتژی را انتخاب کرد و به موفقیت نرسید و ایمنی جمعی در صورت کشف واکسن یک اجبار است به این معنی که به درصدی از ابتلا در جامعه برسیم که تعداد افراد مبتلایان جدید محدود به تعداد اندک سابقین و کسانی باشند که وارد اجتماع میشوند؛ همچنین مهاجرین و کسانی که به سن خاص میرسند. در آن صورت ما مدت بیشتری با ویروس درگیر خواهیم بود و در هرصورت ما با نیمکره شمالی و کشور خودمان این سه پیشبینی را به ترتیب داریم: پیشبینی اول که مراکز بینالمللی هم بر روی آن اتفاق نظر دارند در فصل پاییز و زمستان شدت بیشتری از این ویروس را در مقایسه با خرداد و اردیبهشت تجربه کنیم و مجبور شویم دوباره تعطیلیهایی را اعمال کنیم ولی نه به شدت اسفند و فروردین.
پیشبینی دوم احتمال است که درگیری بهشدتی باشد که از موج اول بالاتر رود و این همان تجربهای است که در مورد آنفلونزای اسپانیایی اتفاق افتاد؛ بنابراین ممکن است مرگ و میر بیشتر و اجبار به تعطیلی بیشتری داشته باشیم.
پیشبینی سوم اینکه افزایش ابتلایی نسبت به اکنون داشته باشیم ولی در حدی نباشد که مجبور به تعطیلی باشد و با روشهای معمولی درمان و بهداشت بتوانیم ادامه دهیم.
مطمئن هستیم که ویروس کووید 19 تأثیر قابل ملاحظه ای بر اقتصاد و همچنین بر سلامت جامعه خواهد گذاشت. در چند ماه گذشته، در بعضی کشورها تا 15 درصد مرگ و میرها و تا 50 درصد بستریها را این ویروس ایجاد کرده است. در حال حاضر ما روزانه نزدیک به هزار نفر مرگ و میر داریم که در حدود 70 االی 80 مورد آن مربوط به همین ویروس است و در بعضی روزها تا 158 مورد مرگ و میر هم رسیده بودیم که 15 درصد موارد مرگ و میر را تشکیل میداد که سلامت مردم را به میزان قابل توجهی تحت تأثیر قرار داده بود. از لحاظ اقتصادی پیشبینیهای رشد منفی اقتصادی بالای ده درصد برای بعضی کشورها پیشبینی میشود. برای کشور ما که تجربه رشد اقتصادی 9.5 درصدی و 4.5 درصدی منفی در 2018 و 2019 داشته است، با این اوضاع قطعاً در 2020 نیز این رشد منفی ادامه خواهد داشت .
مجموع کوچک شدن اقتصاد بیش از 15 درصد در دو سال گذشته و چند درصد دیگر هم امسال به آن افزوده خواهد شد، تأثیر بسیار شگرفی است که بر خانوارها تأثیر بسیار منفی خواهد داشت.
ضمن اینکه در بخش های مختلف اقتصاد هم تأثیرات مختلف است مثلاً اقتصادهای مبتنی بر فنّاوری اطلاعات رونق یافته است ولی در بخشهایی همچون گردشگری که در آن رستورانها و هتلها حضور دارند و در کشور ما درصد قابل توجهی را در برخی استانها تشکیل میدهند آسیب قابل توجهی خواهند خورد.
از لحاظ اجتماعی هم تا اطلاع ثانوی باید سیاستهای فاصلهگذاری اجتماعی و تغییر سبک زندگی را داشته باشیم و در نتیجه دید و بازدیدها و مسافرتها و اجتماعات کم خواهد شد که همه اینها تأثیرات قابل توجهی هم بهلحاظ روانی نظیر کم شدن ارتباطات مردم با یکدیگر و هم مشکلات روانی نظیر اینکه بسیاری از افراد دچار اضطراب ابتلا شدهاند، یعنی اقدامات متعددی انجام میدهند تا مبتلا نشوند و متعاقب آن به وسواسی در احتیاط میرسند، نظیر اقدامات متعدد بهداشتی و درمانی که بعضاً غیر لازم هستند؛ مثلاً افراد در شستشو و محدودیت در ترددها که در هر دوی اینها درجات آن در خانوادههای مختلف متفاوت است و ممکن است افراد خانواده هر کدام حساسیت متفاوتی داشته باشند و این باعث اختلافاتی خواهد شد.
