گزارش برگزاری سومین پیشنشست علمی همایش مجازی، ابعاد انسانی- اجتماعی کرونا در ایران
تأثیرات متقابل پاندمی هیجانی و پاندمی عفونی بر یکدیگر
گزارش برگزاری سومین پیش نشست علمی همایش مجازی ابعاد انسانی- اجتماعی کرونا در ایران
با موضوع: «تأثیرات متقابل پاندمی هیجانی و پاندمی عفونی بر یکدیگر»
سومین پیشنشست علمی همایش مجازی ابعاد انسانی- اجتماعی کرونا در ایران، روز دوشنبه 8 اردیبهشت 1399، با حضور صاحبنظران و دانشجویان از ساعت 16 الی 18 برگزار شد. در این نشست که با عنوان «تأثیرات متقابل پاندمی هیجانی و پاندمی عفومی بر یکدیگر» برگزار شد، دکتر مهرنوش هدایتی، استادیار پژوهشکده اخلاق و تربیت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی؛ دکتر روحالله شهابی، استادیار پژوهشکده اخلاق و تربیت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و دکتر حمید پورشریفی، دانشیار دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی و بازرس انجمن روانشناسی ایران بهعنوان سخنرانان جلسه حضور داشتند.
ابتدا دکتر مهرنوش هدایتی استادیار پژوهشکده اخلاق و تربیت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی سخنرانی خود را با عنوان «تابآوری روانی در دوران پاندمی» با ارائه پاورپوینت آغاز کرد و گفت: «طی ماههای اخیر، کشور ما همچون اغلب کشورهای جهان، با پاندمی (همهگیری) ویروس کووید 19 مواجه است. بهطور طبیعی اطلاع از شرایط جدیدی که توأم با تهدید سلامتی افراد، آن هم در ابعاد وسیع و با قدرت سرایت بالا است، بروز استرس سالم در حدی که هوشیاری فرد را فعال ساخته و عملکرد مناسب را رقم بزند میتواند، کارگشا باشد. اما «وحشت یا اضطراب» بیش از آنکه ناشی از دانایی و اطلاعات باشد، حاصل قضاوت ناقص یا غیرمنطقی افراد است. متأسفانه در چنین شرایط «هراس عمومی» درست همانند یک «اپیدمی عفونی» در بین مردم ظهور و گسترش پیدا میکند. شیوع این موج نگرانی و وحشتِ عمومی، کاملاً شبیه به موج شیوع بیماریهای عفونی قابل پیشبینی است. هراس ابتدا در میان مردم رو به فزونی میگذارد؛ سپس به نقطه اوج خود میرسد و در نهایت فروکش میکند. لذا شکی نیست هر دو موج پاندمی نیازمند کمک و حمایت نیروهای متخصص هستند. شیوع بیماریهای عفونی در عین عواقب ناگواری که به دنبال دارد، همواره با دستاوردهای چشمگیری در زمینه پیشرفتهای پزشکی و درمانی و همچنین ایمنسازی علیه بیماری همراه است، اما متأسفانه برخلاف اهمیت ابعاد روانشناختی پاندمی در مدیریت این شرایط، در حین و بعد از همهگیری، پیامد «سرایت هیجانی» برای متخصصان حوزه سلامت روان معمولاً چیزی جز غفلت و فراموشی در پی نداشته است. لذا برنامهریزی و طراحی الگوی مداخلاتی دقیق برای کاهش تأثیرات منفی پاندمیها دارای ضرورتی انکار ناپذیر است.
دکتر هدایتی افزود: چندین گروه از افراد هستند که در برنامه مداخلاتی بهداشت روان پاندمی میبایست به طور خاص تحت نظارت قرار گیرند:
- کارکنان حوزه بهداشت و درمان، خصوصاً افرادی که در خط مقدم مبارزه با بیماری قرار دارند.
- افرادی که ایزوله شدهاند یا در قرنطیه قرار دارند (این افراد ممکن است در قرنطینه خانگی، در یک محل خاص، قرنطینه منطقهای یا شهری، یا حتی قرنطینه کشوری باشند).
- نجاتیافتگان از بیماری عفونی.
- خانوادههای درگیر با بیماری، اعم از خانواده متوفیان، خانواده بیماران بهبود یافته، خانوادههای آسیب دیده.
