دهه کرامت مبارک باد
هو الکریم
دهه اول ماه ذی القعده و فاصله بین ولادت حضرت معصومه (س) و امام رضا (ع) دهه کرامت نامگذاری شده است. اما کرامت به چه معناست و چرا صفت کرامت را در معصومین و اولیاء خاص خدا چون کریمه اهل بیت بزرگ میداریم و قدر مینهیم؟
در تعریفی کلی میتوان گفت کرامت به معنای نزهت و پیراستگی از پستی و فرومایگی است، به عبارت دیگر کرامت انسان یعنی بزرگی و نزهت روح و گوهر جان او از هر پستی. اما کرامت انسان در قرآن به چه معناست؟
شاخصترین آیه در مورد موضوع کرامت انسان، آیه هفتاد سوره مبارکه اسراء است که می فرماید: «ولقد کرمنا بنی آدم وحملناهم فی البر والبحر ورزقناهم من الطیبات وفضلناهم على کثیر ممن خلقنا تفضیلا، ما آدمیزادگان را گرامی داشتیم و آنها را در خشکی و دریا (بر : مرکبهای راهوار) حمل کردیم و از انواع روزیهای پاکیزه به آنان روزی دادیم و آنها را بر بسیاری از موجوداتی که خلق کردهایم، برتری بخشیدیم».
این آیه نگاه اصلی قرآن به انسان را مینمایاند و در آن سخن از آفرینش انسان و امتیاز او بر دیگر موجودات است. آیه آشکارا بیان می کند که کرامت، موهبتی الهی برای انسان است که او را از دیگر موجودات متمایز کرده است و مایه برتری او نسبت به دیگران است.
از دیدگاه مرحوم علامه طباطبائی (ره) مقصود از این کرامت بیان حال همة انسانها با قطع نظر از کرامت الهی و قرب ... پاره ای از افراد است. با دقت در متون دینی روشن می شود که ریشه و بنیان کرامت انسان، مبتنی بر اعتقاد ژرف به توحید و ایمان به خداوند متعال و برابری ذاتی انسانها است و انسانها کرامت خود را از جانب آفریدگار خود دریافت کردهاند. انسان به این دلیل شرافت ذاتی دارد که - مخلوق و مصنوع خداوند متعال است. نکته دیگر، تساوی تمام آدمیان در این ویژگی است؛ زیرا همگان مخلوق خدایند و به یک اندازه به او محتاج و نیازمندند. همه آنان سخت محتاج نگاه مهربانانه آفریدگار خود می باشند. تنها مایه برتری میان انسانها و عامل برتری معنوی، تقوا و پایبندی به احکام تابناک الهی است.
بر اساس نظر برخی عالمان مانند علامه جعفری، کرامت انسان به دو نوع کرامت ذاتی و کرامات اکتسابی تقسیم میشود منظور از کرامت ذاتی، آن کرامت و والایی است که همة انسانها از آن برخوردارند و تا زمانی که با ارتکاب جنایت و دستیازی به خیانت آن را زایل نکنند، کرامات آنان باقی اسات. مقصود از کرامت، ارزشی کرامتی است که از به کار انداختن استعدادها و نیروهای مثبت در وجود آدمی و نیز از رهگذر تکاپو در مسیر رشد و کمال برانگیخته میشود این نوع کرامات، کرامات اکتسابی و اختیاری است و ارزش غایی و نهایی انسان به همین نوع کرامات است.
آنچه معصومین و اولیاءالله و بندگان خاصهای چون فرزندان امام موسی کاظم (ع) را از صاحبان کرامت خاصه میکند همین جایگاه آنان در تقوا و کسب معرفت الهی و پیمودن مسیر کسب کرامت علاوه بر برخورداری از کرامت ذاتی انسان است. آنچه در سیرۀ این بزرگان آنان را بر مسند صفتی چون کریم مینشاند که از صفات الهی است و تلاش انسان همواره تشبه به صفات کمال الوهی است، احترام و بزرگداشت کرامت ذاتی انسانهاست که خداوند به آنان ارزانی داشته است.