ما موضوعات مهمی را در زمینه این بیماری داریم که از علوم انسانی میخواهیم وارد آن بشوند و ما را کمک کنند. یکی از مهمترین دغدغهها در حوزه سلامت مسئله عدالت است و دسترسی همگانی به خدمات مورد نیاز است؛ مثلاً در بسیاری از خدمات اجتماعی سطح دسترسی به امکانات متفاوت است؛ همانطور که سطح دسترسی افراد مختلف به مقولاتی نظیر مسکن و تفریح و غیره میتواند متفاوت باشد. ولی در حوزه سلامت ما معتقدیم که هرکس به اندازه توانش حق بیمه پرداخت کند و به اندازه نیازش خدمات دریافت کند. افراد متمول از آنجایی که حق بیمه بیشتری پرداخت میکنند، باعث میشود تا نوعی عدالت در حوزه سلامت برقرار شود ولی بهدلیل عدم قطعیتی که در این بیماری وجود دارد، افراد غنی و فقیر هرگاه مبتلا شوند به اندازه نیازشان میتوانند خدمات دریافت کنند و هیچگونه تبعیضی بین اقشار، جنسیت و نژادهای مختلف نباید وجود داشته باشد. در موضوع کووید 19 در غرب افراد فقیر بیشتر به آن مبتلا میشوند و عاقبت این بیماری در میان فقرا و اقلیتهای قومی در این کشورها بدتر است؛ برای مثال در آمریکا مرگ و میر سیاهپوستان از کووید 19 هفت برابر بیشتر از سفیدپوستان است و یا در انگلیس میزان مرگ و میر ناشی از این بیماری در قسمت شمال شرق و در میان رنگینپوستان بیشتر از سفیدپوستان انگلیسی است؛ بنابراین موضوع مهمی که باید مورد سنجش قرار گیرد مسئله ارائه خدمات در دوران کرونا است. موضوع بعدی که بسیار مهم است تصمیمات مربوط به بیماری کووید 19 که هم مربوط به تصمیمات در حوزه سلامت و هم تصمیمات در خصوص فاصلهگذاری اجتماعی را شامل میشود. که مواردی نظیر بستهشدن مشاغل و محدودیتهای تردد را شامل میشود. حتماً باید در تصمیمگیریها شفافیت وجود داشته باشد و همچنین پاسخگویی مناسب و مسئولیتپذیری در خصوص این تصمیمات وجود داشته باشد. در بعضی از کشورها این شفافیت و پاسخگویی وجود ندارد و خوب است از دیدگاه علوم انسانی به این موضوع پرداخته شود و مورد تحلیل قرار گیرد.
