یادداشت بمناسبت بزرگداشت سعدی
اول اردیبهشت ماه بمناسبت بزرگداشت سعدی
سعدی شاعر مدارا و امید، صلح و دیگریدوستی
بر حدیث من و حُسن تو نیفزاید کس
حد همین است سخندانی و زیبایی را
کمتر کسی تردیدی دارد که ایران مهد ادب، فرهنگ و اخلاق است. التفات به اخلاق از دیرباز در ادبیات فارسی جایگاه برجستهای داشته است و بهتر آن است که بگوییم ادبیات فارسی و احلاق قرین و همنشین یکدیگرند. در عرصه ادبیات فارسی چه در نظم و چه در نثر، سعدی را باید از آن دسته ادیبانی شمرد که با تکیه به نکات اخلاقی و اجتماعی همچون یک جامعهشناس به اجتماع اطراف خود نگاه می کرد. سعدی در این هنر بر صدر نشسته است. او همچون جامعه شناسی آگاه به ریشه یابی آسیبهای اجتماعی می پردازد و آموزه های خود را به زبانی ساده و ملموس برای مخاطب خود بیان میکند. سعدی مخاطب را به تکلف نمیاندازد و مخاطب را گلچین نمیکند او با همه سخن میگوید. از همین روست که گلستان و بوستان به جهت پرداختن به بسیاری از مسائل اجتماعی موجود در روزگار خود و به دلیل بازگو کردن واقعیت های وجود جامعه، جزء آثار شاخص زبان فارسی هستند. غلامحسین یوسفی در مقدمه تصحیح گلستان خود می نویسد: «گلستان تجلی اوضاع اجتماعی عصر سعدی ست». زرین کوب نیز می گوید: «سعدی در بوستان دنیا را آن گونه گلستان جامعه عصر خود را آن گونه که هست و آنگونه که باید باشد تصویرو دروصف می کند» بنابراین در هر دو اثر سخن از اجتماع و مسائل پیرامون آن است. سعدی بیش از هر شاعر و نویسنده دیگر به اجتماع، اخلاق و قواعد احتماعی در کنار اخلاق فردی نظر داشته است و با انتقاد از نقاط ضعف و زوایای تاریک جامعه عصر خود و با اشاره به نابرابریهای آزاردهنده و دلق و ریا و تزویر آن عصر لباس ناصحی را بر تن میکند که مصلح احتماعی است و طریقت عبادت را در خدمت خلق می داند. آثار سعدی بازتابی است از عصرپرآشوب خود و نشانگر شناخت بینظیر او از مردم زمانهاش که شاید بخشی از آن به جهت سفرهای فراوان او نکتهبینی و دقت نظر او به دست آمده باشد. گلستان و بوستان سعدی گویا دایرة المعارفی از نظریههایی در مورد مسائل اخلاقی اجتماعی. چنانکه در آثار او از همه اقشار مردم خلق وخو، طریقت، شیوه زندگی و... صحبت به میان آمده است. اگر با تأمل بیشتری به گلستان و بوستان توجه کنیم، او را جامعه شناسی خواهیم یافت که نه تنها در زمان خود که تا امروز هم نگاه جامعه شناسانه او باعث اعجاب میشود. در حقیقت گلستان و بوستان مجموعه ای از تجربیات و مشاهدات جامعه شناسانه سعدی است. سعدی در این کتاب انسان را در بستر همین دنیای مادی و با همۀ معایب و محاسن و با تمام تضادها و تناقضهایی که در وجود اوست، تصویر می کند. در دنیای گلستان، زیبایی در کنار زشتی و اندوه در پهلوی شادی است. سعدی چنین دنیایی را که از تناقض و تضاد و سرشار از شگفتی و زشتی است درک میکند. زبان، قدرت بیان و ایجاز سعدی. گلستان، نمونه اعلای ایجاز است. نکته دیگر در شعر سعدی «گفتاری»بودن شعر اوست. در شعر سعدی، ظرافتهای زبانی و هنری، آنقدر در تاروپود شعر تنیده و در آن تهنشین شده که ممکن است این اشعار در نگاه نخست ساده بهنظر بیایند و برای درک پیچیدگیشان باید در آنها دقیق شد. این، همان خصوصیتی است که شعر سعدی را غیرقابل تقلید میکند، چنانکه شاید تقلید از شعر بزرگی چون حافظ ممکن شده است؛ اما تقلید از سعدی در کمال سهل نمودن، نزدیک به ممتنع به نظر می رسد.
چنانکه غلامحسین یوسفی میگوید پسندها و آرزوهای سعدی در بوستان بیش از دیگر آثار او جلوه گر است. به عبارت دیگر سعدی مدینۀ فاضله ای را که می جسته در بوستان تصویر کرده است. در این کتاب پرمغز از دنیای واقعی - که آکنده است از زشتی و زیبایی، تاریکی و روشنی، و بیشتر اسیر تباهی و شقاوت – کمتر سخن - می رود بلکه جهان بوستان همه نیکی است و پاکی و دادگری و انسانیت یعنی عالم چنان که باید باشد، و به قول مولوی «شربت اندر شربت است»
این تعبیر لطیف استاد یوسفی هر خوانندهای را بر آن میدارد تا چند برگی از بوستان سعدی را بخواند وارد بوستانی شود که سراسر و گل و نغمه و طراوت است. : «هرگاه از تیرگی ها و آلام این جهان آزرده خاطر می شویم سیر در بوستان سعدی لطفی دیگر دارد. به ما کمال مطلوبی عرضه می کند، همّتمان را برمی انگیزد که در لجۀ پستی و بدبختی دست و پا نزنیم و بال بگشاییم به سوی آسمان صاف و روشن سعادت و آزادگی، «نردبان ِ آسمان است این کلام». شگفت این که در بوستان در عین تعالی و پرگشایی انسان به سوی «فردوس برین»، آدم از این «دیر خراب آباد» غافل نیستریال یعنی جهان آرزو و امید، زمین و جهان عینی و محسوس را از یاد نمی برد، بلکه به ما خاطرنشان میکند که دوباره ساختن دنیا...درتوان ما است.»
سعدی را باید هم به دلیل توجه و حفظ سنت زبان و هم به جهت نوآوریهای بینظیرش ستود. به نقل از دکتر ضیاء موحد شایسته که بگوییم « اگر فردوسی زبان فارسی را چون دژ مستحکمی برای دفاع از هویت ملی ایران پی ریخت، سعدی نقشی اساسی در حراست از این دژ و استحکام و استغنای آن برای مواجهه با موج تازهای از مخاطرات بازی کرد و موجب شد تا زبان فارسی در عصر جدید نیز ملاط پر انعطا، اما دیرپای هویت ملی ایران بماند. بنابراین بر ماست که سعدی این شاعر زبان آفرین را نه [تنها] طنین تاریخ و زبان آن روزگاران که معمار زبان امروزمان بدانیم.»
نظر شما :