بمناسبت اربعین حسینی
هوالحق
السلام علیک یا ثارالله و ابن ثاره
بهرهای از فرازهای زیارت اربعین
در پژوهشهای تاریخی، یکی از راههای تکمیل و تطبیق و تدقیق دادهها و پر کردن خلأ ناشی از کمبود اسناد روشن و قطعی و صریح، رجوع به منابعی همچون متون دینی، ادعیه و زیارتنامهها است که اغلب دلالتهای تاریخی و بنیانهای نظری بسیار ارزشمندی در بر دارند. با همین منظر زیارت اربعین را که جایگاه خاصی درمیان ادعیه و زیارات مأثوره دارد، میتوان علاوه بر جنبه عبادی وابراز ارادت به سرور و سالار شهیدان، با همین نگاه تحلیلی نیز مطالعه کرد و فرازهای ارزشمند آن را هم به جان پذیرا شد و هم با عقل دریافت.
نقل است که امام صادق (ع) این زیارت را به صفوان بن مهران اسدی کوفی، معروف به صفوان جمّال که از اصحاب امامین صادق و کاظم (علیهما السلام) بوده، تعلیم داده است. متن این روایت را محدثین و علمای بزرگی چون سید بن طاووس، شیخ طوسی و شیخ ابراهیم کفعمی با تفاوت های اندکی در عبارات نقل کردهاند.
یکی از اشارات و دلالتهای مهم در زیارت اربعین که با سلام بر ولی خدا با اوصافی چون ولی، حبیب، خلیل، صفی که اوصاف انبیا از آدم تا خاتم است، شروع می شود (و این پیامی ندارد جز اینکه حسین بن علی(ع) وارث و تجلی همه انبیاء است) مربوط به فرازهایی است که به معرفی امام و امامت و به عبارتی مبحث امامشناسی در پیوند با کربلا و عاشورا میپردازد و ضمن معرفی امام حسین (ع) و ذکر ویژگیهای و تبیین سیره او، یک تحلیل فرا تاریخی از قیام عاشورا مطرح میکند. این تحلیل فراتاریخی به نحوه نقشآفرینی امامان معصوم و تناسب نقش اجتماعی آنان با اقتضائات جامعه و چگونگی هماهنگسازی شأن امامت با نیازهای جامعه میپردازد که خود راهگشای فهم بهتر سیره معصومان میکند. در همین زمینه و افزون بر این، یک دلالت تاریخی ضمنی هم در اینجا وجود دارد که نشان میدهد در زمان امام صادق که زیارت اربعین از زبان مبارک ایشان صادر شده است در مقایسه با زمان امام باقر که زیارت عاشورا از زبان مبارک ایشان صادر شده است، فضای فکری مناسبتری برای بیان لایههایی عمیقتر از امامت فراهم آمده است و این حکایت از تفاوت قابل توجه دو دوران با فاصلهای کوتاه و پذیرش و درک عمومی در این دو دوران دارد. به این ترتیب، آنچه در زیارت عاشورا به اختصار گفته شده است، با توجه به فراهم آمدن شرایط در زیارت اربعین با وضوح و روشنی بیشتری و با تحلیلی فراتاریخی از سوی معصوم بیان شده است.
یکی از اشارات متن زیارت اربعین درباره پرسش از دلیل چرخش کوفیان است. پاسخی که در فرازهای این زیارت میتوان یافت، پاسخی تحلیلی است که در عین جنبه اعتقادی، جنبه جامعهشناسانه و روانشناسانه دارد. امام میفرمایند اینها اعم از مردم کوفه و غیر آنها کسانی بودند که دنیایشان را فروختند: و قد توازرعلیه من غرّته الدنیا و باع حظّه بالأرذل الأدنی و شری آخرته بالثمن الأوکس و تغطرس و تردّی فی هواه: جمعی که فریفته دنیا شدند و نصیب و حظّ خود را از این دنیا به بهای ناچیز فروختند و آخرت خویش را به ثمن بخس از دست دادند و دلباخته و فریفتۀ دنیا و هوای نفس خویش شدند. دنیاگرایی، هوای نفس و پیروی از حاکمان باطل (واطاع من عباده اهل الشقاق والنفاق وحمله الاوزار المستوجبین النار) لشکر یزید را بنا کرد.
وجه دیگر دلالت تاریخی این زیارتنامه به استناد محتوا این است که در معرفی باطل از نام بنیامیه و یزید فراتر میرود، در این زیارتنامه اسم افراد برده نشده است، حتی اسمی از بنی امیه هم در آن برده نشده است، بلکه به صورت کلی «جریان باطل» معرفی و تحلیل میشود. این نیز اولاً در مقایسه با زیارت عاشورا حکایتگر فهم عمیقتر و والاتر مخاطبینی است که اکنون قاتلان امام حسین پیش چشمشان نیست و امام صادق در یک گام بالاتر ملاک حق و باطل را به آنان میشناساند، بدین معنا که به جای آنکه صرفاً انسان باطل یا حتی یک جریان باطل را به صورت مصداقی بشناساند، ملاک تشخیص فرد و جریان باطل را به آنها میشناساند. در واقع میتوان گفت با تبیین ملاک تشخیص حق از باطل، به نوعی مبحث دشمنشناسی برای شیعیان در این زیارتنامه تبیین شده است.