یکی از موضوعات مهمی که در این تصمیمگیریها باید لحاظ شود احترام به انسانها بر مبنای کرامت انسانی و اصول حقوق بشر و اصول اسلامی است که از ضرورتهای؛ اصلی محسوب میشود، همچنین احترام به استقلال افراد به این معنی که افراد خود مختار هستند و میتوانند تصمیماتی را بگیرند، باید روشن و شفاف باشند و نمی توان حقوق فردی افراد را محدود کرد و بدون اینکه براساس مصلحت و نفع عمومی جامعه باشد؛ بنابراین علل تصمیمگیریها باید بهطور آشکار در اختیار مردم قرار بگیرد. بسیاری از تصمیمگیریها که در کشورهای مختلف اعمال شد مشخص نبود که آیا بر مبنای کرامت انسانی و مصالح جمعی است یا خیر؛ برای نمونه کشورهایی که با ارزشهای غربی زندگی می کنند و معمولاٌ نوع تصمیماتشان شبیه به هم است و در یک رده قرار میگیرند علیرغم اینکه این بیماری تأثیرات مشابهی را در این کشورها داشت شاهد تصمیمات و استراتژیهای بسیار متفاوتی بودیم. برای مثال استراتژی که آمریکا انتخاب کرد به این صورت بود که ابتدا موضوع را حتی در مجامع علمی نیز تکذیب کردند که باعث شد امروز به موارد بسیار بالایی از ابتلا مواجه شود. و همچنین کشور سوئد فقط برمبنای ایمنی جمعی تصمیمگیری کرد یا کشور انگلیس نیز بر مبنای ایمنی جمعی عمل کرد و اقدامات محدودی انجام داد. در انگلستان سیستم بهداشتی بسیار مورد توجه مردم است ولی در مورد این بیماری شکست بسیار شدیدی خورد. اگر تا قبل از این از ما میپرسیدید که یکی از بهترین سیستمهای درمانی را نام ببرید قطعاً از سیستم درمانی انگلستان نام میبردیم ولی در این مورد شکست بدی خورد. ایتالیا و اسپانیا و فرانسه نیز هر کدام استراتژیهای متفاوتی داشتند که اگر شفاف نباشد نمیتواند برای مردم قابل هضم باشد.
یکی از موضوعات مهمی که باید در خصوص تأثیرات اجتماعی این قضیه بررسی کنیم این است که هر محدودیتی که ایجاد میشود دسترسی افراد را به غذا، دارو و مسائل مهم دیگر محدود میکند؛ ضمن اینکه با رشد اقتصادی منفی که در جوامع ایجاد میشود و با بیکاری که حاصل میشود؛ بسیاری از محاسبات بههم میخورد؛ یعنی اقشار متوسط و متوسط رو به پایین دچار مشکل جدی میشوند.
یکی از استراتژیهای مهمی که باید در این زمینه اندیشیده شود و دولتها ملزم به تفکر در این زمینه هستند آن است که چه کمکهایی به افراد آسیبپذیر در این بیماری که گاهی تا دهک 6 و 7 را به لحاظ اجتماعی در بر میگیرد باید صورت گیرد و چه استراتژیهای مناسبی اندیشیده شود. برای نمونه ما در کشور خودمان حدود یک میلیون نفر راننده تاکسیهای اینترنتی داریم که درآمد روزانهشان بسته به میزان کاری است که انجام میدهند و یا ما در حدود 282 هزار مرکز ورزشی داریم که در همه این ها افرادی مشغول بهکار هستند که با ضریب خانوار چیزی در حدود یک میلیون نفر میشوند؛ بنابراین وقتی ما تصمیم میگیریم تأثیرات مهمی دارد که دولتها باید به آن فکر کنند؛ مثلاً برای ما ثابت شده که کودکان به اندازه بزرگسالان مبتلا میشوند و به اندازه بزرگسالان انتقال بیماری می دهند ولی کمعلامت یا بیعلامت هستند؛ بنابراین ما ناچاریم در خصوص تعطیلی مهد کودکها پافشاری کنیم که این خود اثرات وسیع اجتماعی دارد. برای نمونه ممکن است این کودکان که در سال گذشته وارد مدرسه میشوند مهد کودک و آمادگی را پشت سر نگذاشته باشند؛ همچنین خانمهای شاغلی که فرزندانشان در مهد کودک هستند؛ دچار مشکل شدهاند؛ برای نمونه در آمریکا با تعطیلی مدارس و مهد کودکها خانوادهها در تأمین غذایی فرزندانشان دچار مشکل شدهاند. تا قبل از این وعدههای غذایی توسط دولت و مدارس تأمین میشد. ما در کشور خودمان اقشار آسیبپذیر اختصاصی هم داریم؛ مثلاً حاشیهنشینها و یا افراد بیسواد. افرادی که از قومیتهای خاصی هستند که در این زمینه باید برنامهریزی جدی شود.
