یادداشت بمناسبت بزرگداشت حکیم عمر خیام
به مناسبت حکیم عمرخیام
خیام حکیمی که هر دم را غنیمت شمرد
در دایرهای کامدن و رفتن ماست
آن را نه بدایت نه نهایت پیداست
کسی مینزد دمی در این معنی راست
کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست؟!
غیاثالدین ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیام نیشابوری را امروز بیشتر شاعری خاص میشناسیم که مضامینی ناب در رباعیات خود دارد. اما واقعیت این است که چنانکه استاد ندوشن میگوید خیام شخصیت بسیار پیچیدهای داشت که علم و ادب، فلسفه و نجوم و شاعری را در اطراف خود جمع کرده بود. ظاهرا خیام در دوران حیاتش دون شأن خود می دانست که خودش را شاعر بنامد، چرا که شاعران بیشتر در آن زمان خود را وقف مدیحهسرایی برای شاهان می کردند.
شاید نکته ممتاز زندگی خیام در عصری که خود او میگوید امروز حکیم نمایان دوره ما دستاندرکارند که حق را به باطل بیامیزند و جز ریا و تدلیس (معرفت فروشی)کاری ندارند، این باشد که او غفلت نکرد و وقت را ازدست نداد و از زندگی دنیوی آگاه بود و می دانست که باید از فروع گذشت تا به انسانیت انسان رسید.
وی که احتمالاً بین سالهای 420 تا 440 متولد شد و بین سالهای508 تا 530 ه.ق رخت از جهان بربست، در اخترشناسی، ریاضیات، علوم ادبی، دینی و تاریخی به حدی استاد بود که صاحب عنوان «حجت الحق» بوده است. اما این تنها لقب او نبود و نگاهی به القاب او جایگاه علمی و حکمی او را نمایانتر میکند. از او به واسطه تسلط بر علوم خاص و ذکاوت بینظیر با این القاب یاد کردهاند: نادرۀ فلک، حکیم عارف به جمیع انواع حکمت، سلطان العلماء، خواجه حکیم، الحکیم الفاضل، امام خراسان، نصیرالحکمه و الدین، من اعیان المنجّمین، ملک الحکماء، فیلسوف العالمین، الحکیم الفاضل الاوحد.
حیات علمی خیام حیاتی پربار و پرثمر است که تنها بررسی تاثیرات او در دانش و دانشمندان ایرانی و البته اروپایی پس از او گواه روشنی بر پیشگامی او در مطالعه و تحقیق و کاوشگری است.
عمر خیّام نیشابوری در هر چهار شعبهی علم ریاضی به پژوهش پرداخته است. بنا به تقسیم برخی قدما مانند بطلمیوس، چهار شعبهی علم ریاضی عبارتست از حساب، هندسه، هیأت و موسیقی، که خیّام در هر یک پژوهشهایی چشمگیر و مثالزدنی داشته است.حساب و هندسه: برخی قدما، جبر را از فروع حساب و برخی دیگر به مانند خیّام، جبر را از فروع هندسه میدانند. خیام در دو رساله «فی البراهین علی مسائل الجبر و المقابله»، که در آن بیشتر از جبر هندسی برای حل معادلات درجه سوم استفاده می کند و «رساله فی قسمه ربع دایره» به حلّ معادله درجه سوم با رسم قطوع مخروطی پرداخته است. در علم جبر که خیام در آن هنرمندانه خودنمایی کرده، او نخستین کسی است که دریافت معادلات درجه سوّم دارای دو ریشه میباشد و بدین ترتیب یکی از نخستین اصول جبر را دریافت و همچنین نخستین کسی است که با رسم اشکال هندسی، به حلّ معادلات درجه دوم و سوم پرداخت؛ علاوه بر این، وی برای نخستین بار، معادلات درجه اول، دوّم و سوم را طبقهبندی کرد. خیام در آغاز رساله جبرخود میگوید« .... چاره جز آن ندیدم که، با تلخیص زبده های حقایق فلسفی که راستی و درستی آنها را معلوم کرده بودم ، فرصتی را که سختی های روزگار از من گرفته بود تلافی کنم و این کار را با تنظیم این اصناف از مقدمات جبری آغاز کردم چون ریاضیات به تقویم سزاواتر است و در این امر به ریسمان توفیق الهی چنگ زدم ، و از او چشم امید دارم که مرا به ادامه این کار موفق بدارد تا نتیجه بحث خود و بحث پیشینیانم را در علومی که اهم از دیکر علوم است به درستی یقین کنم من در این امر به دستاویز محکم پرودگار که حافظ ما از خطاهاست چنگ می زنم ،که البته اجابت دعا در دست او ودر همه حال توکل بر اوست .»
