گزارشی از ۴ جلسه مدرسه تابستانی با موضوع «اخلاق»

۱۷ شهریور ۱۳۹۷ | ۱۳:۴۵ کد : ۱۷۱۶۸ اخبار و رویدادها مهمترین اخبار
تعداد بازدید:۷۸۸

 به همت معاونت فرهنگی- اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و با همکاری پژوهشکده اخلاق و تربیت این پژوهشگاه، سومین مدرسه تابستانی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با موضوع «اخلاق» از تاریخ 24 تا 27 تیرماه 1397 در سالن حکمت پژوهشگاه برگزار شد. در این جلسات 4 موضوع «اخلاق و معنویت»، «اخلاق و جنسیت»، «اخلاق و محیط زیست» و «اخلاق و بازار» مورد بحث و بررسی قرار گرفت که در ادامه گزارش مختصری از هر کدام ارائه می گردد.

اخلاق و معنویت

اولین جلسه از درس گفتارهای اخلاق به موضوع «اخلاق و معنویت» اختصاص داشت. دکتر ناصر مهدوی از اساتید دانشگاه، معنویت را رها شدن از سبکی تحمل ناپذیر زندگی سطحی و دست یافتن به درک درست و واقعی از جهان هستی توصیف و خاطرنشان کرد: معنویت درک واقع بینانه از زندگی و موجب رستگاری است.

ناصر مهدوی با بیان اینکه ما تنها به اندازه ظرفیت ذهنمان با مفاهیم و پدیده‌ها از جمله مفهوم معنویت آشنا می‌شویم، اظهار کرد: ویژگی‌های مفاهیم ذره ذره آشکار شده و این که ما فرض کنیم همه زوایای یک حقیقت را دانسته‌ایم نوعی رئالیسم خام است. وی در همین زمینه به درگیری مستمر ذهن و عین و سیال بودن معرفت اشاره کرد و گفت: تنها از طریق درگیری بین ذهن و عین است که اندکی از حقیقت آشکار می‌شود. استاد دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به اینکه هر آنچه به زندگی انسان معنا می‌بخشد ‌امر متعالی نیست، ‌ گفت: پول و جاه و مقام از بین ‌می‌رود و انسان را دچار حسرت می‌کند؛ آن زمان که انسان نسبت به رشد و کمال خود حساس می‌شود، معنویت آغاز شده است.

مهدوی سپس به برخی ویژگی‌های افراد غیر معنوی اشاره و تشریح کرد: ویژگی اصلی این افراد داشتن عطش برای کام‌جویی از لذایذ ظاهری و دنیوی است؛ آنجا که "خواستن" و "داشتن" جای پرداختن به نیازهای واقعی را می‌گیرد. وی افزود: در چنین حالتی ماهیت زندگی به دست آوردن‌ها و از دست دادن‌های مکرر است که انسان را دچار ملال می‌کند.

مهدوی پا گذاشتن به عرصه معنویت را همراه با برپا شدن یک غوغا در وجود انسان توصیف کرد و گفت: از نقطه نظر مولانا این نقطه از زندگی انسان آغاز سعادت، ‌ رستگاری، رهایی و نیز موهبت خداوند است. وی با تصریح اینکه برخی با رسیدن به این نقطه به جنون و دیوانگی دچار می‌شوند، خاطرنشان کرد: انسان در این‌جاست که به بی‌قرار بودن عالم پی می‌برد و می‌کوشد تا از این فضای ملال‌آور و تکراری بیرون بیاید.

استاد دانشگاه فردوسی مشهد با اعلام این که اولین اتفاق برای انسان معنوی در ذهن رقم می‌خورد، ‌ تاکید کرد: در این نقطه جهش، انسان به قید و بندهایی برای خود معتقد شده و به سطح بالاتری از زندگی دست می‌یابد. چنین انسانی به فقر و بی عدالتی حساس است، اما این که برای انسانی دیگر به صرف داشتن جاه و مقام، ‌ ارزش قائل شود، معنا ندارد. مهدوی معنویت را نوعی بیداری و درک واقعی از جهان دانست و گفت: انسان معنوی در عین حال که به فانی بودن جهان پی برده است، نسبت درستی با آن برقرار می‌کند.