در موضوع دیگری که از علوم انسانی باید کمک گرفته شود آن است که در کشور ما ابتلا به کرونا نوعی انگ اجتماعی محسوب میشود و بهجای اینکه برای افراد مبتلا محدودیتهایی اعمال شود به دید انگ به آنها نگریسته میشود. مثلاً در مواردی که کادر درمانی برای سرکشی به خانه افراد مبتلا میروند مورد اعتراض واقع میشوند که چرا با لباس مخصوص وارد میشوید و از این طریق مردم متوجه میشوند که ما دچار کرونا شدیم.
موضوع دیگری که به لحاظ اخلاقی و اجتماعی علوم انسانی می تواند به ما کمک کند اجبار به انجام غربالگری در افراد است . در بسیاری از مکاتب مختلف مثلاً کسی که مبتلا به سرطان است، اجبار به درمان نمی کنیم، بلکه فقط توصیه می کنیم ولی این بیماری به دلیل تأثیری که بر دیگران دارد اجبار به غربالگری و الزام به تست و درمان و همچنین واکسیناسیون در آنها پذیرفته شده است.
همچنین موضوع مهم در این زمینه اولویتگذاری بیماران است. آیا در شرایط کمبود کشورها مجاز هستند که برحسب سن یا احتمال بقا تصمیم بگیرند تعدادی را درمان کنند و تعدادی را درمان نکنند؟ برای مثال طی این بحران در اروپای غربی کسانیکه به این بیماری مبتلا شدهاند و از سن خاصی بالاتر بودهاند، مراقبتهای محدودی از آن میکردند. در ایران در این زمینه نظرسنجی شده و مبانی اخلاقی این عمل قابل بحث است. در کشور ما مبنای احتمال بقا را بر مبنای سن و سال در شرایط مساوی ترجیح میدادند و مردم اولویتگذاری براساس سن، جنس و توان پرداخت را مورد قبول نمیدانستند. البته خوشبختانه در ایران لازم نشد تا این اولویتگذاری را انجام دهیم و محرومیت برای کسی انجام نشد.
موضوع دیگری که علوم انسانی میتواند به ما کمک کند در مورد درمانهایی است که نتیجه بخشی و ایمنی آنها هنوز ثابت نشده است. ما برای اینکه دارویی را مورد آزمایش قرار دهیم، بر مبنای شواهد عمل میکنیم. ولی بعضاً در مورد بیماری کووید 19 بدون شواهد در سطح بینالمللی تصمیماتی گرفته شد؛ برای مثال امروزه تأثیر داروی کلروکین مورد تردید واقع شده است و سازمان جهانی بهداشت آن را از فهرست داروها خارج کرده است و این امر بسیار مهمی است که باید مورد بحث قرار گیرد.
مسئله دیگر مورد فوتشدگان است و حمایت از خانوادههای آنهاست. امروزه افراد فوت شده از برگزاری مراسم محروم شدند که این میتواند در میانمدت و درازمدت تأثیرات منفی بگذارد.
در یک جمعبندی این چالش بزرگ نقاط قوت و ضعف کشورها را نشان داد؛ برای مثال اغتشاشاتی که در آمریکا رخ داد یک ریشه در تبعیض نژادی دارد و یک ریشه هم در مسائل اقتصادی ناشی از کرونا دارد. از این طریق نقاط قوت و ضعف اجتماعی و اقتصادی کشورها بیشتر بر ملا شد و همچنین نقاط قوت و ضعف نظامهای بهداشتی متفاوتی که در کشورها بود. یکی از مسائلی که روشن شد این بود که بخش خصوصی نمیتواند به کمک مردم بیاید و عمده اقدامات در این حوزه به بخش دولتی واگذار شد. از این طریق بعضی از نقاط ضعف و قوت نظامهای بهداشتی نشان داده شده است.
نظر شما :