خیام نیشابوری در ضمن شرح پنج اصل اقلیدس به انتقاد از اصل توازی در هندسه اقلیدسی پرداخته است. خواجه نصیر طوسی، آراء خیّام در اینباره را در کتاب خود «الرسالة الشّافیة عن الشّک فی الخطوط المتوازیه» دنبال کرده است که با مطالعهی ساکری - هندسهدان ایتالیایی - دنبال شد تا سرانجام لباچفسکی، ریمان، گاوس و بولیای هندسه نااقلیدسی را بنیان گذاردند
«رساله میزان الحکم فی الاحتیال لمعرفه مقداری الذّهب و الفضّ» فی جسم مرکّب منهما»: در شناخت نسبت ترکیب آمیزههای طلا و نقره با وزن مخصوص. همچنین در این باره، خیّام به ساخت ترازوی آبی مطلق پرداخته است. خیام همچنین ترازویی به نام رساله اش با نام قسطاس المستقیم ساخته بود که میتوانست از یک حبّه تا یک هزار دینار یا یک هزار درهم را وزن کند. دو رسالهی دیگر به نامهای «مشکلات الحساب» و «رساله در صحّت طرق هندی برای استخراج جذر و کعب» که تنها نامی از این دو، به دست آمده است.
همچنین خیّام، در کشف قانون بسط ضریب دو جملهای پیشگام پاسکال و نیوتن میباشد. و خلاصه بنا به گفتهی پژوهشگران، از جمله پژوهنده کمنظیر تاریخ علم، جورج سارتن در کتاب «مقدّمه بر تاریخ علم»، رسالهی خیّام در علم جبر، از برجستهترین و چه بسا برجستهترین آثار ریاضی در قرون وسطا میباشد.خیام نخستین کسی است که به تحقیق منظم علمی در معادله های درجه اول، دوم و سوم پرداخته و آن ها را به صورت تحسین آوری طبقه بندی نموده است.
همچنین یکی از مهم ترین و برجسته ترین کارهای خیام سر و سامان دادن به گاه شماری ایران در زمان وزارت خواجه نظام الملک در دوره پادشاهی ملک شاه سلجوقی به شمار می آید. وی برای این کار مدار گردش کره ی زمین به دور خورشید را تا ۱۶ رقم اعشار محاسبه کرد.
عمر خیام در دوران زندگی خود در کتاب «القول علی اجناس التی بالاربعاء» به واکاوی ریاضی موسیقی نیز همت گماشته است. رساله «میزان الحکمت» در فیزیک و «لوازم المکنت» در دانش هواشناسی و «نوروزنامه» در تاریخ و ادبیات ایران باستان و رسالاتی چند در حکمت و فلسفه از جمله آثار خیام به شمار می روند. او به آثار ابوعلی سینا نیز پرداخت و یکی از خطبههای معروف او را در باب یکتایی خداوند به فارسی ترجمه کرد ا
پروفسور هشترودی ریاضیدان بزرگ معاصر در باب او گفته است: مقام دانش خیام در ریاضیات بسی ارجمند است و گمان می رود که بزرگ ترین ریاضیدان عصر خود و شاید بتوان گفت بزرگترین ریاضیدان دوران نهضت اسلامی است. در مقایسه خیام و خوارزمی وابوریحان وغیاث الدین جمشید کاشانی ستارگان قدر اول اند وبه حق خیام قافله سالار این جمع است.