وی سپس به ویژگی‌های افراد معنوی پرداخت و گفت: ویژگی اصلی این افراد، داشتن تعلقات کمتر و وارستگی رفتاری است؛ چرا که بسیاری از رنج‌ها از تعلقات ما ناشی می‌شود. وی تاکید کرد: چنین انسان‌هایی هستی را پایان‌پذیر، اما انسان را یک موجود پایان ناپذیر می‌دانند. این معنا به نوعی به امکان تناسخ (samsara) نزدیک می‌شود.

استاد دانشگاه فردوسی مشهد ادامه داد: حداقل کاری که معنویت با انسان می‌کند، پایبندی به چارچوب‌های اخلاقی است. در چنین حالتی انسان پا بر سر خواهش‌های غلط می‌گذارد و سعی دارد بر تاریکی درونی غلبه کند، در این‌جاست که نوعی زلالی و لطافت روح در او ایجاد می‌شود. مهدوی افزود: یک معنای این عالم وحدتی است که کثرت را در بر گرفته است.

استاد دانشگاه فردوسی مشهد در پایان خاطرنشان کرد: معنویت یعنی بودن و به دنبال کارهای خوب رفتن؛ دینی که فقط فرامین و گزاره باشد، اخلاق تولید نمی‌کند.

اخلاق و جنسیت

در دومین روز از مدرسه تابستانی، موضوع  «اخلاق و جنسیت» مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در بخش نخست این موضوع دکتر مهرنوش هدایتی عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به سطوح استدلال اخلاقی کلبرگ (روانشناس مطرح امریکایی) اشاره کرد و گفت: به اعتقاد او اغلب افراد تنها به مرحله چهارم رشد اخلاقی رسیده و تنها در جوامع آرمانی یا پیشرفته و دموکرات است که افراد می‌توانند به سطوح پنجم و ششم رشد اخلاقی دست یابند. مهرنوش هدایتی  در ادامه به تشریح رویکرد "اخلاق و مراقبت" یا "اخلاق عشق" پرداخت و تأکید کرد: اخلاق یا تفکر مراقبتی، نوعی ایمان است مبتنی بر آن که جهان می‌تواند جای بهتری برای زیستن باشد.

وی سطح اول را " اصول اخلاقی پیش عرفی" عنوان و تشریح کرد: تا چهار سالگی کودکان اخلاق خودمحور (ego centric) داشته و در واقع هر چیز درست یا غلط را مربوط به خود می‌پندارند.عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه داد: همچنین کودکان از سن چهار تا هفت سالگی از تفکر اخلاقی "اطاعت بی قید و شرط "پیروی کرده و مراجع قدرت (مادر، پدر، ‌ معلمان و غیره...) را خدایان زمینی می‌پندارند. هدایتی افزود: در سنین مدرسه و بین هفت تا ده سالگی کودک سطح اخلاقی منفعت‌طلب یا به عبارتی درستکاری به منظور دریافت پاداش را پی می‌گیرد. این در حالی است که بسیاری از افراد بزرگسال در این سطح اخلاقی مانده‌اند.

وی سطح دوم را "اصول اخلاقی عرفی" نام برد و توضیح داد: افراد در سنین ۱۰ تا ۱۳ سالگی اخلاقیات را رعایت می‌کنند تا انسان خوبی تلقی شوند؛ این سطح تفکر، اطاعت از قانون و حفظ نظم اجتماعی را براساس تطابق میان فردی یا تایید طلبی به دنبال دارد. عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با بیان اینکه سطح سوم اصول اخلاقی "پساعرفی" است، خاطرنشان کرد: در این سطح ما وارد تفکر تحلیلی، گزاره‌ای و منطقی خود شده و نسبت به مسائل پیرامونمان احساس مسئولیت داریم.

عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی سپس به دیدگاه گیلیگان، دستیار پژوهشی کلبرگ، درباره اخلاق زنانه پرداخت و توضیح داد: در پژوهشی که او انجام داد، اخلاقیات زنان در یک چالش واقعی به آزمایش گذاشته شده و این نتیجه حاصل شد که زنان بیشتر از مردان به رابطه خود با جهان اطراف اهمیت می‌دهند؛ به عبارتی مدل‌های اخلاقی زن‌ها بر مراقبت از یک شخص دیگر متمرکز شده است.

