یادداشت به مناسبت بزرگداشت شیخ کلینی
به مناسبت بزرگداشت شیخ کلینی
شیخ ابوجعفر محمّد بن یعقوب بن اسحاق رازی مشهور به کلینی، فقیه و محدث شهیر شیعه، ملقب به شیخ کلینی، ثقه الاسلام کلینی در عصر غیبت صغری میزیست. او در ری یکی از مهمترین شهرهای آن روزگار ایران به کسب تحصیل پرداخت. ویژگی خاص علمی این شهر در آن روزگار این بود که با حضور مدرسین و طلبهها تبدیل به محلی برای تضارب آراء میان فرقه هاى مختلف همچون اسماعیلیه و شافعى، حنفى و شیعى شده بود. شیخ کلینی نقشی ممتاز و انکارناپذیر در میان فقها و محدثین شیعه به نام خود ثبت کرده است و آن نجات و احیاء تشیع راستین و محافظت از آن در برابر تحریفها بود. او تنها راه نجات تشیع از انحرافات و نسبتهای ناروا وارد بر آن را رجوع به کلام ائمه دانست و حیات علمی خود را به گردآوری سخنان معصومین گذراند و با این هدف به قم و کوفه و بغداد و بسیاری دیگر از شهرها سفر کرد و از محضر شاگردان بیواسطه امام رضا و امام هادی و امام حسن عسگری علیهم السلام بهره جست. حاصل این مجاهدت علمی اثری سترگ چون کتاب الکافی شد که مرجع اصلی و بینظیر تشیع است. . او طی بیست سال مجموعه کتاب الکافی را که شامل اصول کافی دردو جلد و فروع کافی در پنج جلد و روضه کافی در یک جلد است را با گردآروری ۱۶۱99 حدیث از پیامبر (ص) و معصومین علیهم السلام به عالم تشیع عرضه کرد. توجه به این نکته ضروری است که شیخ کلینی که در دوران غیبت صغرا می زیسته است، به سبب نوع نگاهش به امامت و در مواجهه با رخداد غیبت و در فضای نوپدید عدم دسترسی به امام برخوردی وجیه و منطقی پیش میگیرد و با استدلال خود راه تعلیم و تعلم را پیش میگیرد که در تالیف کتاب کافی بازتاب یافته است.او به عقل گرایی و اعتقاد به همراهی امام با کتاب و سنت و عدم تجاوز امام از آن دو شهره است و عدم دسترسی تعلیمی به امام، برای او ایجاد بحران نکرده است. وی با تبیین مفهومی عام با نام حجت که جامع مفهوم پیامبر و امام بوده و همچنین با بیان جایگاه تکوینی حجت، این اعتقاد را بیان می کند که وجود امام تکوینا ضرورت دارد، اما لزوما تعلیما ضرورت ندارد و بدون دسترسی مستقیم به امام با تکیبه بر کتاب و سنت میتوان راه تعلیم را همچنان پیش گرفت. او از نوادر دوران بود که گویی قرار بود شیعیان را برای دوران غیبت کبری (که اتفاقا سال وفات او با آغاز دوران غیبت کبری مقارن است) آماده سازد.
یکی از ابعاد ارزنده اثرا گرانسنگ اوهم در این است که در عصر غیبت صغری و همزمان با اوج گیری شبهات علیه امامیه به نگارش درآمده است. بسیاری از شبهات مطرح شده علیه امامیه مربوط به اسماء و صفات الهی بود. شیخ کلینی با گزینش روایات و درج آنها در کتاب کافی علاوه بر ارائه تصویری از باورهای شیعیان تلاش کرد به اختلافات موجود در بین امامیه پایان داده و شبهات مخالفان را نیز پاسخ گوید. بررسی روایات کافی نشان می دهد شیخ کلینی قائل به تفکیک بین اسم و مسمی، توقیفی بودن اسماء الهی و جواز شیء نامیدن خدا است. او معیاری برای تفکیک صفات ذات از فعل ارائه کرده و اراده را در زمره صفات فعل الهی جای داده است. به شدت با نظریه تشبیه و تجسیم مخالفت ورزیده و همزمان با تاکید بر اشتراک معنوی صفات الهی و صفات مخلوقین به تفاوت های کاربرد این صفات در باره خدا و مخلوقات توجه کرده است. در پاره ای از صفات الهی مانند صفات خبری نیز از نظریه تاویل حمایت کرده و معنای ظاهری آیات را رد کرده است.
