یادداشت به‌مناسبت هفته پژوهش

تعداد بازدید:۲۵
پژوهش و نویسندگی، خلوت­ گزینی یا جَلوَت­ گری پژوهش و نویسندگی دو فعالیتی هستند که اغلب با تصویری از فردی تنها در اتاقی ساکت و آرام در ذهنمان مجسم می­شوند، اما آیا این دو فعالیت الزاماً با خلوت­ گزینی و دوری از جمع همراه ­اند؟ یا این که می­ توانند به­ عنوان ابزاری برای ارتباط با دیگران و ایجاد شبکه ­های فکری عمل­ کنند و به ­عبارتی جلوت ­گری نیز داشته باشند؟...
یادداشت به‌مناسبت هفته پژوهش

پژوهش و نویسندگی، خلوت‌گزینی یا جَلوَت‌گری

یادداشت:
پژوهش و نویسندگی، خلوت‌گزینی یا جَلوَت‌گری
دکتر زینه عرفت‌پور
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

پژوهش و نویسندگی دو فعالیتی هستند که اغلب با تصویری از فردی تنها در اتاقی ساکت و آرام در ذهنمان مجسم می‌شود، اما آیا این دو فعالیت الزاماً با خلوت‌گزینی و دوری از جمع همراهند؟ یا اینکه می‌‍توانند به‌عنوان ابزاری برای ارتباط با دیگران و ایجاد شبکه‌های فکری عمل کنند و به‌عبارتی جلوت‌گری نیز داشته باشند؟
 
پیش از پاسخ‌گویی به این دو پرسش ضروری است که توضیح مختصری دربارۀ اصطلاح خلوت و جلوت ارائه دهیم. در میان آموزه‌های عرفانی مفهوم خلوت از اهمیت زیادی برخوردار است؛ خلوت عارفانه، دوری‌گزیدن از خلق برای متوجه‌ساختن دل‌وجان به حضرت حق و سخن‌گفتن با او برای رسیدن به مقام قرب است. برخی از عرفا خلوت را بر معاشرت با مردم ترجیح داده و تکامل انسان را در گروء خلوت و دوری از خلق برشمرده‌اند. اما از آنجا که انسان فطرتاً موجودی اجتماعی است و برای تداوم حیات و رفع نیازهای خویش ناگزیر است با جامعۀ پیرامونی خود تعامل داشته باشد، برخی دیگر به جلوت یا همان معاشرت با خلق گراییده و بر این باور بوده‌اند که بخشی از ابعاد وجودی عارف در سایۀ مصاحبت با خلق به کمال می‌رسد و عدم حضور در اجتماع، سبب غفلت از زیست اجتماعی انسان می‌شود. در این میان برخی از عرفا، راه وسط را برگزیده و بین خلوت و جلوت را (حضور اجتماعی انسان) جمع کرده و خلوت‌گزینی و جلوت‌گری را مکمل هم قلمداد کرده‌اند.

با همین نگاه می‌توان مقولۀ پژوهش و نویسندگی را مورد تأمل و مداقّه قرار داد و طبقه‌بندی کرد. درواقع گاهی پژوهش و نویسندگی، پژوهشگر یا نویسنده را چنان در دام خود گرفتار می‌سازند که در فضای خانواده و محل کار نیز، تنهایی‌اش از میان نمی‌رود، می‌خواهد هم در آغوش گرم خانواده باشد و هم غرق راحتی تنهایی و عزلت، می‌خواهد هم در محل کار حضور داشته باشد و هم کسی سرک به‌کارش نکشد، به‌عبارتی هر روز در سکوت کامل به کنجی بخزد و در دنیای بحث و تحقیق خود غور کند و قلم بزند و در زندگی روزمرۀ خود نیز از حضور در جمع‌هایی که دیدارشان موجب ملال و دلزدگی است، سر باز می‌زند و بیشتر ترجیح می‌دهد صدایش از لابه‌لای سطور نوشته‌هایش به گوش مخاطبان برسد؛ گویی که حاضری است همیشه غایب.
 