هدایتی در همین زمینه به سه سطح اخلاقی "جهت‌یابی به سمت بقا" (پیش قراردادی)، "خشنودسازی تام" (قراردادی) و "مراقبت جامع و یکپارچه" (فرا قراردادی) اشاره و تشریح کرد: گذرگاه نخست اخلاقی در سطح اول حرکت از خودخواهی به سمت احساس مسئولیت نسبت به دیگران است، این در حالی است که در سطح دوم فرد گمان می‌برد به دنیا آمده تا به جهان خدمت برساند.

وی در خصوص مراقبت جامع و یکپارچه توضیح داد: در این سطح، فرد خود را یک خود بزرگ (big self) تعریف کرده و بسیاری عناصر دیگر این جهان را در دل آن قرار می‌دهد؛ برای مثال، گاه دست به فداکاری می‌زند، در عین حال که از خود نیز مراقبت می‌کند.

عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی وضعیت فرا قراردادی را به "رویکرد اخلاق و مراقبت" یا "اخلاق عشق " نسبت داد و گفت: علت این نام‌گذاری این است که مفهوم ارتباط در این سطح از اخلاق از اهمیت بسزایی برخوردار است. عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تفکر مراقبتی را تعهد قلبی و تفکر مشتاقانه نسبت به موضوعی که فرد به آن می‌اندیشد تعریف و اضافه کرد: این نوع تفکر برای ارزش‌ها، ارزش قائل است و به نوعی پیوند زدن میان اندیش و عاطفه به حساب می‌آید.

هدایتی با اشاره به اینکه پی گرفتن این نوع تفکر باید بنا بر نوعی زندگی اخلاقی، آزمون شده و متعهدانه باشد، تاکید کرد: مراقبت، حیطه‌های حس کلی فرد نسبت به جهان پیرامونش، ارزش‌های فرد، آنچه فرد احساس می‌کند در حمایت از ارزش‌ها و موضوعات مهم زندگی او کارساز است و نیز آنچه فرد به عنوان یک آرمان در سر دارد را شامل می شود.

وی در پایان خاطرنشان کرد: در این سطح اخلاقی نوعی ایمان و تعهد به قدرت تفکر برای کمک به اصول اهداف اخلاقی وجود دارد، به عبارتی این مطرح می‌شود که فرد می‌تواند به اندازه سهم خود در اصلاح جهان مؤثر باشد.

در بخش دوم این جلسه که به صورت خصوصی برگزار شد، خانم دکتر عفت السادات مرقاتی خوئی عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران مباحثی را در خصوص اخلاق جنسی در ایران مطرح نمودند.

اخلاق و محیط زیست

در روز سوم از مدرسه تابستانی اخلاق، آیت الله دکتر محقق داماد مباحث خود را با موضوع «اخلاق و محیط زیست» ارائه کردند. عضو پیوسته فرهنگستان علوم ضمن تشریح رابطه انسان و محیط زیست، بحران محیط زیست را یک بحران اخلاقی دانست و گفت: طبیعت یک فضای الهی و قدسی است و انسان نیز باید حافظ خوبی‌ها و طهارت زمین باشد.

آیت‌الله دکتر مصطفی محقق‌داماد با بیان اینکه استفاده از تعبیر بحران محیط زیست به یک قرن هم نمی‌رسد، اظهارکرد: این بحران با ظهور مدرنیته آغاز شده و امروز به اوج خود رسیده است. تا پیش از مدرنیته، انسان خودش را جزئی کوچک از جهان می‌دانست، در حالی که اکنون در تقابل با آن قرار دارد.

وی در همین زمینه به رابطه انسان مدرن با طبیعت پرداخت و گفت: بشر قبلا طبیعت را به منزله مادر مهربان خود در نظر می‌گرفت و از آن ارتزاق می‌کرد، این در حالی است که بشر امروزی بر مبنای اندیشه، انسان محوری،‌ اراده و عقل خود را محور تلقی کرده و براساس آن منفعت‌طلبی را نیز اصل بهره‌برداری از طبیعت قرار داده است؛ بدین ترتیب تا آن‌جا که اقتضای منفعتش باشد در طبیعت استیلا پیدا می‌کند.