- اقشار آسیبپذیر جامعه که استرس مضاعفی دریافت کردهاند، شامل گروه کودکان، زنان باردار، سالمندان، مهاجران، اقلیتهای فرهنگی، مذهبی، اجتماعی.
- آسیبدیدگان اقتصادی، که به واسطه محدودیتهای پاندمی، مشاغل خود را از دست دادهاند یا دچار مشکلات مالی یا پایگاه اجتماعی شدهاند.
- آسیبدیدگان اجتماعی، که به دلایل مختلف با اَنگ اجتماعی، طرد و انزوا مواجه هستند (این موضوع میتواند از نجاتیافتگان، خانوادههای آنان، مراقبین بهداشتی تا کل یک کشور را شامل شود).
- بیماران اعصاب و روانی که قبل از پاندمی یا به صورت سرپایی یا به صورت بستری در مراکز تخصصی تحت درمان بودهاند.
بنابراین یک الگوی جامع تابآوری دردوران پاندمی، میبایست علاوه بر برنامههای کلی ارتقای بهداشت روان جامعه و کنترل «سرایتهای هیجانی»، برای گروههای خاص اجتماع براساس نظام بومی و فرهنگی همان جامعه برنامهای دقیق جهت مهار همهگیری عاطفی و رفتاری ارائه دهد؛ چرا که در غیر اینصورت مهار پاندمی در جامعه با موانع جدی و عدم همکاری همگانی مواجه خواهد شد.
هدایتی تأکید کرد: منظور از تابآوردن در این شرایط، به معنای فقط زنده ماندن نیست، چرا که به یقین درصد بسیار بالایی از افراد از این بحران زیستی جان سالم بدر خواهند برد، اما احتمالاً درگیر هیجانات منفی مزمن، تغییر چشماندازهای زندگی، اختلالات عصبی، بیماریهای روانتنی و حتی اختلالات رفتاری میشوند. مطابق با ادبیات تابآوری، حفظ عملکرد در حین و پس از شرایط دشوار به شکل سلامت، و تسلط عاطفی و رفتاری موفقیتآمیزی بر شرایط تغییریافته، همراه با کمترین آسیب و حتی رشد پس از این برهه پُرملال، به معنای «تابآوردن» است.
تحقیقات روانشناسی زیادی وجود دارد که توضیح میدهد چگونه و چرا برخی افراد در شرایط دشوار تهدید را به یک فرصت بدل میکنند، و برخی دیگر دچار انواع اختلالات روانشناختی و به تبع آن عملکرد ناکارآمد و ضعیف میشوند. عوامل متعددی مثل گرایشهای شخصی، سرسختی روانشناختی، سبک تفکر، ادارک یک موقعیت دشوار به مثابه موقعیت چالشبرانگیز، خود کارآمدی و خوشقریحگی عالمانه در میزان تابآوری افراد نقش دارد. یکی از مهمترین عوامل تضعیف ظرفیت تابآوری، تفسیرهای نادرست شناختی است از وضع موجود است. تفاسیر غلط از شرایط نامطلوب در اصل با دو روش صورت میگیرد: شرایط را بدتر و پیچیدهتر جلوه دادن؛ تضعیف قدرت و توان شخصی خود. لذا آموزش ارزیابی و شناخت واقعگرایانه در پنج سطح زیر میتواند به مدیریت هیجانی افراد کمک کند:
- وضعیت اپیدمی از طریق پیگیری اطلاعات موثق؛
- ظرفیتهای خود برای مدیریت «هیجانات و تکانههای شدید»؛
- قدرتها و تواناییهای خود برای اداره زندگی تغییر شکلیافته؛
- سطح مهارتهای خود برای تداوم و رشد پس از آسیب؛
- برنامه فعالیتهای خود به جهت بیشترین بهرهمندی از شرایط جدید؛
بهمنظور افرایش تابآوری در شرایط پاندمی، متخصصین سلامت روان میتوانند انعطافپذیری افراد را در چهار حوزه زیر ارتقاء ببخشند:
- انعطافپذیری احساسی؛
- انعطافپذیری فیزیکی؛
- انعطافپذیری مالی؛
- انعطافپذیری در پذیرش نقشهای تخصصی و عمومی؛
نتایج یافتههای تحقیقاتی که در این گفتار ارائه خواهد شد، در قالب پیشنهاد الگویی جامع تحت عنوان «حلقه نجات» جهت افزایش تابآوری گروههای مختلف جامعه در دوران شیوع بیماریهای همهگیر و شرایط تهدیدکنندهای مثل پاندمی کرونا خواهد بود».