اما بالعکس کسانی هم در این میان هستند که در پیچ‌وخم فعالیت‌های گوناگون خود می‌خواهند پژوهشی هم داشته باشند و سریعاً مواد پژوهشی خود را در زودپژ مغز خود بپزند و بر تخت سخنوری تکیه زنند و دستاوردهای شتاب‌زدۀ خود را به خورد دیگران بدهند. اینان غالباً به مدد اصطلاحات پرزرق‌وبرق نظریه‌های غرب و شرق که هر از گاهی نوکی به آنها می‌زنند، رگباروار تحلیل‌های سطحی خود را به رخ مخاطبان می‌کشند و آنان را به سرابی از دانش دل‌خوش می‌کنند. به‌عبارتی می‌توان گفت که این دسته از پژوهشگران و نویسندگان بیشتر به جلوت و حضور در جمع مخاطبان گرایش دارند تا به خلوت و دوری‌گزیدن از جمع و تأمل و اندیشه‌ورزی عمیق.
 
دستۀ سومی هم هستند که بخت یارشان می‌شود تا میان خلوت‌گزینی و جلوت‌گری حد وسطی را اختیار کنند، اینان به‌وقت پژوهش، در فضایی دنج و آرام با کنجکاوی سیری‌ناپذیری در پی حقیقتند و با دقت و وسواس خاصی در مراجع و منابع موضوع مورد بحث خود غور و تفحص می‌کنند و با استفاده از تشکیک و استحصال یقین، محتوای خود را در قالبی مناسب می‌ریزند و هر زمان که به نتایج قانع کننده‌ای می‌رسند، از کنج خلوت خود بیرون می‌آیند و حاصل تعمق و تفحص خود را در جمع، از پشت پردۀ غیبت بیرون می‌کشند و در معرض قضاوت و داوری قرار می‌دهند تا صیقل بخورد و ناهمواری‌هایش زدوده شود.
 
شاید بتوان گفت که جامعه به این سه دسته از پژوهشگران و نویسندگان نیازمند است؛ چه هر یک از آنان به‌نوعی نیاز مخاطبان خود را برطرف می‌سازند، اما اگر پژوهشگر بخواهد در جامعۀ خود تغییر و تحول شایسته‌ای ایجاد کند، باید به وقت پژوهش و نوشتن، قدری از شلوغی و هیاهوی محیط پیرامونی فاصله گیرد تا خلوتی برای اندیشه‌ورزی و تأمل فراهم آید و تراوشات ذهنی‌اش را به‌شکل دلپذیری بر روی کاغذ جاری سازد و زمانی‌که در پی پرده‌برداشتن از زوایای تاریک و مبهم بحث خود، نور حقیقت تابیدن می‌گیرد، از خلوت به جلوت می‌رسد و عصارۀ کندوکاوهای خویش را در طبق اخلاص می‌گذارد و در اختیار مخاطبانش قرار می‌دهد و این جلوت و رخ‌نمایی در پایان کار با مناقشۀ فرهیختگان و علاقه‌مندان، سبب می‌شود که هم ارزش‌های علمی پژوهش بیشتر آشکار و هم کاستی‌ها و خلأهایش نمایان شود و این امر یعنی همان تحقق تکامل پژوهشگر و نویسنده از راه خلوت‌گزینی و جلوت‌گری.
 
به‌هر روی پژوهشگر اگر بخواهد در کار پژوهش و نویسندگی موفق باشد و در عین حال از آنها لذت ببرد و دلزدگی و ملال سراغش نیاید، باید میان خلوت و جلوت در آمدوشد باشد تا هم به‌نحو احسن اندیشه‌ورزی کند و ماحصل کندوکاوی‌های خود را در قالب زیبایی بریزد و هم کار خود را با افراد جامعه به‌اشتراک بگذارد و مسئولیت اجتماعی خود را انجام دهد./پایان


نظر شما :