محقق‌داماد با اشاره به مقاله، "ریشه‌های تاریخی بحران زیست‌محیطی ما" اثر لین وایت در مجله ساینس، توضیح داد: نویسنده در این مقاله سرمنشاء این بحران را دو دین الهی یهودیت و مسیحیت دانسته است؛ چرا که این دو، بشر را به اصطلاح لوس کرده و چنین القا کرده‌اند که جهان از آن بشر است و او می‌تواند تا آن‌جا که باید از آن بهره‌برداری کند. وی سپس به کتاب "بشر و جهان طبیعی؛ تاریخ حساسیت مدرن" کیث توماس اشاره کرده و گفت: در این کتاب نیز نه تنها مقاله قبلی تایید شده،‌ بلکه اسلام نیز در زمره همین ادیان آمده است.

رئیس گروه حقوق دانشگاه شهید بهشتی ضمن انتقاد از عدم تسلط جامع نویسندگان غربی بر قرآن و صرف تاکید بر چند آیه با این مضمون که زمین و آسمان‌ها برای بشر آفریده شده است، تصریح کرد: برای نقد این دیدگاه باید بر دانش الهیات مسلط باشیم، این در حالی است که در جامعه ما کمتر به الهیات به عنوان یک دانش نگاه شده، اما باید گفت که وسیع‌ترین و عمیق‌ترین دانش الهیات است.

محقق‌داماد با بیان اینکه برای فهم نظر اسلام و الهیات اسلامی درباره محیط زیست باید به سه ضلع خدا،‌ انسان و جهان پرداخته شود، تشریح کرد: باید این سؤالات را مطرح کرد که خداوند یعنی چه؟ رابطه خدا با جهان چگونه است؟ جهان چگونه به خدا مربوط می‌شود؟ وی تأکید کرد: مسئله اصلی در مورد خدا، اثبات آفریدگار بودن خداوند نیست، بلکه باید دید نقش او در این جهان چیست یا به عبارتی جهان چگونه به خداوند مربوط می‌شود.

محقق‌داماد تشریح کرد: جان ما در همه جای بدن ما است،‌ روزی از آن جدا می‌شود، اما همچنان باقی می‌ماند. طبق تشریح غزالی، رابطه خداوند با جهان نیز همچون رابطه جان با بدن است؛ پروردگار (بلاتشبیه) جان جانان این جهان است. وی سپس به ضلع انسان پرداخت و با اشاره به اینکه بر طبق آموزه‌های مسیحی زمین تبعیدگاه بشر است، تصریح کرد: در قرآن چنین آمده که توبه بشر در بهشت پذیرفته شده و او برای آباد نگاه داشتن زمین آمده تا حافظ خوبی‌ها و طهارت آن باشد.

عضو پیوسته فرهنگستان علوم بشر را خلیفه زمین و نمونه خداوند در زمین نامید و گفت: هر بشری به سهم خود یک آفریدگار است،‌ وظیفه سلبی او فاسد نکردن زمین و وظیفه ایجابی او،‌ آباد کردن آن است. محقق‌داماد خاطرنشان کرد: ادبیات اسلامی دو مام برای بشر قائل شده است؛ یکی مادر اوست و دیگری سرزمینی است که در آن زندگی می‌کند. این رابطه،‌ رابطه تسخیری است، اما باید بر مبنای عشق باشد.

وی در ادامه به ضلع جهان طبیعت پرداخت و توضیح داد: اجزای طبیعت، آیت‌الله شناخته شده و به یک معنا نشانه هستند،‌ این در حالی است که آیه به معنای نمود بوده و هر نمود، بودی دارد که شما قائل به درک آن نیستید. رئیس گروه حقوق دانشگاه شهید بهشتی طبیعت را فضای الهی و قدسی توصیف کرد و خاطرنشان کرد: هیچ چیز از فضای الهی بیرون نیست،‌ هیچ جایی نیست که از هستی خالی باشد؛ ما محاط به خداوند هستیم.

محقق‌داماد همچنین سوگند به مظاهر طبیعت در قرآن را یادآور شد و افزود: این موضوع تذکار عجیبی است که برای نخستین بار در قرآن آمده؛ بدین ترتیب تمام مظاهر طبیعت، بعد قدسی پیدا می‌کند. طبیعت آیینه نیست، بلکه نمود حق است. محقق‌داماد ادامه داد: خداوند صدای خود را از طریق قرآن به ما می‌رساند. هوایی که تنفس می‌کنیم، مقدس و نمود حق است و نباید آن را آلوده کرد؛ آب را نیز همین‌طور. وی صفات خداوند از جمله رحمان و رحیم را همراه با ذات آن توصیف و خاطرنشان کرد: خداوند، یعنی رحمت و دوستی،‌ یعنی حیات، وجود ما نیز مقابل وجود خدا نیست، بلکه نمودی از آن است.