سپس دکتر حمید پورشریفی، دانشیار دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی و بازرس انجمن روانشناسی ایران، سخنرانی خود را با عنوان: «نگاهی روانشناختی به کرونا، چالشها و فرصتها» با ارائه پاورپوینت مطرح کرد و گفت: «کرونا در مدتزمان کوتاهی تغییرات و آثار وسیعی در ابعاد مختلف زندگی انسانها داشت، مؤلفههای اجتماعی، اقتصادی، و حتی فرهنگی جوامع را تحت تأثیر قرار داد، و حتی مناسبات اقتصادی و سیاسی را در سطح جهان مورد آماج قرار داد. بسیاری از این تغییرات، ضرورت سازگاری مجدد با شرایط جدید را مطرح کرد، استرس را به ارمغان آورد و هیجانهای منفی همچون غم و اضطراب را بیش از پیش وارد زندگی انسانها کرد. این آثار همچنان ادامه دارد و ضرورت ایجاب میکند که انسانها بتوانند نه تنها با این تغییرات کنار بیایند، بلکه بر آن فائق شوند و گامی به پیش بردارند و امری را تجربه کنند که به آن رشد پس از ضربه یا در این مورد خاص، رشد پس از کرونا نامیده میشود. برای افزایش تابآوری و مهیا شدن برای رشد حین و پساکرونایی، ضروری است که ابتدا وضعیت موجود از نگاه هرکدام از تخصصها بررسی شود و از آنجا که کرونا چه از نظر علل مؤثر بر شیوع و چه از جهت آثار ناشی از آن، ابعاد روانشناختی قابل توجهی دارد، بر این اساس در سخنرانی حاضر در نظر است چالشها و فرصتهای فردی، خانوادگی، ملی و اجتماعی کرونا با تأکید بر ابعاد روانشناختی آن مورد بحث قرار گیرد و تلویحات رشدی آنها بیان شود.»
در ادامه نشست دکتر روحالله شهابی استادیار پژوهشکده اخلاق و تربیت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی سخنرانی خود را با عنوان: «همزمانی بروز همهگیریِ جسمانی و روانشناختی (پیامدهای روانشناختی شیوع کرونا خود بهمثابه یک اپیدمی)» با ارائه پاورپوینت آغاز کرد که چکیدهای از سخرانی ایشان به شرح ذیل است:
«به دنبال شیوع یک بیماری همهگیر، بهنظر میرسد جامعه نیز مبتلا به نوعی همهگیریِ روانشناختی میشود. به این معنا که برخی از ویژگیهای روانی یا رفتارها، خود ماهیتی اپیدمیک پیدا میکنند و همانند یک بیماری به سرعت از شخصی به شخص دیگر منتشر میشوند و تأثیرات مهم فردی و جمعی ایجاد میکنند. آنچه در بحث حاضر مدنظر است، گونهشناسی اپیدمیِ روانشناختی در ایران همزمان با شیوع بیماری کرونا، ریشههای این اپیدمیِ روانشناختی و پیامدهای آن است و در پایان به این پرسش پاسخ خواهد داد که برای مواجه با آن چه کاری باید کرد؟
با الهام از Strong, 1990 به نظر میرسد همزمان با شیوع پاندمی کرونا، جامعه ایران حداقل به سه نوع اپیدمی روانی اجتماعی psycho-social epidemic مواجه شده است:
- Epidemic of fear : اپیدمی ترس بهنظر میرسد چندین ویژگی برجسته یا ذاتی دارد که بسیاری از ایرانیان نیز در طول دو ماه گذشته آن را تجربه کردند: 1) اپیدمی ترس یک اپیدمی سوءظن و بدگمانی است؛ بدگمانیهایی شامل: شما ممکن است پیش از این به بیماری مبتلا شده باشی، شما ممکن است آن را به من منتقل کرده باشی، من ممکن است به بیماری مبتلا شده باشم. هر سه گزارهای که بسیاری از ما ایرانیان در دو ماه گذشته ممکن است آنها را تجربه کرده باشیم. 2) ترس گسترده از اینکه بیماری ممکن است به روشهای مختلف و متنوع از قبیل تنفس، لمس، عبور و مرور در مکان مشترک، عطسه و... منتقل شود و به این ترتیب کل محیط انسانی، حیوانی و بیجان بهطور بالقوه عفونی دیده شده باشد. 3) این ویژگی از این حیث که ترس و بدگمانی کاملاً از واقعیت بیماری جدا باشد، ارتباط نزدیک با دو ویژگی دیگر دارد. موج بزرگ هراس و ترس در جامعه گسترش مییابد، حتی اگر واقعاً هیچکس آلوده نباشد. جمعیت بسیار زیادی بدون آنکه به بیماری مبتلا باشند، به پزشک مراجعه میکنند. ترس آن را دارند که بیمار شده باشند. این باورهای غیرمنطقی و وحشتزدگی حتی در بین افرادی که در مورد بیماری نیز اطلاعات خوبی در اختیار دارند نیز وجود دارد.