پروفسور رضا درباره او گفته است دانشمندان متفکر ، اهل حساب و تیزبین، به دور از مسائل خردِ مکتبی و اجتماعی، قهرمانان هماوردی با دشواریهای بنیادی فلسفی و ریاضی مانند چگونگی حدها و امکانات عقلی در برابر محالات ، اندیشمندی دلیر که از سیطره امپراطوری گسترده هزار و پانصد ساله هندسه اقلیدسی بدر میرود و پرچم استقلال بر می افرازد آزاد اندیشی بی پروا که مدعیان علم و داوریهای جزمی را به چیزی نمیگیرد ، ولی آنگاه که با مردم معمولی سخن میگوید ،عصاره تفکرات بلند فلسفی خود را بی تقیّْد و و پیچیدگی، در قالب چهارپاره های زیبا برایشان بیان می کند.
با اینکه تعداد کمی شعر به خیام نسبت داده شده ولی جزء معروفترین شاعران جهان محسوب می شود و سببش این است که مسایل عمده بشری در رباعیات وی گنجانده شده است.
تنها ۵۷ رباعی را به خود خیام نسبت میدهند که به کمک آن ها می توان تا حد زیادی به زبان شاعری و روش فلسفی او پی برد. زبان خیام نیشابوری در شعر بسیار ساده، طبیعی و بی آلایش است و در شاعری پیرو نبوده است. مشخص است که هدف این حکیم از سرودن این رباعیات شاعری نبوده است بلکه بیشتر به خاطر داشتن ذوق شاعری بینش های فلسفی خود را در قالب شعر بیان می کرده است.
اما ویژگیهای بنیادینی که شعر خیام را چنین ممتاز و عالمگیر کرده است و پس از معرفی او توسط فیتز جرالد به عالم غیرفارسیزبان او راچنین در میان مردم دیگر فرهنگها نیز خواندنی کرده است شاید در این موارد جمعبندی شود:
- پرسشهای بنیادی در پیوند با هستی، به ویژه روشن نبودن آغاز و انجام آن (این بحر وجود آمده بیرون ز نهفت/ کس نیست که این گوهر تحقیق بسفت/هر کس سخنی از سر سودا گفتند/زآن روی که هست کس نمیداند گفت).
-تردیدهای جسارتآمیز و جنجال برانگیز در باورداشتهای عمومی از دین و بیاعتباردانستن قطعیت های اندیشگانی. او اندیشمندی در مقام حیرت است و در رباعیات خویش به بانگ بلند خاطرنشان کند که مدعیان خبر، در اصل بی خبرانند. همین اقرار به نادانی است که حیرتی هم سنگ با حیرانی عارفان را برای روان او به وجود می آورد.
- نگاههای تلخ، تحقیرآمیز و پوچانگارانه به جهان موجود (یک قطره آب بود با دریا شدیک ذره خاک با زمین یکتا شد/آمد مگسی پدید و ناپیدا شد).
- سفارشهای پیدر پی به اغتنام فرصت و شادمانه زیستن و در این فرصت زودگذر که شاید ناشی از نیافتن پاسخی در خور و قانع کننده به معمای هستی ودرک گذر پرشتاب زمان و عمر و نیافتن راهی برای گریز از مزگ باشد و در واقع نحوه مواجهه مختار اوست با رنج هستی. (امروز تو را دسترس فردا نیست/واندیشۀ فردات به جز سودا نیست/ضایع مکن این دم ار دلت شیدا نیست/کاین باقی عمر را بها پیدا نیست)
- و به طور خاص مرگاندیشی که خصیصه بیچون و چرای کلام خیام است.
ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود نی نام ز ما و نی نشان خواهد بود
زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل زین پس چو نباشیم همان خواهد بود
نظر شما :