عضو پیوسته فرهنگستان علوم در پایان با بیان اینکه به اندازه مهربانی خداوند در ما نیز دمیده شده است، گفت: بنده رحمان کسی است که با زمین دشمنی ندارد، آن‌هایی که با خودشان صلح کرده‌اند با زمین و طبیعت نیز مهربان‌اند.

اخلاق و بازار

در روز چهارم از مدرسه تابستانی دکتر دینی ترکمانی عضو هیأت علمی مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی مباحث خود را با موضوع «اخلاق و بازار» ارائه کرد. وی با اشاره به اهمیت موضوع اخلاق و بازار تأکید کرد: در جامعه‌ای که به واسطه عملکرد نادرست نظام حکمرانی آن، به بی اعتمادی اجتماعی گرفتار شده، پروژه‌هایی که مستلزم همکاری اجتماعی هستند با شکست مواجه شده و پدیده موسوم به "سواری مجانی" در آن به وفور اتفاق می‌افتد.

عضو هیئت علمی موسسه مطالعات و پژوهش‌های بازرگانی ضمن تشریح رابطه اخلاق و بازار، به دیدگاه "اجتماع گرای اخلاق" پرداخت و با اشاره به اینکه تودرتویی نهادی و موازی کاری در نظام حکمرانی به بی اعتمادی و افول سرمایه اجتماعی می‌انجامد، خاطرنشان کرد: پیشرفت اقتصادی در گرو تغییر اتمسفر جامعه و مطالبه خواهی اجتماعی است.

علی دینی ترکمانی در درس گفتار "اخلاق و بازار"، با بیان اینکه رابطه اخلاق و علم در دو دیدگاه پوزیتیویستی و غیرپوزیتویستی به علم تعریف می‌شود، توضیح داد: در دیدگاه نخست بررسی صحت و سقم گزاره‌های اخلاقی از طریق شواهد آماری و تجربی امکان پذیر است. این در حالی است که در دیدگاه غیر پوزیتیویستی به علم، چنین گزاره‌هایی صرفاً ارزشی و اخلاقی تلقی شده و بسته به دیدگاه‌های هنجاری و اخلاقی افراد متفاوت است.

وی با این مقدمه که هیچ یک از ما گریزی از گزاره‌ها و قضاوت‌های اخلاقی نداریم و اینکه اخلاقیات از جنس گزاره‌های آزمون پذیر تجربی نیست، به وجود رگه‌هایی از هر دو دیدگاه فوق در اخلاق اشاره و اظهار کرد: بنابراین چنین می‌توان عنوان کرد که دوگانه‌سازی رابطه اخلاق و علم اساساً اشتباه است.

عضو هیئت علمی موسسه مطالعات و پژوهش‌های بازرگانی تهران در همین زمینه به دیدگاه "آمارتیاسن" (برنده هندی جایزه نوبل اقتصاد) ارجاع داد و گفت:  به تعبیر او گزاره‌های اخلاقی، که درباره آن‌ها تا حدی اجماع جهانی نیز وجود دارد، در هیچ یک از دیدگاه‌های پوزیتیویستی و غیر پوزیتیویستی به علم نگنجیده و به عبارتی هم اخلاقی و هم علمی به حساب می‌آیند.

دینی ترکمانی با تاکید بر اینکه چنین گزاره‌هایی از تجربه زیست آدم‌ها برخاسته است، گفت: آدمی همواره ناگزیر به پاسخ به این سوال سقراط است که سعادت واقعی در گرو چه نوع زندگی است؛ ساز خود را زدن یا پایبندی به این بیت از سعدی که "بنی آدم اعضای یکدیگرند، که در آفرینش ز یک گوهرند"

وی آن‌گاه به اخلاق در بازار ذیل اخلاق اجتماعی پرداخت و گفت: در این خصوص می‌توان از دو دیدگاه "بازارگرای آزاد"  و "دیدگاه اجتماعی"  نام برد. طبق دیدگاه نخست، ارزشی بالاتر از آن نیست که حرمت فردی به رسمیت شناخته شود. به دنبال تحقق چنین موضوعی هماهنگی طبیعی میان منافع فردی و جمعی نیز حاصل می‌شود. عضو هیئت علمی موسسه مطالعات و پژوهش‌های بازرگانی ادامه داد: در این دیدگاه چنان‌که به‌ دنبال منافع خود باشیم، منافع دیگران نیز به بهترین شکل تأمین شده و هیچ نیازی به کنترل مرکزی یا دولتی این موضوع نیست.

