گزارش روز دوم مدرسه تابستانی «اخلاق در پژوهش»
گزارش روز دوم مدرسهی تابستانی «اخلاق در پژوهش»
دومین روز از مدرسهی تابستانی اخلاق در پژوهش دیروز یکشنبه 23 شهریورماه برگزار شد که دربرگیرندهی سه نشست با سخنرانی دکتر رضا اکبری با موضوع »بررسی نقش آیین نامه های وزارت علوم در پاسداری از اخلاق پژوهش»، سیاوش شوهانی با موضوع «ضرورت بازنگری در آیین نامه های آموزش عالی برای پاسداری از اخلاق پژوهش» و دکتر محسن جوادی معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با «موضوع اخلاق نظرپردازی عملی» بود.
در ادامه گزارشی از سه نشست یادشده ارائه میشود.
بررسی نقش آییننامههای وزارت علوم در پاسداری از اخلاق پژوهش
دکتر اکبری با پرداختن به آسیبهای اخلاقی در پژوهش به مسئلهی تخلفهای علمی اشاره کرد و گفت: تخلف در یک ساختار شکل میگیرد که این ساختار یا شخص را به سمت دزدی سوق میدهد یا نقش بازدارنده دارد.
او ادامه داد: علاوه بر مشکلات ساختاری افراد نیز نقش مهمی در شکلگیری تخلفات دارند. داشتن روحیاتی مانند خودتنها پنداری، سوءاستفاده از قدرت و مسئولیتپذیر نبودن در تخلف کردن مؤثر است. اکبری با بیان اینکه باید به آییننامهها نگاه شبکهای داشت اظهار کرد: باید تمام آییننامهها از جمله آییننامه جذب و ارتقا اعضای هیأت علمی، تخلفات و انتشار آثار علمی را در کنار هم دید اما در عین حال نباید از ابعاد دیگر ساختاری غافل شد.
وی افزود: رشد کمی دانشگاهها بدون توجه به جنبههای کیفی، دسترسی نداشتن برخی مناطق به امکانات علمی دانشگاهها، آگاهی نداشتن دانشجوها به کارهایی که باید برای پایاننامه و مقالات انجام دهند، آشنا نبودن با اخلاق کاربردی، استفاده از پژوهش به عنوان منبع در آمد و تسامح غیراخلاقی از جمله موارد دیگر است که موجب بروز تخلف میشود.
عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق (ع) با اشاره به کمی بودن آییننامهی ارتقا اساتید گفت: در آییننامه یکی از بندها تعداد مقالات است. این موضوع باعث میشود فردی که توانمندی ندارد به سمت بهرهکشی از دانشجو برود یا کارهای قبلی خود را با تغییرات جزیی منتشر کند. همچنین داشتن مقاله ISI افراد را به سمت مجلات تقلبی سوق میدهد.
اکبری با بیان اینکه راهبرد دیگر برای جلوگیری از تخلف استقبال از نظارت اجتماعی است افزود: این موضوع باعث میشود افرادی که روحیهی خودگرایانه دارند محدود شوند. در بسیاری از مواقع نظارت اجتماعی اثرگذاری بیشتری نسبت به آییننامهها و جریمهها دارد.
وی با مفید دانستن آییننامهها ادامه داد: این موضوع نشان میدهد سازمان نسبت به تخلف دغدغه دارد اما باید توجه کرد که در آییننامه نمیتوان تمام موارد اخلاق و تخلف در پژوهش را ذکر کرد. تخلف در هر رشته و هر روش تحقیق به یک شکل است. آییننامه تنها مواردی کلی را ذکر میکند که در فضای علمی کشور بیشتر صورت میگیرد.
عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق (ع) اظهار کرد: آییننامهها باید به دانشجویان و اساتید آموزش داده شوند. بسیاری از تخلفات از سر ندانستن اتفاق میافتند زیرا قوانین در حال تغییر است.
اکبری با بیان اینکه در مقابله با تخلفات باید وحدت رویه وجود داشته باشد ادامه داد: در حقوق در پروندههایی که قانون مشخصی وجود ندارد با رجوع به احکام پروندههای مشابه از آنها استفاده کرده و حکم صادر میکنند. این موضوع باعث میشود در تخلفات مشابه بیعدالتی صورت نگرفته و حکمها همانند باشد. این موضوع باید در پروندههای علمی نیز لحاظ شود.
وی با اشاره به الگوهای اخلاقی افزود: یک الگو الگوی غایتگرا یا پیامدگراست که میگوید اگر میخواهید اخلاقی بودن یک عمل را بررسی کنید پیامدهای آن را بسنجید. الگوی دیگر الگوی فضیلتگراست که طبق آن باید ویژگیهای اخلاقی باید در فرد نهادینه شود. از آنجا که امکان دور زدن قانون و آییننامه از سمت افراد وجود دارد، پیش از هرچیز نیازمند افراد فضیلتمند هستیم.
ضرورت بازنگری در آییننامههای آموزش عالی به منظور پاسداری از اخلاق پژوهش
در نشست دوم، سیاوش شوهانی، کارشناس حوزهی پژوهش پژوهشگاه علوم انسانی، مبحث خود را با اشاره به پیشینهی شکلگیری مجلات علمی – پژوهشی در کشور در دهه هفتاد آغاز کرد و با ارائهی آمار از روند صعودی رشد این دست مجلات، پیامدهای آن را بررسی کرد. او با اشاره به تورم آموزش عالی با اشاره به نقدهای مرحوم دکتر قانعیراد و دکتر رضا داوریاردکانی به مسائلی چون افسون کمیتگرایی، فساد پژوهشی (سرقت علمی و خرید و فروش مقالات)، رشد مصنوعی علم، توهم توسعهی علمی و نظایر آن و عدم اثربخشی این مقالات در سطح سیاستگذاری عمومی و کاربردی و عدم استقبال اجتماع علمی از آنها پرداخت و دلیل انتشار و رشد این مقالات را در سازوکارهای آئیننامه ارتقاء مرتبهی اعضای هیأت علمی واکاوی کرد.