یکی دیگر از خضوضیات خاص در کتاب کافی در بستر زمانه خود و در ارتباط با اوضافی که در آن روزگار به تشیع نسبت میدادند،توجه به مسألۀ عقل در تشیع است . این کتاب مشتمل بر کتابهایى است که نخستین کتابش به نام کتاب«عقل و جهل» است، و جایگاه و اهمیت عقل را نان میدهد. حجیت عقل نزد شیعه، از نقاط قوت شیعه است، در این میان شیخ کلینی به برکت حدیث ثقلین در باب اول کتاب کافی، در خصوص حجیت عقل سخن گفته است. این کار مقابله با گروهی است که از غیر پیروان مکتب اهل بیت هستند که حجیت عقل را باطل میدانند و می گویند عقل را به احکام راهی نیست. مرحوم کلینی کتابش را از عقل و عقلانیت شروع کرد و در مقابل این گروه ایستاد. شیخ با هوشیاری به زمانه خود و آیندهنگری و دوراندیشی نقطه قوت شیعه را در باب اول کتاب خود قرار داد. ذکر دو روایت از کتاب ارزشمند کافی خود موید این مدعاست؛ در حدیثى از حضرت على (ع) آمده است: جبرئیل بر آدم نازل شد و گفت من مامورم که تو را میان یکى از این سه موهبت مخیر کنم، تا یکى را برگزینى، و بقیه را رها کنى، آدم گفت: آنها چیست؟ جبرئیل در پاسخ گفت: عقل حیا و دین. آدم گفت: من عقل را برگزیدم، جبرئیل به حیا و دین گفت او را رها کنید و به دنبال کار خود بروید، گفتند ما ماموریم همه جا با عقل باشیم و از آن جدا نشویم! جبرئیل گفت: حال که چنین است به ماموریت خود عمل کنید، سپس به آسمان صعود کرد! این لطیفترین تعبیرى است که ممکن است در باره عقل و خرد، ونسبت آن با حیا و دین گفته شود، چرا که اگر عقل از دین جدا گردد با اندک چیزى بر باد میرود، یا به انحراف کشیده میشود، و اما حیا که مانع انسان از ارتکاب زشتیها و گناهان است، آن نیز ثمره شجره معرفت و عقل و خرد است. در حدیث دیگرى از امام صادق (ع) نقل شده است من کان عاقال کان له دین، و من کان له دین دخل الجنه؛ کسى که عاقل باشد دین دارد، و کسى که دین داشته باشد داخل بهشت مى شود.
با صراحت میتوان گفت کلینى نام آورترین و بلند آوازه ترین اندیشمند عصرى که عصر محدّثین و علماى بزرگ و حتى نواب خاص امام عصر عجلاللهتعالىفرجهالشریف بود. ثقهالاسلام شیخ محمد کلینى با چهار سفیر و نمایندۀ خاص حضرت امام زمان (عج) که در طول غیبت صغرى 69 سال رابط بین آن حضرت و شیعیان بودند، هم عصر بود. با اینکه آن چهار تن از فقها و محدثین بزرگ شیعه بودند و شیعیان آنها را به جلالت قدر مىشناختند، اما کلینى مشهورترین شخصیت عالى مقامى بود که در آن زمان میان شیعه و سنى با احترام مىزیست و به طور آشکار به ترویج مذهب حق و نشر فضایل اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام همت مىگماشت. به جز شیعیان، بسیاری از غیرشیعیان نیز او را به راستى و درستى گفتار و کردار و احاطه کامل بر احادیث و اخبار میشناختند و میستودند، چنانکه نوشتهاند شیعه و سنى در اخذ فتوا به او مراجعه میکردند و در این باره مورد وثوق و اعتماد هر دو فرقه بود. وى در امانت، عدالت، تقوا و فضیلت و حفظ و ضبط احادیث، به عنوان یک محدث موثق جامع الشرایط است، سر آمد روزگار بود. عظمت و بزرگى کلینى در میان اهل تسنن به قدرى است که ابن اثیر روایتى از پیامبر نقل مىکند که فرمود: «خداوند در آغاز هر قرن شخصى را برمىانگیزد که دین او را زنده و نامدار نگهدارد.» آنگاه به گفتگو پیرامون این حدیث پرداخته و مىگوید: احیا کننده مذهب شیعه در آغاز قرن اول هجرى محمد بن على امام باقر (ع)، در ابتداى قرن دوم على بن موسى امام رضا (ع) و در ابتداى قرن سوم ابوجعفر محمد بن یعقوب کلینى رازى بوده است. اندیشمندان بزرگ دیگر در باب وی گفتهاند نجاشى مىگوید: او در زمان خود، شیخ و پیشواى شیعه در شهر رى بود و حدیث را از همه بیشتر ضبط کرده و بیشتر از همه مورد اعتماد است. ابن طاووس میگوید: توثیق و امانت شیخ کلینى مورد اتفاق همگان است. ابن حجر عسقلانى میگوید: کلینى از رؤسا و فضلاى شیعه در ایام مقتدر عباسى است و محمدتقى مجلسى که خود از بزرگان اهل فضل است درباره مقام شیخ کلینی میگوید حق این است که در میان علماى شیعه مانند کلینى نیامده است و هر کس در اخبار و ترتیب کتاب او دقت کند، درمىیابد که از جانب خداوند مورد تأیید بوده است. بیانی منسوب به امام زمان (عج) نیز نقل شده است که «الکافی کافٍ لشیعتنا» : کتاب الکافى شیعیان ما را کفایت مىکند.
راد مرد بزرگ عالم تشیع در سال 329 ه.ق سالى که سال «تناثر نجوم» نام گرفته است، یعنی سال فرو ریختن ستارهها و سالى که آسمان علمِ این دنیاى خاکى بىستاره ماند، جهان فانى را وداع گفت. دانشمند نامى بغداد «ابوقیراط» بر پیکر پاکش نماز خواند و شیعیان با احترام آن مرد خدا را در «باب کوفه» بغداد به خاک سپردند و آرامگاه او همچنان در میان شیعیان مورد احترام است.
نظر شما :