روایت زیر مثال گویا و روشنی است بر این نکته که کسب کرامت اکتسابی از رهگذر احترام به کرامت ذاتی انسانها میگذرد: «عده من أصحابنا عن أحمد بن محمد عن عبد الله بن الصلت عن رجل من أهل بلخ قال: کنت مع الرضا (ع) فی سفره إلى خراسان فدعا یوما بمائده له فجمع علیها موالیة من السودان و غیرهم فقلت جعلت فداک لو قلت لهؤلاء مائده قال مه إن الرب تبارک و تعالی واحد وانام واحد و الأب واجد و الجزاء بالأعمال: ........ با امام رضا (ع) در سفر به خراسان همراه بودم. روزی سفرهای طلبید و تمام خدمتکاران و غلامان را نزدش فراخواند. گفتم: فدایتان شوم، کاش برای اینان سفرهای جداگانه می انداختید! فرمود: دست بردار! خدای همه ما یکی است، پدر و مادر همه یکی است و پاداش نیز به اعمال است» بخش پایانی این روایت بسیار گویاست و خواننده را از هر توضیح بیشتری بی نیاز میسازد.
درود خداوند بر اولیائش که با پرورش فضیلت تقوا در خود با اکرام کرامت ذاتی انسانها، صفتی از صفات الهی را در وجود خود پرورش دهند.
در پایان نقل روایتی از رویای صادقه آیت الله مرعشی درباب لقب کریمه اهل بیت برای حضرت معصومه (س) خالی از لطف نیست:
آیت الله «سید محمود مرعشی نجفی»(متوفای 1328ه.ق) پدر بزرگوار عالِم عظیم الشأن عالَم تشیع «آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی» بسیار علاقه داشت که به هر طریقی که شده، محل قبر شریف حضرت صدیقه طاهره(علیهاالسلام) را به دست آورده و یکبار هم که شده از نزدیک، قبر بی بی دو عالم را زیارت کند؛ برای همین هم یک ختم مجربی [منظور ذکر و دعایی است که بارها تجربه شده که جواب می دهد] را انتخاب کرد و چهل شب در حرم امیرالمومنین(علیهالسلام)، بر آن ختم مداومت نمود تا شاید از طریقی او را از محل قبر شریف حضرت زهرای مرضیه(سلاماللهعلیها) آگاه نماید.شب چهلم که شد، بعد از انجام ختم و توسلات فراوان، مقداری استراحت نمود؛ شب چهلم پس از انجام ختم و توسل فراوان، استراحت کرده و در عالم رؤیا و یا مکاشفه به محضر مقدس حضرت باقر یا حضرت صادق(علیهماالسلام)، مشرف شد. امام به ایشان فرمود: سید محمود! چه میخواهی؟ایشان عرض میکند: که آقا جان! میخواهم بدانم قبر حضرت فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) کجاست؟ میخواهم آن را از نزدیک زیارت کنم!حضرت میفرمایند: «علیک بکریمه اهل البیت» به سوی کریمه اهل بیت برو.آیت الله سید محمود مرعشی نجفی، به خیال اینکه منظور امام از «کریمه اهل بیت» حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) است، به حضرت عرض میکند: بله! قربانتان گردم! من هم این ختم را انجام دادم که محل قبر شریف آن حضرت را به طور دقیق بدانم و به زیارتش مشرف شوم.در اینجا بود که حضرت فرمودند: «منظور ما قبر حضرت معصومه در قم است»؛ سپس اضافه فرمودند: به جهت مصالحی خداوند اراده فرموده است که محل قبر شریف حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) از همگان مخفی باشد؛ لذا قبر حضرت فاطمه معصومه(سلاماللهعلیها) را تجلیگاه قبر حضرت فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) قرار داده است؛ اگر قرار بود قبر حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) ظاهر باشد، هر جلال و جبروت و عظمتی که برای آن قبر شریف بود، خداوند متعال همان جلال و جبروت و عظمت را برای قبر حضرت فاطمه معصومه(سلاماللهعلیها) قرار داده است.
نظر شما :