شوهانی در ادامه به پدیده مقالات مشترک استاد و دانشجو و نسبت آن با شبکهای از آئیننامههای آموزش عالی از جمله آییننامه ارتقاء، آئیننامههای آموزشی و قوانین نشریات علمی کشور پرداخت؛ او تألیف مقالات مشترک را محصول چرخهی بیمار سازوکارهای آموزشی دانشگاهها یعنی «نیاز دانشجویان به مجوز لازم برای دفاع از رساله دکتری یا کسب نمره کامل پایاننامه کارشناسی ارشد و به دست آوردن رزومهی پژوهشی مناسب برای آزمون مصاحبه دکتری و جذب هیات علمی» از یکسو، آئیننامههای کمیسیون نشریات علمی کشور و قوانین نانوشته نشریات علمی- پژوهشی یعنی عدم انتشار مقالات انفرادی دانشجویان (کارشناسی ارشد و دکتری) در نشریات علمی- پژوهشی از دیگر سو و در نهایت سازوکارهای ارتقاء اعضای هیأت علمی یعنی «نیاز استادان به چاپ تعداد معینی از مقالات علمی - پژوهشی در هر سال برای کسب امتیازات لازم جهت ترفیع و ارتقاء و تبدیل وضعیت در نظام دانشگاهی و فرار از رکود علمی» از سوی دیگر دانست.
همچنین رشد مقالات علمی – پژوهشی بر اساس سازوکارهای مقالات مشترک استاد-دانشجویی را دارای پیامدهایی چون رسمیت بخشیدن به رانت نهادینه شده، کممایگی در محتوای مقالات علمی، عدم تمحض اساتید در حوزههای تخصصی، پدیده «زورگیری دانشگاهی» و «ارتقاء زودرس و استادی نارس» و بیاعتمادی به نظام دانشگاهی دانست که همگی آنها محصول درکی معطوف به تولید کمی از علم و نه دانشی معطوف به مسئله و احیاناً حل آن بوده است. او در پایان ضمن تأکید بر ضرورت بازنگری در مسائل فنی آئیننامهها از جمله تغییر در تفاوت مقالهی مستقل اعضای هیأت علمی در آئیننامهی ارتقاء و تفکیک منافع اعضای هیأت علمی با ضرورتهای آئیننامههای تحصیلات تکمیلی، مهمترین عنصر برای اصلاح وضع موجود را تغییر دیدگاه در «ایدهی دانشگاه» خواند و بدین منظور تغییر ایده دانشگاه از نهادی برای تولید کارخانهی مقاله برای رسیدن به جایگاه نخست منطقه بر اساس درکی کمی به اسناد بالادستی به نهادی برای پاسداری از نظام حقیقت و حل مسائل مبتلابه ایران ضروری دانست.
اخلاق نظرپردازی عملی
دکتر جوادی بحث خود را بر تولید دانش اخلاقی متمرکز کرد و گفت: هنگام تولید دانش اخلاقی یا دانش سیاسی باید بخش نظر آن محک زده شود و صحت و سقم آن بررسی شود. تصمیم اخلاقی باید مبتنی بر علم باشد وگرنه فرو میپاشد. در بحث اخلاق ایجاد تغییر از محورهای اساسی به شمار میرود و دانشها براساس تغییر مثبت یا خیری که به بشر میرسانند رتبهبندی میشوند. دانش عملی موجب تغییر خود یا جامعه میشود و چرخه طبیعی زیست جهانی و اکوسیستم را برهم میزند. باید زنجیرهی رخداد و تأثیر دانش علم را تا جائیکه میشود پیشبینی کرد مثل برنامهریزیهای بلندمدت جهت حفظ محیط زیست برای آیندگان.
دکتر جوادی در ادامهی بحث خود با تفکیک میان حوزهی خرد عملی و خرد نظری بیان کردند که خرد نظری به حوزههایی مربوط میشود که در آنها انسانی نظارهگر طبیعت است و تنها میتواند آنرا وصف کند اما در خرد عملی انسان در مقام سازندهی هستی ظاهر میشود. خرد نظری به اپیستمه و سوفیا مربوط میشود و کاملاً انتزاعی است. در مقابل خرد عملی مشتمل بر دو بخش فرونسیس و تخنه است. تخنه مربوط به تکنیکهای عملی است اما فرونسیس دقیقاً ناظر بر جوهرهی خرد عملی است. اخلاق نیز در دایرهی فرونسیس قرار میگیرد. وی با توجه به مقولهی اخلاق گفت: امر اخلاقی یکی از مهمترین بایستههای خرد علمی است و تخنه نمیتواند جای آن را پر کند. مثال این امر محیط زیست است؛ جایی که انسان تلاش میکند با استفاده از تکنیکها جلوی گازهای گلخانهای را بگیرد اما در نهایت همین تکنیک آسیبهای دیگری به همراه دارد. در نتیجه تنها راه بازگشت به اساس خرد عملی یعنی اخلاق است.
نظر شما :