در عبارات ارزشمند این زیارتنامه عظمت و جایگاه والای امام حسین(ع) تبیین شده و به کرامت و سعادت وی در پرتو شهادت گواهی داده شده است و این به معنای پیروزی جاودان حق علیه باطل است.
مساله دیگری که در زیارت اربعین بسیار مشهود است موضوع بیعت دائم و مکرر با امام است و ما در این زیارت می خوانیم اشهد انک امین الله یعنی همانگونه که در اذان بر ولایت امیرمومنان علی (ع) شهادت می دهیم در این زیارت نیز به نوعی بیعت کردن دائمی را می بینیم. تولی و تبری، مفهومی است که در قلب این زیارتنامه آمده است. تبری در اینجا به معنای برائت جستن از جریان باطلِ مقابل امام حسین(ع) است. این تبری و لعن و نفرین بر دشمنان اهل بیت، مقدمه و زمینه برای ورود به تولی و دوست داشتن اهلبیت است.
در زیارت اربعین هدف امام حسین (ع) که در متن زیارتنامه برای نشان دادن جایگاه خاصش با صفاتی چون ولی، ابن ولی، صفی، ابن صفی، کرامت، سعادت، طیب ولادت، سید، قاید، ذاید، وارث و حجت وصف شده است، نجات عوام و جاهل متعبد از جهل و نادانی و بصیرت و آگاهی بخشیدن به عالمان بوده است، چرا که دین از دو گروه آسیب میبیند؛ دینداران بی عقل وعالمان بی بصیرت و بیتقوا. تولی و تبری محور حق است. ولایت مداری وعشق به امام (ع) چیزی جز پاسخ دادن به خواست فطری خویش نخواهد بود، چرا که بشر ذاتا میل به خوبیها، کمالات و زیباییها دارد. حضرت اباعبد الله (ع) در یک روند و حرکت آگاه سازی، تمام توان و تلاش خود را به کار می گیرد تا امت اسلامی را از انحرافی که در آن پدید آمده آگاه کند، و در مسیر این روشنگری، که به هدف رهاندن بندگان از نادانی و سرگشتگی گمراهی است، خون و جان خویش را در راه پروردگار می دهد
در این زیارتنامه، زائر نه با سید الشهدا(ع) بلکه با همه اهل بیت میثاق و پیمان می بندد که متعبد و تسلیم قلبی وعملی دربرابر دستورات آنها باشد و خود را همیشه سرباز در رکاب آنها بداند و جانش را در دست گرفته و آماده فداکاری و جانبازی در یاری رساندن قطب عالم امکان حضرت مهدی خواهد بود.
در زیارت اربعین مقام معنوی امام و امامت و پارهای از مظلومیت امام حسین(ع) در قالب سلامهای توصیفی تبیین میشود. عظمت و جایگاه والای امام حسین(ع) وصف میشود و به کرامت و سعادت وی در پرتو شهادت گواهی داده میشود. مقامات ویژه اهداف قیام حسینی و رهایی بندگان خدا در پرتو آن از جهالت و نادانی و گمراهی روشن میشود. جبهه دشمن ویژگیهای آنان همچون فریبخورندگان از دنیا، آخرتفروشان، هواپرستان، پیرویکنندگان از گناهکاران، منافقان و دوزخیان شرح داده میشود. به تحقق وعدههای الهی درباره امام حسین(ع) و دشمنانش گواهی داده میشود. به جهاد و پایداری و صبر خالصانه امام(ع) تا نیل به شهادت در راه اطاعت از خداوند اشاره میشود. تمام کسانی که به هر نحو به امام ظلم رواداشتند، مورد لعن و نفرین قرار میگیرند. از مقامات والای امام و استمرار نسل امامان هدایت و تقوی از امام حسین(ع) سخن گفته میشود و به بهره بردن تمام مسلمانان و مؤمنان از امام و حجت بودن او بر تمام اهل دنیا شهادت داده میشود. پیروی کامل از امام حسین(ع) با قلب و دل، تسلیم در برابر او در ذهن و اندیشه و همراهی و حمایت با یاری کردن در میدان و اعلام آمادگی برای یاری اهلبیت(ع) در هنگام ظهور امام زمان(ع) و همراهی با آنان و دشمنی با دشمنانشان ملاک حرکت در مسیر حق معرفی میشود.
در پایان زیارت اربعین سه گام مطرح می شود و می گوییم «قلبی لقلبکم سلم و رایی لک تبع و نصرتی لکم معده» (قلب من با قلبتان در صلح و کارم پیرو کارتان، و یاری ام برای شما آماده است) بدین معنا زیارت اربعین یک زیارت آماده کننده برای ظهور امام زمان (عج) است. اگر شرط ظهور امام زمان (عج) عدالتخواهی، ظلم ستیزی و مقابله با طاغوت باشد، همه اینها در واقعه عاشورا دیده شده و هر کسی که با عاشورا پیوند برقرار کند، میتواند منتظر واقعی خطاب شود.
نظر شما :