- Explanation & moralization : هنگامی که بیماری نوظهور است و روشهای معمول دستهجمعی برای مقابله با آن وجود نداشته باشد، ممکن است هر بخشی از جامعه تبدیل convert متفاوتی از بیماری داشته باشد و هر کدام نیز برنامه عمل و استراتژی خود را برای مهار و کنترل بیماری بهکار ببرد. بسیاری از این کانورتها ممکن است ماهیت عمیق ایدئولوژیک داشته باشند و در نتیجه اختلافات فکری و اخلاقی را در سطح جامعه بهدنبال داشته باشد.
- Epidemic of action or proposed action : اقدامات پیشنهادشده برای کنترل اپیدمی در واقع میتواند منجر به تعارضات و مباحثی در خصوص موضوعاتی مانند برخی ممنوعیتها و حتی گزینههای درمان در جامعه شود. نمونههایی از این اپیدمی را میتوان در مقابله پزشکی سنتی و مدرن و حتی تنوع درمانها و اقدامات پیشگیرانه غیر ضرور را جامعه دید.
دکتر شهابی افزود: بنابراین بهنظر میرسد بخش بزرگی از جامعه ایران همانند بسیاری از جوامع پاندمیزده اخیر، همزمان با انتشار بیماری، موجهایی از پانیک فردی و جمعی را تجربه کرده است، با تنوعی از تفسیرها در مورد اینکه چرا بیماری اتفاق افتاده است روبهرو شد و راهبردهای کنترلی رقیب برای مواجهه با بیماری یا کنترل آن بهکار برده است.
این اپیدمی روانی اجتماعی، در کنار توسعه اقدامات احتیاطی، میتواند برخی پیامدهای منفی نیز به همراه داشته باشد؛ برای مثال در ابولا 2014 در حالی که نیجریه در مقایسه با سیرالئون، لیبریا و گینه، بسیار سریعتر قادر به مهار شیوع ابولا شده بود، اما تداوم رفتارهای اپیدمی ترس، منجر به پدیدهای شد که از آن بهعنوان fearonomic effect یاد میشود که به پیامدهای منفی اقتصادی رفتارهای گریزی ناشی از ترس توسط افراد، سازمانها یا حتی کشورها اشاره دارد.
برای مواجهه با اپیدمی روانشناختی، سه اقدام محوری شامل کاهش ابهام، همسویی اقدامات و مدیریت شایعه پیشنهاد میشود. شواهد پژوهشی نشان داده است موقعیتهای مبهم اضطراب بیشتری را فراخوانی میکنند؛ عدم توافق میان منابع تخصصی و چندگانه، بیاعتمادی را توسعه میدهد و شایعههایی مانند بیشبرآوردی تعداد مبتلایان و میزان جانباختگان، منجر به افزایش وحشتزدگی میشود».
در خاتمه این نشست مجازی نیز دکتر احمد پاکتچی، دبیر همایش مجازی ابعاد انسانی- اجتماعی کرونا در ایران به جمعبندی سخنان مطرح شده پرداخت و از سخنرانان و حاضران آنلاین در نشست تشکر کرد.
نظر شما :