دینی ترکمانی تاکید کرد: منفعت‌طلبی شخصی انگیزه برای مبادلات را ایجاد کرده و تقسیم کار اجتماعی حاصل می‌شود. در پی آن نیز تخصص، اختراع و نوآوری به وجود آمده که این به معنی رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی است؛ بدین ترتیب ساز و کار بازار مبتنی بر یک سیستم خودجوش و طبیعی تلقی می‌شود. وی با بیان اینکه در دیدگاه "اجتماع گرا" مسئله عملکرد نظام حکمرانی مطرح می‌شود، توضیح داد: در این دیدگاه دولت‌های سوسیال دموکرات، جامعه اخلاق مدار تکامل یافته به حساب می‌آیند؛ جوامعی که تامین حداقلی نیازهای اساسی همه افراد را مد نظر قرار داده‌اند.

عضو هیئت موسسه مطالعات و پژوهش‌های بازرگانی خاطرنشان کرد: اخلاق اجتماعی در گرو یک سامانه اجتماعی‌ محقق می‌شود که نیازهای همه را به صورت حداقلی تامین کند. وی سپس به نظریه "دستمزد و کار"  اشاره و تشریح کرد: بر طبق این نظریه هر کس بیشتر کار کند، پول بیشتری می‌گیرد. حال باید دید این تفاوت و دامنه چگونه باید باشد که به معلمی که کمتر از استاد حقوق می‌گیرد، احساس استثمار شدن دست ندهد.

وی افول سرمایه اجتماعی را به ناتوانی در پیشبرد عملکرد پروژه‌های جمعی نسبت داد و اظهار کرد: در چنین شرایطی عملکرد اقتصادی ضعیف می‌شود. افول سرمایه اجتماعی بر سرمایه انسانی اثر می‌گذارد و آن نیز به نوبه خود به افول سرمایه فیزیکی و عملکرد اقتصادی منجر می‌شود. در چنین شرایطی فرار مغزها به خاطر نبود تخصص‌گرایی و شایسته‌سالاری اتفاق می افتد.

عضو هیئت موسسه مطالعات و پژوهش‌های بازرگانی  ذیل بحث قواعد و رویه‌های نظام حکمرانی به تودرتویی نهادی اشاره و تشریح کرد: عوارض این موضوع موازی‌کاری زیاد و اتلاف منابع است. در چنین وضعیتی پاسخ‌گویی و مسئولیت پذیری ضعیف شده، دور زدن قوانین و بی ثباتی اتفاق می‌افتد.

دینی ترکمانی مسائل فوق را نیازمند اصلاحات نهادی در ساختار سیاست دانست و گفت: لازم است که تعیین تکلیف نهادی صورت بگیرد؛ در غیر این صورت نظارت و کنترل سخت شده و اجرایی شدن تصمیمات مراکز قدرت، که دچار پراکندگی نیز هستند، با مشکل مواجه می‌شود. وی نظام نهادی و حکمرانی را تامین کننده عامل اساسی به نام "ظرفیت جذب" و مولفه‌های آن را سرمایه انسانی، مهارت‌های مدیریتی، مدیریت سرمایه، همکاری‌های منطقه‌ای و جهانی نام برد و تاکید کرد: کدهای ذهنی تعیین‌کننده که از نظام نهادی و حکمرانی صادر می‌شود، نظام انگیزشی در جامعه را شکل داده و اساساً اصول اخلاق اجتماعی است که مشروعیت سیاسی ضربه می‌زند.

عضو هیئت علمی موسسه مطالعات و پژوهش‌های بازرگانی در پایان لزوم مطالبه خواهی اجتماعی افراد را یادآور شد و گفت: عوامل محیطی و اتمسفر حاکم بر جامعه باید اصلاح شود. قواعد و ساز و کار تعیین کننده رفتار ما اگر تغییر نکند، محل تنش و مناظره بیشتر می‌شود.

در پایان این دوره از مدرسه تابستانی به هر یک از شرکت کنندگان گواهی نامه معتبر اعطا شد.


نظر شما :