گزارش نشست ادبیات مقاومت و نمایشنامه خوانی«سرباز شال بلند»
مرکز اسناد فرهنگی آسیا با همکاری معاونت فرهنگی _ اجتماعی و بسیج پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، روز یکشنبه7 مهرماه 1398، نمایشنامه خوانی «سرباز شال بلند» را به کارگردانی علیرضا حنیفی برگزار کرد. در این نمایشنامه، سحر صفانیا و علیرضا حنیفی به عنوان نمایشنامه خوان ایفای نقش کردند؛ آرزو اولیائی به صحنه خوانی پرداخت؛ و شراره مرادی آهنگسازی و موسیقی صحنه را اجرا کرد.
در ادامه، دکتر محمد حنیف، محسن سلیمانی فارسانی (رییس انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس)، علیرضا حنیفی و دکتر محمد نجاری به ایراد سخنرانی پرداختند.
«سرباز شال بلند» داستان مادری را روایت می کند که در حال بافتن شال برای فرزند سرباز خود است که سال های پیش، همزمان با جنگ به خدمت سربازی رفته اما هنوز بازنگشته و مادر در انتظار بازگشت فرزند است و همچنان به بافت شالی ادامه می دهد که قرار بود پسر را از سرما محافظت کند.
پس از پایان نمایشنامه خوانی، نشست علمی ادبیات مقاومت، با سخنان دکتر محمد نجاری – دبیر علمی نشست- درباره چیستی و چرایی اهمیت ادبیات مقاومت آغاز شد.
سپس دکتر محمد حنیف درباره «ادبیات داستانی دفاع مقدس از آغاز تا امروز» به ایراد سخنرانی پرداخت. وی حیطه های بررسی ادبیات داستانی دفاع مقدس را در چهارگانه «موضوع»، «مضمون»، «سبک» و «ساختار» طبقه بندی کرد و گفت:
می دانیم که موضوع همیشه از قبل وجود دارد و شیوه پرداخت مضمون است که هنر نویسنده را نشان می دهد. برای مثال داستان های «محاق» یا «زمین سوخته» هردو به جنگ شهرها می پردازند اما شیوه روایت، منصور کوشان را از احمد محمود جدا می کند. در سال های اخیر موضوع ها تغییر کرده است و «اخلاق گرایی» به عنوان یکی از اولویت ها در نظر گرفته شده است؛ در مضمون هم از حماسه گرایی و ارزش گرایی و یکسونگری فاصله گرفته ایم و به سمت و سوی چندسو نگری می رویم.رویکردهای جدیدی نیز در داستان نویسی سال های اخیر بروز کرده است؛ مانند توجه به آسیب حیوانات در جنگ؛ یا توجه به درونمایه صلح با حضور شخصیت های عراقی در داستان. درباره نمایشنامه سرباز شال بلند می توان گفت، شاید این نمایش 30 سال پیش غیر قابل اجرا بود، اما امروز می توان پرسش کرد که مادران تا چه زمانی باید شال ببافند و منتظر باشند؟ یا همان طور که شخصیت پدر می گوید، چرا کسی برای پدران و مادران سربازها دست تکان نمی دهد؟ انتظارات برآورده نشده جنگ هنوز ادامه دارد.
محسن سلیمانی فارسانی – رییس انجمن تاتر انقلاب و دفاع مقدس- در ادامه تحلیل خود را از نمایش سرباز شال بلند ارائه داده و گفت: نگاه ایدئولوژیک به این پرسش که تا کی باید شال سربازان بافته شود، این گونه پاسخ می دهد: تا زمان ظهور و تا زمانی که شعار هیهات منا الذله را سر می دهیم. باید توجه داشت که سربازان به جنگ رفته را همان مادران پرورش دادند و مادران این سرزمین همواره آماده پرورش فرزندانی برای دفاع از سرزمینشان هستند.
علیرضا حنیفی، نویسنده و کارگردان برجسته تاتر د فاع مقدس، با اشاره به اینکه نمایشنامه " دلم میخواد یه سرباز بشم" نوشته وی به کارگردانی دکتر محمد نجاری، در در سال 1383، در بخش عروسکی یازدهمین جشنواره سراسری تاتر دفاع مقدس در شهر مشهد به روی صحنه رفت و جوایز نویسندگی، کارگردانی، عروسک گردانی زن و مرد، موسیقی و طراحی صحنه را به دست آورد، از اینکه در نشستی شرکت می کند که برگزار کنندگان علاوه بر علم دست پرتوانی هم بر اجرا دارند، بسیار شادمان است. وی از علاقمندی خود به فضای جنگ و مطالعات بسیاری گفت که درباره جنگ های جهانی اول و دوم انجام داده و به سبب تجربه زیستن در شهرهای درگیر جنگ 8 ساله ایران و عراق، در حوزه ادبیات نمایشی به آن پرداخته است. نویسنده نمایشنامه سرباز شال بلند، تصریح کرد، در بیشتر آثار خود زنان را محور اصلی داستان می داند و درحال نوشتن نمایشنامه دیگری با موضوع زنان و دفاع مقدس است.
در پایان دکتر محمد نجاری به ریشه شناسی ادبیات دفاع مقدس پرداخت و گفت: این جنس از ادبیات که در جهان ذیل واژه ادبیات جنگ قرار می گیرد؛ در سرزمین ما سرنوشت دیگری دارد. در ابتدا نام آن را ادبیات دفاع مقدس نهادیم، سپس ادبیات مقاومت و اکنون ادبیات پایداری. البته سیاستگذاران در انتخاب این نام ها نیز شتاب زده و دستوری و بخشنامه ای عمل کردند و نقش محافل علمی و دانشگاهی را قدر ندانستند. پس شایسته این است که نمایش هایی نظیر سرباز «سرباز شال بلند» به دانشگاه ها سپرده شود تا دست کم به عنوان پایان نامه و رساله مورد بررسی دقیق تری قرار گیرند و گونه شناسی و زیرگونه های این نوع از ادبیات که سرمایه فرهنگی هنری این سرزمین است، شناسانده و بازشناسی شوند.
تهیه و تنظیم: آنیتا کمالی ها
نظر شما :